کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




با توجه به مطالب بیان شده در این گفتار باید گفت که بدون شک یک قسمت کوچک یک اثر دارای حق مولف نیز می تواند یک قسمت اساسی آن اثر باشد و استفاده و اتخاذ یک قسمت غیر اساسی اثر نقض محسوب نمی شود. در این موارد قانون ایران ( قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان) کاملا ساکت است که امید است با اصلاح این قانون خلاء قانونی در این زمینه نیز بر طرف گردد. گفتار چهارم: گرفتن ایده ضمن پذیرش این که اثر خواهان حق مولف دارد، یک خوانده ممکن است بگوید که او صرفا ایده ها را از این اثر گرفته است. اگر این درست باشد خواهان برای اثبات نقض شکست می خورد. زیرا خوانده، اثر یا یک بخش اساسی آن را نقض نکرده است. این مسئله که چه چیزی شامل ایده های یک اثر است امری دشوار به نظر می رسد. اظهار یک اثر هنری می تواند شامل سرودن و طراحی آن باشد نه فقط نمایش آن به مردم. اظهار یک اثر نمایشی می تواند  شامل ترکیب ساختار، صحنه، شخصیت و ساخت آن باشد و نه فقط دیالوگ. ( سروری، 1392، 188) برای مثال: خواهان، بازرارچه ی هنری ملی حیات وحش، یک هنرمند حیات وحش مشهور را برای نقاشی آبرنگ سهره های کاکل قرمز کمیسیون کرد. هنرمن حق مولف را به خواهان منتقل کرد و او هم تعداد معدودی از پرینت های اثر را چاپ کرد. سه سال بعد خوانده فرانکلین مینت همان هنرمند را برای نقاشی مجموعه ای از عکس های چهار پرنده از جمله یکی از سهره های کاکل قرمز کمیسیون کرد و همچنین پرینت های عکس ها را برای فروش ارائه کرد. خواهان علیه خوانده برای نقض حق مولف پرینت های تصویر سهره های کاکل قرمز اقامه ی دعوا کرد بنابراین دو نقاشی مقایسه شدند. ( سروری، 1392، 189) هر دو نسخه نیمرخ دو کاردینال یکی ماده و دیگری نر که یکی بالای سر دیگری روی شاخه های درخت شکوفه های سیب نشسته بود. نقش کرده بودند اما این جا به آسانی عدم شباهت در رنگ آمیزی ها، حالت بدن، موقعیت پرنده و تأثیر خطوط مشخص است. در یکی سهره ی نر روی یک شاخه در بالترین قسمت عکس نشسته است و ماده پائین است. در دیگری موقعیت های نر و ماده بر عکس است. در یکی حالت نر آرام است و در دیگری او نوک باز خود را به هم می زند. یک پروانه ی زرد بزرگ در تابلوی سهره های درخت شکوفه های سیب وجود دارد ولی در تابلوی سهره ها وجود ندارد. سایر تفاوت ها در پر و بال پرندگان، شاخ و برگ درختان و ترکیب کلی عمومی آثار دیده می شود…عهندنامه ها در هنر پرنده شناسی به محدود کردن نوآوری در نمایش و نقاشی کردن پرندگان تمایل دارند برای مثال توجه به جزئیات پر و بال و سایر مشخصه های فیزیکی ضروری است و حالت پرندگان باید از لحاظ آناتومی صحیح باشد. خواهان ادعا کرد که نقاش یک قسمت اساسی اثر اولیه را کپی کرده است. نقاش پاسخ داد که او فقط ایده را گرفته است و نباید او را برای همیشه از نقاشی سهره ها ممنوع کرد. دادگاه با نقاش موافق بود. ( سروری، 1392، 190-189) پس با توجه به جمیع مطالب بیان شده در این گفتار به این نتیجه می رسیم که اگر قرار باشد ایده گرفتن از آثار دیگران را نیز به عنوان نقض حق کپی رایت