منابع پایان نامه و مقاله با موضوع : نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام |
ناندا و همکاران(2010)، در پژوهشی با عنوان”خوشهبندی دادههای بازار سهام هند جهت مدیریت پرتفوی” همچون شین و سان(2004)، از سه روش خوشهبندی K-means، نگاشت خود سامان ده(SOM) و K-means فازی برای بخشبندی سهام استفاده کردند. نتایج پژوهشهای آنها نشان میدهد که خوشهبندی سهام، باعث کمینهسازی ریسک با ایجاد تنوع در پرتفوی میگردد، لیکن در این پژوهش، روش خوشهبندی K-means نسبت به سایر روشها کاراتر است. بابیک و پلازیبات(2010)، از روش PROMETHEE در رتبهبندی نهایی شرکتها و از روش AHP در تعیین وزن معیارها (شاخصهای کارایی) استفاده کردند.
2-8-2-2 پژوهشهای داخلی
مهدی دلبری(1380)، در پژوهش خود با عنوان”بررسی معیارهای موثر بر انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار تهران براساس مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی” به مطالعه معیارهای موثر بر انتخاب سهام در بورس پرداخته است. معیارهای موثر بکار گرفته شده در این مقاله در دو دسته آورده شده است. دسته اول با عنوان تجزیه و تحلیل اساسی شامل معیارهای: نسبت قیمت به درآمد، درآمد هر سهم، سود تقسیمی هر سهم، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، نسبت قیمت به فروش، نسبت بدهی به سرمایه، نرخ بازده داراییها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، مقدار سرمایهگذاری بازار و دسته دوم با عنوان تجزیه و تحلیل فنی که شامل معیارهای روند قیمت سهام، روند سود سهام، روند سود تقسیمی، حجم معادلات، جهت کلی بازار، میانگین متحرک میباشد. او در مقاله خود ابتدا معیارهای موثر بر انتخاب سهام را شناسایی نموده و سپس با بهره گرفتن از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به وزندهی شاخصها پرداخته است. رشیدی و انالویی(1385)، در پژوهشی با عنوان”استفاده از الگوریتم K-means تعدیل یافته برای خوشهبندی شرکتهای فعال در بازار سهام” از این روش برای خوشهبندی شرکتهای فهرست شده در شاخص داوجنز(DJ) استفاده کردند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که 83 درصد از شرکتهای مذکور در یک خوشه قرار میگیرند، لیکن سایر شرکتهای، غیر مرتبط به هم در خوشهای دیگر قرار گرفتند. عظیمی بیدگلی(1385)، در پژوهش خود با عنوان”تعیین معیارهای ارزیابی متوازن و رتبهبندی آنها با بهره گرفتن از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” چهار شاخص حاشیه سود ناخالص، نرخ بازگشت سرمایهگذاری، رشد سالانه سود، رشد سالانه فروش و فروش را از دیدگاه منظر مالی بررسی کردند. انواری رستمی و ختنلو(1385)، در پژوهشی با عنوان”بررسی مقایسهای رتبهبندی شرکتهای برتر براساس نسبتهای سودآوری و شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران” به تفکیک شرکتهای برتر از غیر برتر پرداختند. در این تحقیق بررسی مقایسهای میان دو روش معمول رتبهبندی شرکتها براساس شاخص های برتری بورس اوراق بهادار تهران و نسبتهای سودآوری حسابداری(شامل نسبت سود ناخالص، نسبت سود عملیاتی، نسبت سود خالص، نسبت بازده جمع داراییها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام که به نظر در شاخص های بورس نادیده گرفته شده اند) به عمل آمده است. این تحقیق براساس دادههای پنجاه شرکت برتر طی سه سال 1381 تا 1383 به اجرا درآمده و همبستگی میان نتایج این دو نوع رتبهبندی را مورد بررسی ، مقایسهای قرار میدهد. نتایج آزمون تجربی نشانگر آن است که همبستگی ضعیفی میان این دو گروه رتبهبندی به عمل آمده وجود دارد. این بدان معنی است که شرکتهای برتر منتخب بورس لزوماً دارای رتبههای بالاتر ازحیث نسبتهای سودآوری نمیباشند. بنابراین آنچه را که نسبتهای حسابداری برتر تلقی می کنند از حیث بورس برتر محسوب نمیشوند. به عبارتی دیگر، نسبتهای سودآوری شرکتهای بورس برای پیش بینی و تعیین شرکتهای برتر از نظر بورس مناسب نمیباشند. عالم تبریز و همکاران(1387)، در