کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




از نظر لیست مسئله ی افزایش هزینه ی زندگی، که متعاقب اخذ عوارض گمرکی پیش می آید، مشکل زا نخواهد بود چون ماهیت موقتی داشته و فقط در کوتاه مدت بروز می کند و در بلند مدت، بهره برداری از صنایع ابداعی کارایی اقتصادی را افزایش داده و سیاست حمایت نیز منحصر به «صنایع نوازاد» خواهد بود. در عین حال وی اعتقاد دارد میزان عوارض گمرکی باید معتدل و معقول باشد و حمایت تنها از طریق  « سیاست گمرکی » اعمال شود که ایجاب می کند فقط صنایع دارای شرایط طبیعی رشد مورد حمایت قرار گیرند و پس از دست یابی به نتایج مطلوب، عوارض گمرکی باید به تدریج تقلیل یابد. بسیاری معتقدند که توفیق حمایت گرایی در آلمان و نقش دولت در توسعه ی صنعتی این کشور، تصدیقی بوده است بر صحت تئوری های ناسیونالیسم اقتصادی. (امید بخش، 1384، ص 95) ناسیونالیست های اقتصادی معتقدند که قانون مزیت نسبی عمدتا  توجیهی است بر تقسیم کار بین المللی موجود و در مقابل آن سیاست تجاری را توصیه می کنند که موجب توسعه ی صنعت داخلی شود. بطور مثال به کشورهای کمتر توسعه یافته توصیه می کردند که برای صنعتی شدن استراتژی توسعه ی جایگزین واردات را اتخاذ کنند. درحالیکه اقتصاد دانان لیبرال بر منافع مطلق کشورها از ثروت جهانی ناشی از تجارت آزاد تاکید می کنند، ناسیونالیست های اقتصادی بر منافع توزیعی حاصل از تجارت بین الملل تاکید دارند و مدعی اند که در یک جهان تجارت آزاد، رابطه ی مبادله به نفع کشورهای پیشرفته ی صنعتی است. ناسیونالیست های اقتصادی مدعی اند که تجارت آزاد اقتدار ملی و  کنترل دولت بر اقتصاد را تضعیف می کند، چرا که اقتصاد داخلی را در معرض درگونی ها و بی ثباتی های بازار جهانی قرار می دهد. تخصصی شدن  تولید، به ویژه در صادرات کالاهای اولیه، ضمن کاهش انعطاف پذیری اقتصاد، آسیب پذیری اقتصاد در مقابل رویدادهای خارجی را افزایش داده و اقتصاد داخلی را به اقتصاد بین المللی وابسته می کند و صنایع داخلی که اهدافی نظیر امنیت ملی، اشتغال و دیگر ارزش ها بدان وابسته اند را مورد تهدید قرار می دهد. اگرچه این استدلال بارها برای پنهان کردن منافع خاص برخی از گروه ها و صنایع مورد استفاده قرار گرفته و می گیرد، اما در تنظیم سیاستهای اقتصادی بسیاری ازکشورها مورد توجه بوده اند. ناسیونالیست ها همچنین معتقدند که صنعتی شدن مستلزم حمایت از صنایع نوپا است. البته به اعتقاد کوردن(Corden)، لیبرال ها و ناسیونالیست ها هر دو در اصل حمایت از صنایع نوپا را قبول دارند اما در مورد هدف خاص حمایت از صنایع صنایع نوپا نظرات کاملا مخالفی دارند. (امید بخش، 1384، ص 97) برای لیبرال ها حمایت گرایی ماهیتاً تجربه ای است به منظور آزمودن اینکه آیا یک کشور واقعا در یک صنعت خاص دارای مزیت نسبی می باشد؟ به اعتقاد لیبرال ها حمایت باید محدود به صنایعی شود که پس از مدت زمان معینی بتوانند بدون حمایت به بقاء خود ادامه دهند و حمایت گرایی در بهترین  حالت  تنها یک فرصت  موقتی است که برخی صنایع از آن برخوردار شده و در واقع  پله اول برای ورود به نظام تجارت آزاد است. در مقابل ناسیونالیست های اقتصادی، حمایت گرایی را اساساً یک هدف می دانند. در واقع مقدم ترین اهداف ناسیونالیست ها، حداقل در کوتاه مدت، تجارت آزاد و انباشت ثروت  نیست بلکه تقویت پایه های حکومت و افزایش قدرت صنعتی کشور است. البته موضوع حمایت گرایی از صنایع در هر کشور، نتایج مشابهی به دنبال نداشته است و نمی توان با قاطعیت گفت که حمایت گرایی لزوما به یک ساختار صنعتی مطلوب منجر می شود، اتفاقا حمایت گرایی در بسیاری از کشورها مانع از توسعه یک زیرساخت صنعتی کارآمد شده است و اتخاذ استراتژی جایگزین واردات در بسیاری از ممالک کمتر توسعه یافته به شکست انجامیده است. یکی دیگر از ادعاهای ناسیونالیست های اقتصادی در طرفداری از حمایت گرایی به اثرات توزیعی ناعادلانه تجارت بین المللی باز میگردد. پیامد داخلی حمایت گرایی، توزیع مجدد در آمد از مصرف کنندگان به تولید کنندگان حمایت شده و دولت را به دنبال دارد. در این خصوص لیبرال ها به درستی بحث می کنند که حمایت گرایی، برای گروه های خاصی از جامعه رانت اقتصادی(افزونه خواهی) ایجاد می کند. اما ناسیونالیست های اقتصادی معتقدند که در شرایطی، رفاه کل جامعه باید قربانی منافع گروه های خاصی گردد. در این خصوص اتحاد منافع بین دولت و تولید کنندگانی که از حمایت برخوردارند وجود دارد و اساساً طرفداران سیاست های حمایتی، بروکرات های دولتی و تولید کنندگان داخلی هستند که منافع اقتصادیشان در گرو بخش های صنعتی، حمایت شده است. از این نظر لیبرال ها وناسیونالیست ها ضمن اینکه اهداف متفاوتی دارند، قضاوتشان در مورد توفیق سیاست ها نیز با معیارهای متفاوتی صورت می گیرد. لیبرال ها در مورد تجارت آزاد و حمایت گرایی در چارچوب رفاه مصرف کننده و حداکثر کردن کارایی جهانی قضاوت می کنند، درحالی که برای ناسیونالیست ها منافع تولید کننده و دولت مهم است. از سوی دیگر لیبرال ها  و ناسیونالیست ها در مورد هزینه و فایده تخصصی شدن تولید نیز با هم اختلاف دارند. از زمان آدام اسمیت به بعد، لیبرال ها  اعتقاد داشتند که تخصصی شدن و گسترش بازارها، منجر به کارآیی تولید و رشد سریعتر اقتصادی می گردد و مزایای بلند مدت تخصصی شدن و تجارت آزاد تمامی هزینه ها را پوشش می دهد، چرا که تخصص پیدا کردن کشورها بر اساس مزیت نسبی منجر به حداکثر شدن رفاه اقتصادی در هر دو سطح داخلی و بین المللی می گردد. در حالیکه برای ناسیونالیست های اقتصادی، هزینه های تخصصی شدن تولید و وابستگی متقابل اقتصادی میان کشورها اهمیت دارد  و مدعی اند که این هزینه ها دامنه ای از تضعیف حاکمیت ملی تا آسیب پذیری رفاه ملی و اثرات منفی تحولات بازارهای خارجی را در بر میگیرد. نهایتاً اینکه، ناسیونالیست های اقتصادی دکترین تجارت آزاد لیبرال ها را از