بدانیم هم راه را بر خلاقیت برای بهتر شدن آثار و تکامل آنان بسته ایم و هم اینکه تقریبا می تواند یک انحصار کامل را برای خلق کننده ی یک اثر ایجاد کند که حتی دیگران از ایده ی او نیز نتوانند استفاده کنند پس چون این اقدام عقلانی محسوب نمی شود گرفتن ایده از آثار دیگران را نمی توان نقض حق مولف دانست در این زمینه نیز قانون جمهوری اسلامی ایران از خلاء کامل برخوردار است که جا دارد قانون گذاران ما این نکته را نیز مد نظر قرار دهند. گفتار پنجم: مسائل متفرقه نقض حق کپی رایت در این گفتار که گفتار پایانی این فصل است به طرح چند مورد متفرقه در ارتباط با نقض حق کپی رایت می پردازیم تا توانسته باشیم تا آن جا که ممکن است اغلب مطالب مهم در این مورد را بیان کرده باشیم. 1.تأثیردلیل نقض حق کپی رایت یا اثر این نقض در رسیدگی ها خواندگان گاهی اوقات ادعا می کنند که عمل آن ها گر چه بدون مجوز خواهان بوده، موجب هیچ ضرری نشده و حتی ممکن است به خواهان سود رسانده باشد. گاهی ممکن است ادعا کنند که هدف یا قصد حیله و تزویر نداشته اند و نمی دانسته اند که اعمالشان اشتباه بوده است. همچنین ممکن است ادعا کنند که از کار خود سودی نبرده اند. مثلا کپی های نقض کننده را مجانی بخشیده اند یا به عبارتی به نفع جامعه کار کرده اند و ممکن است حتی ادعا کنند که به دست آوردن رضایت خواهان غیر ممکن بوده است. هیچ کدام از این دفاعیات دادگاه را تحت تأثیر قرار نمی دهد. نقض وقتی رخ می دهد که خوانده عملی انجام دهد که حق مالک حق مولف بوده است، مگر این که خوانده بتواند خودش را تحت یک استثنای مقرر شده در قانون حق مولف یا برخی قوانین دیگر در بیاورد. اگر اعمال خوانده تحت یک استثنای قانون موضوعه قرار گیرد، نقض صورت نگرفته است. اعمال ناشی از انگیزه های خوب و برای نفع عمومی به خودی خود برای اجتناب از نقض حق مولف کافی نیست. (شکیبا، 1391، 193) یک تلویزیون بریتانیایی اخیرا برنامه ای تهیه کرده بود که موضوع آن درباره مردمی بود که داستان هایی درباره ی خودشان را فروخته بودند اصطلاحا چک روزنامه نگاری(حق الخبر). برنامه شامل یک کلیپ سی ثانیه ای از یک برنامه تلویزیونی آلمانی قدیمی می شد که مصاحبه ی یک زوج بریتانیایی را نشان می داد. آن ها حقوق خود را درباره ی داستانشان به استودیو آلمانی فروخته بودند. شرکت بریتانیایی برای نقض حق مولف اقامه ی دعوا کرد خوانده سرانجام بعد از باختن در دادگاه بدوی در مقابل دادگاه تجدید نظر بر اساس این دفاع که برنامه ی آلمانی با هدف انتقاد بوده و استفاده از اثر خواهان به طور منصفانه بوده است، موفق شد. یک بحث عمومی تر این است که با اعمال خوانده باید با همدردی و دلسوزی نگاه شود زیرا سود عمومی آن ها با اشتیاق کمتری در ارتباط است. (شکیبا، 1391، 194) در کل باید گفت همین که یک فرد عملی را که قانون حق مولف به دیگری داده یا در انحصار او قرار داده را انجام دهد و مجوزی هم از سوی مالک حق نداشته باشد ناقض آن حق محسوب شده و انگیزه و دلیل نقض توسط او هیچ تأثیری ندارد. 2.مورد عدم امکان اقامه دعوی توسط مالک حق نقض لزوما شامل انجام یک عمل ممنوع شده توسط خوانده تا اندازه ای که خواهان رضایت نداشته، می شود.