مقاله (پایان نامه ) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام |
2-7-2،ه) جریانهای نقدی آزاد
جریانهای نقدی آزاد معیاری برای اندازه گیری عملکرد شرکت است و وجه نقدی را نشان میدهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یاتوسعه ی داراییها، در اختیار دارد. مؤسسهی رتبه بندی فیچ جریان نقد آزاد را این گونه تعریف می کند: جریان نقد حاصل از عملیات پس از مخارج سرمایه ای و مخارج غیرعملیاتی. جریان نقد آزاد از این حیث دارای اهمیت است که به شرکت اجازه میدهد تا فرصتهایی را پیگیری کند که ارزش سهامداران را افزایش می دهد. بدون وجه نقد، توسعهی محصولات جدید، انجام تحصیلهای تجاری، پرداخت سودهای نقدی به سهامداران و کاهش بدهیها امکانپذیر نمیباشد. برای محاسبهی جریان نقد آزاد روشهای محاسباتی مختلفی وجود دارد. در یکی از روشهای اندازه گیری، جریان نقد آزاد از رابطه زیر محاسبه می شود: سود خالص + استهلاک داراییهای ثابت مشهود و نامشهود – تغییر در سرمایه در گردش – مخارج سرمایه ای = جریان نقد آزاد در روش دیگر، جریان نقد آزاد از طریق کسر نمودن مخارج سرمایه ای از جریان نقد عملیاتی محاسبه می شود. جریان نقد عملیاتی در صدر صورت جریان وجه نقد می آید و خالص مخارج سرمایه ای انجام شده هم از بخش فعالیتهای سرمایه گذاری صورت مزبور اخذ و از تفاضل آنها جریان نقد آزاد محاسبه می شود.لازم به ذکر است، بورس اوراق بهادار تهران به منظور قابلیت مقایسه ی شرکتهایی که سهام آنها در بورس پذیرفته می شود، برای محاسبه ی جریان نقد آزاد و افشای آن در امید نامه ی پذیرش و درج شرکتها، از این روش محاسباتی استفاده می کند. مقدار مثبت جریان نقد آزاد نشان می دهد که شرکت پس از پرداخت هزینهها و سرمایهگذاریها دارای وجوه نقد مازاد است. از طرف دیگر، مقدار منفی نشان میدهد که شرکت درآمد کافی به منظور پوشش هزینهها و فعالیتهای سرمایهگذاریخود ایجاد نکرده است. به همین دلیل، سرمایه گذاران باید در ارزیابی دلایل این رویداد کاوشهای عمیق تری به عمل آورند. این امر می تواند علامتی از مشکلات حاد شرکت باشد(محمد نژاد، 1385).
2-7-2،ز) نرخ بازده حقوق صاحبان سهام
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یکی از نسبتهای مالی است که از طریق تقسیم سود قبل از مالیات به حقوق صاحبان سهام بدست می آید، بنابراین همه ایرادهایی که به سود حسابداری وارد شد، به این معیار نیز وارد می باشد. سود حسابداری با توجه به روشهای گوناگون حسابداری و همچنین برآوردهای حسابداری تحت تأثیر قرار میگیرد. به عبارتی مدیریت می تواند با توجه به اهداف خود، سود حسابداری و در نتیجه نرخ بازده حقوق صاحبان سهام را تغییر دهد(جهانخانی و سجادی،1374).
2-7-2،ح) نرخ بازده داراییها
نرخ بازده داراییها یکی از نسبتهای مالی است که از طریق تقسیم سود خالص بعلاوه هزینه بهره به مجموع داراییها بدست میآید. نرخ بازده داراییها به مهارتهای تولید و فروش شرکت مربوط می شود و بوسیله ساختار مالی شرکت تحت تأثیر قرار نمیگیرد. بدلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبه نرخ بازده داراییها، ایرادهایی که بر سود حسابداری وارد است، بر این معیار نیز وارد می باشد. با توجه به اینکه داراییها در ترازنامه به خالص ارزش دفتری نشان داده میشوند، بنابراین ارزش واقعی داراییها ممکن است بسیار پایینتر یا بالاتر از ارزش دفتری آنها باشد. بنابراین نرخ پایین بازده داراییها ضرورتاً به این مفهوم نیست که داراییها باید در جای دیگر بکار گرفته شوند. همچنین نرخ بالای بازده داراییها نیز به این مفهوم نیست که شرکت می بایست نسبت به خرید داراییها و کسب بازده بیشتر اقدام نماید (همان منبع).