این جهت مورد انتقاد قرار می دهند که فاقد جنبه های سیاسی است و مدعی اند که این دکترین در نظر نمی گیرد که رابطه مبادله و قواعد حاکم بر تجارت به واسطه قدرت تعیین می گردد. با این حال و باوجود این محدودیت ها، تئوری تجارت آزاد هنوز اعتبار خود را حفظ کرده و نمی توان آن را دکترین تجاری کشورهای قدرتمند دانست. اگرچه تجارت آزاد – حداقل در کوتاه مدت – قوی ترها را منتفع می سازد، اما به اعتقاد لیبرال ها همه کشورها می توانند به طور نسبی از تجارت نفع ببرند، کما اینکه امروزه در مورد کشورهای تازه صنعتی شده شاهدیم. دفاع نهایی لیبرال ها از تجارت آزاد این است که برای همه کشورها بر اساس تقسیم بین المللی کار، منافعی در تجارت نهفته است. تجارت آزاد همواره منافع و مضراتی را با هم به دنبال دارد. هیچ کشوری هنگام تنظیم سیاست های تجاری اش، منحصرا سیاست تجارت آزاد یا سیاست حمایت گرایی را اتخاذ نمی کند. ترکیبی از این دو سیاست برای هر کشور، تابعی از  اقتصاد داخلی آن کشور و شرایط حاکم بر اقتصاد جهانی است. طی دو قرن گذشته، تعامل میان این عوامل داخلی و بین المللی منعکس کننده گرایش کشورها به رژیم های تجاری لیبرال و یا ناسیونالیستی بوده است. (امید بخش، 1384، ص 101) پس از بررسی مکاتب و نظریات موجود در مورد تجارت بین الملل باید بدانیم که کدام یک از این نظریات و مکاتب برای ما کارآمد تر بوده و می تواند به رشد و توسعه اقتصادی ما کمک کند. در این راستا بهتر دیدیم که پاسخ به این سوال را از زبان یک اقتصاد دان توسعه که در این زمینه نیز صاحب نظر است بیان کنیم. مایکل تودارو استاد اقتصاد دانشگاه نیویورک در زمینه رابطه تجارت بین الملل و توسعه اقتصادی چند سوال مطرح می کند و به آنها پاسخ می دهد که یکی از این سوال ها سوال مطرح شده مذکور است بدین نحو: در پرتو تجربیات گذشته و با قضاوت درباره آینده آیا کشورهای در حال توسعه باید سیاست برون نگر یا لیبرالسیم (یعنی تجارت آزاد، افزایش جریان سرمایه و منابع انسانی، اندیشه ها و تکنولوژی) را بپذیرند یا سیاست درون نگر یا ناسیونالیسم اقتصادی (حمایت از محصولات داخلی به منظور اتکا به  خود) را دنبال کنند و یا ترکیبی از هردو راهبرد؟ دید کلی بیشتر توسعه دانان به ویژه در کشورهای جهان سوم، خود اتکایی بیشتر است. اگر چه کشورهای رو به توسعه نباید ارتباط بازرگانی خود را با جریان بیرون قطع کنند ولی باید به دنبال راه هایی باشند که به سهم خود در بازرگانی جهانی بیفزایند و روابط اقتصادی خود را با یکدیگر گسترش دهند. با فرض وجود نداشتن موانع سیاسی- اجتماعی به نظر می رسد که همکاری اقتصادی میان کشورهای جهان سوم، که شرایط توسعه ای تقریبا یکسان دارند، راه حلی مناسب و واقعی برای دنبال کردن مناسبات جداگانه تجاری با بقیه جهان ارائه می دهد؛ به عنوان مثال همکاری های منطقه ای می تواند مناسب باشد. (متوسلی، 1380، ص 35)

مبحث دوم: رویکرد معاصر به صادرات و واردات

صادرات و واردات در لغت به معنی انتقال، ارسال یا ورود کالا از جایی به جای دیگر است.[4]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 12:44:00 ب.ظ ]





د) اقامتگاه شرکت هر شرکت تجاری به دلیل داشتن شخصیت حقوقی، دارای اقامتگاهی است که مستقل از اقامتگاه شرکاست و باید معین شود فواید تعیین اقامتگاه شرکت عبارتند از: 1) هرگاه قانون برای تاسیس شرکت در محل‌های خاص (مثل مناطق آزاد تجاری) تسهیلاتی (از جمله تسهیلات مالیاتی) معین کرده باشد، اثبات وقوع اقامتگاه شرکت در این محل‌ها مزایایی در بر دارد. 2) اقامتگاه شرکت معین می‌کند که شرکت تابعیت چه کشوری را دارد. 3) دادگاه صلاحیتدار برای صدور حکم ورشکستگی شرکت، دادگاه محل اقامت خود شرکت است (ماده 413 ق.ت). برای صدور حکم ورشکستگی شرکت، طلبکاران فقط باید به دادگاه محل اقامت شرکت مراجعه کنند. 4) برای اقامه‌ی دعوا علیه شرکت نیز طلبکاران علی‌الاصول می‌توانند به دادگاهی مراجعه کنند که اقامتگاه شرکت در حوزه آن واقع است. ه) تابعیت شرکت تابعیت یکی دیگر از مشخصه‌ های شخص حقوقی است. هر شخص حقوقی، تابعیت مخصوص به خود دارد. به بیان ماده 591 قانون تجارت، «اشخاص حقوقی، تابعیت مملکتی را دارند که اقامتگاه آن‌ها در آن مملکت است». بدین‌ترتیب تابعیت اشخاص حقوقی، به تبع اقامتگاه آن‌ها، تعیین می‌شود[13]. درخصوص تابعیت شرکت‌های تجارتی، ماده اول «قانون راجع‌به ثبت شرکت‌ها» مصوب 1310، می‌گوید: «هر شرکتی که در ایران تشکیل و مرکز اصلی آن در ایران باشد، شرکت ایرانی محسوب است». و چون مرکز اصلی شرکت تجارتی اقامتگاه او محسوب می‌شود، بنابراین درمورد تابعیت شرکت‌های تجارتی نیز، همان ضابطه مقرر در ماده 591 فوق‌الذکر قانون تجارت، اعمال می‌گردد. یعنی این‌که، شرکت‌های تجارتی، تابعیت مملکتی را دارند که اقامتگاه (= مرکز اصلی) آن‌ها، در آن مملکت است. گفتار سوم: معرفی انواع شرکت‌های تجاری و طبقه بندی آن شرکت تجارتی یا شرکت بازرگانی، شرکتی است که بین دو یا چند نفر، به منظور تحصیل سود، با نام مخصوص، تحت عنوان یکی از شرکت‌های مذکور در قانون تجارت با رعایت مقررات مربوط، تشکیل و به ثبت داده شود. شرکت‌های تجارتی بر هشت نوع است:[14] شرکت سهامی عام، شرکت سهامی خاص، شرکت با مسئولیت محدود، شرکت تضامنی، شرکت نسبی، شرکت مختلط غیرسهامی، شرکت مختلط سهامی، شرکت تعاونی. هرگاه شرکت تجارتی از طریق سرمایه‌گذاری شرکت‌های دولتی ایجاد شود مادام که بیش از نصف سرمایه آن متعلق به شرکت‌های مزبور است، شرکت دولتی تلقی می‌گردد. در ماده 20 قانون تجارت، شرکت‌های تعاونی تولید و مصرف نیز، جزو شرکت‌های تجاری ذکر شده است. ولی درحال حاضر، شرکت‌های تعاونی را به علت داشتن وضع خاص، نمی‌توان از انواع شرکت‌های تجاری به‌ شمار آورد. طبقه بندی شرکت های تجاری: در طبقه بندی شرکت‌های تجاری، معیارهای مختلفی می‌تواند ملاک عمل قرار گیرد. و تقسیم بندی که بر اساس هر یک از معیارها صورت گرفته باشد، با یکدیگر متفاوت خواهد بود، ذیلا بطور کاملا خلاصه به برخی از معیارهایی که می‌توانند ملاک تقسیم‌بندی شرکت‌ها قرار گیرد اشاره می‌کنیم. الف: طبقه بندی بر اساس طرز تشکیل شرکت‌ها بر اساس این معیار شرکت‌های تجاری به دو نوع قابل تقسیم هستند: 1- شرکت‌های قانونی شرکت‌هایی هستند که مطابق مقررات قانون تجارت تشکیل شده و در قالب یکی از شرکت‌های مزبورند (شرکت‌های سهامی، نسبی، تضامنی، مختلط، تعاونی). 2- شرکت‌های عملی، که ممکن است ظاهر یا مخفی باشند و شرکت‌های هستند که در عمل وجود دارند بدون آن که به شکل یکی از شرکت‌های موضوع قانون تجارت در آمده و مطابق آن تشکیل شده باشد. ب- طبقه بندی بر اساس قابلیت انتقال حصه شرکاء

