1. معنای مثنی و ثلاث و رباع در آیه شریفه:

سؤالی که در این مورد به ذهن می‌آید که چرا در آیه شریفه به جای واژه‌های اثنین و ثلاثه و اربعه کلمات دیگر همچون مثنی، و ثلاث و رباع استفاده شده است؟ آیت الله زنجانی در این ارتباط می‌فرماید: امّا این‌که به جای کلمات اثنین و ثلاثه و اربعه، از صیغه‌های مثنی و ثلاث و رباع استفاده شده، و نفرموده با دو، سه و چهار زن ازدواج کنید، بلکه می‌فرماید زنان را دو تا دو تا، سه تا سه تا و چهار تا چهار تا به عقد خود درآورید، برای رفع توهّم محدودیت ازدواج است، تا گمان نشود که ازدواج تا پایان عمر محدود به دو یا سه یا چهار مورد بوده و حتّی مثلاً پس از فسخ عقد و طلاق و فوت زن نیز کسی حق ازدواج مجدّد را ندارد. بنابراین معنای آیه این است که هر مؤمن می‌تواند مجتمعاً دو، سه، چهار زن داشته باشد، بلکه می‌فرماید در طول عمر دو تا دو تا و … می‌توانید بگیرید که یعنی در هرزمان حدّ اکثر در ازدواج با چهار همسر مجاز هستید.[239]

  1. عدالت شرط اساسی تعدّد زوجات:

اسلام قانون تعدّد زوجات را بدون قید و بند تشریع نکرده و اصلاً آن را بر همه مردان واجب و لازم ننموده، بلکه به طبیعت و حال افراد توجّه فرموده و همچنین عوارضی که ممکن است احیاناً برای افرادی عارض شود در نظر گرفته، بلکه صلاحیت قطعی را شرط نموده و مفاسد و محذور‌هایی را که در تعدّد زوجات وجود دارد، بر شمرده و در چنین موقعیّتی است که آن را جائز دانسته تا مصالح مجتمع اسلامی انسان‌ها تأمین شود و حکم جواز را مقیّد به صورتی کرده است که هیچ یک از مفاسد شنیع نیاید و این در صورتی است که مرد از خود اطمینان داشته باشد به این‌که می‌تواند بین چند همسر به عدالت رفتار کند.[240]

  1. فإن خفتم ألّا تعدلوا فواحدهً:

اگر می‌ترسید نتوانید بین چند همسر به عدالت رفتار کنید، تنها یک زن بگیرد و نه بیشتر، در این جمله حکم مسأله را معلّق به خوف کرد نه علم، فرمود اگر می‌ترسید بین چند همسر … و نفرمود اگر می‌دانید که نمی‌توانید عدالت برقرار کنید … و علّتش این است که در این امور غالباً علم برای کسی حاصل نمی‌شود و اگر خداوند قید علم را آورده بود مصلحت حکم فوت می‌شد.

  1. او ماملکت أیمانکم:

منظور از این تعبیر کنیزان زرخرید هستند. آیه می‌فرماید: آن کسی که می‌ترسد بین همسران خود عدالت رفتار ننماید با یک زن ازدواج کند و اگر خواسته که بیش از یک زن داشته باشد باید کنیز بگیرد چراکه خداوند تقسیم (عدالت) را بر مردان در رابطه با کنیزان واجب نفرموده است.[241]

2. (الف)  تحلیل تفاوت زن و مرد در تعدّد زوجات از منظر روایات

در روایات، احادیثی که بر اصل جواز اختیار چهار تا زن دائم دلالت می‌کند، بسیار زیاد است و در فقه فریقین اصل جواز یک مسأله اجماعی و اتفاقی است، یعنی همه فقهاء در اصل جواز اتفاق نظر دارند. امّا راجع به تحلیل این تفاوت زن و مرد در تعدّد زوجات هم اشاره شده است، در برخی روایات سرّ تفاوت زن و مرد در این حکم را وجود غیرت در مردان به خلاف زنان می‌داند.

  1. محمّد بن یعقوب عن عده من اصحابنا، عن احمد بن محمّد بن خالد، عن عثمان بن عیسی، عن بعض اصحابنا عن أبی عبد الله علیهم السّلام فی حدیث: «قال و الغیره للرّجال و لذلک حرّم علی المرأه الاّ زوجها و أحلّ للرّجل اربعاً فإنّ الله اکرم من أن یبتلیهنّ بالغیره و یحلّ للرّجال معهاثلاثاً»[242]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...