کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




ازسوی دیگر وبراساس قواعدعقلی ، همین که سبب(عقدبیع)حاصل شد ؛ بلافاصله مسبب (انتقال مالکیت) نیزحاصل می شود ، و معنای صحت عقدنیزاین است که عقد ، فوری درروابط طرفین اثرکند.

  • انتقال فوری مالکیت ، ناشی ازقصد طرفین است. درحقیقت ؛ طرفین باانعقاد عقد درزمان خاصی ، عملاآن زمان رابرای انتقال مالکیت مبیع بین خودانتخاب کرده اند.چندان که انعقادعقددرمکان خاصی هم خودبه خودبه معنی پذیرش عرف وقانون آن مکان است.

درنتیجه بایدگفت طرفین ، باانعقادعقدبیع ؛ قصدانتقال مالکیت مبیع راازحین عقددارندوشارع مقدس نیزعقد آنهارا ؛ همانطورکه درنظرداشته اندامضاء می کند. بعبارت دیگربایدگفت ؛ انتقال فوری مالکیت حق خریداریاحق طرفین است ؛ نه حق جامعه یاقانون ؛ درحقیقت انتقال فوری مالکیت «حق» است نه «حکم» وهرحقی هم قابل اسقاط است. بند دوم : حقوق ایران بنداول ماده 362 قانون مدنی ایران به بیان قاعده انتقال فوری مالکیت اکتفاکرده است ودرحقیقت خواسته است به دیدگاه ونظریه مشهورفقهاء که انتقال مالکیت رافوری می داند ، احترام گذاشته باشد ولذابه همین علت هم درمواد 363 ، 364 و 459 خیاررامانع انتقال مالکیت نمی داند. البته باید توجه داشت که قانون مدنی ایران ، ضمن پذیرش نظریه مشهورفقهاء ؛ شرط طرفین یا خواست مشترک آنهاراهم بی اعتبارندانسته است.مبیع ممکن است عین معین ویاکلی فی الذمه باشد ، بااین توضیح که اگرمبیع کلی فی الذمه باشد ؛ مالکیت مبیع باتعیین یا تسلیم منتقل می شود. همین مطلب که قانون مدنی ایران ؛ شرط طرفین رامحترم داشته ومی پذیردکه طرفین بتوانند مالکیت مبیع رامعلق کنند ودربیع شرط ؛ مالکیت خریداررامقیدمی داند ، می تواندمبنای خوبی برای احترام حکومت اراده طرفین تلقی گردد.

گفتار سوم : تکمیلی بودن اصل انتقال فوری مالکیت

همانطور که پیش ازاین ؛ آن زمان که درباره عقد بیع سخن گفتیم عنوان شد ، باید گفت که با توجه به آیه مبارکه « تجاره عن تراض » که مضمون آن بیانگراصل آزادی وحاکمیت اراده است ونیز آنچه که فقهاء به آن استناد کرده اند ، مشخص می شودکه مبنای انتقال فوری مالکیت ؛ درحقیقت تراضی و توافق طرفین است. چراکه ؛ بازور و قدرت نمیتوان مال کسی را تملک کرد وبه ملکیت خویش درآورد اما بارضا ورغبت اومیتوان چنین کرد واین موضوع درمورد طرفین عقد است ، فروشنده نمی تواند ثمن وپول خریدارراتملک کند وخریدارهم نمی تواند به زور ؛ مال فروشنده راتملک کند ، مگرآنکه هردوباهم به توافق برسند و دومال راباهم مبادله کنند(الا ان تکون تجاره عن تراض). درحقیقت آنچه که مشخص است ؛ این است که شارع مقدس ، مبنای انتقال مالکیت رااراده طرفین دانسته است ونه حکم آمرانه خود ولذابایدگفت شارع تراضی وتوافق طرفین راامضاء می کند.درقانون مدنی ایران هم مواد متعددی وجوددارندکه بیانگراصل حاکمیت اراده می باشند که ازجمله شامل زمان انتقال مالکیت هستند: « درحقوق فرانسه وایران ؛ قراردادبیع ، خودبه تنهایی وبدون نیازبه انجام عملیات حقوقی دیگر ، مالکیت راازفروشنده به خریدارمنتقل می کند … دراین دونظام حقوقی اولا اراده به تنهایی قدرت وتوانایی ایجاد هراثرحقوقی ؛ ازجمله یک اثرعینی راداراست ، ثانیامالکیت مفهومی کاملا اعتباری است ولذا می تواندموضوع اراده قرارگیرد.» لذابه نظرمی رسدباتوجه به مطالب بیان شده ؛ بتوان گفت درقراردادهای مالی ؛ اراده طرفین نقش اساسی وتعیین کننده رادارد ، مگراینکه بانظم عمومی یااخلاق حسنه مخالف باشد.(مواد 10  و975 قانون مدنی) ودرحقیقت اینکه مالکیت درچه زمانی منتقل می شود ، هیچ ارتباطی بانظم عمومی یااخلاق حسنه نداشته ومی تواندموردتوافق طرفین قرارگیرد ، لذااین قاعده امری نیست بلکه تکمیلی است و طرفین می توانندطوردیگری توافق نمایند.