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]





اما در موارد اندکی حقوق سازمان تجارت جهانی تبعیض بر مبنایی غیر از تابعیت یا مبدا و مقصد کلی یک محصول را هم ممنوع ساخته است. قابل توجه ترین نمونه در این زمینه ماده (الف) 6:3 گات 1994 است که مقرر می دارد قوانین ، مقررات، تصمیمات غذایی و قواعد اداری عامی که مربوط به تجارت است، بایستی به یک نحو یکسان و بی طرفانه و معقولی به اجرا درآید. در این رابطه مدیرکل گات در 11 نوامبر 1968 گفته است که الزام مقرر در این ماده اثر تحمیل کنندگی دارد، یعنی دربردارنده یک تعهد عام و کلی راجع به عدم تبعیض است[18]. از طرف دیگر ، هرچند گات یک سری از موافقت نامه های دوجانبه تجاری متقابل را لغو کرد[19]، اما همچنان به نحو گریزناپذیری خود بر پایه اصل تقابل قرار گرفته است[20]. گرچه اغلب موافقت نامه های تجاری، به خصوص آن هایی که میان دول اروپایی معتقد می شدند، دربردارنده شروط ملت کامله الوداد مشروط بودند، اما چنین شروطی در موافقت نامه گات نیامد. علت آن هم این بود که ایالات متحده ابتکار عمل را در مذاکرات تجاری در خلال جنگ دوم جهانی و پس از آن در دست داشت[21]. علی رغم این که ایالات متحده از اصل عدم تبعیض دفاع می کرد و تقابل را در خلال این مدت اشاعه و گسترش می داد، با این وجود رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط، معیار عمده و مهمی برای آزادی تجارت در گات شد. گفتار دوم: معضل استیفای بلاعوض اولین وظیفه رفتار ملت کامله الوداد غیر مشروط در یک نظام تجارتی چند جانبه تسری منافع حاصل از موافقت نامه های دوجانبه به کلیه دول امضا کننده موافقت نامه عمومی است که با اکثر روابط تجاری دوجانبه در تعارض بوده و منجر به بروز مشکلات متعددی می شود. مطابق موافقت نامه های گات، شرط ملت کامله الوداد غیرمشروط به این معناست که هر موافقت نامه دوجانبه ای بایستی نسبت به دولت های دیگر عضو هم اعمال شود. این امر حاکی از آن است که دول امضا کننده گات می توانند از منافع موافقت نامه های دوجانبه بهره مند شوند، بدون اینکه هیچ نیازی به وجود یک موافقت نامه لازم الاجرا با دیگران داشته باشند. موضوع استیفای بلاعوض ناشی از تعارض میان حوزه دو اصل گات یعنی اصل عدم تبعیض و تقابل است[22]. اصل عدم تبعیض به نحو گریزناپذیری منجر به رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط می شود و لزوما ً تعادل و توازن منافع را به همراه ندارد . برعکس در اصل تقابل ، تعادل و توازن ویژگی اصلی آن است. مطابق اصل عدم تبعیض، امتیازاتی که از طریق شرط ملت کامله الوداد غیرمشروط فراهم می گردد متقابل نبوده بلکه به طور یکجانبه اعطا می شوند. یعنی طرفی که این امتیازات را می دهد نمی تواند الزاما ً انتظار چیزی را دربرگشت از طرف دیگر داشته باشد. لذا اصل عدم تبعیض در شروط ملت کامله الوداد غیرمشروط با اصل تقابل که یک طرف به طرف دیگر امتیازی را اعطا می کند و طرف دیگر پاسخی معادل آن می دهد در تعارض است. آزادی تجارت به دنبال کسب منافع ملی به کار گرفته شد و غالبا ً یک جانبه نبوده بلکه به صورت متقابل و بخاطر کسب بیشترین منافع بوده است. زیرا یک ملت به این امید موانع تجاری خود را کاهش می دهد که پاسخی معادل آن از طرف دیگر دریافت کند. اما در نظام گات امتیازات متقابل به طور خودکار از طریق شروط ملت کامله الوداد غیرمشروط بایستی فراگیر شود. این تعارض با بهره گرفتن از ” تقابل فراگیر “[23] قابل حل است زیرا اعتدال را برقرار می سازد. در ” تقابل عام ” چنان چه یک طرف رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط را ارائه دهد، طرف دیگر نیز با تعهد به رفتار غیرمشروط پاسخ او را می دهد. نوع منافع مبادله شده در شرط غیرمشروط مهم نیست. لذا وقتی روابط دوجانبه تحت سیطره نظام تجارت جهانی درمی آید، شرط ملت کامله الوداد غیرمشروط می تواند با اصل تقابل سازگار شود. زیرا تصمیم به اعطا رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط می تواند موردی صورت گیرد. اما به هرحال، اعمال هم زمان رفتار ملت کامله الوداد و آزادی تجارت از طریق معامله متقابل مشکل است. ایالات متحده که نقش رهبر و پیشوا را در مذاکرات گات داشت، ابتدا با معضل استیفای بلاعوض کنار آمد زیرا هزینه های اجرایی و الزامی بر علیه استیفای بلاعوض، بیش از منافعی بود که از اجرای سخت و دقیق آن به دست می آمد[24]. اما با افزایش دولت های عضو، مذاکرات پیچیده تر شدند دولت هایی که بعد از مذاکرات کاهش تعرفه ها را مقرر داشته بودند از استیفای بلاعوض شاکی شدند. علاوه بر این ایالات متحده نیز دیگر با استیفای بلاعوض موافق نبود زیرا با رکورد اقتصادی در داخل و افول فرمانروایی اش در خارج روبرو بود. برای حل مساله استیفای بلاعوض دو اقدام قابل تصور بود : اقدام اول، انکارو رد رفتار غیرمشروط ملت کامله الوداد و دومی به حداقل رساندن ارزش ملت کامله الوداد غیرمشروط از طریق جایگزینی آئین ها و روش های علمی در گات بود. از آن جا که اصل بنیادین عدم تبعیض قابل تغییر نبود، لذا تلاش شد تا ارزش رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط با تغییر در روش های عملکردی گات به حداقل رسانده شود[25]. بعد از دور کندی(7-1964) گات در خصوص روند تصمیم گیری ” بسته ای “[26] را ارائه داد که استیفای بلاعوض ها را استثنا می نمود ، نه تنها دولت ها را مجبور ساخت که به صورت اجماعی در ساختار مشارکت کنند بلکه تصمیم گرفت که کل این معضل را به عنوان یک واحد مورد بررسی قرار دهد. یکی از روش ها و آئین های جایگزین عملکرد گات، کدهای چندجانبه بود.