3-8-2 مکتب اقتضایی[121] از آن جایی که نظریه های صفات شخصی رهبری در اغلب موارد مصداق پیدا نمی کردند و همچنین رهبران موفقی پیدا شدند که فاقد خصوصیات بر شمرده در نظر یه های مذکور بودند و از طرفی دیگر از آنجایی که نظریه های رفتاری رهبری نیز فاقد انعطاف های لازم بوده و در تمامی موارد پاسخگو نبودند، نظریه پردازان به دیدگاه هایی روی آوردند که آن ها را اقتضایی نام نهاده اند. در این نظریه ها اصولاً جستجوی بهترین راه برای رهبری که در همه ی موارد بتوان آن را به کار برد امری محال و نشدنی است، ‌از این رو در این نظریه ها بر یک سبک و شیوه ی رهبری، ‌تأکید نشده و روش واحد در رهبری، غیر واقعی و غیر عملی قلمداد شده است. در نظریه های اقتضایی، بر اساس شرایط و به اقتضای موقعیت ها، ‌شیوه های مناسب و مطلوب رهبری تعیین می شود(قاسمی،1390). مجموعه ی نظریه هایی که در این مکتب ارائه شده است به صورت زیر دسته بندی می شوند: 1-3-8-2 نظریه پیوستاری رهبری رابرت تانن بام[122] و وارن اشمیت[123] از نخستین نظریه پردازانی بودند که به شرح عواملی پرداختند که تصور می کردند بر سبک و شیوه ی رهبری مدیر اثر می گذارند. آن ها چنین می اندیشیدند که مدیر باید پیش از انتخاب سبک رهبری، ‌سه دسته از نیروها را مورد توجه قرار دهد. آن نیروها شامل عوامل ذاتی در مدیر، عوامل مربوط به خصوصیات مرئوسان و عوامل مربوط به موقعیت می باشند. به طور خلاصه بر اساس این نظریه در رهبری، ‌باید تعیین شود که رهبر چه کسی است، ‌پیروان چه کسانی هستند و موقعیت و شرایط چگونه است تا بتوان سبک و شیوه ی مطلوب را بیان کرد(Tannenbaum & Schmit,1973). این وضعیت در شکل 9-2 به تصویر کشیده شده است. 2-3-8-2  نظریه ی رهبری مبتنی بر موقعیت ( رهبری وضعیتی[124]) پال هرسی[125] وکنث بلا نچارد[126] نظریه ی رهبری مبتنی بر موقعیت (سیکل زندگی) را ارائه کردند. نظریه ی مزبور بر این اساس استوار است که سبک رهبری موفقیت آمیز با میزان رشد یا بلوغ زیر دستان تغییر می کند. این دو پژوهشگر رشد یا بلوغ را به عنوان میزان تمایل فرد به پیشرفت، پذیرش مسئولیت و توانایی در انجام کار یا وظیفه مربوط می دانند. هدف ها و میزان دانش پیروان، عوامل بسیار مهمی هستند که در تعیین سبک رهبری نقش بسیار مهمی ایفا می کنند. در شکل 10-2 اجزای تشکیل دهنده ی الگوی رهبری مبتنی بر موقعیت ارائه شده است. از دیدگاه هرسی و بلانچارد اگر سبک رهبری مناسب باشد، نه تنها موجبات انگیزش زیر دستان را فراهم می نماید، بلکه همچنین آن ها را در راه رشد و بلوغ یاری می کند. بنابراین مدیری که بخواهد باعث رشد و پیشرفت یک زیر دست بشود، باید به گونه ای عمل کند که وی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند و برای این که او در صحنه ی کار آموزش های لازم را ببیند، مدیر باید به صورت مرتب شیوه ی رهبری خود را تغییر دهد. در نهایت می توان گفت که نظریه ی رهبری مبتنی بر موقعیت یک نوع نظریه ی اقتضایی است، که در آن زیردستان یا پیروان یک رهبر مورد توجه قرار می گیرند. رهبر موفق کسی است که یک شیوه ی مناسب رهبری را در پیش گیرد. در اصل درجه ی رشد یا بلوغ پیروان تعیین کننده ی سبک یا شیوه ی رهبری فرد است Hersey&Blanchard,1982)    ). 3-3-8-2 نظریه ی رهبری اقتضایی فیدلر یکی از نظریه های مهم اقتضایی،‌ نظریه ی انطباق موقعیت رهبری با سبک رهبری است، که توسط فیدلر ارائه شده است.تئوری اقتضایی فیدلر بیان می کند اثربخشی رهبری بستگی به این امر دارد،که به چه میزان سبک های رهبری با شرایط تناسب دارند این تئوری چارچوبی برای محققان رهبری جهت تعیین رهبری کارا متناسب با شرایط فراهم می آورد. (Stenz et al ,2012) در این نظریه شیوه های رهبری تقریباً همانند شبکه ی مدیریت در دو قطب کارمند مداری و وظیفه مداری قرار گرفته اند و سه عامل زیر نیز به عنوان شاخص های موقعیت و شرایط قلمداد شده اند، این سه عامل عبارتند از:

  1. چگونگی رابطه ی رهبر و پیرو
  2. میزان مشخص بودن ساختار و وظایف در سازمان
  3. میزان قدرت شغلی و قانونی رهبر

در صورتی که روابط رهبر و پیروان، بسیار مثبت و صمیمانه باشد و وظایف در سازمان کاملاً مشخص و معین باشند و همچنین قدرت شغلی و قانونی مدیر نیز در حد بالایی باشد،‌ موقعیت برای رهبری کاملاً مناسب است و برعکس در صورتی که هر یک از عوامل فوق نزول کنند،‌ به تناسب، موقعیت برای رهبری تنزل می یابد. بر اساس این نظریه در صورتی که موقعیت بسیار مطلوب یا بسیار نامطلوب باشد،‌ رهبری وظیفه گرا و آمرانه، بسیار اثربخش است و زمانی که موقعیت در حد میانه باشد، سبک رهبری کارمند مداری و روابط انسانی، اثر بخشی بیشتری دارد. (Fiedler,1965)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...