کریهاتا در مقالۀ خود فرایند تجاری سازی نانو را به سه بخش تقسیم نموده است: مرحلۀ تحقیق اولیه، مرحلۀ توسعۀ محصول و مرحلۀ فروش. در مرحلۀ اول تجاری سازی، دانش اولیه توسط حق امتیازها و دیگر مالکیت‌های معنوی تبدیل به فناوری می‌گردد. در مرحلۀ دوم (توسعۀ محصول) فناوری‌های مورد انتظار از تحقیقات اولیه استخراج شده و توسعه داده می شوند و همچنین نمونۀ اولیۀ محصول تولید می‌گردد؛ وی مهم‌ترین چالش‌های پیش روی نانو در مرحلۀ توسعۀ محصول را موارد ذیل برشمرده است: «تأمین بودجه»، «همکاری های خارجی» و «استخراج دیدگاه ها و مفهوم سازی نیازهای بازار». نهایتاً در مرحلۀ آخر، فروشِ محصول تولید شده به منظور خلق یک بازار جدید و پایدار گسترش داده می‌شود(Kirihata, 2008).

نمودار4-2) فرایند تجاری سازی نانو (Kirihata,2008)

از دیگر سو باید دانست که تجاری سازی محصولات نانو می تواند بسیار زمان بر و بطئی باشد؛ چرا که این قبیل اختراعات می‌بایست راه خود را در جایگزینی برای محصولات موجود و توسعۀ کاربردهای کاملاً جدید باز نمایند. این قضیه حتی در صنعت پلاستیک نیز صادق است؛ برای مثال پلی اتیلن را می‌توان نام برد که چیزی بالغ بر 20 سال طول کشید تا به تجاری سازی دست یابد؛ به عنوان مثالی دیگر می‌توان دوپونت را نام برد که 20 سال طول کشید تا به طور سودآوری از کِولار – نام تجاری ثبت شده برای نوعی فیبر مصنوعی که در سال 1965 شرکت دوپونت ساخته شد- بهره برداری نماید.

10-2-2 چالش های تجاری سازی در صنایع هایتک و نانو

در تحقیق انجام شده توسط ویتز و همکارانش که به بررسی مراحل زندگی یک شرکت تازه تأسیس نانوتکنولوژی پرداخته شده، اشاره می شود که چالش هایی خاص صنعت نانو وجود دارند که پیش روی این شرکت ها قرارخواهند گرفت؛ این چالش ها دربرگیرندۀ نقش های ایفا شده توسط منابع متعدد ریسک، تکنولوژی، مدیریت و بازار می شوند (Waitz,2009)؛ همچنین علیرغم بالا بودن اهمیت و جایگاه تجاری سازی در دستاوردهای پژوهشی و فناوری در نظام‌های اجتماعی- فنی، یکی از موانع عمدۀ تجاری سازی ضعف و ناکارآمدی متدولوژی و عدم آشنایی پژوهشگران، نوآوران و کارآفرینان با روش علمی مناسب برای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی به عنوان یک مسأله می‌باشد (مهدی،1385). در اینجا برای روشن شدن بیشتر چالش های پیش روی نانوفناوری به ارائۀ مثال هایی از کشورهای مختلف می پردازیم:

1-10-2-2 موانع موفقیت نانوفناوری در انگلستان

در ماه ژوئن سال 2001، دپارتمان صنعت و تجارت انگلستان  (DTI)یک هیأت کارشناسی را عهده دار سیاست گذاری نانوفناوری در انگلستان نمود. در نتیجۀ آن کنسرسیومی مشتمل بر آزمایشگاه ملی فیزیک مؤسسۀ نانوفناوری و مرکز تحقیقات نوآوری و رقابت تشکیل شد تا در طول سه ماه یک سری مطالعات آزمایشی در زمینه‌های مختلف مرتبط با نانوفناوری به انجام رساند؛ یافته‌های کلیدی این تحقیق با عنوان موانع موفقیت نانوفناوری در انگلستان به شرح ذیل بود:

  1. نبود یک راهبرد پایدار، شفاف و هماهنگ در پشتیبانی‌های عمومی از کاربردهای نانوفناوری در صنعت
  2. متمرکز نبودن R&D و ناکافی بودن تعداد آنها در انگلیس و همچنین عدم تطابق میان تحقیقات دانشگاهی و قابلیت‌های صنعتی
  3. عدم وجود زمینۀ لازم برای حمایت دولت از رقابت‌های بین المللی
  4. کمبود دسترسی به فناوری مناسب و مرکز رشد تسهیلات تجاری
  5. عدم دسترسی به نیروی آموزشی ماهر جهت آموزش عموم ( ناصری، 1385)
 

ggnews-author-wrapper clearfix">
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...