لازم به ذکر است چنانچه پیام ارتباطی حاوی نکاتی باشد که در محیط پیرامون قابل جذب نباشد، یا با امکانات عملی محیط سازگار نباشد و یا آنکه با عقاید و ارزش های رایج محیط پیرامون تنافر داشته باشد، ممکن است فرد در آغاز تحت تأثیر پیام قرار گیرد، لیکن به زودی و بعد از خارج شدن از اثرات خلسه ناشی از پیام جذاب وسیله ارتباطی، دچار تحیر و سرگردانی می شود(ساروخانی، 1377). نظریه کورت لوین[50] کورت لوین (1947-1989)نظریه پرداز دیگر مکتب شیکاگو و از تاثیر گذاران بر بحث ارتباط جمعی کارکرد نظریه را توصیف آن چیزی که می دانیم و نیز مسیر اصلی جهت کسب معرفت جدید می دانست. وی نظریه میدانی[51]  را به عنوان پایه ای مطلوب برای مفهوم «فضای زندگی» و تحلیلی«مکان شناسی» از جنبه منطق روانی به بهترین وجه ارائه نمود. مفهوم اصلی که لوین بر اساس آن سعی در «انسانی کردن[52] » نظریه میدانی داشت، فضای زندگی[53] نامیده می شد. از نظر وی کل محیط روان شناختی یعنی واقعیات، روابط، نیروها و تجارب انسانی همه در یک زمان معین پدید می آیند و همواره بر هم تأثیر می گذارند. این عوامل شامل نیازها، اهداف، تأثیرات ضمیر ناخود آگاه، خاطرات، اعتقادات، رویدادهای سیاسی، اقتصاد و شرایط طبیعی- اجتماعی و هر چیز دیگری است که احتمالأ می تواند بر روی رفتار نیز تأثیر مستقیم داشته باشد. از نظر لوین روابط درون فضای زندگی پدید آوردند یک «نظام[54] » است و برای تبیین وقایع درون این نظام مفاهیمی چون فیزیک و ریاضی شامل انرژی، تنش، نیاز، جاذبه و بردار همواره کارساز خواهد بود. (شرام، 166:1381).

