در فصل حاضر طی سه مبحث به بررسی راهبردهای امور پلیسی جامعه محور، مکان محور و مسأله محور و آثار آنها در کاهش ترس از جرم خواهیم پرداخت.

مبحث نخست : امور پلیسی جامعه محور، فلسفه و راهکارها

مدل پلیسی گری جامعه محوردر چند دهه اخیر به عنوان یکی از الگوهای جدید در حوزه تأمین امنیت و حفظ آن، مقبولیت عمومی پیدا کرده است. به گونه‌ای که می‌توان گفت روزگار اعتقاد به این مسأله که هر چه شمار نیروهای پلیس بیشتر باشد، معضل جرم و ترس ناشی از آن خواهد شد، به سر آمده است و جای خود را به دوره ای داده است که در آن همکاری میان پلیس و شهروندان افزایش یافته است. در این مبحث علاوه بر تبیین مفهوم جامعه محوری و اصول حاکم بر آن، به مهمترین راهبردهای راهبردهای این مدل در راستای کاهش ترس از جرم و احساس نا امنی شهروندان نیز خواهیم پرداخت.

گفتار نخست : بررسی مفهوم امور پلیسی جامعه محور، ابعاد و اهداف آن                                   

بند نخست ) مفهوم شناسی پلیس جامعه محور

بسیاری از کسانی که به تبیین جامعه محوری در امور پلیسی پرداخته‌اند از سیال، غیر ملموس و مبهم بودن آن سخن به میان آورده‌اند. هر چند ارائه تعریف از امور پلیس جامعه محور بسیار مشکل است زیرا تعریف آن در طول زمان در حال تغییراست و مفاهیم مرتبط با آن نیز بسیار مبهم است – تعاریف فراوانی از آن به عمل آمده است. ترویانویچ و بارکوروکس، پلیس جامعه محور را این گونه تعریف می نمایند : «رویکرد پلیس جامعه محور یک فلسفه است. این رویکرد مشارکت ضابطین قانون و جامعه را در شناسایی مشکلات و ریشه یابی آن‌ها و پیدا کردن راه حل‌هایی که مشکل را به طور دایم از بین برده و یا کاهش می دهد، بر می انگیزد. وقتی که افراد جامعه و مأموران ضابط قانون با یکدیگر همکاری کنند تا کیفیت زندگی را در جامعه بهبود بخشند، فواید این رویکرد به خوبی روشن خواهد شد و ضابطین قانون از تکرار نشدن این مشکل برای همیشه بهره‌مند خواهند شد و شهروندان نیز از بهبود وضعیت زندگی خود سود خواهند برد. مأموران پلیس و شهروندان جامعه وقتی به طور مشترک راه حلی پیدا می‌کنند، از این که توانسته‌اند خودشان به حل مشکل بپردازند و سپس به راه حل عملی دست یابند، بسیار راضی خواهندبود. استینگ، پلیس جامعه محور را برخی از ترتیبات کار پلیسی می داند که در پی واگذاری بخشی از نقش‌های مهم به اجتماع است که خودش به تعریف و اجرای کارکرد پلیس بپردازد. او به این واقعیت اذعان دارد که پلیس جامعه محور را نمی توان مفهوم جدیدی از کار پلیسی دانست بلکه به عنوان تجدیدنظر درباره نقش و رابطه نیروی پلیس و اجتماع است. توسعه این رهیافت تغییر کامل اهداف تاریخی پلیس نیست بلکه راهی برای دستیابی مؤثر و کارآمد به اهداف سنتی حمایت از زندگی و دارایی شهروندان است. همچنین وی پلیس جامعه محور را به عنوان وجود برخی طرق کار جمعی عموم مردم با یکدیگر در ظرف گروه‌هایی که می‌تواند به دفاع از خودشان – در مقابل جرم- کمک کند، می‌داند. فریدمن نیز از جمله کسانی است که تعریف نسبتاً جامعی را از پلیس جامعه محور ارائه کرده است: «راهبرد و خط مشی دستیابی به کنترل مؤثر جرائم، کاهش ترس از جنایت، توسعه کیفیت زندگی، گسترش خدمات پلیس و مشروعیت کار پلیس از طریق تکیه بر منابع جامعه که درصدد تغییر شرایط جرم خیز هستند. این امر مستلزم مسئولیت‌پذیری بیشتر پلیس، سهیم‌تر شدن، فعال‌تر شدن و درگیرشدن تعداد بیش‌تری از افراد جامعه در فرایند تصمیم گیری و توجه بیشتر به حقوق و آزادی‌های مدنی است. به این ترتیب می‌توان گفت جامعه محوری در امور پلیس، فلسفه و راهبردی است که به مشارکت فعال شهروندان با پلیس برای کاهش ترس از جرم، حل مشکلات مربوط به جرایم و جلوگیری از وقوع جرم و افزایش نظم عمومی با تأکید بر حفظ حقوق و کرامت انسانی و مشروعیت اقدام پلیس نظر دارد. دفتر دادستانی کالیفرنیا طی سالهای 1996 و 1999برای درک بهتر پلیس جامعه محور ضمن مقایسه پلیس جامعه محور با پلیس سنتی، ویژگی‌های زیر را مورد توجه قرار می دهد :

  • پلیس جامعه محور تعارض کلی با امور پلیسی سنتی ندارد تا سازمان دهی مجدد واحد‌های پلیس موجود ضرورت داشته باشد.
  • اقدامات پلیس جامعه محور همه دقت مأموران پلیس را به خود اختصاص نمی دهد مقدار قابل توجهی از دقت مأموران گشت آزاد است؛
  • پلیس جامعه محور از انجام وظایف اصلی پلیسی خود غفلت نمی‌کند تا احتمال افزایش جرم تقویت نشود، در حقیقت پلیس جامعه محور در صورتی که به صورت مناسب اجرا شود در برخورد با جرم و بی نظمی برخورد شدید تری از پلیس سنتی دارد؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...