منبع مقاله با موضوع انجام اقدامات اصلاحی، ارزیابی استراتژی |
– ساختار سازمانی مناسب با استراتژی. – هماهنگسازی مهارتها، منابع و توانمندیهای سازمان در سطح اجرایی. – ایجاد فرهنگسازمانی متناسب با استراتژی جدید سازمان. باید در نظر داشت که بهترین راهبردهای تدوینشده در صورتی که به طور صحیح اجرا نشوند، فاقد ارزش عملی خواهند بود. و اجرای اثربخش هر استراتژی مستلزم تعهد کامل همه مدیران به هدایت واحدهای سازمانی تحت امر خود برای حمایت از راهبرد مذکور است. بنابراین اجرای راهبرد با کلیه فراگردهای مدیریتی یعنی برنامهریزی، سازماندهی، هدایت بسیج امکانات و کنترل عملکردها و برنامهها سروکار دارد. 2-1-16)ارزیابی استراتژیک جهت تعیین حدود دستیابی به هدفها، استراتژیهای اجراشده باید مورد کنترل قرار گیرند. ارزیابی استراتژیک شامل سه فعالیت اصلی میشود: – بررسی مبانی اصلی استراتژیهای شرکت. – مقایسه نتیجههای مورد انتظار با نتایج واقعی. – انجام اقدامات اصلاحی به منظور اطمینان یافتن از این که عملکردها با برنامههای پیش بینیشده مطابقت دارد. ( رضاییان، ۱۳۸۴) ۲-1-16-1)موانع اجرای برنامههای استراتژیک هفت مانع تحت عنوان هفت خطای مرگبار استراتژیک به بیان خطاها و مشکلات رایج در زمینه اجرای استراتژی میپردازد. – استراتژی ارزش اجرا ندارد. – کارکنان در مورد اینکه استراتژی چگونه اجرا خواهد شد روشن نیستند. – مشتریان و کارکنان، استراتژی ها را به طور کامل در نیافتهاند. – مسؤولیت اشخاص در زمینه اجرای تغییرات نامشخص است. – مدیرعامل و مدیران ارشد به هنگام شروع اجرا از صحنه خارج میشوند. – عدم تشخیص موانع. – فراموش کردن کسبوکار. ۲-1-17)تفکر استراتژیک تمرکز روی شناسایی و توسعه فرصتها باهدف خلق ارزش، از طریق ایجاد محیط گفتگوی خالق بین افرادی که میتوانند درجهت گیریهای اصلی سازمان موثر باشند.تفکراستراتژیک، روش درک جهتگیریها و محرکهای اصلی و اثرگذار بر روی سازمان و تفکر خالق معطوف به چالشهای یک سازمان از طریق مذاکرات سازنده و مثبت است . اﺑﺰاری ﺑﺮای ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ و روﯾﮑﺮدﻫﺎﺳﺖ، وﻟﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ«ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ» از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺮﯾﻒ آن، ﮐﺎری ﮐﻢ ﺛﻤﺮ اﺳﺖ. ﻋﻠﺖ اﯾﻦ اﻣﺮ، ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ اﯾﻦ روﯾﮑﺮد اﺳﺖ. ﺗﻌﺎرﯾﻒ ﻣﺘﻌﺪدی ﮐﻪ ﺑﺮای ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ارائهشدهاند، ﻫﺮ ﯾﮏ ﺑﻪ جنبههایی از اﯾﻦ روﯾﮑﺮد ﺗﻮﺟﻪ داشتهاند، ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺑﻌﺎد را در ﺑﺮ ﻧﺪارﻧﺪ. درحالیکه ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ در ﻋﻤﻞ ﺑﺎ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ و ﻣﺴﺘﻤﺮ ارﺗﺒﺎط ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﯽ دارد. ﻟﯿﮑﻦ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﺮﮐﻨﺶ ﻣﻘﺪم ﺑﺎﺷﺪ و آن را ﻫﺪاﯾﺖ ﻧﻤﺎﯾﺪ. در ﻣﻮاﻗﻊ دﯾﮕﺮ، در ﺣﯿﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻏﯿﺮﻣﻨﺘﻈﺮه در ﻣﺤﯿﻂ ﯾﺎ دﻗﯿﻘﺎً ﺑﻌﺪ از وﻗﻮع ﺗﻐﯿﯿﺮات غیرقابلانتظار، ﮐﻨﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻔﮑﺮ را درﺑﺮ ﮔﯿﺮد. در ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺗﻌﺎرﯾﻒ، ﺑﻪ ﻣﺎﻫﯿﺖ، ویژگیها و ﮐﺎرﮐﺮدﻫﺎی ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﻮد و ﺗﻼش ﺷﻮد ﺗﺎ ﻧﻤﺎی ﺻﺤﯿﺤﯽ از اﯾﻦ روﯾﮑﺮد تصویر گردد. ﻣﺎﻫﯿﺖ ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻓﻬﯿﻢ و ﺑﺼﯿﺮ ﺷﺪن اﺳﺖ. اﯾﻦ ﺑﺼﯿﺮت ﮐﻤﮏ میکند ﺗﺎ در شرایط ﭘﯿﭽﯿﺪه کسبوکار:
- واقعیتهای ﺑﺎزار و ﻗﻮاﻋﺪ آن ﺑﻪ درﺳﺘﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 10:05:00 ب.ظ ]
|