موافقت نامه های چندجانبه موازین غیرتعرفه ای[27] که اصطلاحا ً ” کد “[28] نامیده می شدند در نتیجه دور مذاکرات توکیو به تصویب رسیدند، اما جدای از موافقت نامه گات بودند. مشارکت در این کدها اختیاری بود و تنها نسبت به آن دسته از کشورهایی قابل اعمال بود که خواهان امضای آن ها بودند. اغلب کشورهای درحال توسعه از امضای کدها خودداری کردند و هرکدی نیز یک امضاء جداگانه داشت که باعث پیچیده شدن این نظام می شد[29]. این روش ، به دلیل گرایش ایالات متحده اتخاذ گردید. از آن جا که ایالات متحده نمی توانست کل منافع ممکن الحصول خود را از طریق لیبرالیسم عدم تبعیض که مبتنی بر ” تقابل فراگیر ” بود به دست آورد، لذا شروع به تاکید ورزیدن بر شیوه ها و روش های جایگزینی که مبتنی بر ” تقابل خاص ” بود ، نمود[30]. در چارچوب گات، ایالات متحده از به کارگیری موافقت نامه های چندجانبه در دور توکیو حمایت کرد و نیز از مذاکرات دوجانبه خارج از گات بهره برد. این که آیا چنین روشی با تعهدات ملت کامله الوداد غیرمشروط منطبق هست یا خیر، یک موضوع قابل تشکیک است. بعد از دور توکیو، اعضا گات تاکید کردند که کدها اثری بر رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط مندرج در ماده یک ندارند، که تلویحا ً نوعی نقض مخفیانه موافقت نامه گات نیز به حساب می آمد. ” جکسون ” درباره موضوع تطابق میان کدهای چند جانبه (موازین غیرحرفه ای) و اصل عدم تبعیض بیان می کند که امضا کنندگان کدها بایستی منافع کدها را به غیرامضا کنندگان نیز تسری دهند. اما در واقع تنها آن دسته از امضا کنندگانی که الزامات ناشی از کدها را برعهده گرفته بودند از منافع کدها بهره مند می شدند[31]. ” توکلاین ” بیان می کند که هرچند معلوم نیست که این کدها خارج از رفتار ملت کامله الوداد غیرمشروط هستند یا خیر اما کدهای موازین غیرتعرفه ای دور توکیو، به صورت دو فاکتو استثنائی بررفتار ملت کامله الوداد هستند[32]. مطابق با نظر ” هافبور” ، ” ارب ” و ” استار ” ، این شرط مشروط است که نقش مهمی را در چارچوب نظمی که در دور توکیو استقرار یافت، بازی می کند و نه مفهوم شرط غیرمشروط[33]. در نتیجه مسیر تقابل در نظام گات و سازمان تجارت جهانی می تواند به یکی از دو جهت زیر میل کند: یا به سوی چندجانبه گرایی همراه با رفتار ملت کامله الوداد مشروط رود، نظیر کدهای موازین غیر تعرفه ای که در دورتوکیو به کار گرفته شد و یا به سوی دوجانبه گرایی هدایت شود که اجازه استثنا قائل شدن بر تعهدات ملت کامله الوداد غیرمشروط را می دهد، نظیر موافقت نامه های منطقه تجارت آزاد[34]. به طور کلی می توان گفت، در تمامی موافقت های حاوی شرط ملت کامله الوداد غیر مشروط که حاصل مذاکرات است، تمامی مراحل انعقاد موافقت نامه تحت شمول اصل تقابل است، اما وقتی موافقت نامه منعقد شد، امتیازات آن به طور خودکار از طریق عملکرد شرط ملت کامله الوداد غیرمشروط به همه تسری می یابد. لذا تعارضی که در عملکرد شرط ملت کامله الوداد غیرمشروط می بینیم غیرقابل اجتناب است.[35] گفتار سوم: رفتار ملت کامله الوداد در گات 1994 در رابطه با هر یک از تعهدات بنادین عدم تبعیض ابتدا به بررسی ماهیت و عناصرتشکیل دهنده این تعهدات می پردازیم. ماده (1) 1 گات 1994 تحت عنوان رفتار ملت کامله الوداد در بند یک خود چنین بیان می کند: ” هر نوع مزیت، امتیاز یا مصونیتی که در رابطه با تعهدات گمرکی و تعهدات وضع شده از هر نوع دیگری که در رابطه با صادرات یا واردات وضع می شود یا بر مبنای انتقال پرداخت های مربوط به صادرات یا واردات و نیز در رابطه با شیوه وضع مالیات براین گونه تعهدات و الزامات وضع شده ، همچنین کلیه قواعد و تشریفاتی که درخصوص صادرات و واردات و کلیه موضوعاتی که در بندهای 3 و4 ماده 3 به آن اشاره شده است، از طرف یکی از اعضا به هر نوع کالا یا محصولی که مبدا یا مقصد آن در کشور دیگر است اعطا شود بایستی فورا ً و بی قید و شرط به کالای مشابهی که مبدا یا مقصد آن در سرزمین کشورهای دیگر عضو است نیز تسری یابد.[36] این تعریف دقیقا ً با تعریف شروط ملت کامله الوداد غیرمشروط هماهنگ است و ترجیحات تعرفه ای دوجانبه را تخطئه می کند.[37]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]





 

  • در سال 1387، جلاییان تحقیقی با عنوان «امضای دیجیتال و امنیت انتقال اطلاعات» انجام داد که در شماره 77 بانکداری الکترونیک به چاپ رسید. وی نتایج این تحقیق را چنین بیان می‌‌کند: «بحث امضای الکترونیکی در سطح بین‌المللی، نخستین بار در ماده ۷ قانون نمونه آنسیترال به سال ۱۹۹۶ مطرح گردید. در این ماده، امضای واجد شرایط الکترونیکی دارای همان آثار و ارزش اثباتی شناخته شده که امضای سنتی داراست. بنابر گزارش گروه کاری تجارت الکترونیکی آنسیترال، با امضای الکترونیکی، اصالت سند و نیز انتساب آن به امضا کننده اثبات و وی متعهد به محتوای سند خواهد بود. در اتحادیه اروپا، دستورالعمل اروپایی امضاهای الکترونیکی و دستورالعمل تجارت الکترونیکی را باید مبنای قانونی اعتبار امضاهای الکترونیکی دانست. این مقررات، آمره و پیوستن دولت‌های عضو اتحادیه اروپا به آنها اجباری می‌باشد. ماده ۲ دستورالعمل امضاهای الکترونیکی ضمن تعریف آن، با قید چهار شرط انتساب قطعی به امضاکننده، امکان تشخیص هویت وی از طریق امضا، کنترل امضا کننده بر آن و همسانی امضا و متن داده پیام، امضای الکترونیکی پیشرفته را محقق دانسته است.»
  • کی نیا، محمد، 1388، امضای الکترونیک منطبق با حقوق فرانسه، تهران، انتشارات بنیاد حقوقی میزان
  • در سال 1388، سیروس علیدوستی کتابی با عنوان «محتوای دیجیتال، مفاهیم و ابتکار عمل‌ها» به چاپ رساند و در فصل 8 این کتاب زوایای مختلف امضای الکترونیکی را بررسی می‌کند. وی در این نوشتار عنوان می‌دارد: «مهمترین خدمات ایمنی‌ای که امضای دیجیتالی فراهم می‌کند شامل یکپارچگی پیام، احراز هویت ابتدایی، و فقدان انکار است. باید توجه داشت که تمامی استانداردهای امضاها، از جمله استانداردهای اینکه چه نوع از داده‌های امضا شده، اهمیت ندارند. نوشتجات نشان می‌دهد اسناد دیجیتالی با محتوای پویا ممکن است در فرایند تأیید امضای دیجیتالی مشکلاتی ایجاد کنند. در این کتاب تلاش می‌شود تا به برخی از این مشکلات اشاره شود. در ادامه به مسئله‌ی امضای اسناد دیجیتالی با محتوای پویا اشاره میشود و سپس با اشاره به موقعیت‌های ممکن عملکرد امضا در سیستم کامپیوتری راه حلهای موجود برای مسائل مطرح شده بررسی می‌شوند. اگر برنامه‌ای بخواهد امضای دیجیتالی را روی یک ساختار داده، به عنوان مثال یک سند ایجاد کند، ابتدا باید آن را به صورت زنجیرهای از بیت‌ها و بایت‌ها کدگذاری کند،. سپس امضا بدون ابهام از امضاکننده به محتوای این سند زنجیره‌وار تحویل شود. با این حال، هنگامی که امضاکننده و تأییدکننده‌ی امضا این رشته را به طور متفاوت تلقی کند، ابهاماتی در تعبیر رشته‌ داده‌ها پیش می‌آید.
  • در همین سال (1388) مصطفی السان تحقیقی با عنوان «جایگاه امضای دیجیتالی در ثبت اسناد» انجام داد. وی نتایج این تحقیق را اینگونه بیان می‌کند: « توجه به مبانی و زیرساخت‌ها شرط نخست ورود در دنیای تجارت الکترونیکی و پیشرفت در آن حوزه به شمار می‌آید. قانون تجارت الکترونیکی را ـ علی‌رغم پاره‌ای از ایرادات و نواقص ـ باید نقطه شروع این روند محسوب داشت. تجربه دیگر کشورها نشان می‌دهد که در صورت تحقق تجارت الکترونیکی، بحث ایمنی از یک سو و مدلل ساختن دعاوی از سوی دیگر مطرح خواهد بود. در بخش اول ایجاد و ثبت امضای دیجیتالی و در سوی دوم ثبت الکترونیکی اسناد و مدارک الکترونیکی راهگشای بسیاری از مشکلات قابل تصور در این عرصه می‌باشد. در مورد ثبت الکترونیکی امضا و مدارک، نکته مهم «اعتماد» به سردفتر و تلاش در جهت رسیدن به استانداردهای روز پیشرفت می‌باشد. مورد اخیر آنقدر اهمیت دارد که بدون آن نمی‌توان امکان ثبت الکترونیکی کارآمد و اصولی را تصور نمود. هر اقدامی در واگذاری ثبت به شرح فوق به سازمان جدید و یا اشخاصی که هیچ تخصصی در امور ثبتی ندارند، به دلیل ناآشنایی آنها به اصول و قواعد ثبت محکوم به شکست خواهد بود: ثبت امضا و مدارک الکترونیکی از همان قواعد و اصولی تبعیت می‌کند که در مورد سایر اسناد و امضاها (کاغذی و دستی) جاریست و بر خلاف نظر عده‌ای، نمی‌توان تحولات فناوری را مستمسک نقض اصول و قواعد قرار داد. قبل از هر چیز باید با تصویب قانون مناسب «ثبت الکترونیکی» را به رسمیت شناخت و تعدادی از دفاتر اسناد رسمی موجود را بعد از آموزشهای لازم به این امر اختصاص داد. امکان ثبت به هر دو شیوه الکترونیکی و کاغذی در این دفاتر بهترین دلیل برای عدم عدول از اصول و قواعد موجود می‌باشد. دفتر ثبت الکترونیکی در عین اینکه می‌تواند امضای دیجیتالی را ثبت و از سند ثبتی پشتوانه الکترونیکی تهیه کند؛ قادر خواهد بود که به امور روزمره و عادی خود نیز پرداخته و برای مثال معاملات ملکی را نیز ثبت نماید. این ادعا که پذیرش ایجاد مراکز صدور امضا و ثبت الکترونیکی، به طور جداگانه منجر به تشریفاتی تر و پیچیده‌تر شدن معاملات الکترونیکی و در نتیجه عدم گرایش به آن می‌شود نیز، محکوم به بی‌اعتباریست. نمی‌توان برای رسیدن به سرعت و ارزانی، مشکلات عمده‌ای را از حیث تقلب، کلاهبرداری و سوء استفاده در فضای مجازی ایجاد نموده و اثبات مسایل را سخت کرد. در عین حال با وضع مقررات دقیق این امکان وجود دارد که صدور و ثبت امضای الکترونیکی در یک مرجع (دفتر) و در حداقل زمان ممکن، انجام شود. ایجاد تعادل میان فلسفه گسترش تجارت الکترونیکی و ایمنی و اطمینان آن بهترین گزینه است که با ثبت الکترونیکی امضا و مدارک به‌راحتی می‌توان بدان دست یافت.»
  • در سال 1389، غلامرضا عزیزی، تحقیقی با عنوان « امضای رقمی و امنیت اطلاعات در مدیریت اسناد الکترونیکی» انجام داد و آن را در نخستین همایش آرشیوی ایران ارائه نمود. وی نتایج این تحقیق را چنین بیان می‌کند: «هدف غائی در سامانه دولت الکترونیکی و در فرایند ارتباطی بین سازمان‌ها و شهروندان، رایانه‌ای کردن انواع فرآیندهای مربوط به عملیات اداری است. در این سامانه به رقمی کردن ارتباط میان دولت و مردم و تبادل الکترونیک داده‌ها توجه خاصی می‌شود. در فرایند دولت به دولت، ایجاد سامانه‌هایی مانند مدیریت اسناد الکترونیکی بین وزارتخانه‌ها، مؤسسات و یا عملکرد داخلی هر سازمان اجرایی از اهمیت خاصی برخوردار است.»
  • در سال 1390، مجتبی مددی چلیچه مقاله‌ای تحقیقی با عنوان «الگوریتم‌های متعدد رمزنگاری» نوشت. وی نتایج این تحقیق را چنین بیان می‌کند: « با وجود تمام مزایایی که امضای دیجیتال دارد ولی این طرح همچنان در حل برخی مشکلات ناتوان است. الگوریتم و قوانین مربوط به آن نمی‌توانند تاریخ و زمان امضای یک سند را در ذیل آن درج کنند از همین جهت شخص دریافت کننده نمی‌تواند این اطمینان را حاصل کند که نامه واقعا در چه تاریخ و زمانی به امضا رسیده است. ممکن است در محتویات سند تاریخی درج شده باشد و با تاریخی که شخص نامه را امضا کرده باشد مطابقت نداشته باشد. البته برای حل این مشکل می‌توان از یک راه حل با عنوان زمان اعتماد به مهرو امضا استفاده کرد. طرح امضای دیجتالی غیر قابل انکار است و ساختار آن بر همین اساس شکل گرفته است. همانطور که می‌دانید تکذیب در لغت به معنی انکار هرگونه مسئولیت نسبت به یک فعالیت است. هنگامی که پیامی ارسال می‌شود و فرستنده آن را همراه امضا دریافت می‌کند در واقع این اطمینان در شخص دریافت کننده ایجاد می‌شود که نامه را چه کسی امضا کرده است و انکار امضا کاری مشکل به نظر می‌رسد. البته تا زمانی که کلید خصوصی به صورت مخفی باقی بماند شخص فرستنده نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد ولی هنگامی که فایل امضای شخصی مورد حمله قرار بگیرد نه تنها خود فایل امضا اعتبار لازم را از دست می‌دهد بلکه استفاده از زمان اعتبار مهر و امضا نیز دیگر کاربردی نخواهد داشت. البته یادآوری این نکته لازم است که هنگامی شما در سامانه خود از کلید عمومی بهره می‌گیرید دیگر نمی‌توانید امضای خود را انکار کنید و در صورتی این موضوع امکان‌پذیر است که کل شبکه مورد حمله واقع شود و سامانه از اعتبار لازم ساقط گردد. بنابراین توجه به انتخاب یک راه حل درست برای پیاده سازی طرح امضای دیجیتال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و همانطور که عنوان شد ممکن است با یک مشکل، کل اعتبار مجموعه زیر سوال برود. مطابق اصول فنی امضای دیجیتال ، فایل امضای دیجیتال رشته‌ای از بیت‌ها را در اجرای این طرح به کار می‌برد. در واقع افراد در این طرح مجموعه‌ای از بیت‌ها را که ترجمه پیام است امضا می‌کنند.»
  • در سال 1391، اکبر بابازاده، دانشجوی دانشگاه تبریز پایان‌نامه‌ای با عنوان «بررسی تطبیقی امضا الکترونیکی مطمئن در حقوق ایران و کشورهای اروپایی» ارائه نمود.. وی نتایج حاصله از این تحقیق را چنین بیان می‌کند: «در گذشته استفاده از شیوه اسناد کاغذی در معاملات تجاری، شیوه ای مرسوم بوده است. استفاده از این شیوه در اذهان حقوقدانان، پدیده ای ضروری محسوب می‌شد و علت آن هم اعتبار دلیل اثباتی آن بوده است، اما تجارت الکترونیکی این مبنا را تغییر داده و مبنای کاغذی را به مبنای داده های الکترونیکی مبدل ساخته است. به عبارت دیگر در تجارت الکترونیکی اسناد الکترونیکی به صورت داده پیام، جایگزین اسناد کاغذی می‌شوند. همانگونه که یک سند کتبی بدون امضای شخص قابلیت استناد ندارد، در تجارت الکترونیکی هم اطلاعات باید به امضای شخص برسد. با وجود این در تجارت الکترونیکی، امضای متداول عرفی نمی‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد، بلکه به عنوان جایگزین آن، امضای الکترونیکی به عنوان یک جریان فنی به عرصه ظهور رسیده است. چنین تغییر رویکردی در این زمینه سبب شده است متخصصان حوزه جرم‌شناسی نیز قبل از رسمی شدن امضای الکترونیکی در کشور، اقدامات لازم را اجرایی نمایند. امضای الکترونیکی به هر نوع عامل شناسایی الکترونیکی گفته می‌شود که به وسیله رایانه تولید شده و برای تضمین امنیت و ایجاد اعتبار در اسناد، قراردادها و داده‌های الکترونیکی پیش‌بینی شده است. نوشته‌های الکترونیکی مسائل حقوقی جدیدی را مطرح می‌کنند که مهمترین آنها اثبات این گونه داد و ستدها، درستی محتوای ذخیره شده و تعیین هویت طرفین مبادله است. به عبارت دیگر مهمترین بخش قراردادهای الکترونیکی، امضای الکترونیکی، بررسی صحت و ارسال امن آن در شبکه است. برای جلوگیری از انکار امضاها، سازمان هایی به نام مراجع صدورگواهی امضا به وجود آمده اند که وظیفه تأیید و تصدیق هویت فرد صاحب امضا را بر عهده دارند و بدین سان داد و ستد الکترونیکی، با امضای الکترونیکی تأیید شده دارای وجهه قانونی می‌شود. هویت و اعتبار این مراجع توسط یک موسسه قانونی دولتی مورد تأیید قرار می‌گیرد. به این نوع از امضای تأیید شده، امضای الکترونیکی مطمئن گفته می‌شود.
  • در سال 1392، محمد مهدی اسدی تحقیق با عنوان «بررسی جایگاه حقوقی ثبت الکترونیکی» انجام داد که در شماره 134 و 135 ماهنامه کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضائیه به چاپ رسید. وی نتایج این تحقیق را چنین عنوان می‌کند: «بهره‌گیری از فناوری جدید ارتباطات و اطلاعات در زندگی امروزه و رشد روز افزون تجارت الکترونیکی، تحول در ساختارهای سنتی را اجتناب ناپذیر می‌سازد. دنیای دیجیتالی جزئی جدایی ناپذیر از زندگی انسان‌ها قرار گرفته است. لذا با رعایت ضوابط راهی بجز پذیرش آن وجود ندارد. از سویی، ثبت الکترونیکی به مفهوم چشم پوشی و حذف ثبت سنتی نمی‌باشد و سوی دیگر هنوز هم سند رسمی کاغذی، مزایای ملموسی دارد و نمی‌توان تجربه طبقات مختلف اجتماعی به مدارک کاغذی را فراموش نمود. به علاوه، در مواردی صدور سند الکترونیکی به دلیل برخورد با نظم عمومی با منع قانونی همراه خواهد شد. ثبت الکترونیکی اگر چه قالب جدیدی دارد اما در بسیاری موارد از عناوین سنتی در مورد تهدیدهای علیه آن استفاده می‌شود، عناوینی از قبیل؛ جعل، سرقت هویت، تحریف، تزویر، سوء استفاده، گواهی دروغین و … مطرح می‌باشد. البته این به معنای ناکامی ثبت الکترونیکی نیست. نکته دیگر اینکه تأسیس دفاتر ثبت الکترونیکی، به معنای اختصاص بخشی از فعالیت‌های دفاتر اسناد رسمی موجود به امر ثبت الکترونیکی یا تخصصی شدن دفاتر اسناد رسمی فعلی می‌باشد. هدف از این امر، صیانت از اصول و قواعد و عرف چندین ساله نظام ثبتی کشور، از طریق سپردن امور به متصدیان قانونی می‌باشد. البته دفاتر اسناد رسمی در صورت نداشتن تخصص فنی، باید از کارشناسان مربوطه و متخصص امر، استفاده نمایند.»