  2-2-4 نظریه های رسانه شناسی در ارتباطات

اینیس و مک لوهان عقاید اولیه مک لوهان[55] در مورد رسانه ها بر اساس کار دوست مجرب و قابل اعتمادش، هارولد آدامز اینیس ارائه شد. اینیس و مک لوهان رسانه های ارتباطی را به عنوان عصاره تمدن می شناسند و هر دو نفر معتقدند تاریخ توسط رسانه های غالب در هر عصر و زمانی هدایت می شود. اینیس معتقد است رسانه های ارتباطی در واقع توسعه ذهن انسان هستند و علاقه اولیه و اصلی هر دوره تاریخی نوعی تعصب است که از رسانه های غالب مورد استفاده ناشی می شود. به عبارت دیگر، رسانه ها آنچه را در یک دوره تاریخی اتفاق می افتد و با اهمیت به نظر می رسد تعیین می کنند. رسانه های سنگینی نظیر پوست، خاک و گل یا سنگ تداوم زیادی دارند و بنابراین به دلیل این که این رسانه ها ارتباط را از نسلی به نسل دیگر آسان می سازند، نسبت به سنت تعصب دارند. در مقابل، رسانه هایی نظیر کاغذ سبک هستند و حمل و نقل آن ها آسان است. بنابراین این نوع رسانه ها ارتباط را از مکانی به مکان دیگر آسان می سازند و باعث تشویق امپراتوری، دیوان سالاری گسترده و نظام می شوند. گفتار به عنوان رسانه به خاطر این که یک صدا، در زمانی خاص و یک بار تولید می شود، افراد را تشویق می کند تجربیاتشان را بر اساس توالی زمانی سازمان دهند، گفتار همچنین به دانش و سنت نیاز دارد و بنابراین جامعه و رابطه را حمایت می کند. رسانه های نوشتاری که به صورت فضایی مرتب و تنظیم می شوند، نوع متفاوتی از فرهنگ را تولید می کنند.تأثیر محدود به فضایی بودن نوشته در مقامات سیاسی علاقه ایجاد می کند و باعث رشد امپراتوری هایی در جهان می شود.(لیتل جان،1384). مک لوهان در بحث ساختار رسانه ها، پا را فراتر نهاده است. اساسی ترین نظریه مک لوهان این است که مردم از طریق تعادلی با نسبت احساسات با محیط سازگار می شوند و رسانه اصلی عصر باعث مطرح شدن نسبت حسی ویژه ای می شود که همین باعث تحت تأثیر قرار دادن درک می شود. مک لوهان تمام رسانه ها را توسعه یک توانایی ذهنی انسانی و غلو و اغراق حس می داند.(لیتل جان،1384). مک لوهان اندیشمند کانادایی معاصر هر وسیله ای در زندگی را در امتداد عضو یا حسی از انسان قرار می دهد. چرخ در امتداد پا، لباس امتداد پوست بدن و …. در زمینه وسایل ارتباطی نیز هر وسیله در امتداد یکی از حواس انسان است. خط امتداد چشم، رادیو امتداد شنوایی و …. مک لوهان به امید شرایطی است که با ابداع یا اختراع وسیله یا وسایلی دیگر حواس سخت بر حواس دیگر پیشی نگیرد و موجبات بر هم خوردن نظم و تعادل در حیات انسانی نشود.مک لوهان ارتباط را مدار هستی اجتماعی دانسته و حرکت تاریخ را از نظر ارتباط در دوران های تمدن باستانی بدون خط، تمدن دارای خط یا بصری و تمدن مبتنی بر وسایل ارتباطی الکترونیک مورد بررسی قرار می دهد. مک لوهان در بسیاری از آثارش به منطق موزائیکی نظر دارد. این اندیشه را می توان در امتداد اندیشه های پیکر بندی و گشتالت دانست. از دید مک لوهان چیدن و دیدن تمامی عناصر کنار یکدیگر موجب می شود فرد از تک بینی، دیدگاه های محدود و انحصاری فراتر رفته و هر عنصر را در بستر محیطی آن مورد نظر قرار دهد.مک لوهان در زمینه اهمیت وسایل ارتباطی آنها را تنها وسیله انتقال محض پیام نمی داند بلکه وسایل ارتباطی مظهر و پیام یک عصر است که با آن دنیایی دیگر و انسانها یی دیگر پدید می آید. مک لوهان در تأیید این نظر خود تا بدانجا پیش می رود که معتقد است محتوای واحد در هر یک از وسایل ارتباط جمعی می تواند اثری متمایز بر جای گذارد. (ساروخانی، 1377). مک لوهان می گوید، اهمیت تأثیر رسانه ها ناشی از شکل و قالب تکنولوژی­آنها­است­و­نه­از­محتوای­آنها­. قبل از اختراع صنعت چاپ، قبیله ها اصولاً ارتباط گران شنیدار بودند و از نظر احساسی و عاطفی و اجتماعی نزدیک بودند، برای افراد قبیله «شنیدن همان اعتقاد بود» اما اختراع مطبوعات چاپی، تمامی آن را تغییر داد. عصر گوتنبرگ، حس جدیدی را بوجود آورد که در آن دیدن مسلط بود: ظهور چاپ در فرهنگ غرب، مردم را مجبور به نوعی درک و دریافت خطی، منطقی و مقوله ای ساخت. برای مک لوهان استفاده از الفبا، عادت و دریافت تمام و کل محیط در واژگان دیداری و فضایی را مخصوصاً بر حسب فضا و زمانی که هم شکل هماهنگ متداوم و متصل هستند تقویت و ترغیب کرد.بر اساس عقیده مک لوهان، ما وارد عصر جدیدی شده ایم. فن آوری الکترونیک سلطه شنیداری را بر گردانده است. فن آوری گوتنبرگ باعث انفجار در جامعه شد و افراد را از هم جدا ساخت، اما عصر الکترونیک باعث نزدیکی شد و دنیا را در «دهکده جهانی» جمع کرد. در نتیجه این امر ما را وادار می سازد هر تفکر، عمل و نهادی را که قبلاً بدیهی می دانستیم مجدداً مورد توجه قرار دهیم و به طور عملی دوباره ارزیابی کنیم. مک لوهان این تأثیر را این گونه شرح می دهد. «جریان الکتریسیته به طور عمیق انسان را به هم مرتبط می سازد. اطلاعات به طور همیشگی و مستمر به ما داده می شود. به محض کسب اطلاعات، خیلی سریع آن ها به وسیله اطلاعات به طور همیشگی و مستمر به ما داده می شود. به محض کسب اطلاعات، خیلی سریع آن ها به وسیله اطلاعات جدیدتر جایگزین می شوند. دنیای ما که به طور الکترونیکی شکل گرفته، ما را مجبور ساخته از عادت طبقه بندی داده ها به سمت تشخیص الگو حرکت کنیم. دیگر نمی توانیم به طور جزء به جزء قسمت و قسمت و قدم به قدم بسازیم، زیرا ارتباط آنی تضمین می کند که تمامی عوامل محیط و تجربه حالت کنش و واکنش موجود باشند.»(لیتل جان،1384).

 2-2-5 نگاهی به سبک های ارتباط موثر در سازمان:

ارتباط فرایندی است که امکان انجام مسولیت ها را پدید می آورد، زیرا اطلاعات باید به مدیران منتقل شده ومدیران با فرادستان وفرودستان خود ارتباط داشته باشند. سبک‌‌های ارتباطی در سازمان

  1. 1. سبک کنترلی؛ در این سبک، که سبکی یک‌طرفه به‌شمار می‌رود، فردی که عامل ارتباطی است و ارتباط برقرار می‌کند، به اقدامات و تفکرات خاص افراد دیگر، در رابطه با خودش، جهت خاصی می‌دهد و آن‌ها را محدود می‌کند. در این سبک، ارتباط‌گر هدایت‌گر است و هدفش هدایت دیگران است.
  2. 2. سبک برابری یا تساوی؛ سبک تساوی یک سبک ارتباطی دو طرفه است؛ که در آن، فرستنده و گیرنده، هردو از یکدیگر تأثیر و تأثر می‌پذیرند و مدیران و طرف‌های ارتباطی، سعی در ترغیب دیگران برای ارائه نظراتشان را دارند.
  3. 3. سبک ساختاری؛ ماهیت ارتباطات در این سبک عمدتاً عینی است و احساسات قوی و پررنگ، به‌ندرت در این سبک ارتباطی در سازمان دیده می‌شود. در این سبک، محیط به سمت نظام‌مند کردن سازمان سوق داده می‌شود.
  4. 4. سبک پویا؛ این سبک، با هدف مواجهه سریع و بی‌وقفه با مسائل به نوعی کاملاً عمل‌گرا و پراگماتیک، از سوی طرف ارتباطی دنبال می‌شود و بحث از برنامه‌ها و استراتژی‌های آینده را به‌دنبال ندارد.
  5. 5. سبک تفویضی؛ در این سبک، مدیر یا رئیس، مسؤولیت خود را به زیردستان واگذار می‌کند و نقش حمایت‌گری به‌خود گرفته و ترجیح می‌دهد تا بیشتر از جانب دیگران یاری شود و به نظرات دیگران اهمیت دهد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...