B ممکن است به جهت خسارات نقض قراردادش به اعطای منفعت به C از A شکایت کند. در جایی که A در حال طرح دعوی علیه C به عنوان نقض قرارداد با B است، B ممکن است خواستار قرار منعی برای جلوگیری او از انجام آن شود. هر یک از این احتمالات به ترتیب مورد بررسی قرار خواهند گرفت: اجرای عین تعهد اگر قرارداد بین A و B به آن دسته ی محدود قراردادهایی که قابل اجرای عین تعهد هستند تعلق داشته باشد ، B ممکن است، اگر انتخاب کند، A را مورد تعقیب قرار دهد و حکمی از دادگاه بدست آورد که A را به اجرای قرارداد به نفع C ملزم می کند. یک بار این حکم از سوی قواعد دیوان عالی کشور اتخاذ شده بود. خود C می تواند آن را اجرا کند. پرونده هدایت کننده دعوی بین Beswick v. Beswick است . Peter Beswick (B) قراردادی با بردار زاده اش (A) بست.که بر اساس آن او تجارت زغال سنگش را در عوض اینکه A او را برای باقیمانده ی زندگیش به عنوان یک مشاور استخدام کند و بعد از مرگش به بیوه یB -C- یک مستمری پرداخت کند، واگذار کرده بود. بعد از مرگ B ، A از پرداخت مستمری به C خودداری کرد. C به عنوان مدیر ترکه ی شوهرش –B- اقامه دعوی نمود و حکم اجرای عین تعهد را بدست آورد. با نادیده گرفتن (همانطور که دادگاه این گونه عمل کرد) عنصر خدمت شخصی (مشاوره)، قرارداد از قراردادهایی بود که قابل اجرای عین تعهد از سوی هر یک از A یا B در طول حیات B بود و بعد از مرگ او قابل اجرای عین تعهد بودن ادامه پیدا کرد. C به عنوان مدیرترکه ی B ، بخاطر اهداف حقوقی در جایگاه او قرار گرفت و به اعمال همه حقوق مشروع او قادر بود. براین اساس این پرونده در جایی بود که شخصیت حقوقی B و C در یک شخص –C- تلفیق گردید. خاطرنشان ساختن محدودیت های این تصمیم مهم است. این حکم تنها در جایی که قرارداد بین A و B از نوع قراردادهایی است که قابل اجرای عین تعهد است بکار می رود. اگر آن قراردادی صحیح برای خدمات شخصی باشد آن قرارداد قابل اجرای عین تعهد نخواهد بود و دعوی بایستی رد شده باشد. اگر B – نقاشی مشهور- با A قراردادی برای نقاشی کردن چهره اش در عوض تعهد A به پرداخت یک مستمری به بیوه ی C- B- منعقد کند او ، حتی به عنوان نماینده شخصی B متوفی، نخواهد توانست اجرای عین تعهد را بدست آورد. A نمی توانست چنین حکمی را در زمان حیات B بدست آورد بنابراین اینکه B نمی تواند، و C در موقعیتی بهتر از خود B نمی تواند باشد راه حل « متقابل» می باشد. پرونده Beswick v. Beswick راه حلی را شخصاً برای C مقرر نداشت. از دیدگاه بیوه اینکه او نماینده ی شخصی شوهرش بعد از او بود و از این رو می توانست حقوقش را اجرا کند، یک اتفاق خوب بود. اگر او وصیی منصوب کرده بود که او اقامه دعوی کردن به نفع C را نمی پذیرفت، به نظر می رسد که او نمی توانست هیچ جبران خسارتی داشته باشد. اگر (آن گونه که در پرونده نبود) B در حال اعسار مرده بود و طلبکارانش اصرار می کردند به پرداخت، ممکن است این گونه باشد که، این وظیفه ی نماینده ی شخص B باشد که قرارداد را با A مصالحه کند- « من تو را از تعهداتت به پرداخت آن مستمری به C در ازاء 1000 پوند ابراء می کنم.» بخاطر فراهم کردن پول بیشتر برای از عهده بر آمدن ادعاهای مشورع طلبکاران B . با وجود همه اینها،B در زمان حیاتش می تواند آن قرارداد را با توافق با A منفسخ کند، بنابراین نماینده ی شخصی اش بایستی بتواند- و این ممکن است حتی وظیفه ی او باشد- که چنین کاری را بعد از مرگ B انجام دهد. C حق شخصی برای وصول آن مستمری ندارد. جبران خسات این عنوان مسئله دارتر است. البته تردیدی وجود نداردکهA با خودداری از اعطای منفعت به C قراردادش با Bرا نقض کرده است.نتیجه این امر این است که Bمستحق خسارت است. مسئله این است که چه مقدار و به نفع چه کسی؟یک دیدگاه این است که B صرفا مستحق خسارت های اسمی است زیرا او- B- متحمل ضرری نگردیده است.در پرونده West v. Houghton موجر حق شکار (B)، به جهت نقض عقد از سوی مستاجر (A) نسبت به پایین نگه داشتن تعداد خرگوش ها تا آن حد که هیچ خسارت محسوسی بر زمین واقع نشود، مطالبه خسارت نمود. خسارت توسط خرگوش ها به ضرر C که زمین را اجاره کرده بود واقع شد. Aمرتکب نقض قراردادش با B شد، اما دادگاه انشعابی این دیدگاه را اتخاذ کرد که B هیچ ضرری متحمل نشده است و بنابراین صرفا مستحق خسارت اسمی است. این امر می توانست فرق کند اگر Bتحت وظیفه ای نسبت به C برای کاهش تعداد خرگوش ها قرارداشت و این واقعیت متوجه A می شد قبل از اینکه او قرارداد ببندد. در پروندهBeswick v. Beswick مسئله خسارات مورد بررسی قرار گرفت. در دادگاه استیناف لورد Denning مصر بود بر اینکه A نمی تواند از تعهدش « با یک چنین معنی بی ثباتی» به عنوان یک ادعا که B صرفا متحمل خسارات اسمی شده است رهایی یابد.B بایستی به استرداد پولی که می بایست به Cپرداخت می شد به نفع C قادر باشد.اما این امر مورد تردید است. درمجلس اعیان لوردPearce با قاضی Windeyer در یک پرونده استرالیاییCoulls v. Bagot’s Executor موافقت کرد ، هر چند که خساراتی که B متحمل شده بود در اثر قصور A به پرداخت یک تعهد 500 پوندی به C صرفا اسمی نبود. آنها ممکن است کمتر یا بیشتر از 500 پوند باشد. توجه شود که بر خلاف لورد Denning او در خصوص خساراتی که B ( و نه C) متحمل شده بود صحبت می کرد. درک آنچه مبنای اظهار نظر می تواند باشد مشکل است. ضرر خشنودی که B از منفعت به C می توانسته حاصل کند، آیاخسارت است؟ این از نوع ضررهایی که معمولاً خسارت های قراردادی مورد حکم قرار می گیرند نیست و تخمین زدن آن به نحوی که مطابق واقعیت باشد مشکل است. یا آیا آن ارزش عوضی که B در ازاء تعهد A دریافت داشته به نفع C می باشد؟ به علت اینکه یک نتیجه ی این نقض، که هزینه های اضافی شده و خسارات گاهی به خاطر هزینه های اضافی قابل مطالبه هستند. پاسخ قطعی به این پرسش ها وجود ندارد اما در پرونده Wooder Investments Development Ltd. v. Wimpey Construction U.K Ltd. مجلس اعیان این نظر را روشن ساخت که B نمی تواند ضرری که توسط C تحمل شده مطالبه کند. B به فروش زمین به A درعوض اینکه مبلغ 000/750 پوند به B و 000/150 پوند به C بپردازد موافقت کرده بود. دادگاه استیناف مقرر داشت که بر اساس نقض قرارداد توسط A ،B به عنوان خسارات نه تنها ضرر خودش بلکه همچنین ضرر C مستحق جبران خسارت بود. از انجا که این رای بر عکس شده بود مجلس اعیان مقرر داشت که هیچ نقض قراردادی از سوی A وجود نداشته، بلکه، اگر هم وجود داشته باشد، B مستحق جبران خسارتی که C متحمل شده است نمی باشد. لورد Wilberforce این گونه می اندیشید اینکه آیا آنها می توانند چیزی بیشتر از خسارت اسمی را مطالبه کنند یا خیر؟« مسئله ای باتردید زیاد و مشکل است». این امر هنوز منتظر رای است. خساراتی که B با تاثیر بر C ایجاد کرده است به هر حال، گاهی اثر نقض قرارداد بر C و تعیین میزان خساراتی که بر B وارد شده ممکن است مناسب باشد در پرونده Jackson v. Horizon Holidays خواهان (B) با خوانده (A) قراردادی برای تعطیلات خود و خانواده اش © بست. سانحه ای اتفاق افتاد. بر خلاف آن قضاوت دادگاه ، دادگاه استیناف مقرر داشت که خسارات بایستی ناراحتی که به همسر و دو فرزند کوچک خواهان به مانند خودش وارد شده است را در بر گیرد. لوردDenning بر این عقیده است که او خسارات را از جانب آنها دریافت می کرد. اما در پرونده Wimpey Wooder v. مجلس اعیان در حالی که با مبلغ خسارات موردحکم موافق بود،این گونه تلقی کرد که آنها خساراتی به جهت ضرری که از سوی شوهر (B) تحمل شده بود، بودند. لوردRussel گفت: « [B] برای تعطیلات یک خانواده از طبقات عالی خریداری کرده و پرداخته بود. او آن را دریافت نکرده است، بنابراین او مستحق دریافت خسارت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 12:06:00 ب.ظ ]
|