  1-3. سؤالات تحقیق

  1. آیا قواعد مشترکی در خصوص اسناد الکترونیکی در حقوق ایران و حقوق سایر کشورها وجود دارد؟
  2. مفهوم سند الکترونیکی چیست ؟ ( با استقراء از قوانین مختلف)
  3. قوانین ناظر بر موضوع سند الکترونیکی در حال حاضر چیست ؟ و در موارد نقصان و سکوت قانون، آیا قانون خارجی قابل اعمال است)
  4. نحوه اعمال و اجرای سند الکترونیکی در کشورهای مورد مقایسه چگونه است؟ آیا قابل اجرا در کشور ایران نیز هست یا خیر؟
  5. آیا تعاریفی که از سند به معنای عام و سند رسمی به طور خاص در قوانین مدنی و ثبتی ایران وجود دارد قابل تطبیق و اجرا در حقوق اسناد الکترونیکی هست؟
  6. وجوه افتراق اسناد رسمی الکترونیکی با اسناد تجاری الکترونیکی چیست ؟

1-4. فرضیه های تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:43:00 ب.ظ ]






فوت در لغت به معنی “از دست کشیدن- در گذشتن کار- گذشتن و از دست رفتن کار و نیز گذشتن- نیست شدن و مردن ” آمده است. [19] در اصطلاح هم می توان گفت فوت عبارت است از “توقف حیات و از بین رفتن قطعی و برگشت ناپذیر اعمال قلبی و عروقی و تنفسی و حسی و حرکتی؛ زیرا فقدان آن ها موجب مرگ حتمی سلول های مغزی که قاطع ترین علامت مرگ است خواهد گردید”.[20] با توجه به توضیح فوق مرگ پایان حیات طبیعی شخص است. وقتی واقعه فوت برای فردی اتفاق می افتد هم زمان با مرگ جسمی، شخصیت حقوقی او نیز از بین می رود و او را نمی توان مانند شخص زنده دارای حق و تکلیف دانست. [21] به طور کلی می توان موت را به چهار دسته ی حقیقی، فرضی، حکمی و مغزی تقسیم نمود، که در ذیل به آن ها می پردازیم. بند اول- موت حقیقی یک پدیده ی طبیعی و زیست شناسی است که در تعریف بالا به آن اشاره شد. بند دوم- موت فرضی در برخی موارد مثل وضع غایب، در مرگ انسان تردید به وجود می آید و این سؤال مطرح می شود که آیا او مرده است؟ آیا احکام شخص زنده بر او بار می شود یا احکام مرده؟ پاسخ سؤال با توجه به وضع غایب مشخص می شود، زیرا هر گاه او زنده باشد و یا مرگ او ثابت و مسلم گردد تکلیف قضیه روشن است. اما مشکل زمانی ایجاد می شود که هیچ دلیلی که دال بر مرگ او باشد در دست نیست و قرینه و اماره ای هم مبنی بر زنده بودن غایب نباشد. در حقوق اسلامی وقتی دلیل قطعی بر امری نباشد و قرینه و اماره ای که دلالت بر آن نماید یافت نشود، اصول عملیه در مقام رفع تحجیر به کار گرفته می شود. [22] یکی از این اصولف اصل استصحاب است که در مورد بحث ما به کمک این اصل می توان قائل به زنده بودن غایب مفقود الاثر تا زمان صدور حکم موت فرضی توسط دادگاه بود. دادگاه برای چنین فردی، با انقضای مدتی که فرد با آن شرایط عادتاً زنده تصور نمی شود، حکم موت فرضی او را صادر می کند، بنابراین گذشتن مدت مزبور از نظر قانونگذار اماره بر موت محسوب شده و اماره نیز بر اصل مقدم است، زیرا اماره مبتنی بر ظن و غلبه است در حالی که اصل عملی در موارد شک برای خروج از تحیر به کار می رود.[23] پس با توجه به توضیحات فوق، موت فرضی موتی است که به موجب حکم دادگاه درباره شخصی که غایب مفقود الخبر شده فرض می شود. بند سوم- موت حکمی مراد از موت حکمی، موتی است که حقیقت ندارد و شخص از جهت زیست شناسی یقیناً زنده است، بر خلاف موت حقیقی که شخص مرده است و موت فرضی که محتمل است شخص زنده باشد. این قسم از موت که به آن مرگ مدنی می گویند در ماده 718 ق.م فرانسه پیش بینی شده بود که بعدها نسخ گردید. در ایران موت حکمی پیش بینی نشده است، زیرا در ماده ی 867 [24] آمده است “ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی تحقق پیدا می کند”، البته در متون فقهی نیز روایاتی در مورد مرگ حکمی آمده است [25]و مورد قبول فقها است. [26] بند چهارم- مرگ مغزی در کتاب هاب حقوقی به طور معمول از سه نوع موت –حقیقی، فرضی و حکمی – نام برده می شود، اما در این نوشتار برآنیم که قسم چهارمی تحت عنوان مرگ مغزی را بدان بیافزاییم. مرگ مغزی عبارت است از توقف غیر قابل بازگشت اعمال مغز یعنی باید کلیه اعمال مغز که شامل مخ و ساقه ی مغز است مختل و متوقف گردد. [27] این مورد از اقسام موت تفاوت عمده ای با سه مورد پیشین دارد، زیرا در موت حقیقی، فرضی و حکمی سرنوشت اموال متوفی و در برخی از آن ها تکلیف زوجه نیز مشخص گردیده، اما در مورد مرگ مغزی چنین نیست در حال که اورا از نظر پزشکی مرده می دانند و بستگان او حق دارند اعضایش را به بیماران دیگر اهدا نمایند، مع هذا مانند مرگ حقیقی و فرضی از همان لحظه اموال او به وراث منتقل نمی شود و عده ی زن آغاز نمی شود. [28] مبحث  دوم – مبانی گفتار اول- تجریدی بودن اسناد تجاری در حقوق مدنی، هر سندی در پی یک رابطه حقوقی صادر می‌شود و بقا و زوال آن سند تابع وضعیت و سرنوشت منشاء صدور خود (همان رابطه حقوقی) است. در هیچ نظام حقوقی، دارا شدن غیر عادلانه تجویز نگردیده و به اشخاص اجازه استفاده بلا جهت داده نشده است. اکل مال به باطل، در تمام نظام ها محکوم و مردود است. خداوند متعال در فرآن کریم می فرمایند: “یا ایها الذین آمنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره عن تراض”[29] و در آیه شریفه 188 سوره بقره می فرماید “و لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقاً من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون”. از این رو سند وقتی دلیل بدهکاری است که بر مبنای معامله و تجارتی بر اساس تراضی طرفین باشد (الا ان تکون تجاره عن تراض) و به همان میزان مالی از دارنده سند به صادر کننده منتقل شده باشد. از این رو، اگر منشأ صدور سند، به جهتی از جهات قانونی از قبیل بطلان، فسخ، اقاله و امثال آن از اعتبار قانونی بیافتد، دیگر آن سند دلیل بدهی صادر کننده و استحقاق دریافت برای دارنده سند محسوب نمی‌شود. در غیر این صورت از مصادیق اکل مال به باطل خواهد بود. اما در حقوق تجارت، اصل امنیت معاملات تجاری و لزوم گردش سریع و آسان سرمایه با بهره گرفتن از اسناد تجاری و ترویج آن ایجاب می‌کند که این اسناد مستقل از منشاء صدور خود، واجد اعتبار و ارزش بوده و فی نفسه متضمن حقوق و تعهدات برای طرفین باشد. وصف تجریدی مبین این معنا است که رابطه حقوقی ناشی از صدور سند، مجرد و مستقل از رابطه حقوقی منشا صدور آن است. بنابراین، بر اثر صدور سند تجاری، رابطه حقوقی جدیدی ایجاد می شود که متکی به خود سند است. در این جا نفس صدور سند تجاری موضوعیت دارد و حیات آن مستقل و وابسته به خود است. در حالی که سند مدنی طریقی برای ایفای تعهد منشاء خود بوده و حیات چنین سندی وابسته به مبنای تعهدی است که برای ایفای آن صادر شده است. به عبارت دیگر سند تجارتی به هر دلیل و مبنایی که صادر شده باشد پس از صدور، رابطه حقوقی مستقل و مجردی را ایجاد می کند که به اتکای خود دلیل بدهکاری متعهد محسوب می‌شود. وجود سند در ید دارنده ظهور در اشتغال ذمه متعهد (اعم از صادر کننده و ظهرنویس و ضامن) دارد و اصل بر استحقاق دارنده آن بر مطالبه وجه سند مزبور است؛ مگر این که خلاف آن ثابت شود. بطور کلی اصل برائت[30] نسبت به دعوای دارنده سند تجاری اعمال نمی‌شود. دارنده سند تجاری نباید نگران ایرادات احتمالی از قبیل ادعای فسخ و بطلان قرارداد منشاء صدور آن باشد. به ویژه، وقتی سند تجاری با انتقال و ظهرنویسی در بازار به گردش درمی‌آید، انتقال گیرنده فقط به ظاهر آن توجه دارد و عملاً نمی‌تواند به منشاء آن توجه کند.