مزایای سود حسابداری و معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر آن
سود حسابداری سنتیترین معیار ارزیابی عملکرد است که برای سرمایهگذاران، سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان و تحلیلگران اوراق بهادار از اهمیت زیادی برخوردار است. سود حسابداری که با فرض تعهدی محاسبه میشود به نظر بسیاری از استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری یکی از مهمترین معیارهای سنجش عملکرد محسوب میشود(لهن و ماخیجا، 1997؛ چن و داد، 2001؛ و وُرثینگتون و وست، 2004). برای مثال، سود حسابداری به عنوان یک معیار ارزیابی عملکرد در تعیین ارزش شرکت، پیشبینی سودهای آتی شرکت، تفسیر سایر معیارها و اطلاعات مالی، ارزیابی عملکرد مدیران، قراردادهای اعتباردهی و نیز ارزیابی شرکتهایی که خواستار ورود به بازار سرمایه هستند، توسط سرمایهگذاران و اعتباردهندگان مورد استفاده قرار میگیرد(دیچو، 1994). علیرغم کاربردهای ذکر شده برای سود حسابداری در تصمیمگیریهای اقتصادی، نحوه محاسبه آن بر مبنای فرض تعهدی باعث بروز مشکلاتی میشود که در ادامه برخی از آنها بیان شده است.
2-7-3، معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار
این معیارها علاوه بر استفاده از اطلاعات موجود در صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای همراه، اغلب از اطلاعات بازار نیز برای اندازه گیری عملکرد شرکت استفاده مینمایند. این معیارها با ترکیب معقول ریسک و بازده از طریق اطلاعات بازار و نیز ترکیب آن با اطلاعات حسابداری مبنای ارزشیابی مناسبی برای ارزیابی عملکرد شرکتها را فراهم میآورند. به همین دلیل این معیارها علاوه بر حفظ مزایای معیارهای قبلی، برخی از معایب آنها را نیز برطرف میکنند. به عبارتی چون از اطلاعات بازار نیز استفاده میکنند معیارهای مربوطتری هستند و بیشتر با واقعیات همخوانی دارند ولی از قابلیت اتکاء کمتری برخوردارند و بدلیل اینکه اطلاعات بازار دائماً در حال تغییر میباشند، این معیارها نسبتاً بی ثبات هستند. در حالت کلی این معیارها نسبت به معیارهای مبتنی بر اطلاعات تاریخی ارجحیت دارند و عملکرد شرکت را دقیقتر اندازهگیری میکنند. این معیارها شامل نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نسبت Q توبین میباشد(جهانخانی و ظریف فرد، 1374).
2-7-3،الف)نسبت قیمت به سود) (P/E
P/E ابزاری رایج برای تحلیل وضعیت شرکتها، صنایع و بازار است که از طریق تقسیم قیمت بازار یک سهم به سود همان سهم بدست میآید و بیانگر مبلغی است که سرمایه گذاران میبایستی برای هر ریال سود پرداخت نمایند. نسبت P/E از عایدی شرکت به عنوان مبنای ارزش گذاریسهام استفاده میکند و به روشهای مختلف به ارزیابی سهام و شاخص بازار میپردازد. این نسبت مظنه زیر ارزش یا بالای ارزش بودن قیمت سهام است(همان منبع).
2-7-3،ب) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 03:35:00 ب.ظ ]
|