پژوهشی با عنوان”ارائه روشی در ارزیابی عملکرد ادارات مالیاتی با بکارگیری تحلیل مولفههای اصلی و تحلیل خوشهای” به ارائه روشی جهت ارزیابی عملکرد و رتبهدهی ادارت امور مالیاتی بر حسب 4 شاخص استخراجی پرداختند; و این شاخصهای مستقل، با بهره گرفتن از روش Claster Analyses خوشهبندی گردید. سپس با بهره گرفتن از روش AHP با توجه به الویتهای مورد نظر بر حسب منابع مالیاتی الویتدهی شده و مجدداً رتبهبندی شدند. دانششکیب و فضلی(1388) در پژوهش خود با عنوان”رتبهبندی شرکتهای سیمان بورس اوراق بهادار تهران با بهره گرفتن از رویکرد ترکیبی AHP-TOPSIS” شاخصهای مالی پژوهش خود را پنج نسبت اصلی؛ نقدینگی، اهرم مالی، فعالیت، سودآوری و رشد قرار دارند. هریک از این نسبتهای اصلی نیز تعدادی نسبت فرعی را شامل میشود. آقای نبی باقری(1388)، پژوهشی با عنوان”تعیین و شناسایی معیارهای بخشبندی بازار محصولات شوینده و پاک شونده(شامپو گلرنگ)” انجام داده که در این تحقیق بازار براساس نیاز مصرف کنندگان شهر تهران بخشبندی شده است 6 متغیر به عنوان متغیر ورودی وارد الگوریتم تحلیل خوشهای K میانگین شد و پس از اجرای تحلیل خوشهای بازار به شش بخش تقسیم شد. نتایج حاصل از آزمونهای آماری بیانگر وجود رابطه معنیدار بین عوامل جنسیت، درآمد، تحصیلات، سن، شغل و وضعیت تاهل مصرف کنندگان با منافع مورد نظر مصرف کنندگان شامپو که در قالب بخشهای بازار ارائه شده استمی باشد. آقای محمد صفری کهره(1388)، پژوهشی با عنوان”تجزیه و تحلیل ارزش درازمدت مشتری(CLV)[16] به منظور بخشبندی و مدیریت سودآوری مشتریان” در بانک ملی انجام دادهاند. در این تحقیق چارچوبی جهت اندازه گیری و محاسبه ارزش درازمدت مشتریان در حوزه بانکداری معرفی کردهاند. برای این منظور حسابهای قرضالحسنه پسانداز برای مدت 4 سال از سال 1384 تا 1387 انتخاب و مبنای تحلیل و اجرای چارچوب موردنظر قرار گرفتهاند. پس از محاسبه CLV مشتریان به بخشبندی مشتریان بر اساسCLV پرداخته و در نهایت به مدیریت سودآوری مشتریان براساس بخشبندی انجام گرفته پرداخته است. نیما یحییپور جلالی(1388)، پژوهشی با عنوان”بخشبندی بازدید کنندگان مراکز تجاری شهر تهران بر مبنای نوع فعالیت با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل خوشهای و تحلیل عاملی” انجام داده است. در این پژوهش فعالیتهایی که بازدیدکنندگان مراکز تجاری انجام می دهند براساس اطلاعات پرسشنامههایی که توسط بازدیدکنندگان پاسخ داده شده به صورت چهار عامل فعالیتهای تفریحی و سرگرمی، خرید با برنامهی قبلی، کسب اطلاعات خرید و خرید بدون برنامهی قبلی در نظر گرفته شده است و از تحلیل خوشهای Kمیانگین استفاده شده و در نهایت بازدیدکنندگان به چهار خوشه خریداران سنتی، مشتاقان مراکز تجاری، مشتریان گذری و مشتریان تفریحی تقسیم شده اند و خصوصیات هر بخش بررسی شده است. احمدپور و همکاران(1388)، در مقاله خود با عنوان”استفاده از مدلهای تصمیم گیری چند شاخصهای در انتخاب سهام شرکتهای دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” از دوازده معیار موثر استفاده نمود که این معیارها عبارتند از: نسبت قیمت به درآمد، درآمد هر سهم، سود تقسیمی هر سهم، مسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم، نسبت قیمت به فروش، نسبت بدهی به سرمایه، نرخ بازده دارایی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، مقدار سرمایهگذاری بازار، حجم معادلات، روند سود تقسیمی، افشاء و شفافیت اطلاعات شرکت. میرغفوری و همکاران(1388)، در مقاله خود با عنوان”کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی در اولویتبندی عوامل موثربر انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار تهران از دیدگاه سهامداران” معیارهای موثر بر انتخاب سهام را شناسایی نموه و سپس با بهره گرفتن از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به اولویتبندی معیارهای شناسایی شده پرداخت. پهلوان و همکاران(1389)، در مقاله خود با عنوان”اولویتبندی عوامل