ج. حفاظت از محیط زیست انسانی به عنوان مبنای حق به توسعه(31) منشور سازمان ملل با درک خصلت یکپارچگی وبه هم پیوستگی مسئله توسعه درمقدمه وماده 56 منشور پیوند آشکاری دارد. منشور مشکل توسعه را یک مسئله بین المللی تلقی کرده همه جامعه جهانی را مسئول درقبال این مسئله معرفی می کند(32) وهمان طوری که درقسمت های قبلی بیان گردید مجمع عمومی ونهاد های تخصصی سازمان ملل درفرصت هایی مختلف مسئولیت فردی ودسته جمعی دولت درقبال مسئله توسعه را یاد آور شده اند. ازاینرو یکی از پایه های اصلی حق توسعه همبستگی بین ملت ها وکشورهاست . وهمچنین کشورها نوعی مسئولیت مشترک 1 درمدیریت اقتصاد جهانی که از خصلت یکپارچه وبه هم تنیده ای برخوردار است، دارند. حفاظت از محیط ریست بشری ، طراحی توسعه پایدار وتقسیم عادلانه کار بین المللی، مبادله دانش واطلاعات.. مبارزه با بیماری وجرایم سازمان یافته وبه طو ر کلی فراهم نمودن امکانات تداوم حیات بشری وارتقاءکیفیت جز درپرتو همبستگی بین المللی مقدو رنمی باشد. واین امر به هیچ وجه به جایگاه حق توسعه به عنوان حق فردی انسان ها لطمه ای وارد نمی کند ، چراکه درتحلیل نهایی انسان محور وموضوع توسعه است . ولی تحقق آن درشرایط فعلی جز از طریق همبستگی بین المللی ملت ها ودولت هاامکان پذیر نمی باشد. حفاظت از محیط زیست مبنای حق توسعه دردهه های اخیر پیشرفت های علمی، آسیب پذیری محیط زیست را دربرابر فعالیت های بی رویه وغیر عقلایی انسان آشکار ساخت . دراین میان نازک شدن لایه ازن وپیدایش شکاف هایی دربعضی از قسمت های آن ، محیط زیست وتهدیداتی که حیات انسان را درسیاره خاکی به خطر انداخته بود، درکانون توجه دانشمندان وعلاقه مندان قرارگرفت ودرک جدیدی از همبستگی بین المللی به وجود آمد، ارتباط تنگاتنگ محیط زیست وتوسعه ، مفهوم توسعه پایدار را به وجودآورد . اهمیت محیط زیست موجب شد که مجمع عمومی درسال 1968 براساس توصیه شورای اقتصادی واجتماعی تصمیم به برگزاری اولین کنفرانس ملل متحد درموزد محیط زیست انسانی گرفت . وکنفرانس 1972 استکهلم شاخص ترین ومهم ترین فعالیت سازمان ملل متحد درزمینه محیط زیست انسانی بود. یکی از دستاوردهای این کنفرانس آشکار کردن ارتباط حفاظت از محیط زیست با مفهوم توسعه بود. کمیسیون جهانی محیط زیست وتوسعه 1 نیز حفظ وحمایت از محیط زیست را مستلزم توسعه جوامع انسانی وبر طرف نمودن موانع توسعه کشورهای درحال توسعه دانسته وکمیسیون برونت لند درحقیقت مقدمات بر گزاری بزرگترین کنفرانس سازمان ملل درخصوص محیط زیست را فراهم آورد . براساس گزارش برونت لند مجمع عمومی سازمان ملل کنفرانس ریو را درسال 1996 با حضور بیش از 170 کشور، شش سازمان تخصصی سازمان ملل متحد، بیش از یک هزار وچهارصدنفر نماینده از سازمان بین المللی غیر دولتی ( N.G.O) وحدود 9000 روزنامه نگار از سراسر جهان بر گزار می کند، حاصل کار کنفرانس ریو تدوین وتصویب 5 سند مهم است که دراین میان به خصوص اعلامیه محیط زیست وتوسعه وبرنامه عمل معروف به دستور کار21 بسیار برجسته می باشد . اصل چهارم اعلامیه ، حفاظت از محیط زیست را به عنوان جزء تفکیک ناپذیر توسعه تلقی می کند . اعلامیه ضمن تاکید بر رابطه انسان وطبیعت انسان ها را موضوع اصلی هرگونه توسعه ای می داند . فصل 8 اعلامیه با تاکید بر ارتباط توسعه ومحیط زیست به سیاست گذاری وبرنامه ریزی مدیریت مشترک محیط زیست وتوسعه می پردازد به طور کلی کنفرانس ریو با قاطعیت وشفافیت بیشتری از ارتباط توسعه ومحیط زیست واینکه محیط زیست یکی از مبانی اصلی مبانی اصلی توسعه را تشکیل می دهد، دفاع می کند. واز مسئولیت انفرادی ودسته جمعی دولتی درحفظ وحمایت از محیط زیست حمایت می کند. از اینرو حق به توسعه با حق به محیط زیست سالم از همدیگر تفکیک ناپذیر معرفی می گردد. آقای بیجاوی نیز تاکید بر رابطه توسعه ومحیط زیست ، حفظ وحمایت از محیط زیست را از مبانی توسنعه تلقی می کند(33) پیمان ماستریخت نیز توسعه کشورهای جهان سوم وکمک به این کشورها درنبرد علیه فقر را از لوازم حمایت از اصل توسعه پایدار می داند . حق به صلح مبنای حق توسعه درطول تاریخ یکی از دغدغه های اصلی وهمیشگی بشر درزندگی اجتماعی خود دستیابی به صلح پایدار وریشه کن کردن عواملی بود که صلح وامنیت را به خطر می انداختند، درتاریخ بشریت متفکران واندیشمندان زیادی مسئله صلح وتمدن وتامین آن را مورد مطالعه قرارداده اند، افلاطون، ارسطو، اسپینوزا، گروسیوس، روسو، کانت .. ازجمله این اندیشمندان می باشند(34) دربررسی دیدگاه های مختلف، سه برداشت متفاوت از مفهوم صلح قابل شناسایی است . برای بعضی ها صلح مترادف فقدان جنگ است1، یعنی دراین برداشت حوزه صلح محدود است به پیشگیری از توسعه به مناقشات وتخاصمات مسلحانه (35) دریک برداشت دیگری صلح به منزله فقدان خشوننت ساختاری تعریف شده است ،2 دراین برداشت مسئله اصلی، شناسایی وبه کارگیری سازوکارهایی است که منازعات اجتماعی، سیاسی واقتصادی را درسطح ملی بین المللی کاهش دهند(26) یونسکو از اواخر دهه 80 اقدامات وابتکارات جدیدی را با هدف ارتقاءفرهنگ صلح به کار گرفته است . درکنگره بین المللی صلح که درجولای 1989 درساحل عاج برگزار شد، یونسکو رویکردجدیدی از مفهوم صلح مثبت ارائه داد. این رویکرد متکی بود بر ترویج فرهنگ صلح در ذهن وروان هرانسان ، دراجلاس السالوادر در1993 یونسکو محورهای فرهنگ صلح را به شرح زیر اعلام نمود: 1.ارتقاء آموزش وعمل به فرهنگ صلح درکلیه فعالیت های روزانه 2.تقویت ساختار دموکراسی به عنوان کلید حل وفصل مسالمت آمیز وعادلانه اختلافات وتلاش برای آن نوع توسعه انسانی که بر پایه مشارکت فعال همه افراد جامعه، وبر ارزش ها وقابلیت های اجتماعی، ظرفیت های انسانی همه اعضای جامعه استقراریافته است . 4.اعطای جایگاه شایسته به ارتباطات ومبادلات فرهنگی وخلاقیت ، درسطح ملی وبین المللی.

  1. تقویت همکاری های بین المللی برای بر طرف کردن موانع اجتماعی – اقتصادی منازعات مسلحانه جنگ ها وفراهم کردن شرایط ساخت جهانی بهتر برای همه انسان ها (37)

یونسکو درپی گیری سیاست های خود در خصوص ترویج فرهنگ صلح دربیست وهشمنین اجلاس خوددرسال 1995 با عنوان (( به سوی فرهنگ صلح )) چنین اعلام می دارد: 1.آموزش صلح، خقوق بشر، دموکراسی، تفاهم بین المللی وتسامح

  1. ارتقاءحقوق بشر، دموکراسی ومقابله با تبعیض
  2. پلورالیسم فرهنگی وگفتگوی بین تمدن ها .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...