مرتکب بزه فوق به تاریخ 8/2/86 در تهران گردیده طبق مقررات مواد 484 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 ، 619 ، 669 ق . م . 1 مصور 1375 با رعایت ماده 47 ق . م . 1 مصوب سال 1370 برای نامبرده تقاضای مجازات می گردد.» با ارجاع پرونده به همراه کیفر خواست به دادگاه عمومی جزائی تهران (مجتمع قضائی عدالت) پرونده در شعبه 1051 مطرح گردید. پس از بررسی پرونده و احضار طرفین و گواهی گواهان در تاریخ 24/5/86 جلسه دادرسی تشکیل و به شرح ذیل حکم صادر گردید . «در خصوص اتهام آقای پیام عدیلی فرزند محمد علی 37 ساله شغل آزاد ، با سواد ، مجرد ، اهل و مقیم تهران ، آزاد به قید معرفی کفیل دایر به ایراد ضرب عمدی و ایجاد مزاحمت بانوان و تهدید به قتل دادگاه با بررسی مجموعه اوراق متشکله و تدقیق در محتویات پرونده و تحقیقات به عمل آمده مضبوط در آن و نظریه پزشکی قانونی به ویژه شکایت شاکی خصوصی منضم در پرونده و قرار مجرمیت و صدور کیفر خواست شماره 352-22/2/86 دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران و سایر امارات   و قرائن مندرج  در پرونده و دلایل مطروحه در کیفر خواست ارتکاب بزه انتسابی به مشارالیه ثابت و مسجل تشخیص و منطبق با مواد 294 و تبصره 3 بند ج ماده 295 و تبصره 2 ماده 302 و 284 و 619 و 669 ق ج 10 و با التفات به مطالبه دیه از سوی شاکی خصوصی در حق خانم نازنین فلک شاهی فرزند کیومرث از بابت سیاه شدگی بازوی چپ و ران چپ جمعاً معادل شش هزارم دیه کامل تعیین و محکوم می گردد تا در ظرف مدت یکسال از زمان وقوع جرم پرداخت نمایند و از لحاظ مزاحمت بانوان به نحمل سی ضربه شلاق و از لحاظ تهدید با رعایت بند 5 ماده 22 قانون مارالذکر با اعمال کیفیات مخفف و شمول رافت اسلامی متهم یاد شده را به پرداخت مبلغ 3 میلیون ریال به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت بدل از حبس تخفیفاً صادر و اعلام می گردد . رای صادره حضوری محسوب و ظرف مدت 20 روز پس از رویت قابل پذیرش در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران می باشد .. » از رای صادره در مورخه 16/8/86 توسط محکوم علیه آقای پیام عدیلی تقاضای تجدید نظر خواهی صورت گرفت پس از انتقال پرونده به دادگاه تجدید نظر استان تهران موضوع در شعبه 27 مطرح گردید که شعبه مذکور بعد از بررسی پرونده در نهایت در مورخ 28/9/86 در وقت فوق العاده جلسه رسیدگی را با حضور طرفین تجدید نظر خواه و تجدید نظر خوانده تشکیل داد . اظهارات تجدید نظر خواه در جلسه رسیدگی به شرح ذیل می باشد : «شاکیه (همسر سابق اینجانب) مدعیت که در تاریخ 8/2/86 اینجانب در خ شریعتی وی را دیده و پس از تعقیب ایشان در جلوی منزلشان وی را مورد کتک و ضرب و شتم قرار داده ام و همچنین مدعی است که وی را تهدید نموده ام در حالی که با توجه به اظهارات شهود شاکیه که در پرونده موجود است آنها مرا روز جمعه جلو درب منزل دیده اند و در روز شنبه ساعت 2 یا 3 بعد از ظهر صدای جیغ و فریاد زنانه شنیده اند اما چیزی یا کسی را در روز شنبه ندیده اند و با توجه به دیدن اینجانب در روز جمعه این را در نظر خودشان استنباط کرده اند که روز شسنبه نیز شاید من بوده ام که این امر به هیچ وجه درست نیست و این مورد جای تامل دارد . و در مورد جمعه نیز اینجانب جهت گرفتن فرزند خرد سالم (جهت ملاقات) به درب منزل تجدید نظر خوانده رفته بودم چرا که طبق روال همیشگی هر جمعه صبح برای ملاقات فرزندم به درب منزل مشارالیه می رفتم تا فرزندم را تحویل بگیرم . اما آن جمعه به دلیل ممانعت مادر شاکیه (مادر تجدید نظر خواه) از ملاقات فرزندم گفتم اگر مانع ملاقات با فرزندم شوید حتماً حکم قضایی میگیرم و حضانت او را از شما می گیرم . و به همین جهت روز بعد که شنبه بود به مجتمع خانواده رفتم و حکم قضایی مبنی بر ملاقات حضوری فرزندم را گرفتم که این حکم صادره مدرکی است که ثابت می کند اصلاً در آن روز (شنبه) من به درب منزل نجدید نظر خوانده نرفته ام و همچنین شهود معرفی شده شاکیه نیز هیچ یک مدعی دیدن اینجانب در روز مورد ادعای تجدید نظر خوانده در محل نبوده اند و فقط از دیدن من در روز جمعه ، این را استنباط کرده اند که صدای جیغ و فریاد روز شنبه نیز به خاظر حضور من در محل بوده است . بنابراین با توجه به این ادعای کذب تقاضای رسیدگی عادلانه دارم .» دادگاه نیز بعد از توجه به اظهارات تجدید نظر خواه و بررسی پرونده ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به صدور رای نمود . رای صادره به موجب دادنامه شماره 1268 در خصوص پرونده به کلاسه 86/27/1296 صادره از شعبه 27 دادگاه تجدید نظر به شرح ذیل می باشد که عیناً آورده می شود : «در خصوص تجدید نظر خواهی آقای پیام عدیلی فرزند محمد علی نسبت به دادنامه شماره 422 مورخ 22/5/86 صادره از شعبه 1051 دادگاه عمومی جزائی تهران که به موجب دادنامه تجدید نظر خواسته ، تجدید نظر خواه به اتهام ایراد ضرب عمدی و مزاحمت برای بانوان و تهدید نسبت به خانم نازنین فلک شاهی مستنداً به مواد 302 ، 484 ، 619 و 669 قانون مجازات اسلامی به پرداخت دیه به میزان دیه کامل و از بابت اتهام مزاحمت برای بانوان نیز به سی ضربه شلاق تعزیری و از لحاظ اتهام دیگر دایر به تهدید نیز با رعایت بند 5 ماده 22 ق . م . ا . به سه میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده اند که رای صادره در فرجه مقرر قانونی مورد اعتراض تجدید نظر خواه واقع شده است . انهایه در رابطه با ایراد ضرب عمدی چ.ن میزان دیه مورد حکم از خمس دیه کامله کمتر می باشد مستنداً به بند (د) ماده 232 قانون آئین دادرسی کیفری این قسمت از دادنامه صرف نظر از صحت و سقم آن قطعی بوده و قرار رد تجدید نظر خواهی در این قسمت صادر و اعلام می گردد و در رابطه با اعتراض تجدید نظر خواه نسبت به قسمتهای دیگر نیز هیچ گونه دلیلی بر تهدید شاکیه در پرونده وجود ندارد و شهود تعرفه شده از سوی شاکیه نیز چنین چیزی را بیان نداشته اند و در رابطه با اتهام مزاحمت برای بانوان نیز شاکیه همسر سابق تجدید نظر خواه بوده است که از همدیگر جدا شده اند ولیکن اختلاف آنان به خاظر فرزند مشترک خود می باشد لذا در این قسمت نیز مراجعه تجدید نظر خواه به شاکیه عنوان مزاحمت برای بانوان را نداشته و ضمن پذیرش اعتراض تجدید نظر خواه در این قسمت دادنامه معترض ؟؟؟ مستنداً به بند 4 از فرازب ماده 257 آئین دادرسی کیفری نقض و حکم برائت تجدید نظر خواه از اتهام مزاحمت برای بانوان و تهدید به اسید پاشی صادر و اعلام می گردد رای صادره قطعی است . نظر کارآموز در خصوص رسیدگی این پرونده در مرحله تجدید نظر لازم به ذکر است : اول : د رخصوص تجدید نظر خواهی نسبت به دیه صادره به اتهام ضرب و جرح عمدی و اثبات آثار آن طبق تظریه پزشکی قانونی با عنایت به بند د ماده 232 ق.آ.د. کیفری جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است قابل درخواست تجدید نظر هستند در غیر اینصورت حکم صادره در این خصوص قطعی است بنابراین در مورد این پرونده چون میزان دیه از خمس دیه کامله کمتر می باشد لذا قابل تجدید نظر خواهی در این خصوص نیست و صدور قرار رد تجدید نظر در این خصوص موجه می باشد . دوم : در خصوص اتهام تهدید نیز اولاً با توجه به اینکه حکم صادره دادگاه بدوی در رابطه با مجازات این جرم جزای تقدی به مبلغ 3 میلیون ریال می باشد لذا با استناد بند هک ماده 232 قانون آ.د. کیفری «جرائمی که حداکثر مجازات قانونی آن جزای نقدی بیش از پانصد هزار ریال باشد قابل تجدید نظر می باشد» بنابراین تجدید نظر در این خصوص صحیح و پذیرفته شده است ثانیاً : چون تجدید نظر خواه هیچ گونه ادله ای مبنی بر تهدید وی توسط تجدید نظر خوانده به دادگاه ارائه نکرده و شاهدان نیز در خصوص تهدید تجدید نظر خواه نیز صریحاً سخن نگفته اند لذا به نظر می رسد حکم دادگاه بدوی در این خصوص صحیح نمی باشد و استناد دادگاه تجدید نظر به بند 4 از فراز ب ماده 257 ق.آ.د کیفری و صدور حکم برائت تجدید نظر خواه در این خصوص موجه می باشد . سوم : در خصوص اتهام مزاحمت به بانوان اولاً نیز با عنایت به صدور حکم دادگاه بدوی به مجازات سی ضربه شلاق با عنایت به بند هکماده 232 ق.آ.د. کیفری پذیرفتن تجدید نظر خواهی در این خصوص موجه می باشد . ثانیاً : با توجه به اینکه تجدید نظر خوانده همسر سابق تجدید نظر خواه بوده و دعوی ایجاد شده نیز جهت فرزند مشترک بین آنها بوده استناد دادگاه به وی به اتهام مزاحمت بانوان صحیح به نظر نمی رسد چرا که این اتهام زمانی صدق می کند که شخص بدون اینکه با خانم طرف مقابل خود هیچ گونه رابطه ای داشته باشد مزاحم وی شود و قصد مجرمانه وی نیز از این نظر ثابت شود لذا استناد دادگاه تجدیدی نظر به بند 4 از فراز ب ماده 257 ق.آ.د کیفری و صدور حکم برائت تجدید نظر خواه در این خصوص موجه می باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...