مقدمه (بررسی عملکرد خانواده  در کنترل خشم نوجوانان)
 

خانواده[1] نخستین گروهی است که به صورت طبیعی وجود داشته و جامعه بر آن بنا شده است. که بوسیله ازدواج زن و مرد تشکیل می‌شود و با تولد فرزندان تکامل می‌یابد.
اکثر افراد در خانواده بدنیا می‌آیند و در خانواده نیز می‌میرند. خانواده مثالوده حیات اجتماعی محسوب می‌شود. که گذشته از وظیفه تکثیر نسل و کودک پروری، برای بقای نوع بشر وظایف متعدد دیگری از قبیل تولید اقتصادی، فرهنگ پذیر کردن افراد را نیز بر عهده دارد. بنابراین خانواده عامل واسطه‌ای است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروه ها، سازمانها و جامعه نقش مهمی در انتقال هنجارهای اجتماعی به وی ایفا می کند.
مهمترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است. فضای خانواده آکنده از مهر و محبت، فداکاری و گذشت، صمیمیت و گرمی و در عین حال گاهی توام با حسادت ورشک، دشمنی و کینه توزی، نفرت و خشم است. کودکان در جریان اجتماعی شدن اینگونه عواطف را در کنار والدین خود تجربه می‌کنند. اعضای خانواده آنقدر به هم وابسته‌اند که هر نوع مشکل یا مسئله یک عضو خانواده به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر زندگی سایر اعضا تاثیر می‌گذارد.
یکی از مشکلات رایج  قرن حاضر در خانواده‌ها، مسئله خشم[2] و عصبانیت است در واقع بسیاری از اشخاص به دلایل شناخته شده یا ناشناخته درگیر بحران خشم هستند. اما به راستی خشم چیست؟ علل و ریشه‌های عصبانیت چیست؟
خشم و پرخاشگری[3] هیجانهای جهانشمولی هستند که در همه فرهنگها دیده می‌شوند. و یکی از شایعترین مشکلات رفتاری هستند که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران می‌شوند  و بهداشت روانی جامعه را مختل می‌کنند (نمازی 1377)
نگاهی کوتاه به جهان اطراف به ما نشان خواهد داد که همان گونه که یکی از علمای اجتماعی معاصر گفته است:[4] «عصر ما عصر پرخاشگری است». بخش عمده اخبار رادیو و تلویزیون شرح و نمایش خشونتهایی است که در نقاط مختلف جهان از سوی انسانهایی نسبت به انسانهای دیگر اعمال می‌شود. کشتارهای جمعی، قتلهای انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم کردن از حقوق اولیه، همه و همه گویای چهره خشن و زشت انسان نسبت به همنوعان خود اوست و جای تعجب نیست که عالم اجتماعی دیگری گفته است:[5] «ما رفتارهای خشن انسانها را نسبت به یکدیگر حیوانی می‌خوانیم، ولی بررسی خشونتهای انسان نسبت به انسان نشان می‌دهد که به کار بردن صفت حیوانی در مورد این گونه رفتارها در واقع توهین به حیوانات است.» در حقیقت هم هیچ حیوانی نسبت به هم نوع خود تا این اندازه بی رحم و تا این اندازه خشن نیست (کریمی، 1377).
در طی بیست سال گذشته، برنامه‌های کنترل خشم افزایش یافته است (دل و کیروالیری، 2003). هدف کنترل خشم کاهش احساسات پرخاشگرانه و برانگیختگی فیزیکی است که خشم آن را بوجود می‌آورد. روش های متعددی برای کنترل خشم مطرح شده است که از میان آنها می‌توان رفتار درمانی شناختی، شناخت درمانی، جرات آموزی، آرامش آموزی، آموزش مهارتهای حل مساله، درمان دارویی و درمانهای مرکب را نام برد. پژوهشهای متعددی در مورد کنترل خشم صورت گرفته، شور[6]  و اسپیواک[7] (1980) در پژوهشهای خود نشان دادند که ارائه مداخلات زود هنگام به دانش آموزان باعث کاهش پرخاشگری آنها می‌شود. (رافعی 1383)

 

 

بیان مسئله
 

در بین نهادهای مختلف اجتماع، کانون مقدس خانواده به عنوان بهترین تجلی گاه فرهنگ حاکم بر سایر نهادها، محل ارضاء نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی شناخته شده است.
کانون خانواده پناهگاه و کانون ویژه‌ای برای نیازهای عاطفی، حل مشکل، روابط سالم و فرآیند نقشهای خانوادگی می‌باشد، خانواده چه از دیدگاه خویشاوندی، پیوندهای عاطفی و یا وابستگی ساختار آن با جامعه، مورد توجه قرار می‌گیرد، هر جا که امکانپذیر یا سودمند تشخیص داده شود، در مجموع رده بندی اجتماعی جایگاهی به آن اختصاص داده می‌شود. البته این رده بندی نه در قالب طبقات بلکه به شکل قلمروهای فرهنگی است و همچنین همه مذاهب به گونه‌های متفاوت اهمیت خانواده و چگونگی تشکیل این کانون، رفتار و وظایف هر یک از اعضاء آن را مشخص کرده‌اند (بخاریان، 1374)
خانواده نقش بسیار مهمی در رشد و پیشرفت توانائیها و استعدادهای اعضای خود دارد، و به عبارت دیگر نقش و وظایفی که هر یک از اعضاء خانواده بر عهده می‌گیرند در تقابل نزدیک با یکدیگر بوده و ایفای نقش هر یک از اعضاء می‌تواند موجبات رشد و تعالی خانواده را فراهم کند.
مسئله اساسی در پژوهش حاضر بررسی عملکرد خانواده و رابطه آن با کنترل خشم نوجوانان می‌باشد و منظور از عملکرد خانواده کیفیت روابط خانوادگی و روابط عاطفی پدر و مادر که در بروز انحرافات و بیماریهای روانی نقش دارد می‌باشد. در خانواده‌هایی که والدین با یکدیگر توافق ندارند، زمینه مناسب برای اختلال در خانواده ایجاد می‌شود. اختلال در کارکرد خانواده، مشکلاتی را در منظومه خانواده ایجاد می‌کند و در صورت تشدید مشکلات، خانواده را به سمت فروپاشی سوق می‌دهد و بطور کلی افزایش ناراحتی‌های فکری، جسمی، عاطفی و عدم سلامت در جامعه ناشی از کارکرد مختل خانواده در درون خانواده می‌باشد.
داویدیان (1371) در این رابطه می‌نویسد : وجود بیمار روانی در خانواده می‌تواند به کارکرد عادی و اقتصاد خانواده لطمه شدیدی وارد کند، از نظر روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع نگران کننده‌ای قرار دهد و صرف نظر از مخارج هنگفت و صرف وقت، خانواده فشار روانی شدیدی را تحمل می‌کند.
سعادتمند (1376) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین کارائی خانواده و سلامت عمومی فرزندان به این نتیجه دست یافت که بین کارائی خانواده و فرزندان به علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی رابطه معنی دار وجود دارد.
نوروزی (1377) پژوهشی با عنوان تأثیر کارائی خانواده در ابتلا به اختلال روانی نوجوانان گروه سنی 15 الی 18 ساله شهر تهران روی 120 نوجوان اجرا نمود، وی به این نتیجه رسید که کارائی خانواده بر ابتدا نوجوانان به اختلالات روانی تأثیر مستقیم دارد.
حیدری (1384) در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه عملکرد خانواده و مؤلفه‌های خود گردانی در دانش آموزان پسر پایه دوم متوسط نظری شهر ایلام اجرا نمود، وی به این نتیجه دست یافت که بین 12 بعد از ابعاد عملکرد خانواده با خودگردانی رابطه معنی داری وجود دارد.
بران، بیرن، رابرت، اسکاتسر، جامیتون (2000) در تحقیقی تحت عنوان بررسی کارائی خانواده در افسردگی مادران و فرزندان به تحقیق و کاوش در مورد مادران تنها می‌پرداختند که تحت پوشش سازمان رفاه عمومی (بهزیستی) بودند و به این نتیجه رسیدند که کانون گرم عاطفی فرآیند حل مشکل در خانواده نقش بس اساسی در تضمین سلامت روان دارد (به نقل از پویا نفر 1381) با توجه به تحقیقات مذکور عملکرد خانواده نقش مهمی در سلامت روانی فرزندان دارد. بنابراین پژوهشگر قصد

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...