هرچند اشاره خواهد شد که عده ای از بزرگان عامه این عمل را حرام نمی دانستند. حال به صورت اختصار ادله فقهای عامه را در این مسأله بیان می کنیم. فقهای عامه با استدلال به قرآن و حدیث وطی از دبر را خلاف فطرت می دانند و می گویند اسلام ما را از این عمل نهی کرده است . استدلال آنها از قرآن به این آیه شریفه است. – « نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُم وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُم » زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان که بخواهید، مىتوانید با آنها آمیزش کنید. و (سعى نمائید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید. سُیوطی و ابن کثیر در تفسیر خود آوردهاند که: أحمدبن حنبل و عبد بن حمید و تِرمِذی و نَسائی و أبویَعلَی و ابن جَریر و… از ابن عبّاس روایت کردهاند که گفت:«جآءَ عُمَرُ إلَی رَسولِ اللَهِ صَلَّی اللَهُ عَلَیْهِ [وَ ءَالِهِ ] وَ سَلَّمَ فَقالَ: یَا رَسولَ اللَهِ! هَلَکْتُ! قالَ: وَ مَا أَهْلَکَکَ؟! قالَ: حَوَّلْتُ رَحْلی اللَیْلَهَ. فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ شَیْئًا، فَأوْحَی اللَهُ إلَی رَسولِهِ هَذِهِ اﻵیَهَ: نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ. یَقولُ: أقْبِلْ وَ أدْبِرْ وَ اتَّقِ الدُّبُرَ وَ الْحَیْضَهَ» عمر به نزد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: ای رسول خدا، من هلاک شدم رسول خدا فرمود: چه چیز باعث هلاکتت شد!. عمر گفت: من زن خود را دیشب در رختخواب واژگون نمودم! پیامبر هیچ پاسخی به او نداد، تا خداوند به پیغمبرش این آیه را وحی فرستاد: زنهای شما محلّ کشت و زرع اولاد شما هستند، بنابراین در محلّ کشت و زرع خود به هر کیفیّتی که میخواهید بروید. خدا میفرماید: میخواهی با زنان از جلو و روبرو، و میخواهی با ایشان از پشت سر، ولی در محلّ کشت و زرع که محلّ زناشوئی است مجامعت کن! واز دو چیز پرهیز کن: یکی از مجامعتشان در دبر یعنی از پشت که محلّ توالد و تناسل نیست، و دیگری در حال حیض و عادت ماهیانه. با توجه به این آیه اهل سنت وطی از دبر را حرام می دانند. همچنین احادیث زیادی در این مسأله نقل کرده اند که به چند نمونه اشاره می کنیم. – ابنحبان و نسایی و ابن ماجه در روایتی از پیامبر گرامی (ص) نقل کرده اند که فرمود:( لا ینظر الله إلى رجل أتى امرأه فی دبرها) خداوند به مردی که از راه عقب با زنش مجامعت میکند، نظر نخواهد کرد. – نسایی و احمد و ابی داوود از پیامبر(ص) روایت کردهاند که فرمود:( ملعون من أتى امرأته فی دبرها) کسی که با زنان از راه عقب (دُبُر) نزدیکی کند ملعون است. – أبی داوود و ابن ماجه و ترمذی و دارمی روایت کرده اند که پیامبر (ص) فرمود:( من أتى حائضا أو امرأه فی دبرها أو کاهنا فصدقه بما یقول فقد کفر بما أنزل الله على محمد) کسی که با زن حائض نزدیکی کند یا از راه عقب با زنش مجامعت کند و یا نزد کاهنی رود و گفته او را تصدیق کند، به راستی به آنچه بر محمد(ص) نازل شده، کافر گشته است. – خزیمه بن ثابت رویت کرده : أن رجلا سأل النبی صلى الله علیه وسلم عن إتیان النساء فی أدبارهن أو إتیان الرجل امرأته فی دبرها فقال النبی صلى الله علیه وسلم حلال فلما ولى الرجل دعاه أو أمر به فدعى فقال کیف قلت فی أی الخربتین أو فی أی الخرزتین أو فی أی الخصفتین أمن دبرها فی قبلها فنعم أمن دبرها فی دبرها فلا فإن الله لا یستحیی من الحق لا تأتوا النساء فی أدبارهن [399]. مردی از رسول الله(ص) درباره مجامعت با زنان از عقب پرسید یا اینکه گفت آیا شوهر میتواند با زنش از راه عقب نزدیکی کند؟ پیامبر (ص) به وی فرمودند: «آری حلال و جائز است. چون آن شخص آهنگ رفتن نمود، پیامبر (ص) دستور دادند که برگردانیدش، سپس فرمودند: چه گفتی، آیا منظورت این بود که در کدام سمت (عقب یا جلو) مجامعت نماید؟ اگر مقصودت این بود که در پشت قرار گرفته و از طریق معمول (فرج) مجامعت نماید، صحیح است، ولی اگر بخواهد در پشت قرار گرفته و از راه عقب نزدیکی نماید درست نیست، همانا خداوند از بیان حق حیا نمیکند، با زنان از راه عقب نزدیکی ننمایید. بعد از بیان احادیث این نکته هم قابل تأمل است که عده ای از صحابه این عمل را حرام نمی دانستند. از جمله: عبدالله بن عمر و مالک بن انس و ابی سعید خدری، که به جواز آن فتوا داده اند و به همین آیه که گذشت تمسک جسته اند. سیوطی در الدر المنثور از دارقطنى و او با ذکر سند از نافع روایت کرده که روزى ابن عمر به من گفت: اى نافع این قرآن را نگه دار، و گوش بده تا بخوانم، و از حفظ خواند تا رسید به آیه:« نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ» در اینجا به من گفت: اى نافع مىدانى در باره چه کسى نازل شده؟ گفتم: نه، گفت: در باره مردى از انصار که با زنش از عقب او وطى کرده بود، و در بین مردم عملى زشت تلقى شده بود، خدا این آیه را فرستاد، گفتم: یعنى مىخواهى بگویى از عقب در جلو همسرش قرار داده بود گفت نه رسما در عقب او. همچنین ابن سلیمان جوزجانی نقل کرده که گفت من از انس بن مالک در مورد این مسئله پرسیدم در جواب گفت همین الآن از این عمل غسل کرده ام. ابن عبدالحکم نقل کرده که شافعی با محمد بن حسن در این مسئله مناظره کرد و شافعی در پی اثبات این مطلب بود.
3-2-2 حق مبیت(همخوابی)
مبیت مشتق از واژه «بیّت» به معنای کاری است که در شب انجام می شود. در اصطلاح به سپری کردن شب نزد زوجه گفته می شود. مبیت عنوانی معادل همخوابی یا مضاجعت است که اکثر فقهای اهل سنّت این حق را برای زوجه تلقی نموده اند. بر این مبنا بر مرد لازم است که از هر چهار شب یک شب نزد زن خود بیتوته کند و بخوابد. ابن قدامه حنبلی می گوید: « إذا کانت له امرأه لزمه المبیت عندها لیله من کل أربع لیال ما لم یکن عذر» چنانچه مردی تنها یک زن داشته باشد، لازم است که یک شب از چهار شب را نزد او بیتوته کند و بخوابد اگر عذری نداشته باشد. ابن تیمیه هم می گوید:( یجب على الرجل المبیت عند امرأته لیله من أربع) بر مرد واجب است که یک شب از چهار شب را نزد همسرش بیتوته کند و بخوابد. حنفیه هم همین رأی را دارند و می گویند: تقسیم شب بر مرد واجب است، چون همخوابی حق زوجه بوده و بر عهده زوج می باشد. مالکیه و شافعیه مبیت را حق زوجه نمی دانند. مالکیه می گوید:( من له زوجه واحده لا یجب مبیته معها) کسی که یک زن داشته باشد بیتوته با همسرش بر او واجب نیست. شافعیه هم بر همین رأی هستند و می گویند همخوابی حق زوجه نیست، لذا مبیت بر زوج مستحب است نه واجب. برای این حق می توان به این آیه شریفه استدلال نمود که می فرماید:« وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » به نیکی با زنانتان معاشرت کنید. زمخشری در کشاف و فخررازی در تفسیر کبیر و سیوطی در تفسیر جلالین می گویند: از موارد معاشرت به معروف نفقه دادن و مبیت نزد زن می باشد.
3-2-3 حق قَسم
قسم (بفتح قاف) مصدر و بمعنى قسمت کردن و بخش نمودن چیزى میباشد. قَسم در اصطلاح عبارت است از: التسویه بین المنکوحات ویسمى العدل بینهن. رعایت مساوات و عدالت در بین زنان . یا به عبارت دیگر: العدل بین الزوجات فی البیتوته. یعنی رعایت عدالت در قسمت کردن شبها میان زنان. خداوند تعدد زوجات و چند همسری را مباحکرده است (البته تا چهار زن) و مراعات عدالت و مساوات بین زنان را در خوراک و پوشاک و مسکن و بیتوته و شب ماندن پیش هریک را واجبکرده است. بر این مبنا فقهای عامه اجماع دارند که مراعات عدالت و مساوات بین زنان واجب است. پس اگر مرد بیشتر از یک زن اختیار کند، واجب است که بین آنها به عدالت رفتار کند. در این حق فرقی بین بکر یا بیوه، اولی یا آخری، مسلمان یا کتابی، سالم یا مریض، پیر یا جوان، اولی یا آخری نیست، زیرا رابطه زوجیت در همه آنها یکی است.