( رضایت، مجوز و اجازه می توانند به جای هم استفاده شوند) یک خواهان که برای انجام عملی توسط خوانده صراحتا رضایت داشته باشد در صورت انجام کار توسط خوانده نمی تواند برای نقض شکایت کند. البته اگر خواهان تنها به الف برای انجام دادن عملی مجوز دهد، ب نمی تواند این کار را انجام دهد و اگر چنین کند حق مولف را نقض کرده است. اجازه معمولا می تواند کتبی یا شفاهی باشد. البته در مواردی مجموع شرایط نیز می تواند بر آن دلالت کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 05:18:00 ب.ظ ]





    _____________________________________________ 1.Sensitive Memory 2.  Vedio Memory 68   خزانه حسی تصویری  : برروی خزانه حسی تصویری تحقیقات گسترده ای انجام گرفته ، زمانی که اسپرلینگ یک مجموعه دیداری شامل سه ردیف چهار حرفی رابرای 50 هزارم ثانیه ارائه کرد ، آزمودنی های او بطور معمول توانستند چهار یا پنج حرف را گزارش کنند اما معی بودند حروف بیشتری را دیده بودند.    اسپرلینگ تصور کرد چون اطلاعات دیداری قبل از اینکه اگثر آنها گزارش شوند ، محو شده بودند . برای ازمایش این مطلب وی از آزمودنی های خود خواست تنها بخشی از اطلاعات ارائه شده را به یاد آورند . یافته های وی از فرضیه او حمایت میکردند ونشان داد اطلاعات در خزانه تصویری بعداز حدود 5/0 ثانیه ازبین میرود( اسپرلینگ ، 1960) . هنگامی که پیام دوم یا تعقیب نشده جلوتر از پیام تعقیب شده ارائه میگشت آن دو پیام وقتی که با فاصله دوثانیه از همدیگر قرارداشتند فقط بعنوان یک پیام شناسایی میشدند. این امر بیانگر این است که پایداری زمانی اطلاعات شنیداری مورد توجه قرار نگرفته ، انباره پژواکی در حدود 2 ثانیه است ( ایزنک1 و کین 2، 1994 ). خزانه پژواکی( انباره پژواکی 3): یک خزانه شنیداری موقت است که دروندادهایی راکه نسبتا” مورد پردازش قرار نگرفته اند در خود نگه میدارد . برای مثال شخصی را درنظر بگیرید که موقع خواندن روزنامه از او سؤالی میشود ، این شخص از مخاطب خود خواهد پرسید چی گفتید اما بعد پی میبرد که آنچه راکه گفته شده است را میداند. این قابلیت  برگشت  به انباره پژواکی بستگی دارد . تریسمن ( 1964 ) از افراد خواست که پیام ارائه شده به یک گوش را تعقیب کنند ( با صدای بلند تکرارکنند) ودرهمان حال پیام مشابه دوم را که به گوش دیگر ارائه میشود نادیده بگیرند ( اسپرلینگ ، 1960). _____________________________________ 1.Isenk 2.Keen 3. Audio Memory   69   حافظه نهانی دیداری حافظه نهانی دیداری اطلاعات مربوط به شکل دیداری ورنگ را ذخیره میکند. کاتب درونی  : که با اطلاعات فضایی و حرکتی سروکار دارد . آن اطلاعات را درحافظه نهانی دیداری ، مرور میکند وآن را ازاین حافظه به عامل اجرایی مرکزی منتقل کند.این کاتب در طراحی واجرای حرکات بدن و دست و پا  دخیل میباشد(بدلی ، 2001 ).  تمایز خزانه کوتاه مدت وبلند مدت همانند تمیزی است که ویلیام جیمز (1980 ) بین حافظه اولیه و حافظه ثانویه پیشنهاد نموده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:18:00 ب.ظ ]