مبحث دوم : شروط قراردادی درانتقال مالکیت

دراین مبحث وطی سه گفتارجداگانه به بررسی امکان انفصال انتقال مالکیت ازعقدبیع و براساس شروط قراردادی واراده طرفین قرارداد خواهیم پرداخت ، اما درابتدا به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا «زمان» انتقال مالکیت ، مقتضای ذات عقد بیع است یا مقتضای اطلاق آن؟ به سؤال مطرح شده میتوان به شرح زیرپاسخ داد: درحقیقت «زمان» ظرف تحقق طرفین است و توافق طرفین دریکی ازذرات زمان رخ میدهد ولذا همان زمان ، زمانی است که عقداثرمی کند. طرفین باعلم به اینکه عقدفوری اثرمی کند زمان خاصی رابرحسب نیازهای خود جهت انعقاد عقد انتخاب می کنند که به این ترتیب مقتضای عقد وخواسته ومقصودواقعی طرفین انتقال مالکیت مبیع وثمن است ؛ نه لزوماً انتقال مالکیت مبیع وثمن درآن زمان خاص. بعبارت دیگر ؛ میتوان گفت فوریت تاثیرعقد از فوریت انتقال مالکیت متفاوت است ، چراکه هرعقدی فوری اثرمی کند اما این فوریت تاثیرمیتوانداین باشدکه مالکیت پس ازتحقق شرایطی منتقل می شود و دراینصورت بلافاصله پس ازعقد و درعالم حقوق وضعیتی در روابط طرفین به وجود می آید که به موجب آن و پس از تحقق شرایط خاص مورد نظر طرفین مالکیت منتقل می گردد و لذا فوریت تاثیرانتقال مالکیت ؛ ناشی ازاعتباری است که توافق به محض حصول ازحقوق می گیرد. باتوجه به مطالب یادشده باید گفت ؛ فوریت حکمی خارج ازاراده طرفین وجزء مقتضات اطلاق عقداست واثری است که عرف وقانون برعقدبارمی کنند و برخی ازحقوقدانان نیز دراین خصوص اینگونه گفته اند: «… نباید پنداشت که انتقال فوری وبدون قیدوشرط مبیع وثمن جزء مقتضای بیع است ؛ تملیک انجام می شود امابدین شرط که موضوع قرارداد قابلیت آنرا داشته باشد.» ازآنچه که بیان شد برداشت می شودکه مقتضای ذات عقدبیع تملیک وتسلیم است اما زمان این دو جزء مقتضای ذات عقدبیع نیست : «مضمون عقد ؛ انتقال ازحین انعقادعقد نیست ، بلکه نفس انتقال است ؛ بدون توجه به اینکه عقددرچه زمانی واقع شده است وزمان ازضروریات انشاء است ، پس وقتی عاقد می گوید «فروختم» هرچندکه درهمان زمان منشاء اوحاصل می شود ؛ امامنظوراو لزوماً این نیست که دراین لحظه فروختم ؛ بنابراین زمان ظرف انتقال است ونه قیدآن.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-12-11] [ 07:50:00 ب.ظ ]





