برای روشن شدن این موضوع لازم است به نکات مهم آیه به طور تفصیل اشاره کنیم که در فصل بعد خواهد آمد. نشوز و تنبیه بدنی: واللاتی تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربوهن… آن دسته از زنان که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و در بستر ، از آنها دوری کنید و اگر مؤثر نیفتاد آنان را بزنید… اسلام ، اطاعت زن از شوهر را در مسایل ویژه زن و شوهری، لازم و تکلیف می داند و این را حقی برای شوهر می شناسد. اهمیت و ضرورت این حق و لزوم برآوردن این نیاز بر کسی پوشیده نیست. بعضی معتقدند که مکمل بودن زن و مرد در این آستانه ، آنگاه به منصه ظهور خواهد رسید که احساس نیاز به جنس مخالف در هر یک از دو جنس به رسمیت شناخته شود و استحکام نظام خانواده منوط به این حس نیازمندی است . حرکتهایی که در دهه های اخیر به نام دفاع از حقوق زنان انجام گرفته از آنجا که به این اصل بی توجه مانده کیان خانواده را با بحران جدی مواجه کرده است. زمانی که مرد احساس کند نیازهای جنسی را در خارج از محیط خانواده می توان پاسخ گفت و چندان به حمایت جنسی همسر محتاج نیست چگونه می توان به استحکام خانواده دل بست؟ پس در صورتی که مرد در بستر خانواده نیازش برآورده نشود و با گستاخی و نشوز زن همراه گردد اسلام راههایی را برای به راه آوردن او ارائه می دهد تا آنکه از هرگونه اعمال سلیقه و زیاده روی که منجر به ظلم یا امور دیگر شود جلوگیری گردد. در اینجا لازم است مراد از چند کلمه در آیه مشخص شود: خوف، نشوز و مقدار زدن. در مورد واژه « تخافون» که در آیه آمده نظرات متفاوتی داده شده است: بعضی معتقدند در آیه منظور ترس از نشوز نیست بلکه نشوزی است که بیم دهنده و خطرناک باشد . به تعبیر دیگر نشوز به دوگونه است: نشوز گذرا و مقطعی که پیامدهای خطرناک ناموسی ، اخلاقی و اجتماعی ندارد. این گونه نشوز قابل تحمل است و مورد مصداق آیه نیست بلکه باید آن را تحمل و به موعظه و نهی از منکر اکتفا کرد. نوع دوم نشوز ، تخلف زن در زندگی زناشویی است که از نظر عقیدتی، اخلاقی، جنسی، ناموسی، مالی و اجتماعی مخفی و ویرانگر باشد که اگر زندگی ادامه یابد ویرانی به وجود آید. چنین نشوزی باید نهی از منکر شود که اینجا جای امر به معروف است نه سکوت، که باید مراتب امر به معروف که در آیه متذکر شده رعایت کرد.29 البته علامه طباطبائی در این خصوص می فرمایند:30 « نشوز» یعنی سرپیچی از اطاعت از روی تکبر و مراد از « خوف نشوز» ظهور علایم و آثار است وشاید تفریع بر خوف نشوز نه خود آن برای مراعات نکته علاج با نصیحت و وعظ است. از میان سه علاج و راهی که مذکور در آیه است چون همان طور که موعظه و نصیحت پس از مخالفت درست است قبل از وقوع معصیت نیز درست می باشد. و این سه مرحله در آیه: « فغظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربوهن. » گرچه با یکدیگر ذکر شده و هریک با واو به دیگری عطف گردیده اند ولی اموری پشت سرهم و مترتب بر یکدیگر و تدریجی می باشند. یعنی اول موعظه، اگر سودی نبخشید دوری گزیدن در بستر و اگر آن هم فایده ای نکرد ، زدن و این ترتیب در آیه از سیاق فهمیده می شود نه از حرف عطف در آیه. بعضی از مفسرین گفته اند: منظور از بیم نافرمانی، علم به نافرمانی است ؛ زیرا خوف گاهی به معنای علم به کار می رود.31 درخصوص واژه خوف معانی دیگری از جمله: احتمال نشوز، گمان نشوز، علم به نشوز، بیم از نشوزی که اتفاق خواهد افتاد، مشاهده علایم نشوز، احساس وحشت از نشوز واقع شده، گفته شده است.32 مراد از نشوز چیست؟ در تعریف این واژه صاحب جواهر می فرماید:33 « نشوز عبارت از خروج هریک از زوج و زوجه از اطاعت و حق دیگری است . از همین رو گفته اند: بد زبانی زن ، نشوز نیست گرچه سزاوار سرزنش و تأدیب باشد همچنین خودداری از خدمت همسر و برآوردن نیازهایی که ربطی به بهره مندی جنسی ندارند مصادیق نشوز نیست زیرا هیچ یک از این کارها بر زن واجب نمی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...