2-1-1- مفهوم شهادت و رابطه آن با بیّنه

شهادت در لغت به معنای حضور و معاینه و اطلاع آمده است.[148] و در اصطلاح عبارت است از انتقال حقیقت امری از ناحیه فردی واجد شرایط که آن را دیده و شنیده به قاضی محکمه، علیه یکی از اصحاب دعوی به نفع دیگری با ادای سوگند و التزام به راستگویی.[149] شهادت، یکی از دلایل دعاوی اعم از ـ جزائی، حقوقی ـ با سابقه بسیار طولانی است و در تمام کشورها به عنوان دلیل پذیرفته شده، منتها حدود استفاده از آن و درجه اعتبار و ارزش آن متفاوت است. به دلیل اهمیت آن، هم برای شاهد و هم برای شهادت، شرایط و ضوابط سنگین و دقیقی پیش بینی شده است. شاهد یا گواه ممکن است عینی باشد که مشاهدات خود را نقل کند. ممکن است گواه سمعی باشد که شنیده‌های خود را منتقل سازد و یا شهادت او مستلزم به کارگیری این دو و دیگر حواس باشد. از ماده 1306 تا 1320 در قانون مدنی و ماده 406 تا 425 از قانون آئین دادرسی مدنی مربوط به شهادت است. در قانون مجازات اسلامی کتاب پنجم تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده ماده 650 به این مسئله پرداخته است. اما بینه واژهای قرآنی و اصطلاحی فقهی است. این واژه مؤنث بیّن به معنای «آشکار و نمایان» و صفت مشبهه است از ماده (بانّ، یبین، بیاناً) به معنای «روشن و آشکار شد» است. در قرآن واژه بینه و مشتقات آن به هر دو نوع وصفی و اسمی به کار رفته است.[150] کلمه بینه در قرآن نوزده بار به صورت مفرد و 52 بار به صورت جمع (بینات، آیات بینات) استعمال شده است، اما به هیچ روی با اصطلاح فقهی ارتباط ندارد؛ اگر چه حکم حجیت شهادت دو مرد عادل و برخی صور دیگر شهادت در قرآن آمده است. صاحب مجمع البیان، این کلمه را به معانی مختلف چون جداکننده حق از باطل[151]، حجت آشکار[152]، معجزه[153] و برهان[154] تفسیر کرده است. در منابع فقهی، این واژه بیشتر در ابواب «قضا، و شهادات» آمده، ولی تعریف روشنی از آن ارائه نشده است. برخی از فقها بینه را چیزی دانسته‌اند که حق را تبیین و آشکار می‌کند.[155] و بر این پایه مراد از بینه فقهی را مفهومی معادل دلیل و برهان ذکر کرده‌اند[156]، که در واقع همان معنای لغوی بینه است. گاه در تعابیر فقهای پیشین به جای «بینه» کلمه حجت به کار رفته[157]، و برخی آن را به «الحجه القویه» تفسیر کرده‌اند.[158] به موجب این نظریه، بینه در فقه به معنای لغوی به کار رفته و اصطلاح خاص نشده است. با این همه، از مجموعه کاربردهای فراوان این واژه در متون فقهی می‌توان دریافت که مراد از بینه چنین مفهوم عام و گسترده‌ای نیست، بلکه مراد از آن شهادتی است که شرع آن را حجت و معتبر می‌شمارد، و مدعی برای اثبات مدعای خود می‌تواند ارائه کند. به گفته ابن قدامه شهادت را از آن رو بینه خوانده‌اند که سبب روشن شدن حق و رفع اختلاف می‌شود.[159] بر این اساس، کاربرد بینه در این معنای اصطلاحی، نوعی استعمال عام در خاص یا انتقال از معنای لغوی و عرفی به معنای شرعی است. حتی اگر نقل مفهوم بینه را از معنای لغوی نپذیریم، با توجه به کاربرد فراوان بینه در اصطلاح یاد شده (شهادت معتبر)، ادعای انصراف از معنای عام لغوی را دست کم در کتب فقهی ـ و حتی احادیث ـ را نمی‌توان انکار کرد. به گفته راغب اصفهانی، وجه شهرت بینه در این اصطلاح و کاربرد آن در مورد شهادت، حدیث معروف نبوی : «البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر» است[160]، همچنان که منشأ حجیت و اعتبار بینه به مفهوم مصطلح آن نیز همین حدیث است. این حدیث ـ که در جوامع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده ـ مورد قبول همه فقهاست و در رتبه احادیث متواتر قرار گرفته است.[161] بنابر نظر مشهور، مراد از بینه در این حدیث دو شاهد مرد است، چنان که در حدیث دیگری بدان تصریح شده است.[162] به استناد این احادیث و احادیث دیگر می‌توان گفت که مراد از بینه در احادیث و سخنان صحابه و تابعین نیز همان اصطلاح فقهی است. در مقابل، جمعی معتقدند که بینه در این موارد همان معنای لغوی را دارد و انطباق آن بر موارد خاص، هر چند بسیار باشد، نشانه اعتراض از مفهوم لغوی نیست و مواردی مانند شهادت دو مرد یا شهادت یک مرد و دو زن، تنها از مصادیق آن مفهوم‌اند نه سازنده اصطلاحی جدید.[163] بر این اساس، اینان قائل به وجود اصطلاح فقهی خاص برای بینه نیز نیستند.

2-1-2- شرایط شاهد و شهادت

در این مبحث ابتدا به بررسی شرایط شاهد و پس از آن شرایط شهادت پرداخته می‌شود.

2-1-2-1- شرایط شاهد

شاهد باید دارای شرایط زیر باشد تا شهادتش مورد قبول واقع شود:

الف ـ بلوغ

بدون تردید شهادت فرد نابالغ و ناتوان از تشخیص خوب و بد صحیح و پذیرفته نیست همچنین شهادت نابالغ ممیز در غیرقتل و جراحت؛ هر چند قبول شهادت نابالغ ده ساله ممیز حتی در غیرقتل و جراحت، از بعضی نقل شده؛ اما قائلی برای آن شناخته نشده است.[164]

ب ـ عقل

از شرایط دیگر شاهد این است که به هنگام ادای شهادت عاقل باشد، بنابراین گواهی مجنون در حال جنون مورد قبول نیست. شهادت دیوانه، حتی دیوانه ادواری در زمان دیوانگی صحیح نیست؛ لیکن در زمان سلامت بعد از بررسی حال وی توسط قاضی و روشن شدن وضعیت هوشیاری و حضور ذهن او، صحیح است. همچنین است شهادت کسی که فراموشی زیاد بر او چیزه می‌شود، پس از آن که حاکم شرع، حال او را نسبت به آن چه شهادت می‌دهد با دقت بررسی کرده و مطمئن شود که در آن چه وی شهادت داده، غفلتی عارض نشده است؛ ‌هر چند منشأ آن آشکار و علنی بودن مورد شهادت باشد؛ به گونه‌ای که امکان اشتباه و سهو در آن راه نداشته باشد.[165]

ج ـ اسلام و ایمان

مؤمن یعنی اینکه شیعه دوازده امامی باشد، بنابراین با مسلمان مترادف است و لزومی ندارد اسلام و ایمان را جدا بیاوریم. در قوانین قبل از انقلاب اسلامی چنین شرطی برای شاهد منظور نشده بود چون گفته شد شهادت اثر قطعی ندارد و تشخیص میزان ارزش و تأثیر گواهی به نظر دادگاه است، در حالی که در حقوق امامیه ایمان شرط شاهد است و با جمیع سایر شروط، شاهد معتبر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...