نتیجه: : به عنوان جمع بندی نهایی نسبت به موارد اختلاف حقوقی زن و رمد، می توان چنین گفت که این اختلافات در یک نگاه کلی دو دسته است: یک دسته آن که بر فرض تساوی حقوقی زن و مرد، همه ی زنان بتوانند از آن حق بهره مند شوند مانند ارث برابر و یا حق طلاق، دسته ی دیگر مواردی است که حتی با فرض تساوی حقوقی زن و مرد، و استیفای این حق توسط زنان، تنها تعدادی اندک و گاه حتی فقط یک زن می تواند از آن حق ممتمتع شود و نه بیشتر، مثل مرجعیت، قضاوت، رهبری. نسبت به دسته ی اول، که اختلاف یا تساوی عمومی و فراگیر است روشن شد که: اولا، این نوع اختلافات بیشتر به حقوق خانواده مربوط می شود و تعدادی هم به حقوق کیفری و قصاص. . ثانیا، همه این اختلافات هم بر واقعیات و حکمتهایی استوار است؛ ثالثا، این محدودیتها از یک سو با معافیت های زن و از سوی دیگر با تکالیف متقابل مرد جبران شده است. اما نسبت به دسته ی دوم افزون بر حکمتهایی که گفته شد، توجه به این نکته مفید است که در این موارد سخن گفتن از تساوی حقوقی زن و مرد، تنها یک شعار است و چیزی را به نفع عموم زنان عوض نکرده است. فرض کنیم که چیزی به استناد اصل تساوی حقوق، زنی حتی بتواند رهبر هم بشود، ولی بالاخره تنها یک زن است که به این مقام رسیده است و زنان دیگر بهره ای ندارند. چنان که هم اکنون نیز تنها یک مرد، عهده دار رهبری است و بقیه ی مردان نمی توانند رهبر شوند. و فرض هم بر این است که رهبر چه زن و چه مرد، مجری قوانین اسلام است و نمی تواند چیزی را به نفع یا ضرر یک صنف تغییر دهد. این است که سخن از تساوی در این زمینه ها فقط به یک شعار بی فایده می ماند و بس تفاوتهای حقوقی در جنسیت:   درمورد تفاوت‌های حقوقی که میان زن و مرد در اسلام مشاهده می‌شود باید گفت: زن و مرد در مقامات انسانی و گوهر آدمیت همسان هستند، ولی به سبب آن‌که از نظر روحی و جسمی تفاوت‌های مهمی با یکدیگر دارند، اجمالا باید پذیرفت که این تفاوت‌ها احکام جداگانه‌ای می‌طلبد، به ویژه آن‌که اساسا تشابه غیر از تساوی و تبعیض غیر از تفاوت است. تفاوت ممکن است تبعیض‌آمیز و ناعادلانه باشد؛ یا این‌که ممکن است عادلانه و منطقی باشد، چنان تشابه در صورت تفاوت شرایط و زمینه‌ها خود نوعی تبعیض ناروا و بی‌عدالتی محسوب می‌شود. تبعیض آن است که بر دو موضوع با شرایط مساوی احکام جداگانه جاری شود، درحالی‌که آن‌چه در اسلام است عین عدالت است، چون تفاوت حکیمانه است نه تبعیض ظالمانه؛ به عنوان مثال در خصوص تفاوت قصاص باید گفت که ریشه این تفاوت به سبب نقشی است که هر یک از زن ومرد در اقتصاد خانواده ایفا می‌کنند. همان‌گونه‌که آشکار است، به‌طور معمول مردان نقش بیشتری در اقتصاد ومعیشت خانواده بر عهده دارند وبر همین اساس برای آن‌که اجرای حکم قصاص تاثیرات ناعادلانه‌ای بر اقتصاد خانواده‌ها نگذارد، در اسلام مقرر شده است که اجرای قصاص در مورد مرد در برابر زن مشروط به پرداخت فاضل دیه به خانواده مرد است؛ یعنی اگر مردی بخواهد در برابر قتل زنی اعدام شود باید به خانواده او نصف دیه پرداخت گردد. در این صورت است که عدالت در قصاص میان دوخانواده برقرار گردیده است . در تفاوتی که میان مرد و زن در حکم قصاص وجود دارد، هرگز ارزش انسانی زن و مرد و جایگاه اجتماعی آنان ملاک نبوده است؛ چنان‌که تاثیر عاطفی این حکم در تسکین آلام روحی خانواده مقتول نیز مبنای تشریع این قانون نیست، بلکه مبنای این حکم، جایگاه اقتصادی هر یک از آن دو بوده است. مسئولیت اقتصادی مرد وریاست او در اداره خانواده که در نظام حقوقی اسلام پیش بینی شده است، هرگونه مسئولیت اقتصادی را از دوش زن برداشته است. بر این اساس اگر مرد در برابر زن قصاص شود، منتها نصف دیه مرد نیز به خانواده قاتل پرداخت شود، هم عدالت از نظر اقتصادی تامین گردیده و هم مصالح قصاص تامین شده است. توجه به این نکته نیز لازم ومفید است که نصف دیه به ورثه مقتول پرداخت می‌شود نه به شخص مقتول. بنابراین با جداسازی حقوق مقتول از حقوق اولیا و وارثان او فلسفه تفاوت میان زن ومرد در حکم مربوط به قصاص و دیات تا حدود زیادی روشن می‌شود. درخصوص دیه نیز باید تاکید کرد که دیه نیز نظیر قصاص، بهای خون انسان‌ها نیست، بلکه جبران خسارت مالی است که وارد شده است. بنابراین هم از نظر حقوقی وهم از نظر واقعیت خارجی میزان این خسارت نسبت‌به هر یک از زن و مرد کاملا متفاوت است.در اسلام از نظر حقوقی مرد، ریاست خانواده ومسئولیت اقتصادی آن را بر عهده داردو زن در این رابطه هیچ مسئولیتی ندارد؛ به عبارتی تامین مسکن، خوراک، پوشاک ونیازمندی های او بر عهده مرد است؛ ازاین‌رو حکم دیه این دو متفاوت است. از آن‌چه گفته شد علت تفاوت میان زن و مرد در حکم ارث نیز مشخص می‌شود. . همچنین درمورد شهادت زنان در برخی دعاوی در دادگاه نیز حکم یکسانی بین زن و مرد وجود ندارد؛ چنان‌که در این آیه تا حدی حکمت این حکم آشکار می‌شود که فرمود: «… ان تضّل احدیهما فتذکّر الاخری» یعنی اگر یکی از آن دو زن در شهادت خطا رفت، دیگری او را یادآوری کند. درتفسیر صافی این امر یعنی «احتمال فراموشی»، دلیل تعدد شهود زن به حساب آمده است. از نظر علمی نیز این مطلب درمورد زنان مورد تایید است؛ چنان‌که گروهی از روانشناسان می‌گویند: «نتایج تحقیقات حاکی از آن است که هیجان می‌تواند بر بازیابی حافظه دراز مدت حداقل از چهار راه مشخص اثر بگذارد.» برخی روانشناسان موضوع ارتباط فراموشی حافظه و هیجانات روحی را بر روی مجموعه‌‌ای از دانش‌آموزان آزمایش کرده‌اند. بدین ترتیب که آن‌ها را وا داشتند تا هجاهای بی‌معنایی را به خاطر بسپارند، سپس آن‌ها را آزمودند، یعنی پس از آن که هجاها را به‌خاطر سپردند، ناگهان در اطاقی که دانش‌آموزان نشسته بودند، وضع وحشتناکی ایجاد کردند. بدین صورت که تخته‌ای از سقف افتاد و صدای تیری شنیده شد و چراغ‌ها خاموش شد. وقتی چراغ‌ها روشن شد، دوباره دانش‌آموزان را امتحان کردند تا مشاهده کنند که چه مقدار از کلماتی که یاد گرفته بودند به یادشان مانده است. مشاهده شد که بر اثر هیجانات شدیدی که در آن‌ها ایجاد شده بود، یادآوری آن‌ها در مورد آن‌چه به‌خاطر سپرده بودند آشکارا کاهش یافته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:18:00 ب.ظ ]







>
  • نوجوان نزد ضابط اقرار می‌کند که مرتکب جرم شده است.
