هر گاه مژده تولد دختری به یکی از آنان داده میشد، رویش سیاه میگشت در حالی که غمزده، افسرده و گرفته بود، از بدی این خبر، خویش را از مردم پنهان میساخت (و در ایناندیشه بود) که آیا او را با ذلت و خواری نگاه داردیا در خاکش فرو برد؟هان چقدر زشت و ناپسند بود داوری و قضاوت آنان؟!}[271] قرآن با این وسیله، برداشت نادرست و داوری غیرانسانی اهانت به دختران و زنان، و ظلم و ستمیرا که بر آنان روا میداشتند تا آنجا که او را زنده زنده در گور میکردند، شدیداً محکوم و عمل نابخردانه شان را مورد مواخذه الهی و خشم پروردگار معرفی نموده است واشاره به این حقیقت نموده و میفرماید:{ وَ إِذَا الْمَوْؤُدَهُ سُئِلت بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَ و هنگامیکه راجع به دختر زنده به گور شده سوال شود که به چه گناهی کشته شد؟!}. قرآن مجید، در تمام مراحل زندگی، شخصیت وجودی زن را همچون مرد دانسته، همچنان که در بخش پیش خاطر نشان ساختیم، تنها تقوا را عامل برترییکی بر دیگری دانسته است و هر گاه در مسائل کلی سخن از مرد به میان آمده است بلافاصله در کنار او زن را هم ردیف وی قرار داده است مانند آیه نه سوره تکویر که در فصلیک بیان شد.[272] علاوه بر این اعتراضات خداوند به طریق دیگری سعی میکند روشن کند که جنسیت دختر جرمی را متوجه شخص نمیکند زیرا نریا ماده آفریده شدن به اختیار خود شخص نیست در این رابطه در چند مورد ازآیات، میفرماید: اوست که شما را در رحمها صورت بندی میکند و نرو مادهیا زشت و زیبا میسازد[273] و صریحاً میفرماید:….خداست تنها خالق زمین و آسمآنها هر چه بخواهد میآفریند و به هر کس فرزند اناث و و به هر کس بخواهد فرزند ذکور عطاء میکند [274].این توضیحات نمایش طرفداری و جانبداری قرآن از دختر در مقابل ستمکاری است و این قاطعیت در ذهن بسیاری نسبت به عملی که تا آن زمان از سوی جامعه به عنوانیک سنت، کاملاً پذیرفته شده بود تخمتردید و سپس اعتراض را کاشت.
3.3.2.2 روایات
روایات همراه با قرآن و حضرت رسول و سپس در ادامه دیگر معصومین^ضمن سعی در نفیاندیشههای جاهلی سعی کردند تا نگرانیهای مردم را نیز در زمینه ضعف جسمیو اقتصادی دختران رفع کنند. احادیث موجود پیامهای مختلفی در همین راستا ارائه میدهند: آرزوی مرگ برای دختر مایهی خسران است و این تذکر را به کسانی میدهند که قبلاً دختران را میکشتند. عمر بنیزید گفت: من چند دختر دارم فرمود: شاید تو آرزوی مرگ آنها را داری، بدان که اگر آرزوی مرگ آنها را بکنی و آنها بمیرند روز قیامت پروردگارت را د رحالتی ملاقات میکنی که گناهکار میباشی. با این تذکر حتی احساس کنید خطورات قبلی بدخواهانه نسبت به دختر ممنوع و محکوم میشود. رزق دختر توسط خداوند ضمانت شده است و جای هیچ نگرانی ندارد بر این مطلب بسیار تأکید شده است زیرا یکی از علل اصلی منفریت دختر همین جنبه است که زن مصرف کننده محسوب میشود نه تولید کننده زیرا عرب ازترس فقر اصولاً فرزندانش را میکشت: هرگز فرزندان خود را ازترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم زیرا این قتل و زنده به گور کردن فرزندان بسیار گناه بزرگی است [275]اما در ادامه بر دختران تأکید میکند زیرا این ذهنیت دربارهی دختر بسیار قویتر بوده و اگر این امید درباره پسر بود که روزی میتواندیک منبع درآمد باشد درباره دختر هرگز چنین امیدی نبود و لذا بسیار بیشتر در معرض خطر قرار داشت. عن ابن عباس عن رسول الله|: «من کانت له انثی و لمیهنها و لمیوثر ولده (الذکر) علیها، ادخله الله تعالی الجنه» (ابن عباس از رسول خدا| بازگو میکند: هر کس دختری داشته و نسبت به او اهانتی روا نداشته، فرزند ذکور(پسر) را بر او مقدم ندارد، خداوند او را به بهشت داخل میکند.) به ابی عبدالله وارد شدم در حالی که ناراحت و افسرده بودم به من فرمود سکونی از چه ناراحتی؟ گفتم صاحب دختری شدم فرمود: ای سکونی تحمل سنگینی او بر زمین است و روزی او بر عهده خدا بروی غیرتو زندگی میکند و از غیرتو روزی میخورد قسم به خدا که انوهم برطرف شد. [276] تا این مرحله، مسئله محکومیت اندیشه ضد دختر و رفع نگرانی از تولد دختر است اما در دسته دیگر از بیانات صحبت از محاسن و خیرات فرزند دختر است بطوریکه نیکی کردن به آنها و سرپرستی مطلوب ازآنان باعث نجات از آتش و بلکه ورود به بهشت میشود: هر مسلمانی که دو دختر وی به بلوغ رسید و در خانه اویند باآنها نیکی کند بهشتی میشود. عن ابی سعید عن رسول الله|: من عال ثلاث بنات او ثلاث اخوت او اخوتین او ابنتین فادبهن و احسن الیهن وزوجهن فله لجنه: ابی سعید از رسول خدا| بازگو میکند: هر کس سه دختریا سه خواهر؛یا دو خواهر ویا دو دختر داشته و آنها را نیکوتربیت کند و بیاموزد؛ و نسبت به آنها نیکی کند و شوهرشان دهد؛ پاداش او بهشت است. هر چند که فرزند دختر هرگز به خاطر جنسش جرمیندارد اما نمیتوان منکر شد که بدلیل بافت اجتماعی، فرهنگی دوران جاهلیت و دفع تحقیرآمیز زن در جامعه حقیقتاً دختر دار شدن برای خانوادهها مشکل آفرین بوده است و هم حفظ امنیت دختر و هم تأمین معاش او سعی بسیار لازم داشته است این نکته از دید معصومین پنهان نمانده و در بیانات خویش به این جنبه اشاره کرده و کوشیدهاند تا این باور را ایجاد کنند که خداوند به همین دلیلیاور آنان خواهد بود. [277] حضرت رسول| فرمود: کسی که دویا سه دختر را سرپرستی کند دربهشت همنشین من است. عن عوف بن مالک عن رسول الله: من کان له ثلث بنات فصبر علی لاوائهن و سرائهن و ضرائهن ادخله الله تعالی الجنه، برحمته ایاهن، فقال رجل: واثنتان،یا رسول الله؟ قال: واثنتان. و قال رجل آخر و واحده.(عوف بن مالک از رسول خدا | بازگو میکند: هر کس سه دختر داشته و بر خوشی و ناخوشی آنها صبر کند، به بهشت میرود، مردی پرسید، اگر دو تا باشند؟ حضرت فرمود: همچنین؛ مردی دیگر پرسید اگریکی باشد حضرت فرمود: ویکی نیز، همچنین.)[278] و نیزآمده است: کسی که دختری دارد نصرت و برکت و آمرزش خدا شامل حال او خواهد بود. در پایان این قسمت به حدیثی اشاره میکنیم که در آن دختر به باغ بهشتی شبیه شده است کسی که سه دختر را سرپرستی کند سه باغ در بهشت دارد که هر کدام از دنیا و هر چه در دنیاست گشادهتر است. آنگاه که خداوند ارادهی تحول نهایی دراندیشه بشریت میکند به خاتم پیامبرانش در حقیقت فرزند دختر میدهد و بقای او را از نسل دختر او قرار میدهد و در حالیکه بر رسول خدا منت نهاده میفرماید: ما به تو کوثر اعطا کردیم و به شکرانهی این خیر کثیر که بنابر روایات و تفاسیر حضرت زهرا÷ است به نماز بپرداز.[279] با این توضیحات روشن میشود که فرزند دختر از نظر اسلام موجودی عزیز و ارزشمند است اما مهمترین تاثیر فرزند دختر که در روایات بر آن تأکید شده است عاطفی او به خصوص بر پدر است، پیامبر اکرم| فرزندان دختر مهربان، کمک و مددکار، انس گیرنده، مبارک و خوشیمن و بی آزار هستند. امام صادق پسران نعمت و دختران حسناتند خداوند از نعمت سوال میکند وبه حسنات ثواب میبخشد. با نگرش به مجموعه تعالیم اسلامی، در میابیم که جانبداریهای گسترده و اصولی نسبت به زنان شده است و بسیار متعالیتر ازاندیشههای زن گرایانه مادی میباشد. در اینجا به مواردی ازآنها اشاره میگردد.
[یکشنبه 1398-12-11] [ 10:26:00 ب.ظ ]
|