با عنایت به همین ریشه است که به کسی که گره‏ای در زندگی او به وجود آمده و بر شخصیت وی تأثیرگذاشته است، «عقده‏ای» گویند و یا آوردن الفاظ گنگ و نامأنوس در کلام را که باعث گره خوردن معانی و سر در گمی مخاطب در یافتن معنای سخن می‏شود، «تعقید در کلام» می‏نامند. در اصطلاح حقوقی، عقد یکی از مصادیق «اعمال حقوقی» است و مصداق دیگر آن، ایقاع است. مراد از اعمال حقوقی نیز آن دسته از پدیده‏های حقوقی‏اند که آنچه در درجه اول در ترتب آثار حقوقی بر آنها نقش دارد، اراده اشخاص است؛ برخلاف «وقایع حقوقی» که آثار حقوقی آنها به اراده شخص مربوط نشده، بلکه به حکم قانون مترتب می‏گردند و به نوبه خود ممکن است واقعه‏ای ارادی باشد؛ مثل غصب و اتلاف، یا واقعه‏ای غیر ارادی باشد، مثل فوت، تولد، حوادث قهری و… اولین مادّه در قانون مدنی ایران که مواد مربوط به قواعد عمومی قراردادها به طور مشخص از آنجا شروع می‏شود، ماده 183 می‏باشد. این مادّه در تعریف عقد اینگونه گفته است:«عقدعبارت است ازاینکه یک یاچند نفردرمقابل یک یاچندنفر دیگرتعهدبرامری نمایند ومورد قبول آنهاباشد»این ماده ترجمه و اقتباسی از ماده 1101 قانون مدنی فرانسه است. قانونگذار فرانسه در این ماده عقد را اینگونه تعریف می کند: «عقد عبارت است از تراضی دو طرف بر تعهد انتقال مالکیت و یا تعهد انجام عمل یا تعهد ترک عمل معینی» باتوجه به ماده 183 قانون مدنی ایران بایدگفت ، به وسیله عقد رابطه ای حقوقی بین دو یاچند نفربه وجود می آید. پذیرفتن عقدبه عنوان یکی ازاسباب ایجادتملک وحق ، ناشی ازاصل حاکمیت اراده است. درفرهنگ حقوقی ایران به پیروی ازعقیده حاکمیت اراده ، تعهدتنهاازعقد وقراردادحاصل می شود. عقدسبب ایجادتعهدوتعهد، مسبب آن است. الف)عقودتملیکی همانطور که دیده شد قانونگذارایران در تعریفی که در ماده ۱۸۳ قانون مدنی از عقد ارائه داده است هنگام استفاده از کلمه ی «تعهد» به تقسیم بندی عهدی و تملیکی عقود توجه نداشته و معنی عهد و پیمان بین یک یا چند نفر را دنبال می کرده است که می تواند هم اثر عهدی و هم اثر تملیکی داشته باشد.البته باید گفت که در فقه امامیه ، عقود هیچگاه به عهدی و تملیکی تقسیم نشده اند،بلکه هر عقدی به نوعی تملیکی است زیرا مفهوم تملیکی بودن عقد با آنچه که در نظر اغلب حقوقدانان می باشد متفاوت است ، در حقیقت در فقه مفهوم تملیک نزدیک به مفهوم تسلط است. لذا هر عقدی برای متعهد له نوعی تسلط ایجاد می کند. بااین توضیح بایدگفت علاوه بر تقسیم بندی عقود به لازم و جایز، خیاری ، منجز و معلق که در ماده 184 قانون مدنی ایران آمده است میتوان تقسیم بندی های دیگری را هم در نظر گرفت. مثلا باتوجه به اثراصلی ومستقیم عقد پس از انعقاد میتوان عقود را دسته بندی نمود ، دریاره اینکه اثر اصلی و مستقیم عقد پس از انعقاد ، انتقال مالکیت باشد یا ایجاد تعهد و یا ایجاد اذن باشد قراردادها به سه دسته تقسیم می گردد: تملیکی، عهدی و اذنی. نویسندگان حقوق مدنی درتعریف عقد تملیکی گفته اند : «عقد تملیکی ، عقدی است که موجب انتقال مالکیت ازیک طرف به طرف دیگر می شود.» همانطورکه ملاحظه می شوددراین تعریف تکیه اصلی برمعنای لغوی واژه تملیک (انتقال حق مالکیت) شده وعقد تملیکی ، قراردادی معرفی گردیده که فقط باحق مالکیت سروکاردارد. امابایددرنظرداشت که حق مالکیت ، تنهایکی ازحقوق عینی به شمارمی رود ، لذانظم درتقسیم بندی عقود ایجاب می کندکه تعریف عقدتملیکی تنها حق مالکیت رادربرنگیرد ، بلکـــه به نظر می رسدکه تعریف عقدتملیکی بهتراست چنان باشدکه علاوه برحق مالکیت ، شامل سایرحقوق عینی نیزگردد. توضیح اینکه تقسیم عقود به تملیکی ، عهدی واذنی که درپیشتربیان شد اختصاص به حقوق مالی دارد یعنی قراردادهایی که باحق مالی سروکاردارند وحق مالی نیزازدیربازبه 2 دسته ؛ حق عینی و حق دینی تقسیم شده است. این حقوق برای ایجاد ، انتقال یا زوال نیازبه اسباب ویژه ای دارند. مهمترین سببی که موجب ایجادویاانتقال حقوق مالی می گردد ، قرارداداست وبنابراین تقسیم عقودبه تملیکی وعهدی واذنی ، بیشترازلحاظ ارتباط این قراردادهاباایجادوانتقال حقوق مالی می باشد. ازآنجاکه اثرعقداذنی ، اذن واباحه است ونه حق ، ایجادوانتقال حقوق مالی راباید درچارچوب عقودتملیکی وعهدی بررسی نمودودرتعریف عقد عهدی گفت « عقدعهدی قراردادی است که سبب ایجادویاانتقال حقوق دینی می شود.» لذابرای آنکه ایجادویاانتقال آن دسته ازحقوق عینی که درچارچوب عقدقرارمی گیردبه نظم کشیده شود ، شایسته است عقد تملیکی را اینگونه تعریف نمود: «عقدتملیکی عقدی(قراردادی) است که موجب ایجادویاانتقال حق عینی می گردد.»باتوجه به این تعریف عقدتملیکی رابه دودسته میتوان تقسیم نمود:

  • عقدتملیکی موجد حق عینی:

درقانون مدنی ایران چهارعقدوجودداردکه اثراصلی آنها ، ایجادحق عینی برای طرف قراردادمی باشد واین چهارعقد عبارتنداز : عقدموجدحق انتفاع ، عقدوقف ، عقدموجدحق ارتفاق وعقدرهن.

  • عقدتملیکی ناقل حق عینی:

بابررسی قراردادهای موجوددرقانون مدنی ایران ، بنظرمی رسدکه درتمامی عقودی که موجب انتقال حق عینی می شوند ؛ حق مالکیت ، موضوع عقد می باشد که این قراردادها عبارتنداز : بیع ، اجاره(اشیاء وحیوان) ، معاوضه ، قرض ، هبه ووصیت تملیکی. درباره خصوصیات عقدتملیکی وتفاوتهای آن با عقد عهدی نیز میتوان گفت : الف) موضوع عقد تملیکی همواره مال است ، به علت اینکه تملیک همواره روی مال صورت می گیرد اما موضوع عقد عهدی میتواند مال یا انجام فعل یا ترک فعل باشد. ب) موضوع عقد تملیکی همواره عین معین و مال ملموس خارجی است و یا منفعت مال معین است. ج) براساس آنچه که ماده 361 قانون مدنی ایران مقرر داشته است ، در عقد تملیکی موضوع عقد باید حین العقد موجود باشد و الا عقد باطل است ، امادرآن عقدعهدی که موضوع آن مال می باشد، اگردرزمان انعقاد عقدمال موضوع قراردادوجود خارجی نداشته باشد عقد باطل نمی شودومهم این است که درزمان اجرای تعهد مال موجود باشد. د) عقد تملیکی ایجادحق عینی می کنددرحالیکه عقدعهدی حق دینی ایجادمی کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:50:00 ب.ظ ]





       

7-1- نتیجه گیری

جایگاه و موقعیت ویژه قضات سبب گردیده که امروزه در اغلب نظام های حقوقی جهان امتیازها و مصونیت های قانونی خاصی برای آنان به رسمیت شناخته شود. تضمین استقلال قاضی، موقعیت خاص اجتماعی وی، فقدان سوء نیّت مجرمانه از وجوه لزوم مصونیت می باشد. البته مخالفین مصونیت قضات با استناد به نظریاتی همچون «حاکمیت اصل تساوی افراد در برابر قانون»، «حق دادخواهی و تظلم خواهی افراد»، «عدم تضییع حقوق متهم و اصحاب دعوا در صورت اشتباه یا سوء استفاده از قدرت و عدم اعمال صحیح قانون»، معتقدند که با توجه به پیشرفت دموکراسی به خصوص اصل برابری، قانونگذاران سعی             می کنند تا به تدریج از اصل مصونیت مطلق فاصله گرفته و به طرف مصونیت مدنی قضات یا دولت حرکت نمایند، امّا به هر حال با نظر به مبانی فقهی- به ویژه فقه امامیّه- و نیز با توجه به حقوق ایران که منبعث از آن منبع است می توان به نتایج ذیل دست یافت: 1- رویکرد فقهی در مورد عملکرد قاضی رویکردی مصونیت گراست، زیرا شرایط سختی که در انتخاب قضات از یک سو و در دوره قضاوت او از سوی دیگر در نظر گرفته شده است، وی را در جایگاهی قرار داده که باید مصونیت کردار داشته باشد. 2- تکلیفی بودن قضاوت به این معنا که «جواز تصدی قضاوت مشروط به صورت وجوب عینی یا کفایی است»، حساسیت ویژه شغل قضا را نشان می دهد که این معنا از آیات و روایات و نیز حکم عقل استنباط می گردد و نمایانگر این است که قاضی در واقع مأموری از ناحیه حکومت اسلامی است که مکلّف و موظّف است، لذا در صورت عدم تقصیر و با فرض دارا بودن شرایط در تصدی منسب قضا و رعایت جوانب احتیاط و انجام تکالیف قانونی و شرعی، در صورت ارتکاب به خطا مبرا از مسئولیت خواهد بود، لذا در حقوق ایران در اصل 107 ق.ا ، قاضی را در فرض عدم تقصیر مبرا از مسئولیت معرفی می نماید، به منظور جبران ضررهای ناشی از خطا یا اشتباه او دولت را موظّف به جبران نمودن آن ضرر می نماید. 3- نصوص شرعی که به موجب آن راه جبران خسارت وارده به افراد را که ناشی از خطای قاضی است، بیت المال معرفی نموده، از دیگر مبانی مصونیت قاضی به شمار می رود. 4- قضاوت، مصداقی از «قاعده احسان» می باشد، لذا به حکم محسن بودن در صورت خطا –با رعایت جوانب احتیاط و عمل به ضوابط- مسئول نبوده و مصون است. 5- مصونیت قاضی، از مسیر استناد به مفاد قاعده مهم فقهی «الجواز شرعاً ینافی الضمان» نیز قابل اثبات است، به این معنا که هر جا که شخص شرعاً مجاز به انجام عملی باشد و در انجام آن مرتکب تقصیر نگردد، چنانچه به جهت انجام آن عمل، خسارتی به دیگری وارد آید، ضامن نخواهد بود. 6- با نظر به اصل 156 ق.ا، جمهوری اسلامی ایران، که حکایت از موضوعیت و اهمیّت استقلال قوه قضائیه دارد، و نیز با نظر به شیوه های تأمین این استقلال مانند اعتبار حکم قضائی قاضی، استقلال رفتاری و عملی قاضی و … می توان نتیجه گرفت که حقوق ایران نیز مصونیت گرا و پشتیبان مصونیت قضات در امر قضا می باشد، البته با احراز عدم مسامحه و رعایت ضوابط و مقررات در انجام امر قضاوت.  

7-2- پیشنهادات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]





در توضیح بند فوق باید گفت که بعد از اعلان ثبت عمومی املاک واقعه در هر ناحیه در جرائد عمومی (ماده 10 قانون ثبت) هر شخصی می تواند نسبت به املاک متعلقه (متصرفین به عنوان مالکیت، مدیران شرکت نسبت به املاک شرکت، اداره دارایی نسبت به املاک دولت، ولی یا قیم نسبت به املاک محجورین و ….) درخواست ثبت نماید در صورتیکه درخواست متقاضی ثبت بدون اشکال و مدارک و اسناد مربوطه شفاف و گویای مالکیت متقاضی باشد و ادعایی از طرف سایر اشخاص نسبت به مالکیت متقاضی نباشد قبول ثبت میشود یعنی اداره ثبت اظهار نامه را می پذیرد لیکن اگر در جریان تحقیقات توسط مامورین ثبت ادعایی از سوی اشخاص نسبت به تصرف متقاضی بعمل آید موضوع در هیات نظارت مطرح و اتخاذ تصمیم می گردد[29]. نحوه طرح موضوع در هیات نظارت در ماده 3 آئیننامه اجرایی رسیدگی اسناد مالکیت معارض در دو بند قید شده است که چکیده اش بدین صورت است که طرفین مدارک خود را به اداره ثبت محل وقوع ملک تسلیم مینمایند و اداره ثبت با اخطار به طرفین برای معاینه محل وقت مناسب تعیین می نماید و مطابق بند یک متذکر میشود که : اولاً عدم حضور هر یک از طرفین مانع رسیدگی نخواهد بود. ثانیاً: هر یک از طرفین می توانند تا قبل از وقت رسیدگی برای ملاحظه و اطلاع از مدارک تسلیمی طرف دیگر به اداره ثبت مراجعه نمایند. علت تذکر اداره ثبت این است که طرفین بی جهت پرونده را به تاخیر نیندازند و قبلا از مدارک تسلیمی همدیگر به اداره ثبت مطلع شوند تا در رسیدگی و تحقیقات محلی با آگاهی کامل ادای توضیح نمایند در وقت مقرر نقشه بردار ثبت نقشه ملک مورد تقاضا را تهیه مینماید و کارشناس ثبت با ملاحظه نقشه اخذ توضیحات از طرفین و عنداللزوم تحقیق از شهود مبادرت به تنظیم صورت مجلس و گزارش جامعی مینماید و در آن در خصوص تصرفات و نحوه آن و منشا و مبنای تصرف و موارد لازم اظهار نظر نموده و با رعایت بند 400[30] مجموعه بخشنامه های ثبتی به ثبت استان گزارش مینماید تا در هیات نظارت مطرح شود. در این مرحله اگر هیات نظارت مستندات و مدارک را کافی و بی نقص بداند نسبت به صدور رای اقدام می­نماید و در رای اعلام می­نماید که از کدام طرف قبول ثبت شود[31] ولی اگر مدارک و مستندات دارای نقص باشد قرار رفع نقص صادر می نماید این رای باستناد تبصره 4 ماده 25 قابل تجدیدنظر در شورایعالی ثبت میباشد رای هیات نظارت در صورت عدم اعتراض از طرف هر یک از متقاضی و معترض یا در صورت اعتراض و طرح  موضوع در شورایعالی ثبت و پس از صدور رای توسط شورایعالی ثبت به اجرا گذاشته میشود. بنابراین از نظر قانون ثبت متقاضیان ثبت شامل متصرفین، متولیان وقف و متصدی مال حبس شده و وصی در ثلث باقی، اشخاص حقوقی و دولتی می باشند که ذیلاً توضیح داده می شود.