  • نوجوان قبلاً مرتکب جرمی نشده و ضابط اعتقاد دارد که تعقیب وی منفعت عمومی دربرندارد.[73]

خوب است مقنن ایرانی نیز با مقرر کردن شرایطی همچون موارد پیش گفته، اختیار صدور اخطار توسط افسران پلیس ویژه کودکان و نوجوانان را در باب جرایم خرد و کم اهمیت که البته باید به نحوی در قانون تصریح شوند، پیش بینی نماید. در کنار صدور اخطار به نوجوان مرتکب بزه می‌توان حالاتی را تصور کرد که نیروی پلیس از آگاهی کافی طفل نسبت به آنچه که انجام داده و نتایج سوء تکرار آن، اطمینان نمی‌یابد. در چنین وضعیتی مطلع ساختن اولیاء یا سرپرست کودک و نوجوان و هشدار به آنها جهت تلاش بیشتر در تربیت و مراقبت از کودک و نوجوان نیز می‌تواند مفید واقع شود. 2ـ اخذ تعهد به عدم تکرار جرم همچنانکه ماده 88 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 ، یکی از اختیارات قاضی را در صدور حکم نسبت به کودک و نوجوان، اخذ تعهد به عدم تکرار جرم دانسته، یکی از واکنش‌های نیروهای انتظامی ویژه کودکان و نوجوانان نیز،البته در جرایم سنگین‌تری که پاسخی شدیدتر را می‌طلبند، می‌تواند متعهد کردن نوجوان به دقت در اعمال خود و عدم تکرار رفتار بزهکارانه، باشد. این اقدام که طبیعتاً پس از گفتگو و دادن تذکراتی توسط افسر پلیس در باب رفتار معارض قانون کودک، انجام می‌گیرد در عین حال که روشی است برای عدم ارجاع پرونده به دادسرا و دادگاه و بنابراین هدف مورد نظر ما در خصوص قضازدایی را تأمین می‌کند، با جدیت بیشتر نسبت به تدبیر پیشین می‌تواند نوجوان را متوجه درجه خطرناکی عمل خود بنماید و نوعی احساس پشیمانی و البته ترس از نتایج احتمالی در انتظار وی، در صورت تکرار بزه را در او ایجاد کند و به نظر می‌رسد که این احساس رعب که در اثر بیان واقعیات و پیامدهای ناگوار فعل انجام گرفته توسط نوجوان بوجود می‌آید،جنبه منفی نداشته باشد چرا که نه حاصل اذیت، آزار و یا تحقیر و یا تخفیف اوست و نه بیاناتی موهوم که جنبه عینی و واقعی ندارند بلکه باز کردن چشمان کودک و نوجوان است بر روی حقیقت ناپسند آنچه که انجام داده. نکاتی همانند لزوم حضور اولیاء طفل به هنگام اخذ تعهد از وی و یا تعیین سن کودک و نوجوانی که این روش در مورد او قابل اجراست در قانون قابل اشاره و تصریحند. 3ـ معرفی به مراکز حمایتی و درمانی در بسیاری موارد نیروهای پلیس با کودکان و نوجوانانی برخورد می‌کند که مرتکب بزه شده‌اند و در عین حال از مشکلات متعددی رنج می‌برند. اعتیاد نوجوان به مواد مخدر، نداشتن ولی و سرپرست یا عدم صلاحیت آنها، مشکلات معیشتی، سوء تغذیه و بیماری‌های مختلف جسمی، عضویت در باندها و گروه‌های کودکان خیابانی و …. تنها بخشی از مسائلیست که با کمال تأسف،شمار زیادی از اطفال و نوجوانان کشور ما با آنها درگیرند. حال این پرسش ساده به میان می‌آید که توهین به این فرد، مجرم و بزهکار خواندن وی، سخت‌گیری به او، اعمال کمترین اغماض، ارسال چنین پرونده‌هایی به دادگاه به ویژه در جرایم خرد و نهایتاً اتخاذ یک واکنش کیفری، دقیقاً با هدف حل کدام بخش از معضل این قبیل نوجوانان، صورت می‌گیرد؟ آنچه که این دسته از کودکان نیاز دارند کمک و مساعدت پزشکی، اجتماعی، روانشناختی، حقوقی و البته مالیست. هدف این نیست که با نهادن تکلیفی مالایطاق بر دوش دولت، رسیدگی به تمامی این کمبودها را از او بخواهیم و گفتار را به پایان ببریم. تمامی واحدهای اجتماعی و مردمی از جمله سازمان‌های مردم نهاد که امروزه در سرتاسر دنیا نقش فزاینده‌ای در حمایت از گروه‌ها و اقشار آسیب پذیر جوامع برعهده دارند، قادرند دولت را در رسیدگی به این کودکان یاری دهند البته به شرط آنکه فضا و پشتیبانی قانونی کافی دریافت کنند و از امکانات مالی دولت نیز بی بهره نمانند. قاعده بیست و پنجم از مقررات پکن نیز بر آنچه که گفتیم صحه می گذارد به این ترتیب که: از کلیه داوطلبان، سازمان‌های داوطلب، نهادهای محلی و سایر منابع جامعه دعوت خواهد شد که در جهت بازپروری نوجوانان در محیطی اجتماعی و در صورت امکان در درون واحد خانواده، سهم موثری را عهده‌دار گردند. امکان دیگری که در قوانین برای استفاده افسران ویژه اطفال و نوجوانان می‌تواند در نظر گرفته شود، معرفی نوجوان به مراکزیست که کودک را در ترک اعتیاد، حرفه آموزی، رفع مشکلات روحی و اجتماعی، ادامه و یا بازگشت به تحصیل، اشتغال (البته بنحوی که متناسب با سن و وضعیت زندگی نوجوان باشد) و … یاری دهند. بنابراین دور از ذهن نیست که پلیسی ورزیده و مجرب بنحو قانونی از این امکان برخوردار گردد تا در برخورد با جرایم سبک اطفال و با آگاهی از مشکلاتی که پیش روی آنهاست، ضمن معرفی کودک به یک مرکز مشاوره، درمان و یا سازمانی حمایت کننده، از ارسال پرونده به دادسرا و دادگاه چشم بپوشد و نقش خود را در مقابله با جرم بنحوی موثرتر ایفا نماید. طبیعتاً چنین اختیاری می تواند در قوانین مشروط به حصول شرایطی گردد،از جمله:

  • ندامت طفل یا نوجوان .