3-2-3-1 ادله حق قَسم
3-2-3-1-1 قرآن
– آیه شریفه:(فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَهً) اگر مىترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید. با توجه به این آیه شریفه خداوند شرط تعدد زوجات را عدالت قرار داده است و اگر کسی نمی تواند عدالت را بین زنان خود رعایت کند، تنها یک زن باید بگیرد. – آیه شریفه: (وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) و با آنان(زنان)بطور شایسته رفتار کنید. جمله(وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ) طبق این آیه شریفه بر مرد لازم است که با همسر خود معاشرت و رفتار شایسته داشته باشد. این معاشرت نسبت به زوجه در قول وفعل و نفقه و مبیت است. بنابراین اگر کسی دارای زنهای متعدد است ولی بین آنها شبها را درست تقسیم نکند و به عدالت رفتار نکند، خلاف معاشرت بالمعروف عمل کرده است. – آیه شریفه (وَ لَنْ تَسْتَطیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَهِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیما) شما هرگز نمىتوانید (از نظر محبّت قلبى) در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولى تمایل خود را بکلّى متوجّه یک طرف نسازید که دیگرى را بصورت زنى که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است. طبق این آیه شریفه ، عدالت در رفتار وعدالت در نفقه و عدالت در همخوابگی به موقع و عدالت در همه حقوق زناشوئی حتی در لبخند زدن و سخن نیکو گفتن ، چیزهائی است که خداوند در این آیه خواسته است.
3-2-3-1-2 سنّت
– قال رسول اللّه (ص): من کانت له امرأتان یمیل مع إحداهما على الأخرى جاء یوم القیامه و أحد شقیه ساقط. هر کس دو زن داشته باشد و بین آنها عدالت برقرار نکند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خداوند حاضر میشود که یکی از پهلوهایش ساقط (افتاده) است. جصاص می گوید: هذا الخبر یدل أیضا على وجوب القسم بینهما بالعدل. این حدیث دلالت بر وجوب قَسم و عدالت بین زنان می کند. – پیامبر (ص)در جواب سوالی که پرسیدند حق زن بر ما چیست؟ فرمود: أن تطعمها إذ طعمت وتکسوها إذا اکتسیت أو اکتسبت ولا تضرب الوجه ولا تقبح ولا تهجر إلا فی البیت. حق زن بر شما آنستکه هرگاه خود خوراک خوردی بوی نیزخوراک بدهی و هرگاه لباس پوشیدی به وی نیزلباس بپوشانی و برچهره وصورت اوسیلی نزنی واورا زشت وقبیح نسازی واورا ترک نکنی مگر در خانهات. با توجه به این حدیث اگر کسی بیشتر از یک زن هم داشته باشد باید تمام موارد ذکر شده در این حدیث را برای زنان دیگرش هم رعایت کند و الا حق آنها را بجا نیاورده است. – کان رسول الله (ص) یقسم فیعدل ویقول اللهم هذا قسمی فیما أملک فلا تلمنی فیما تملک ولا أملک. رسول خدا (ص) در نفقه و نوبت، عدالت می کرد و می گفت: خداوندا این تقسیم من در آن چیزی است که در اختیار و توانم است، پس در آن چه در اختیار توست و در اختیار من نیست؛ مرا ملامت مکن. – عن أنس قال من السنه إذا تزوج الرجل البکر على الثیب أقام عندها سبعا وقسم وإذا تزوج الثیب على البکر أقام عندها ثلاثا ثم قسم. انس گفته است: «سنت آن است که هرکس زن دوشیزه ای نکاح کند و زن شوهر دیده داشته باشد، هفت شب پیش او میماند سپس قسم و نوبت را مراعات میکند. و هرگاه با زن بیوه ازدواج کند و زنان دیگر داشته باشد، سه شب پیش او میماند سپس قسم و نوبت را بین آن زنها مراعات میکند. با توجه به احادیث و سنّت رعایت عدالت و تقسیم شبها بین زنان واجب است.
3-2-3-1-3 اجماع