ح) مشتریان را از کیفیت محصولات و خدمات و چگونگی رسیدگی به شکایات مربوط به قیمت محصول، آگاه سازد. ط) رسانههایی را جهت انتقال پیام به مشتریان شناسایی نماید. ی) عوامل مربوط به عدم تمایل مشتریان به رقبا را شناسایی کند. ک) همزمان با اجرای کیفیت فراگیر[1]، بازمهندسی فرایندها و تحقیق و توسعه[2] را نیز دنبال نماید. ل) با جلوگیری از دوبارهکاریها، زمینه را برای کاهش ضایعات و بهسازی امور و کاهش هزینهها م) با ایجاد یک فضای مشارکتی دانش محور و صمیمی، از فرار اطلاعات، دادهها و باروری رقیبان تجاری جلوگیری نماید(عبداکریمی، 1389).
2-1-13- مزایای مدیریت دانش
دانش، مهمترین متغیر رشد همهجانبه سازمانها و بنگاههای اقتصادی در عصر حاضر است. سازمانها در پی بهرهبرداری صحیح و به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون میباشند. چنین رویکردی مفهوم جدیدی را تحت عنوان مدیریت دانش توسعه داده است. مدیریت دانش رویکردی یکپارچه نسبت به شناسایی، کسب و استخراج، بازیابی، ارزیابی، تسهیم و خلق کلیه منابع دانش سازمان است، به گونهای که سازمان را در جهت دستیابی به اهداف سازمانی کمک نماید. هدف مدیریت دانش، برقراری ارتباط بین خبرگان و افراد مجرب سازمان با افرادی است که به دانش خاصی نیاز دارند. ایجاد چنین ارتباطی به کمک فرایندها و ابزارهای مدیریت دانش تسهیل میگردد. موفقیت در زمینه مدیریت دانش نیازمند ایجاد یک محیط جدید کاری است که دانش و تجربه بتوانند به راحتی تسهیم شوند. در واقع مدیریت دانش بر بهبود توانایی سازمان متمرکز میگردد. عملکرد بهتر محصول و واکنش سریعتر در برابر بازارهای متحول از جمله مزایایی است که مدیریت دانش در پی دارد(سالیز و جونر، 1387: 34). دانش بر خلاف محصولات جدید، میتواند موجب مزیت پایدار گردد. بر این اساس، همه رقبا، بها و کیفیت کالای خود را به حد مطلوبِ رایج در بازار و به سطح کیفیت و قیمتهای شرکتهای پیشرو میرسانند، ولی تا زمانی که این اتفاق بیفتد، شرکتهای بهرهور از مدیریت دانش و غنای علمی، خود را به پلههای بالاتر رسانده و به درجه بالاتری از کیفیت، ابداع و کارآیی خواهند رسید. مزیتهای ناشی از توجه به دانش، پایدار هستند زیرا هم سود بیشتری عاید شرکت میکنند و هم میتوانند به صورت رویهای خاص ادامه یابند. برخلاف سرمایههای مادی که در صورت استفاده از ارزش آنها کاسته میشود، ارزش سرمایه دانش همراه با استفادهای که از آن میشود افزایش مییابد. تفکرات جدید باعث پیدایش تفکرات جدیدتر شده و تسهیم دانش در حالی که مالک آن، دانش خود را از دست نمیدهد، دریافتکننده را غنیتر میسازد. مزیت علمی، مزیتی پایدار است. استعداد تولید افکار جدید از طریق بهرهگیری از ذخایر دانش موجود در همه شرکتها، در عمل نامحدود به نظر میرسد، به ویژه اگر به کارکنان شرکت اجازه و فرصت تفکر، مطالعه و گفتگو با دیگران داده شود (عبدالکریمی، 1389). مدیریت دانش سبب کاهش زمان یادگیری در سازمان میگردد که این خود، منجر به افزایش بهرهوری خواهد شد.
شکل 2-4- تأثیر دانش بر سیکل زمانی انجام کار
دانش منحنی یادگیری آنچه میتوانیم بدانیم آنچه باید بدانیم
[یکشنبه 1398-12-11] [ 03:21:00 ب.ظ ]
|