  • مشاروه پلیس با مددکار اجتماعی و یا روانشناس آگاه به امور نوجوانان در مورد پرونده مطروحه .

-author-wrapper clearfix">
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:17:00 ب.ظ ]





در کنار صدور اخطار به نوجوان مرتکب بزه می‌توان حالاتی را تصور کرد که نیروی پلیس از آگاهی کافی طفل نسبت به آنچه که انجام داده و نتایج سوء تکرار آن، اطمینان نمی‌یابد. در چنین وضعیتی مطلع ساختن اولیاء یا سرپرست کودک و نوجوان و هشدار به آنها جهت تلاش بیشتر در تربیت و مراقبت از کودک و نوجوان نیز می‌تواند مفید واقع شود. 2ـ اخذ تعهد به عدم تکرار جرم همچنانکه ماده 88 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 ، یکی از اختیارات قاضی را در صدور حکم نسبت به کودک و نوجوان، اخذ تعهد به عدم تکرار جرم دانسته، یکی از واکنش‌های نیروهای انتظامی ویژه کودکان و نوجوانان نیز،البته در جرایم سنگین‌تری که پاسخی شدیدتر را می‌طلبند، می‌تواند متعهد کردن نوجوان به دقت در اعمال خود و عدم تکرار رفتار بزهکارانه، باشد. این اقدام که طبیعتاً پس از گفتگو و دادن تذکراتی توسط افسر پلیس در باب رفتار معارض قانون کودک، انجام می‌گیرد در عین حال که روشی است برای عدم ارجاع پرونده به دادسرا و دادگاه و بنابراین هدف مورد نظر ما در خصوص قضازدایی را تأمین می‌کند، با جدیت بیشتر نسبت به تدبیر پیشین می‌تواند نوجوان را متوجه درجه خطرناکی عمل خود بنماید و نوعی احساس پشیمانی و البته ترس از نتایج احتمالی در انتظار وی، در صورت تکرار بزه را در او ایجاد کند و به نظر می‌رسد که این احساس رعب که در اثر بیان واقعیات و پیامدهای ناگوار فعل انجام گرفته توسط نوجوان بوجود می‌آید،جنبه منفی نداشته باشد چرا که نه حاصل اذیت، آزار و یا تحقیر و یا تخفیف اوست و نه بیاناتی موهوم که جنبه عینی و واقعی ندارند بلکه باز کردن چشمان کودک و نوجوان است بر روی حقیقت ناپسند آنچه که انجام داده. نکاتی همانند لزوم حضور اولیاء طفل به هنگام اخذ تعهد از وی و یا تعیین سن کودک و نوجوانی که این روش در مورد او قابل اجراست در قانون قابل اشاره و تصریحند. 3ـ معرفی به مراکز حمایتی و درمانی در بسیاری موارد نیروهای پلیس با کودکان و نوجوانانی برخورد می‌کند که مرتکب بزه شده‌اند و در عین حال از مشکلات متعددی رنج می‌برند. اعتیاد نوجوان به مواد مخدر، نداشتن ولی و سرپرست یا عدم صلاحیت آنها، مشکلات معیشتی، سوء تغذیه و بیماری‌های مختلف جسمی، عضویت در باندها و گروه‌های کودکان خیابانی و …. تنها بخشی از مسائلیست که با کمال تأسف،شمار زیادی از اطفال و نوجوانان کشور ما با آنها درگیرند. حال این پرسش ساده به میان می‌آید که توهین به این فرد، مجرم و بزهکار خواندن وی، سخت‌گیری به او، اعمال کمترین اغماض، ارسال چنین پرونده‌هایی به دادگاه به ویژه در جرایم خرد و نهایتاً اتخاذ یک واکنش کیفری، دقیقاً با هدف حل کدام بخش از معضل این قبیل نوجوانان، صورت می‌گیرد؟ آنچه که این دسته از کودکان نیاز دارند کمک و مساعدت پزشکی، اجتماعی، روانشناختی، حقوقی و البته مالیست. هدف این نیست که با نهادن تکلیفی مالایطاق بر دوش دولت، رسیدگی به تمامی این کمبودها را از او بخواهیم و گفتار را به پایان ببریم. تمامی واحدهای اجتماعی و مردمی از جمله سازمان‌های مردم نهاد که امروزه در سرتاسر دنیا نقش فزاینده‌ای در حمایت از گروه‌ها و اقشار آسیب پذیر جوامع برعهده دارند، قادرند دولت را در رسیدگی به این کودکان یاری دهند البته به شرط آنکه فضا و پشتیبانی قانونی کافی دریافت کنند و از امکانات مالی دولت نیز بی بهره نمانند. قاعده بیست و پنجم از مقررات پکن نیز بر آنچه که گفتیم صحه می گذارد به این ترتیب که: از کلیه داوطلبان، سازمان‌های داوطلب، نهادهای محلی و سایر منابع جامعه دعوت خواهد شد که در جهت بازپروری نوجوانان در محیطی اجتماعی و در صورت امکان در درون واحد خانواده، سهم موثری را عهده‌دار گردند. امکان دیگری که در قوانین برای استفاده افسران ویژه اطفال و نوجوانان می‌تواند در نظر گرفته شود، معرفی نوجوان به مراکزیست که کودک را در ترک اعتیاد، حرفه آموزی، رفع مشکلات روحی و اجتماعی، ادامه و یا بازگشت به تحصیل، اشتغال (البته بنحوی که متناسب با سن و وضعیت زندگی نوجوان باشد) و … یاری دهند. بنابراین دور از ذهن نیست که پلیسی ورزیده و مجرب بنحو قانونی از این امکان برخوردار گردد تا در برخورد با جرایم سبک اطفال و با آگاهی از مشکلاتی که پیش روی آنهاست، ضمن معرفی کودک به یک مرکز مشاوره، درمان و یا سازمانی حمایت کننده، از ارسال پرونده به دادسرا و دادگاه چشم بپوشد و نقش خود را در مقابله با جرم بنحوی موثرتر ایفا نماید. طبیعتاً چنین اختیاری می تواند در قوانین مشروط به حصول شرایطی گردد،از جمله:

  • ندامت طفل یا نوجوان .
  • مشاروه پلیس با مددکار اجتماعی و یا روانشناس آگاه به امور نوجوانان در مورد پرونده مطروحه .
  • در جریان گذاشتن والدین و یا سرپرست قانونی کودک (در صورت دارا بودن و دسترسی) .

و یا سایر قیودی که مقنن ممکن است در این رابطه ضروری تشخیص دهد. توسعه اختیارات قانونی پلیس ویژه اطفال و نوجوانان با تأکید بر آموزش پیش و ضمن خدمت آنها، تعامل این نهاد با مراکز حمایتی و درمانی خصوصی یا دولتی و نهایتاً رفع ریشه‌های شایع ارتکاب بزه کودکان، سبب می‌شود که بجای اتخاذ تدبیری نامناسب که هیچگونه ارتباطی با واقع ندارد و در خلاء به اصلاح نوجوان نظر می‌اندازد، واکنشی عینی و متناسب با نیاز کودکان و نوجوانان برگزیده شود. ب: دادسرای کودکان و نوجوانان و قضازدایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:17:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم