منابع پایان نامه ارشد درباره انعقاد قرارداد، شرکت نفت ایران |
انجام کودتای 28 مرداد که اقدامی برای سرکوب حکومت ملی و قانونی دکتر مصدق و حل و فصل مسئله نفت به نفع امپریالیستها بود، باید به شکل مختلف از سوی کودتاچیان توجیه میشد و با زیر سؤال بردن اقدامات دکتر مصدق زمینه را برای مذاکره و عقد قرارداد فراهم میآورد؛ بنابراین در پنجم شهریور 1332 زاهدی با در دست گرفتن قدرت، مطالبی را تحت عنوان خرابکاری دولت سابق و بدی شرایط حاصل از آن ایام بیان کرد و با بهانههایی، عقد قرارداد دوباره را توجیه کرد. زاهدی گفت: دولت سابق حدود 210 میلیون دلار قرض بر جای گذاشته است. افزون بر این، مبلغی نیز در همین حدود از عایدات نفت از دست رفته است. به این شکل پس از کودتای 28 مرداد، بر اثر اعمال نفوذ سیاست بریتانیا دستاوردهای نهضت ملی ایران بر باد رفت، قانون ملیشدن نفت، لگدمال شد و قراردادی با کنسرسیوم بینالمللی نفت به امضا رسید که این ثروت ملی را تا سالیان دراز در اختیار انگلیسیها و آمریکاییها قرار داد که به مراتب، بدتر و مضرتر از قرارداد گس گلشاییان بود. [21] در اواخر بهمن 1332نمایندگان کمپانیهای بزرگ نفت آمریکا، شرکت نفت انگلیس و شرکتهای فرانسوی و هلندی، بدون حضور نماینده ایران در لندن، گرد هم آمدند و درباره به جریان انداختن دوباره نفت ایران و تقسیم آن به توافق رسیدند. همچنین قرار شد، یک هیئت فنی برای بازدید تأسیسات نفت ایران، عازم تهران شود. در همین زمان، دولت زاهدی برای بررسی چگونگی رفع اختلافات نفتی با انگلیسیها کمیسیونی با عنوان مشاوران مخصوص نخستوزیر تشکیل داد. هاور که مشاور نفتی دالس، وزیر امورخارجه آمریکا در تهران بود، همراه هندرسون، سفیر آمریکا در تهران با کمیسیون ملی، مأمور تهیه و تنظیم سیاست نفت مذاکره کردند. آنها در پایان آذرماه سال 1332 گزارش کار خود را به زاهدی دادند.[22] در بیستم فروردین، 1332 سفیر کبیر انگلیس در نامهای به وزارت خارجه ایران اطلاع داد که کنسرسیومی از شرکتهای بزرگ نفت به شکل موقت تشکیل شده و آماده مذاکره با دولت ایران است. این گروه شامل نمایندگان پنج شرکت آمریکایی نیوجرسی، سوکویی، کالیفرنیا، گلف و تگزاس، و نیز شرکت نفت انگلیس و شرکت شل و شرکت نفت فرانسه بودند. دو روز بعد، نمایندگان کنسرسیوم وارد تهران شدند.[23] مهمترین شخصیتهای مذاکرهکننده از سوی کنسرسیوم، هربرت هاور و هوارد پیچ بودند که سالها در امر مذاکرات مربوط به نفت، تجربه داشتند و مهرههای اصلی هیئت بودند. نمایندگان کنسرسیوم پیش از مذاکره با ایران به این نتیجه رسیده بودند که در جریان مذاکره، برای انعقاد قرارداد باید سه اصل را در نظر بگیرند:
- اصل ملیشدن نفت ایران، یک واقعیت است و باید تصدیق شود.
- صنعت نفت ایران باید از انحصار شرکت انگلیسی خارج شود و آمریکا، انگلستان و چند کمپانی دیگر باید جایگزین آن شوند.
- به شرکت نفت انگلیس، به دلیل از دست دادن تأسیسات خود، غرامت داده شود.
اعضای هیئت ایرانی مأمور مذاکره با کنسرسیوم به شرح ذیل بودند:
- دکتر علی امینی وزیر دارایی؛
- بیات، مدیر عامل شرکت نفت ایران؛
- فتحالله نوری اسفندیاری، عضو شورای عالی برنامه.
سرانجام، قرارداد به امضای دکتر علی امینی، وزیر دارایی، و هوارد پیچ، معاون ریاست هیئت مدیره شرکت استاندارد نیوجرسی و نماینده کنسرسیوم رسید. مدت قرارداد، چهل سال در نظر گرفته شد. این مدت، شامل یک دوره 25 ساله به اضافه حق تمدید سه دوره پنج ساله بود. سهم هر شرکت به شرح ذیل بود: شرکت نفت برتانیا 40 درصد، پنج شرکت آمریکایی، هر یک 8 درصد سهام، جمعاً 40 درصد، شرکت نفت فرانسه 6 درصد، شرکت هلندی رویال داچ شل 14 درصد، و چون شرکت نفت انگلیس و ایران (شرکت سابق نفت جنوب) دو پنجم از سهام شرکت رویال داچ شل را دارا بود، به همین دلیل آن شرکت در مجموع، مالک 45.6 سهام کنرسیوم شدند؛ بنابراین شرکت سابق نفت انگلیس و ایران، بزرگترین سهامدار کنسرسیوم شد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 10:41:00 ب.ظ ]
|