مبحث اول – متصرفین

در ارتباط با تبصره ماده 11 در اینکه متقاضیان ثبت چه کسانی می توانند باشند در قسمت اول تبصره از متصرفین نام برده یعنی اشخاصی که اسنادی ندارند تا بوسیله آن مالکیت خود را اثبات نمایند و به تصرف سابق خود یا تصرف خود بعنوان تلقی از مالک استناد می نمایند ماده 35 قانون مدنی تصرف را به عنوان مالکیت دلیل مالکیت می شناسد مگر آنکه خلاف آن ثابت شود یعنی تصرف به استثناء موردیکه دلایل صریح و خلافی باشد اماره و نشانه مالکیت است اما تصرف چیست؟ تصرف استیلاء مادی و معنوی شخصی نسبت به اموالی که براساس آن وی می تواند هر گونه مداخله ای در آن مال داشته باشد بنظر برخی از حقوقدانان تصرف عبارت است از سلطه و اقتدار مادی است که شخص بر مالی مستقیم یا به واسطه غیر دارد[32]. بنابراین تصرفاتی که نشان از مالکیت نبوده و عرفاً نیز نمی تواند دلیل مالکیت تلقی شود مورد نظر قانونگذار در ماده 11 نمی باشد معهذا اگر کسانی که به درخواست متقاضی ثبت اعتراضی داشته باشد و مطابق ماده 16[33] قانون ثبت در موعد قانونی اعتراض نمایند اداره ثبت درخواست آنها را گرفته و به محکمه ای که مرجع رسیدگی است می فرستد تا در آن مرجع بدرخواست معترض رسیدگی شود و اداره ثبت حتی این را هم به محکمه اعلام خواهد نمود که اعتراض در موعد قانونی واصل شده در غیر اینصورت مطابق ماده 24 قانون ثبت اعتراض به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد شد[34] در حال حاضر تقاضای ثبت املاک دولتی با وزارتخانه دارایی می باشد.

 

مبحث دوم- متولیان وقف و متصدی مال حبس شده و وصی در ثلث  باقی

دومین مورد تبصره، اشخاص نامبرده در ماده 27 متولیان وقف و متصدی مال حبس شده یا وصی در ثلث باقی می باشند که هم می توانند تقاضای ثبت موقوفه و مورد وصیت یا مورد حبس را بدهند و هم میتوانند به عنوان معترض بدرخواست متقاضیان ثبت که حق و حقوق موقوفه یا ثلث مورد وصیت را ضایع کنند وارد عمل شوند.

 

مبحث سوم – اشخاص حقوقی و دولتی

سومین مورد تبصره، بیشتر به اشخاص حقوقی اعم از حقوق عمومی یا حقوق خصوصی اشاره دارد بدین معنی که تقاضای ثبت در اموال دولتی  به عهده دارایی و املاک و  موسسات بلدی[35] بر عهده رئیس موسسه و املاک شرکتها به عهده مدیر شرکت و املاک محجورین بر عهده ولی یا قیم آنان می باشد. اشخاص مذکور در تبصره برای درخواست ثبت ملک باید دلایل و مدارک کافی بر دار بودن عنوان بند موصوف یا بر تصرف سابق خود به آن عنوان و یا تصرف کسی که تقاضا کننده قائم مقام قانونی او محسوب می شود داشته باشد. بنابراین بند 1 ماده 25 قانون ثبت رفع اختلاف و اتخاذ تصمیم در موارد زیر را بعهده هیئت نظارت گذاشته است. الف- اختلاف متقاضی و اداره ثبت در رابطه با تقاضای ثبت از سوی اشخاص ب- تعارض و تزاحم در تصرف برخی اساتید در این خصوص معتقدند[36] که: ب-1-  تعارض: هر گاه دو مالک هر یک باستناد مدرک یا سندی خود را مالک ملکی بدانند که به هنگام تطبیق محدوده دو ملک بر خارج در تمام یا قسمتی از دو ملک تداخل باشد از این معنی به تزاحم در تصرف تعبیر می شود. ب- 2- تزاحم: در تعریف تعارض در تصرف گفته شده است: «هر گاه ملک معینی را هر یک از دو مالک متعلق به خود و در تصرف خود دانند از این معنی به تعارض در تصرف تعبیر می شود. در این مورد به عکس مورد تزاحم در تصرف مساله تطبیق مدلول سند و مدرک بر خارج وجود ندارد و معذلک معنی اصطلاحی تزاحم در تصرف و تعارض در تصرف چندان دقیق نیست». [37]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ب.ظ ]





1-1-بیان مسئله:

در حقوق کشورهای مختلف با مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی برخوردهای متفاوتی شده است و امروزه غالباً این مسؤولیت را با شرایطی می پذیرند، به طور کلی بایستی عنوان داشت که با قبول شخص حقوقی به عنوان یک شخصیت مستقل، بحث ازمسؤولیت این شخص نیز پیش می آید. اما سؤال اساسی اینکه اگر شخص حقوقی همانند شخص حقیقی مرتکب جرم شود چه کسی و چگونه باید پاسخگوی آن باشد؟ در این خصوص بحث های متفاوت و نظریات گوناگونی مطرح گردیده است، برخی قائل به عدم مسؤولیت جزائی اشخاص حقوقی و برخی قائل به مسؤولیت جزائی این نوع از شخصیت می باشند. به اعتقادطرفداران عدم مسؤولیت جزائی اشخاص حقوقی، کسی را می توان در حقوق جزا مسئول شناخت که دارای رگ و خون و پوست باشد، به عبارت دیگر تنها شخص حقیقی را می توان دارای مسؤولیت کیفری دانست و چون اشخاص حقوقی فاقد این خصوصیت هستند و چونکه نمی توان جرم را به شخص خاصی منتسب نمود، پس دارای مسؤولیت جزائی نمی باشند. در مقابل عده ای معتقدند که واقعیت قضائی و جرم شناسی این اشخاص را باید مدنظر قرار داد و نمی توان وجود آنها را در محدودۀ قوانین جزائی نادیده انگاشت. از طرف دیگر اهمیت جرائم این اشخاص از نظر نوع جرم و جرائمی که انجام می دهند به مراتب خطرناک تر بوده و بزه دیدگان بیشتری در قلمرو جرائم آن قرار می گیرند. بزه دیدگی ناشی از جرائم ارتکاب از سوی اشخاص حقوقی، رشته ای از بزه دیدگان می باشند که در لسان دانشمندان و حقوقدانان تا کنون توجه زیادی به آنان نشده است. اما امروزه به دلیل گسترش ارتباطات، تکنولوژی، فناوری، اینترنت و از همه مهمتر پدیدۀ جهانی شدن، موجد جرائمی شده است که فراتر از بسترها و چارچوبهای جرائم اشخاص حقیقی می باشد و به صورت سازمان یافته و تحت لوای اشخاص حقوقی انجام می پذیرد. این بزه دیدگان جهت وصول حق و دستیابی به عدالت، با مشکلات مضاعفی مواجه هستند که قانونگذاران بایستی نسبت به وضع قوانین مناسب در جهت پیشگیری و مجازات این نوع جرائم تصمیمات مقتضی را اتخاذ نمایند. در حقوق ایران و در خصوص مسؤولیت جزائی اشخاص حقوقی، تا قبل از قانون جرایم رایانه ای در قوانین عام صحبتی به میان نیامده بود و بعضاً در میان قوانین خاص به آن اشاره شده بود و همچنین در قانون مجازات اسلامی قبل و بعد از انقلاب صحبتی از مجازات این گونه جرائم به میان نیامده بود، تا اینکه در پی تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قانونگذار ما به طور عام مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی را پذیرفته است. و در مادۀ 20و143 این قانون به بحث مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی پرداخته شده است. پس قابل جمع بودن مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی با مسؤولیت کیفری اشخاص حقیقی در قانون مجازات اسلامی جدید، یکی از رویکردهای نوین و بدیع قانونگذاری می باشد که در قوانین گذشته  به هیچ عنوان وجود نداشت و وضع چنین قانونی می تواند در خصوص جرائم سازمان یافته اشخاص حقوقی بسیار کارگشا باشد و حتی بزه دیدگان بتوانند با ضمانت اجرای حتی قوی تر از جرائم اشخاص حقیقی به مقابله با آن بپردازند. لذا در این تحقیق برآنیم که با بیان سیر تحولات مسؤولیت کیفری در مورد اشخاص حقوقی و نظریات و ماهیت این اشخاص در نظامهای حقوقی به خصوص نظام حقوقی کشور ایران و چگونگی پذیرش مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی و مجازاتهای این اشخاص در جهت حمایت از بزه دیدگان بپردازیم.          


lass="entry-footer">Edit“پایان نامه درباره اشخاص حقوقی، مسؤولیت کیفری”
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:39:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم