در یک روی آن آثار زیان بار جرم بر مجرم بار می شود و قانونا ملزم به جبران خسارت و ضرر و زیان عمل خود می شود ، و در روی دیگر تحمل مجازات قانونی است که برای آن عمل پیش بینی شده است ، که این تحمیل و تحمل ، نتیجه منطقی داشتن مسئولیت کیفری است . و در ترمینولوژی حقوق نوین ، عبارت است از قابلیت توجه اتهام و تحمیل کیفر به شخصی که با وصف عقل ، بلوغ ، اختیار و قصد مرتکب جرم شده است . [40] مسئولیت جنایی با این نام در فقه نیامده و بیشتر مطالب آن در قالب تکلیف و شرایط آن مشخص شده است . شرایط مسئولیت همان شرایط تکلیف در افراد مختلف است ؛ یعنی اگر کسی مکلف باشد ، مسئولیت کیفری نیز دارد و از نظر شرع باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشد . [41] مسئولیت کیفری در شریعت اسلام معنای مسئولیت کیفری در شریعت این است که انسان متحمل نتایج اعمال حرامی شود که در حال اختیار و درک معانی و نتایج آن اعمال انجام می دهد پس هر کس فعل ممنوعی را بدون اراده انجام دهد مانند شخص مکره و بیهوش نسبت به فعل خود مسئولیت کیفری ندارد. همچنین هر کس ، مرتکب فعل ممنوع شود در حالی که آن فعل را اراده می کند لکن معنای آن را درک نمی کند . مانند طفل و مجنون نسبت به فعل خود مسئولیت کیفری ندارد . بنابراین مسئولیت کیفری در شریعت بر سه پایه استوار است : اول اینکه انسان فعل ممنوعی را انجام دهد . دوم فاعل مختار باشد . سوم فاعل مدرک باشد و وقتی این سه رکن محقق شود ، مسئولیت کیفری هم وجود خواهد داشت و هنگامی که یکی از آنها معدوم باشد مسئولیت کیفری هم نخواهد بود . مسئولیت کیفری در اسلام بر پایه شرایط تکلیف قرار دارند که عبارتند از : 1 ) بلوغ : بلوغ در اصطلاح شرع به معناى پایان یافتن دوران کودکى و راه یافتن به دایرۀ تکلیف است[42] . از نظر قانونی لازم است که یک سن معینی که سن متوسط عموم است و یا سنی که حداقل سن بلوغ است ، در نظر گرفته شود . 2 ) عقل : شرط دیگر مسئولیت کیفری ، دارا بودن عقل است . به همین سبب مجنون چون فاقد عقل است مکلف نیست و مسئولیت ندارد . عقل در اصل لغت به معناى تعقل و فهم است و در اصطلاح بر امورى چون نیروى ادراک خیر و شر، و تمیز میان این دو، و توانایى شناخت اسباب و علل امور و آنچه باعث پیدایش امور و یا مانع از ایجاد آن است، اطلاق مى‌شود. عقل به این معنا مناط تکلیف و پاداش و کیفر است . 3 ) قصد : از شرایط دیگر مسئولیت انسان در عملی که مرتکب می شود ، قصد و نیت اوست . البته صرف داشتن قصد ، بدون عملی کردن آن که نتیجه خارجی ندارد ، تاثیری در مسئولیت فرد قاصد نخواهد داشت . 4 ) اختیار : انسان وقتی مسئول است که در ارتکاب عمل ، مختار باشد یعنی اراده آزاد داشته باشد ، کسی که به اجبار یا اضطرار عملی را انجام می دهد فاقد مسئولیت است . ارکان مسئولیت کیفری مسئولیت کیفری بر دو رکن اساسی تقصیر و اهلیت کیفری استوار است ، بنابراین بدون ارتکاب خطای کیفری و تقصیر ، و یا داشتن اهلیت کیفری مسئولیتی متصور نخواهد بود زیرا صرف ارتکاب خطا یا تقصیر برای تحقق مسئولیت کیفری کفایت نمی کند بلکه باید بین خطا و نتیجه مجرمانه رابطه سببیت وجود داشته باشد . این رابطه سببیت یا اسناد مادی است یعنی عمل از نظر مادی به مرتکب نسبت داده شود که این رابطه به تنهایی کا­فی نیست ، بلکه باید اسناد معنوی هم وجود داشته باشد ، یعنی فاعل در شرایطی مرتکب عمل مادی شده باشد که از قوه شعور و ادراک و آزادی اراده برخوردار باشد . الف ) اهلیت جزا­ئی در اهمیت اهلیت کیفری یا جزائی به عنوان رکن تخلف ناپذیر مسئولیت کیفری همین اندازه کافی است که بدانیم عنصر دیگر مسئولیت ؛ یعنی تقصیر با همه اهمیتی که دارد ، در مواردی از مقررات جزایی دیده شده که برغم فقدان آن ، مسئولیت کیفری تشکیل می شود  اما ظاهرا نمی توان موردی را سراغ داد که مسئولیت کیفری در حق شخصی که از توانایی تحمل مجازات محروم است ، ثابت و مستقر گردد . برای اینکه شخصی در برابر رفتاری که انجام شده است ، پاسخگو و ملزم به تحمل تبعات کیفری آن باشد بی تردید باید از توانایی تحمل مجازات بهره مند باشد . اما از آن سو ، داشتن قابلیت تحمل مجازات لزوما برای تحقق مسئولیت بالفعل کفایت نمیکند و محتاج به سه امر اساسی است ؛ نخست اینکه رفتار انتسابی مورد نظر مصداق یکی از رفتارهایی باشد که در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...