پایان نامه ارشد درباره استعمال مواد مخدر، قانون مجازات |
برخی از نویسندگان ابراز نموده اند که، مرتکب این جرم، شخصی غیر از مرتکب جرم اصلی است؛ بنابراین چنانچه شخصی که مواد مخدر استعمال می کند، وافور را که دلیل ارتکاب جرم است مخفی نماید مشمول این عنوان نخواهد بود.[59] در ردّ و نقد این نظریه میتوان گفت که، اولاً این استدلال خلاف ظاهر ماده و کلمهی هر کس، مندرج درصدر ماده است. دوماً، دلیلی که عمومیت واژهی هر کس را بیاندازد، یافت نشد و بنابراین چنانچه مصرف کنند، اقدام به اخفا و یا امحای دلیل ارتکاب جرم مانند همان وافور نماید، مرتکب تعدد مادی شده است و 2 مجازات استعمال و اخفا در انتظار وی میباشد. در هر حال، نتیجهی جرم نیز بحث جداگانهای را نمیطلبد زیرا معنای اسم مصدی «اخفا و امحا» همان نتیجهی جرم است یعنی اثری که از محو کردن و مخفی نمودن برجای میماند. بر این اساس، موضوع جرم و رفتار فیزیکی، دو عنصر اصلی رکن مادی جرم هستند که به بررسی جداگانهی آنه میپردازیم.
الف- موضوع جرم
موضوع این جرم، «ادلهی صورت یافتن جرم» است. به دیگر سخن، دلیلهایی که می تواند جرم را اثبات کند، نظام آزاد ادله در دادرسی کیفری، اقتضا می کند که ادلهی جرم منحصر به دلیل خاصی نباشد و حتی دلیلهایی که برای اثبات عنصر قانونی و روانی جرم به کار میرود را شامل میشود مانند عدم شمول مرور زمان و عدم جنون در زمان ارتکاب جرم و غیره. با این حال، قیدهایی برای ادلهی مورد نظر در این جا وجود دارد که توجه به آنها ضرورت دارد. یکی از این قیود و محدودیتها، تناسب میان رفتار فیزیکی و موضوع جرم است. از این رو، مخفی نمودن یا محو کردن در مورد موضوعاتی صدق می کند که مادی باشند. مثلاً مادهی مخدر، وسیلهی استعمال مواد مخدر مانند پیپد، پایپ و بافور، قرارداد فروش مواد مخدر و … موضوعاتی هستند که قابل مخفی کردن یا محو کردن میباشند اما موضوعاتی که فاقد جسم و مادهی خارجی هستند، مشمول عنوان «ادلهی جرم» در این جا قرار نمیگیرند. مثلاً شخصی که شاهد حمل مواد مخدر بوده است و از اَدایِ شهادت، استنکاف میورزد، درحقیقت دلیل جرم یعنی شهادت را نزد خود مخفی کرده است اما شهادت، یک دلیل مادهی خارجی نیست تا مخفی کردن آن، مشمول این ماده قرار گیرد و گرچه معنای موسّع «اخفای ادلهی جرم» آن را دربرمیگیرد اما بهتر است چنین تفسیر موسعی به معنای ماده داده نشود تا نفع متهم نیز تضمین گردد. میتوان از جهتی دیگر نیز در این خصوص استدلال نمود. با دقت در عبارات ماده، به این نکته میتوان پی برد که قانونگذار برای انجام یک فعل مثبت، یعنی مخفی کردن و محو کردن عمدی، مجازات معین نموده است و نه به سبب ترکِ فعلِ اعلام و اعلان کردن وقوع چنین عملی. بدین ترتیب، نمیتوان عدم ادای شهادت را مصداقی از موارد این ماده قلمداد نمود. مطابق مادهی 194 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 24/1/1379، دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوی برای اثبات و یا دفاع از دعوی به آن استناد مینمایند. همچنین طبق مادهی 160 از قانون جدید مجازات اسلامی، ادلهی اثبات جرم عبارتند از: اقرار، شهادت، قسامه و سوگند و در موارد مقرر قانونی و علم قاضی. نکتهی حایز اهمیت برای بحث ادله، آن است که، قابلیت اثبات کنندگی دلیلها را دادگاه احراز می کند، بنابراین اگر مرتکب، مالی را مخفی کند که گمان می کند قابلیت اثبات کنندگی دارد اما در واقع فاقد این وصف باشد، عمل وی فاقد وصف مجرمانه خواهد بود و در این سخن تردیدی وجود ندارد. اما پرسش جالب و مهمی که در این موضوع میتوان مطرح نمود آن است که آیا، اخفا و امحای آثار و ادلهی جرم در جرایم موضوع مواد مخدر، تنها هنگامی قابلیت تعقیب دارد که، مخفی کنند و یا محوکننده، اقدام به امحا و یا اخفای تعدادی از ادله نمایند که تنها ادلهی اثبات جرم میباشند و یا این که اگر به وسیلهی دیگر مانند اقرار متهم اصلی، جرم مرتبط با مواد مخدر اثبات شود و آنگاه نزد شخصی دیگر، ادلهی جرم یافت شود، باز هم میتوان این شخص اخیر را به عنوان امحا و اخفا تحت تعقیب قرار داد؟ برخی از نویسندگان به این پرسش پاسخ مثبت دادهاند و تقریر نموده اند که لازم و ضروری نیست که متهم جرم اخفا و یا امحا، آثار و ادلهی منحصر را در ید خود داشته باشد، بلکه، صرفِ اخفا و یا امحای آثار و ادله جرم است و از این رو میباشد که قانونگذار این عمل را جرم شناخته است؛ چرا که مخفی و یا محو نمودن ادلهی جرم، ایجاد مانعی بر سرِ راه عدالت است.[60]
ب- رفتار فیزیکی
مطابق مادهی 2 از قانون جدید مجازات اسلامی مصوب 1392: «هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است، جرم محسوب میشود.» ماهیت رفتار مادی یا فیزیکی، حسب مادهی مذکور، فعل یا ترک فعل میباشد. مقصود از فعل، عمل مثبتی است که انجام میشود و ممکن است مادی باشد مانند کشتن، بردن، زدن، سوزاندن، خراب کردن و ممکن است معنوی باشد نظیر اهانت نمود. مقصود از جرم ترک فعل نیز امتناع از ایفای تکلیف مقرر قانونی است مانند ترک انفاق، عدم ثبت واقعهی ازدواج و غیره.[61] برخی از حقوقدانان، فرض و شقّ سومی را نیز مطرح نموده اند به نام جرمِ فعلِ ناشی از ترک فعل که ناظر به موردی است که «جرم انجام شده یا اقدام به ارتکاب فعل غیرقانونی در شرایطی است که مرتکب، خودف قانوناً مکلف به حفظ ارزشهایی چون جان، مال و آزادی دیگران است. نظیر رها نودن طفل در محل خالی از سکنه، موضوع مادهی 633 قانون مجازات اسلامی و یا قتل غیرعمدی موضوع تبصرهی 3 مادهی 295 قانون مجازات اسلامی.»[62] مع الوصف، برخی حقوقدانان، معتقدند که، در نظام حقوقی ما مصداقی برای جرمِ فعلِ ناشی از ترک فعل نمیتوان یافت و رها نمودن طفل در محل خالی از سکنه نیز از مصادیق جرمِ فعل است و نه ترک فعل. زیرا اگرچه رها نمودن در لغت هم در مفهوم مثبت آن و هم مفهوم منفی آن استعمال شده است ولی مقنن در مادهی 633 قانون مجازات اسلامی، رها نمودن را در مفهوم مثبت مدنظر قرار داده است زیرا منطقاً نمیتوان توسط دیگری، کسی را به حال خود گذاشت و رها نمود.[63] رفتار فیزیکی این جرم در قالب دو رفتار امحا و اخفا بیان شده است. محو کردن منحصر در تلف کردن و از بین بردن کلی نیست اما هر گاه مقداری از دلیل، تلف شود و مقداری از آن باقی بماند، به گونهای که مقدار باقی مانده، قدرت اثبات کنندگی خود را حفظ کرده باشد، نمیتوان بر شمول عنوان امحا بر چنین موردی به صورت جزمی و قاطع نظر داد. چرا که، امحا در صورتی رخ میدهد که هدف موضوع امحا به کلی از بین برود و در این جا هم، هدفِ، دلیل، که اثبات کنندگی است، باید به کلی زایل شود. امحا، جرم وسیله نیست، بلکه مهم آن است که نتیجه یعنی از بین رفتن حاصل شود خواه از طریق آتش زدن یا تخریب یا پاک کردن یا … باشد. از سویی دیگر، اطلاقِ واژهی اخفا هم، شامل مخفی کردن دائمی است و هم موقتی. مخفی کردن یا محو کردن ادلهی جرم معمولاً در قالب رفتار فیزیکی مثبت تحقق مییابد اما شاید بتوان دامنهی ارتکاب جرم را به ترک فعل نیز تسری داد. مانند این که مامور کشفِ جرم، مقدار مواد مخدر را کمتر از مقدار واقعی گزارش کند و یا آن را به کلی، گزارش نکند.
3- عنصر معنوی جرم اخفا یا امحای آثار و ادلهی جرم در جرایم مواد مخدر
جرم اخفاء یا امحای ادلهی جرم، یک جرم عمدی است و رویهی قانونگذاری آن است که در موارد قانونی، مطلبی را در مورد عنصر معنوی جرم بیان نمیکند. چرا که عنصر معنوی این جرایم که علم و اراده است، آشکار میباشد و در این جا هم علم مرتکب به این که آنچه را مخفی یا محو می کند، دلیل جرم است و عمل او نقض قانون کیفری است، کفایت می کند و اراده هم به رفتار فیزیکی و نتیجهی مجرمانه، تعلق دارد منتها قانون گذار سال 1367، واژهی با قصد را به کار برده بوده و قانونگذار جدید، عبارت عالماً و عامداً را به جای آن قرار داده است و تنها
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 06:53:00 ب.ظ ]
|