وصف تجریدی اختصاص به مرحله صدور سند ندارد. بلکه در تمام مراحل صدور، ظهرنویسی و ضمانت، تعهد ناشی از امضای سند مستقل از رابطه حقوقی منشاء آن است.  توجه: قانون اصلاح موادی از قانون صدور چک مصوب 1382  با اصلاح ماده 13 ق.ص.چ، وصف کیفری چک هایی که به صورت سفید امضاء ( بدون قید مبلغ که در واقع حاکی از فقدان رابطه حقوقی موجد دین می‌باشد )، مشروط، بابت تضمین انجام معامله یا تعهد (اعم از این که چنین قیدی در متن چک تصریح شده باشد یا این که با قرائن خارجی وجود چنین شرطی ثابت شود) وعده دار یا بدون تاریخ را برداشته است. هم چنین در تبصره ماده 7 اصلاحی این قانون که راجع به مجازات های حبس و جزای نقدی و محرومیت از داشتن دسته چک برای صادر کننده چک بلا محل می‌باشد، آمده است: این مجازات ها شامل مواردی که ثابت شود چک های بلا محل بابت معاملات نامشروع و یا بهره ربوی صادر شده، نمی باشد. با توجه به مقررات مزبور، ممکن است این تصور پیش آید که قانونگذار ایران به وصف تجریدی چک توجه و تمایل ندارد. در حالی که با اندک دقت در این موضوع روشن می‌شود که این برداشت صحیح نیست، زیرا اولاً، وصف تجریدی ناظر بر تعهد و مسئولیت مدنی (به معنی عام و در مقابل مسئولیت کیفری) است. در حالی که قانون صدور چک (و اصلاحات آن) از زمره قوانین جزایی است و قواعد حقوق تجارت از سیاست جزایی و قوانین کیفری تبعیت نمی‌کند. به عبارت دیگر وصف تجریدی سند تجاری ملازمه با مسئولیت کیفری ندارد؛ کما این که صدور سفته و برات اساساً فاقد جنبه کیفری می‌باشد. بنابراین اگر ثابت شود که چکی بابت معامله ربوی بوده، اگر چه صادر کننده قابل تعقیب کیفری نیست، اما معافیت او از تعقیب کیفری وصف تجریدی سند را زایل نکرده و ایراد وی در مورد منشاء صدور چک (معامله ریوی) در قبال دارنده با حسن نیت مسموع نیست؛ ثانیاً، در وصف شکلی اسناد تجاری خواهیم گفت که اساساً چک هایی که به صورت مشروط یا وعده دار یا بابت تضمین صادر می‌شود، از زمره اسناد تجاری خارج شده و فقط از ارزش سند مدنی برخوردار است. دین ممکن است بدون سررسید یا مدت دار باشد نوع اول را دین حال یا عند المطالبه و مدت دار را دین مؤجل می نامند. دین حال قابل مطالبه است در حالی که برای مطالبه دین موجل باید مدت آن به اتمام برسد. دین مؤجل بر ذمه مدیون مستقر گردیده و با سپری شدن مدت آن را قابل مطالبه می نماید. دین حال را می توان با رضایت دائن به طور موجل تأدیه نمود. هم چنین اگر مدیونی از اجلی که به نفع  او قرار بوده صرف نظر نماید دین حال می شود. البته در این مورد دائن نباید در اجل ذی نفع باشد یعنی اگر در حالتی غیر معمول، دائن نیز در موجل بودن طلب خود سودی داشته باشد مدیون به طور یک طرفه حق اسقاط اجل را نخواهد داشت. ما حال شده دیون مؤجل ممکن است در مواردی خارج از اراده مدیون و به حکم قانون صورت پذیرد برای مثال قانون گذار فوت مدیون را سبب حال شدن دیون او دانسته و در ماده 231 ق.ا.ح  مقرر داشته “دیون موجل متوفی بعد از فوت حال می شود.” اگر در اثر واقعه حقوقی، دینی ایجاد و دائن برای تأدیه آن به مدیون فرصت دهد، این دین موجل می گردد، اما اجل در این فرض ناشی از ارده دائن است نه واقعه حقوقی. در نتیجه دیون مؤجل غالباً ریشه در عمل حقوقی داشته و ناشی از اراده اشخاص است. افراد وقتی حاضر به مهلت دادن به طرف مقابل خود در معامله در بازپرداخت دیونشان می شوند که برای او اعتبار قائل باشند، یعنی اگر دائن اطمینانی در تأدیه دیون در سررسید نداشته باشد حاضر به دادن فرصت به مدیون نخواهد بود. پس پشتوانه یک دین مؤجل، اعتبار مدیون نزد دائن و اطمینانی است که دائن در وصول وطالبات خود در سررسید دارد. حال اگر به هر دلیل این اطمینان از بین برود در نتیجه چاره ای جز حال شدن دیون نخواهد بود. بر خلاف معاملات غیر تجار که معمولاً به طور نقد انجام می گیرد، در تجارت انجام چنین معاملاتی جنبه استثنائی دارد. غالب معاملات تجاری به صورت اعتبار به انجام می رسد. لذا تجار به جای استفاده از پول، اسناد تجاری را وسیله پرداخت قرار می دهند، طبیعی است که تاجر زمانی  کالای خود را با معامله اعتباری منتقل می نماید که اطمینان به وصول مطالبات خود در سررسید داشته باشد. البنه تجارت با خطر و رسیک همراه است احتمال مواجه شدن با افلاس خریدار در سررسید یا فوت او منتفی نیست. حال شدن دیون موجل مدیون از جمله موضوعاتی است که در ابواب مختلف حقوق تجارت از آن سخن به میان آمده است. گفتار دوم- مسؤلیت تضامنی و شرط تحقق آن در قانون تجارت و خصوصاً اسناد تجاری، مسئولیت تضامنی پذیرفته شده است منتها تحقق این مسئولیت منوط به وجود شرایط و قیود است که دقیقاً باید به موقع مراعات شود و عدم رعایت، مسؤولیت تضامنی را ساقط خواهد کرد؛ مثلاً سند تجاری بایستی به موقع واخواست شود و در موعد مشخص اقامه دعوی صورت و چنان چه این مواعد رعایت نشود مسؤولیت تضامنی مخدوش خواهد شد. ماده 19 ق.ص.چ در باب مسؤولیت تضامنی ریشه در قانون تجارت دارد زیرا چک در زمره اسناد تجاری است و اسناد تجاری دارای مسؤولیت تضامنی است و شرط استفاده از مزایای مسؤولیت تضامنی، رعایت قانون تجارت از جمله اقدام به واخواست و نیز اقامه دعوی در مهلت های معین است. استفاده از مسؤولیت تضامنی منوط به صدور گواهی عدم پرداخت و یا واخواست و اقامه دعوی در مهلت قانونی مذکور در قانون تجارت است و رأی وحدت رویه شماره 597 مورخ 12/2/74 هیأت عمومی دیوان عالی کشور ناظر به ضامن است در حالی که در ماده 19 صحبت از ضامن نیست. در قلمرو حقوق تجارت اسناد جنبه  موضوعی داشته و خود هدف است نه وسیله، هر چند به عنوان وسیله هم به کار می رود. به طور کلی اسناد تجاری متضمن حقوق و تعهدات مستقلی است؛ به عبارت دیگر بر خلاف اسناد غیر تجاری که کاملاً جنبه تبعی دارند و خود آن ها موضوعیت نداشته بلکه حاکی از وجود  تعهدی یا … می باشند، اسناد تجاری خود موضوعیت داشته و متضمن تعهدی به نام تعهد براتی  هستند.


lass="entry-footer">Edit“پایان نامه ارشد رایگان با موضوع تجارت، اسناد تجاری”
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم