جامعه بین المللی، نهایتاٌ در ماده 3 پروتکل قاچاق انسان، پس از گفتگوهای طولانی این جرم را استخدام، حمل و نقل، انتقال، پناه دادن یا دریافت اشخاص با تهدید یا اعمال زور یا دیگر شکل‌های تحمیل، آدم­ربایی، دسیسه، فریب، سوء استفاده از قدرت یا موقعیت آسیب­پذیری ازرهگذر داد و ستد پول یا منافع برای به دست آوردن رضایت فردی که بر شخص دیگری کنترل دارد به منظور بهره­کشی تعریف کرد. [34] قاچاق، یعنی انتقال پنهانی یک چیز از یک نقطه به نقطه دیگر همانگونه که می‌تواند به شکل‌های مختلف و تمهیدات پنهان­سازی متنوع صورت گیرد می‌تواند گونه‌های مختلف داشته باشد. به عبارت دیگر بر اساس نوع چیزی که به صورت پنهانی از مکانی به مکان دیگر منتقل می‌شود می‌توان از قاچاق اسلحه، قاچاق مواد هسته­ای، قاچاق اعضای بدن، قاچاق آثار فرهنگی، قاچاق حیوانات کمیاب و … سخن به میان آورد.[35] قاچاق انسان در سالهای اخیر به واسطه سود سرشار و خطر نسبتاٌ کم آن به سرعت افزایش یافته است بسیاری از کشورها هنوز مقررات ویژه‌ای برای مقابله با قاچاق انسان ندارند.[36] صنایع میلیارد دلاری، درصدد این است که بچه‌ها را به صورت کالاهایی به شکل انبوه وارد بازار کند. در حقیقت فحشای کودکان، بخشی از صنعت توریسم جنسی در برخی مناطق جهان است. تورهای دربست که هدفشان معطوف به فحشا است مردان را از اروپا، آمریکا و ژاپن به این نواحی می‌کشاند. جنبش‌های زنان آسیایی، اعتراضات عمومی خود را علیه این تورها سازمان داده‌اند ولی اینگونه تورها همچنان ادامه دارد. گفته شد، نگارنده به جهت صورت گرفتن مقوله مهاجرت، قاچاق انسان را مد نظر قرار داده است. امّا از سوی دیگر، برخی تلاش کرده‌اند با دو مفهوم قاچاق اشخاص و قاچاق مهاجران، این دو مفهوم را از یکدیگر تفکیک کنند. به هر حال قاچاق مهاجران غیرقانونی هم پدیده‌ای است که امروزه، ابعاد نگران کننده‌ای یافته است و حتی اشاره شد که تخمین‌ها نشان دهنده گرفتاری 200 میلیون نفر در آن است. نکته‌ی جالب و البته تأسف­آور در قاچاق مهاجران غیرقانونی آن است که معمولاٌ این افراد برای رسیدن به مقصدی که در آنجا به بدترین نحو تحت استثمار در خواهند آمد مبالغ قابل توجهی هم می‌پردازند. [38] یکی از دیگر نویسندگان تحت عنوان مقایسه قاچاق انسان و قاچاق مهاجران به تفصیل بیشتری در این خصوص پرداخته است. در اسناد بین المللی قاچاق مهاجران به معنای فراهم کردن موجبات ورود غیرقانونی یک نفر به داخل کشوری که در آن شخص تبعه یا مقیم دائم آن کشور نیست به منظور به دست آوردن مستقیم یا غیرمستقیم مال یا انتفاع مادی تعریف شده است (ماده 2 پروتکل) مبارزه با قاچاق مهاجران از طریق زمین، دریا و هوا به عنوان مهاجر معمولاٌ به کسی اطلاق می‌شود که به کشور دیگری می‌رود و در آنجا اقامت می‌گزیند امّا این اصطلاح غالباٌ در مورد مهاجرت غیرقانونی به کار می‌رود و به معنای کسی است که وارد کشور دیگری می‌شود در حالیکه شهروند آن کشور نیست و موفق به گرفتن اقامت دائم یا موقت از راه های قانونی نمی­ شود. [39] این نویسنده در ادامه اضافه می کند : قاچاق مهاجران مستلزم عبور غیرمجاز از مرزهای ملی یک کشور است بنابراین هم قاچاقچی و هم شخصی که قاچاق می‌شود مرتکب جرم می‌گردند. امّا قاچاق انسان به معنای بهره­کشی از دیگری، در شرایطی شبیه بردگی یا تجارت سکه است و در همه‌ی موارد مستلزم نقل و انتقال نیست. این جرم همیشه از سوی قاچاقچی نسبت به قربانی شخص قاچاق شده ارتکاب می‌یابد بنابراین فقط برای قاچاقچی جرم تلقی می‌شود. در اقدامات ضد قاچاق انسان، باید به تمایز میان مهاجران بدون مدرک و اشخاص قاچاق شده توجه کرد به همین دلیل بسیاری از کشورهای مقصد در قوانین و سیاست‌های خود میان مهاجران بدون مجوز به عنوان کسانی که در آرزوی به دست آوردن زندگی بهتر با رضایت خود وجهی را پرداخت کرده و قبول خطر می‌کنند تا از مرز، عبور داده شوند و اشخاص قاچاق شده به عنوان قربانیانی که بعد از فریب خوردن به وسیله گروه های تبهکار، خود را در شرایط بردگی می‌یابند تفاوت می‌گذارند. [40] آنچه در بحث قاچاق انسان قابل توجه به نظر می‌رسد مسأله اقتصاد سرمایه­داری است. سازمان‌های تبهکار، در هر نقطه‌ای از دنیا که تشکیل شوند معمولاٌ به دنبال گروه های انسانی می‌روند که از فقر و ناتوانی اقتصادی در عذاب و گرفتاری شدید به سر می‌برند. این سازمان‌ها با وعده‌های زندگی و رفاه بهتر، درآن سوی مرزهای جغرافیایی گروه های انسانی را به نقاط خاصی انتقال می‌دهند و در نهایت مورد بهره­کشی جنسی و اقتصادی قرار می‌دهند. بدیهی است که  اصولاٌ مهاجرت درقالب قاچاق انسان، گریختن از شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر زندگی افراد قاچاق شده است. این قضیه در پدیده ی  دختران فراری به سهولت قابل رؤیت است که دیده شده آمار وحشتناکی از جنس این دختران از خانواده فقرزده هستند که در نهایت به دام سازمانهای تبهکار افتاده و برای بهره کشی جنسی و اقتصادی به کشورهای حاشیه ی خلیج فارس همچون امارات قاچاق می‌شوند. در این خصوص، فیلم مستندی به نام فقر و فحشا وجود دارد که این موضوع را در حد توان موشکافانه بررسی کرده است. بنابراین تحت صنعت توریسم و یا گردشگری گروه های انسانی به مناطق خاصی انتقال داده می‌شوند و این انتقال گروه های انسانی همراه با وعده‌های دروغین مهاجرت به کشورهای پیشرفته، زندگی و رفاه صورت می‌گیرد از نظر جرم شناسی علت قاچاق را می‌توان در رضایتمندی افراد انسانی قاچاق شده در این موضوع دانست یعنی فرار از وضعیت نابسامان اقتصادی و امید زندگی بهتر گروه های انسانی را به سوی بیگاری و بهره­کشی جنسی و جسمی سوق می‌دهد.”از نظر مقررات ، قانون مبارزه با قاچاق انسان این جرم زمانی تحقق می‌یابد که عنصر فراهم شدن دخالت داشته باشد به عبارت دیگر عبور دادن افراد از مرز ضرورتی برای تحقق جرم است. بنابراین از نظر قانونگذار ایران ، قاچاق داخلی افراد فاقد جنبه مجرمانه است و صرفاً قاچاق قابل مجازات است که جنبه بین المللی داشته باشد. [41]       گفتار دوم: قاچاق زنان: شکل دیگر از قاچاق انسان، قاچاق زنان است که در این قسمت به جهت اهمیت آن، به صورت جداگانه مورد بحث قرار می‌گیرد. در گذشته گفته شد گروه های انسانی برای بهره­کشی جنسی مورد قاچاق قرار می‌گیرند. شاید یکی از مهم­ترین دلایل چنین امری این باشد که قاچاق انسانها به ویژه زنان از قاچاق موادمخدر کم­خطرتر و متحمل خسارات کمتری است زیرا معمولا این زنان به اراده خود و با رضایت خاطر جابه­جا می‌شوند و هنگامی که به مقصد رسیدند تازه متوجه می‌شوند که در دام سازمان‌های جنایتکار گرفتار شده اند. برای مثال یکی از اینگونه زنان که روسی فریب خورده ای است ، می‌گوید : آنها من را به زمین بستند در دست­هایم دستبند آهنی نهادند،  بدون آب و غذا و سیگاررها کردند. اگر تقاضایی می‌کردم می‌زدند. پنج روز در آن شرایط بودم تا مجبور شدم برای آنها کار کنم روزی 25-20 و گاهی 30 مرد به من تجاوز می کرد . قاچاق زنان و کودکان تهدید جهانی است که ارتباط آن با جرم های سازمان یافته پیوسته روبه­فزونی است هر ساله هزاران زن و دختر در سراسر جهان به صورت قاچاق از موطن خود به سوی تجارت غیرقانونی جنسی رانده می‌شوند. [42] آنچه مهم است، اینکه از  زن در سازمان‌های تبهکاراند  استفاده‌های ابزاری فراوان می‌شود به گونه‌ای که گاهی از حیث جنسی بهره­کشی می‌شوند و گاهی در قالب صنعت فیلم و فیلمسازی به عنوان قهرمان استفاده قرار می گیرند .  و تمام آنچه موجب از بین بردن حیثیت اخلاقی و انسانی او می‌شود به کار گرفته می‌شود و گاهی از حیث جسمی در مزرعه‌های حاصلخیز آمریکا مورد بهره­کشی قرار می گیرند . به هر روی این تجارت سودمند، امروزه در دنیا قوت بیشتری گرفته است کما اینکه متأسفانه  در کشور ما ایران نیز با پا گرفتن معضلی به نام دختران فراری سیل عظیمی از این دختران ، برای تمتّعات جنسی روانه‌ی آن سوی مرز ها  می‌شوند. سازمان بین المللی مهاجرت در بحث قاچاق زنان، فریب یا زور را الزام نمی­دارد بلکه هرگونه انتقال غیرقانونی یا مبادله برای منافع اقتصادی یا شخص دیگر را قاچاق زن می‌داند. «آمارهای موجود نشان می‌دهند که میان 700000 تا دو میلیون زن و کودک هر سال در سراسر جهان مورد قاچاق قرار می‌گیرند که حدود 500000 نفر آنان در اتحادیه اروپا می‌باشند. هم اکنون اتحّادیه اروپا تخمین می‌زند که حدود 500000 زن و دختر هر ساله به صورت مهاجر غیرقانونی، وارد اروپا می‌شوند و سندیکاهای جنایتکاران قاچاق انسان را به گسترده­ترین بخش کسب و کار خود بدل می‌سازند. هر ساله دهها مهاجر که می‌کوشند از کشورهای بالکان یا شمال آفریقا عبور کنند در سواحل ایتالیا و اسپانیا پیاده می‌شوند، از میان آنانی که به این کار دست می‌زنند هزاران نفر کارشان به کار اجباری روسپیگری یا انجام کاری بسیار سخت منتهی می‌شود تا بتوانند بدهی خود را به قاچاقچیان پرداخت کنند.[43] » “سازمان ملل متحدّ نبود کنترل کافی در طول مرز بوسنی با کشورهای کرواسی و یوگسلاوی را، یکی از مشکلات عمده در ارتباط با قاچاق زنان می‌داند. قیمت زن در کوزوو 3 هزار یورو است و چنانچه به کشورهای اروپای غربی فروخته شود قیمتش بیشتر خواهد بود در کنار بوسنی و کوزوو، مقدونیه یکی از مهم­ترین محورهای اصلی تجارت انسان به کشورهای اروپایی محسوب می‌شود به طور کلی به دلیل عدم کنترل مرزها، آمار دقیق از مهاجران غیرقانونی به بوسنی وجود ندارد امّا به طور متوسط ماهانه یک تا سه هزار نفر برای رفتن به کشورهای مختلف اروپایی وارد بوسنی می‌شوند که اکثراٌ این افراد از کشورهای ترکیه، ایران، هند و تونس هستند. بر اساس گزارشی که به پارلمان ایتالیا داده شد، دهها هزار مهاجر غیرقانونی از 50 کشور هر ساله به این کشور قاچاق می‌شوند و این کار را به یکی از پول­سازترین کارهای غیرقانونی مافیای ایتالیا بدل می‌سازند. [44] به طور کلی بحث قاچاق زنان در اسپانیا به معضل بزرگی تبدیل شده است و جالب این است که اکثر زنانی که در کشورشان به دام باندهای قاچاق می‌افتند نمی­دانند برای چه سرنوشتی به اسپانیا منتقل می‌شوند و مسئولان باندها وقتی زنان به اسپانیا می‌رسند گذرنامه‌های آنان را گرفته ایشان را مجبور به اعمال خلاف می‌کنند. [45] سازمان بین ­المللی مهاجرت می‌گوید که در آسیا مسیر اصلی تجارت زنان و کودکان از ویتنام به کامبوج، چین و سنگاپور است. بر اساس آمار موجود طی 5 سال گذشته بیش از 70 هزار نفر از دختران قزاقستانی به طور غیرعلنی به خارج از کشور فرستاده شده‌اند در حال خودفروشی و بردگی هستند. به گزارش سازمان بین ­المللی مهاجرت در سال 1999نزدیک به چهارهزار زن، در آسیای مرکزی قربانی تجارت زنان شدند که یک سوم از آنان، به دیگر کشورهای جامعه مشترک المنافع منتقل شده‌اند مابقی نیز به خاورمیانه، چین و اروپا انتقال داده شده‌اند مسیر اصلی انتقال این زنان از قرقیزستان به  قزاقستان  است. [46] اما آنچه در این میان سؤال است اینکه چه عامل یا عواملی سبب مهاجرت در موضوع قاچاق انسان به شمار می‌رود؟ کم و بیش در طول بحث قاچاق انسان و این بخش به علّت و یا علل مهاجرت در قاچاق پرداخته شد. به نظر نگارنده علل گوناگونی می‌تواند عامل مهاجرت انسان در بحث قاچاق باشد امّا از جمله علت یا علت‌های مهم این سؤال،  می‌توان به مواردی همچون فقر یا تبعیض نژادی، اقتصاد سرمایه­داری، صنعت، تعصبات قومی و قبیله‌ای و آیینی و … اشاره کرد. بر کسی پوشیده نیست فقر می‌تواند علت بزرگی برای بسیاری از مفاسد اجتماعی به شمار رود تا حدی که ریشه­کن شدن فقر به مثابه‌ی برخاستن بسیاری از معضلات از عرصه‌ی اجتماع است. از معصوم نقل است که می‌فرماید :« کادالفقران یکون الکفر » نزدیک است که فقر تبدیل به کفر شود. همین مسأله است که بسیاری از آشوب‌های اجتماعی را برپا می‌کند چراکه فقر یعنی نیازمندی. نیازی که سبب می‌شود به تدریج مبدل به فساد شود. هرچقدر فاصله میان طبقات اجتماع روزافزون شود فقر کارسازتر می‌شود تا سرحدی که تمنّیات درونی انسان، کار را به جایی می‌کشاند که برای رفع نیاز ناگزیر گام نهادن در حریم خصوصی طبقه مرفه و متمکّن، حق محسوب می‌شود. حقیقتأ ریشه ی  بسیاری از خودفروشی­ها و گرفتار آمدن در دام باند های  تبهکار یا  قاچاق  گر انسان و انتقال به کشورهای عربی و اروپایی، در چیست؟ بدون شک فقر عاملی است که حتی مهر پدر را نسبت به دختر یا دختران جوان خود می‌کشد تا به جایی که غم نان، پدر یا مادر را از اندیشه گمراه شدن فرزندان  غافل می‌سازد. در برخی موارد حتّی دیده شده است که پدر خانواده مبادرت به فروختن دختر جوان خود برای امرار معاش می‌کند و بدین نحو، مسیر برای انحطاط اخلاقی و یا گرفتار شدن در دام باندهای قاچاق آدمی  گشاده می‌شود. «ساده­ترین دلیلی که می‌توان برای توضیح افزایش قاچاق زنان در سال‌های اخیر آورد سودآوری کلان است. در واقع قاچاقچیان به خوبی اطلاع دارند که سود بالقوه‌ی این فعالیت، که از آن به عنوان بردگی مهاجر یاد می‌شود بسیار بالاست[47]». ملاحظه می‌شود از آن سو سازمان‌های تبهکار به دنبال طعمه­هایی هستند که بتوان با آنها سودآوری کرد. از یک سو فقر عامل محسوب می‌شود و از سویی دیگر سودآوری عامل محرکی برای باندهای تبهکار به شمار می‌آید. امّا یکی از علت هایی را  که می‌توان عامل مهاجرت در قاچاق انسان به شمار آورد، انحرافات جنسی است.  دختران نوجوانی که با رضایتمندی تمام، جذب باندهای تبهکار می شوند . «برخی شواهد نشان دهنده‌ی این است که امروزه قاچاق اشخاص در میان انواع قاچاق ، سریع­ترین رشد را داشته است و توسط شبکه­هایی اداره می‌شود که گاه گوی سبقت را از سندیکاهای جنایتکارانه‌،  ربوده­اند. شاید یکی از مهم­ترین دلایل چنین امری این باشد، که قاچاق انسان به ویژه زنان از قاچاق مواد مخدر کم خطرتر و متحمّل خسارات کمتری است، زیرا معمولاٌ این زنان به اراده‌ی خود و با رضایت خاطر جابه­جا می‌شوند و هنگامی که به مقصد رسیدند تازه متوجه می‌شوند که در دام سازمانهای جنایتکار گرفتار شده اند. [48] یکی از مهم­ترین دلایلی که قاچاقچیان را در تجارت جهانی انسان موفق می‌سازد آن است که دولت‌ها و سازمان‌های حقوق بشر تنها به داوری درباره ی زنانی می‌پردازند که به جرم روسپیگری محکوم شده‌اند به این ترتیب، نقش قاچاقچیان را کاهش داده و نادیده می‌گیرند.» به هر روی زنانی که قاچاق می‌شوند، به روسپیگری می‌پردازند. به نظر نگارنده فقر عامل اساسی در این میانه است. یکی از نویسندگان تحت علل روسپیگری، نوشته است : بر حسب تصور رایج در افکار عمومی علل اصلی ورود به روسپیگری عبارتند از اعتیاد، فقر شدید، کمی عزّت­نفس و مسائل عاطفی. بسیاری از این نوع علل، در حقیقت با کمبودهای شخصی ،اجتماعی و روانی نیز آمیختگی دارند، این عوامل از بررسی شرایط زنان خیابانی نتیجه گرفته  شده‌است  . حال آنکه این عده با بقیه به طور کلی  تفاوت دارند. با توجه به مطالعات پرکنیز در جهان غرب، مهم­ترین دلایل ورود به روسپیگری به ترتیب اهمیت عبارتند: از کسب درآمد بیشتر، بیکاری، کنجکاوی نسبت به خود ومیل به  روسپیگری، حمایت از خانواده، تأمین یک نیاز خاص (پرداخت بدهی، سفر)، تأمین هزینه اعتیاد، ایجاد تحرک در زندگی، حمایت از یک مرد، رهایی از خانواده و مستقل شدن و بالاخره لذّت­جنسی و کسب تجربیات دیگر. از مجموع این دلایل می‌توان نتیجه گرفت که پول از مهمّترین عوامل گرایش به روسپیگری است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...