موثر بر انتخاب سهام در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده ازفرآیند تحلیل شبکهای فازی” معیارهای شناسایی شده پژوهش خود را در چهار خوشه اصلی که شامل خوشه سودآوری، خوشه رشد، خوشه بازار و خوشه ریسک دستهبندی کردند. در این پژوهش معیارهای خوشه سودآوری شامل(بازده داراییها، حاشیه سود خالص، سود هر سهم)، معیارهای خوشه رشد شامل(نرخ رشد درآمدها، نرخ رشد سود خالص، نرخ رشد سود هر سهم)، معیارهای خوشه ریسک شامل(ریسک تجاری، ریسک مالی، ریسک سیستماتیک)بتا() و معیارهای خوشه بازار شامل( نسبت ارزش بازار به دفتری، نسبت قیمت به درآمد) شناسایی شدند. امیری و همکاران(1389)، در مقاله خود با نام”انتخاب سبد سهام بهینه با بهره گرفتن از تصمیم گیری چندمعیاره”از 4 دسته معیار که عبارتند از: خوشه سودآوری که شامل)معیارهای بازده داراییها (ROA)[17]، بازده حقوق صاحبان سهام(ROE)[18]، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی، سود هر سهم(EPS)، خوشه رشد که شامل)نرخ رشد درآمدها، نرخ رشد سود خالص، نرخ رشد سود هر سهم، نرخ رشد پایدار(، خوشه ریسک که شامل(ریسک تجاری، ریسک مالی، ریسک سیستماتیک(بتا)) و خوشه بازار که شامل(نسبت ارزش بازار به دفتری(P/BV)، نسبت قیمت به درآمدها(P/E)، نسبت سود تقسیمی(DPS/EPS)[19] ، آنها با بهره گرفتن از روش فرآیند تحلیل شبکهای وزن معیارها را محاسبه نموده و با بهره گرفتن از روش تاپسیس به رتبهبندی شرکتها پرداخته و با بهره گرفتن از روش الگوریتم ممتیک سبد سهام بهینه را بدست آوردند. رضا صالحزاده و همکاران(1389)، در پژوهشی با عنوان” ترکیب روشهای خوشهبندی، AHP و کانو برای توصیف خدمات بانک سامان در شهرستان قم” به بخشبندی مشتریان میپردازند. در این پژوهش بعد از جمعآوری داده ها، خوشهبندی روی آنها انجام شد; سپس با بهره گرفتن از AHP خوشهها الویتبندی شده و در نهایت با بهره گرفتن از الگوی کانو، نیازهای هر خوشه تعیین شد و خدمات متناسب با هر خوشه پیشنهاد شد. بعد از خوشهبندی تعداد خوشهها چهار عدد تعیین شده و الویت خوشهها به ترتیب خوشه دوم، سوم، اول و خوشه چهارم به دست آمد. سپس با توجه به تحلیلهای انجام شده، نیازهای افراد خوشه اول بیش تر یک بعدی، جذاب و بی تفاوت; خوشه دوم و سوم، بیشتر الزامی و خوشه چهارم بیشتر یک بعدی به دست آمدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تلفیق سه روش مورد بحث، فنی توانمند ایجاد می کند که به وسیله آن یک سازمان می تواند با بخشبندی بازار، شناسایی مشتریان با ارزش و کسب رضایت آنها، مزیت رقابتی به دست آورد. عباسی و مشعشعی(1388)، در پژوهشی با عنوان”ارائه مدلی نوین در رتبهبندی و ارزیابی مالی شرکتها” با ترکیب روش AHP با نظریه فازی شرایط عدم اطمینان را به گونهای منطقی و کاربردی مدلسازی کردند; و با بهره گرفتن از پرسشنامه توزیع شده بین گروههای مختلف تأثیرگذار در تصمیمات سرمایه گذاران اوزان شاخصها را محاسبه و درنهایت با بهره گرفتن از روش TOPSIS شرکتهای عضو صنعت فلزات اساسی بورس اوراق بهادار تهران را رتبهبندی نمودند. وفایی و بابایی(1389)، در پژوهشی با عنوان”طراحی مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی گروهی جهت رتبهبندی سهام در بورس اوراق بهادار تهران” به طراحی مدل پرداختند. آنها در تحقیق خود جهت انتخاب شاخصها، از خبرگان در حوزه بورس و مدیریت مالی نظرخواهی به عمل آوردند. نتایج این مرحله از تحقیق آنها به انتخاب 4 شاخص بازدهی، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت جاری و نسبت اهرم مالی(حقوق صاحبان سهام به کل داراییها) منجر گردید. در تحقیق آنها تمامی شاخصها جنبه مثبت دارند، یعنی هر چه مقدار عددی آنها بیشتر باشد، از نظر تصمیمگیرنده، مطلوبتر است. محبوبه خواجوند و محمد جعفر تارخ(1390)، در مقالهای که با عنوان”تحلیل بخشبندی مشتریان براساس مولفههای ارزش مشتری” در یک بانک خصوصی انجام دادند به تحلیل
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 03:36:00 ب.ظ ]
|