پایان نامه ادای شهادت، شرایط تحقق، علم قاضی |
جرح شاهد باید قبل از ادای شهادت به عمل آید. مگر اینکه موجبات جرح بعدا و در جریان سیدگی آشکار شود. ممکن است هنگامی که یک طرف اسامی شهود را میدهد طرف مقابل به تمام یا بعضی از آن افراد ایراد کند. مثلاً یکی را برادرزاده معرفی کنند. گفتار دوم :تعدیل شهود : گواهی بر عدالت کسی دادن را گویند. گواه مذکور را شاهد تعدیل و یا شاهد تزکیه میگویند. با ارتکاب کبیره یا اصرار بر صغیره مرتکب مجروح میگردد و جرح کننده باید کبائر را بشناسد و معنی اصرار بر صغیره را بداند، تا بتواند شهادت بر جرح بینۀ دعوی بدهد. همچنین باید شرایط تحقق گناه کبیره را بداند برای او معلوم شود که مجروح، فعل منهی را با اجتماع شروط آن مرتکب شده است. هرزه گویی و عادت به طعن مردم، جرح مؤثر در دادرسی نیست. در تعدیل بینه باید معنی عدالت را دانسته باشد، آنگاه با معاشرت مستمر خود با بینه دعوی، عدالت آنان را احراز کند، خواه احراز با واسطه باشد یا بی واسطه. گفتار سوم :مقایسه جرح و تعدیل اگر ادعای مذکور فقط درباره فقدان عدالت شاهد باشد به آن تعدیل شاهد گفته میشود. اما در عرف قضایی در همه موارد، جرح و تعدیل شهود بکار میرود، چنانچه در قانون نیز جرح با تعدیل کاربرد یکسان یافتهاند. اگر مدعی ایرادات شهود را قبول کند و افراد دیگری را به عنوان شاهد معرفی نماید، نیازی به رسیدگی به ایراد نیست. ولی هرگاه معرفی کننده شهود ایراد طرف را نابجا و غیر وارد دانست و شهود هم حضور یافتند، دادگاه باید به جهات ردّ رسیدگی نماید و برای اثبات وارد بودن یا عدم ورود ایراد میتوان، از شهادت استفاده نمود. مثلاً دو نفر شاهد عادل، شهادت دهند که شهود معرفی شده عادل هستند، و بر این امر عالماند و احراز کردهاند. در اینصورت دادگاه طبق شهادت آنها حکم به تعدیل شهود معرفی شده میکند. مزّکی و معدّل در دوران قرون وسطای ایران، مزکیان و معدلان کسانی بودند که میتوانستند اعتماد قاضی را به عدالت و تزکیه شاهد محکمه جلب کنند. به طریقی که وقتی در عدالت شاهد تشکیک میشد، معدّل در این زمینه را بررسی و درباره عدالت یا عدم عدالت شاهد به قاضی مشورت میداد. و زمانی که صلاحیت شاهد مورد اعتراض طرف دعوی قرار میگرفت کسی که میتوانست در باره صلاحیت او نظر بدهد مزکی نامیده میشد. مزکی در واقع شاهد را تزکیه و ایمان و طهارت مولّد وی را احراز میکرد. در اسلام؛ در مواردی که قاضی به شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی استناد میکند، لازم است عدالت، ایمان و طهارت مولد شاهد را احراز کند، و این وظیفۀ قاضی است. راه های احراز عدالت شاهد 1- علم قاضی قاضی شخصاً از حُسن ظاهر مثل مواظبت او در فعل واجبات و ترک محرمات و شرکت در جماعات و غیره احراز عدالت را میکند. 2- شاهد دو نفر شاهد معلوم الحال، نزد قاضی شهادت به عدالت او بدهند؛ و از این طریق برای قاضی احراز عدالت شود. 3- شیاع
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 04:19:00 ب.ظ ]
|