این نوع تعصب سبب میشود جامعه بسیاری از فرصتها و پتانسیلهای بالقوه موجود در خود را از دست داده و مانع پیشرفت آن جامعه میگردد و به دلیل این نوع نگرش به شهروندان، و تقسیم بندی آنان به گروه و دسته و فرقههای گوناگون، چه بسا که بخش قابل توجهی از افراد را به انزوا بکشاند. در صورتی که اگر با عقلانیت و پرهیز از تبعیض نژادی و قومی، شرایط برای حضور تمامی افراد جامع فراهم گردد، ضمن تضمین بقا و دوام بیشتر و بهتر آن، با تعامل و همکاری تمامی نیروها و پتانسیلهای موجود در سطح اجتماع، محیطی امن و پررونق حاصل خواهد آمد(بولاقی،1384).
24-2- فرهنگی شدن:
فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولاً به دو صورت ممکن است واقع شود. اول بهصورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است. دوم بهصورت تلاقی دو فرهنگ که به طرق مختلف ممکن است صورت گیرد. فرهنگ دربرگیرنده تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر میآموزیم و تقریباً اعمال انسان مستقیم و یا غیرمستقیم از فرهنگ ناشی میشود و تحت نفوذ آن است(نظری،1384). از طرف دیگر فرهنگ گردآورده جمع است, ذخیره دانش انسانی از طریق نسلهای متمادی فراهمشده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد. و به همین دلیل غالباً هر اختراعی بر اساس زمینه عینی گذشته که حاصل کوششهای جمعی انسان است متکی هست. عوامل فرهنگی در بیشترین اوقات و در لحظهلحظه زندگی و در کل تصمیمات فرد تأثیر چشمگیری دارند و این عوامل میتوانند در تصمیمگیری مناسب در بسیاری از موارد تأثیرگذار باشند و فرد را به کج روی و اعمال ناهنجار میکشاند از مهمترین عوامل فرهنگی مؤثر در زندگی هر فرد میتواند ناشی از آدابورسوم اعتقادات و باورها ارزشها و هنجارها و …. هست. گروهی از افراد بزهکار و کجرو نیز ویژگیهای شخصیتی دیگری دارند; خودمحور و پیوسته به تمجید و توجه دیگران نیازمندند و در روابط خود با مردم به نیازها و احساسات آنان توجه نمیکنند. این افراد اغلب با رؤیاهایی در مورد موفقیت نامحدود و درخشان، قدرت، زیبایی و روابط عاشقانه آرمانی سرگرماند. اغلب این افراد والدینی داشتهاند که ازنظر عاطفی نسبت به آنان بیتوجهاند یا سرد و طرد کننده بوده و یا بیش از حدّ به آنان محبت کرده و ارج مینهند(نظری،1384). بر اساس تحقیقات انجامشده ر اساس اعلام مسئولان، عمده قتلها در سیستان و بلوچستان ماهیت انتقامجویانه دارد و به دلیل درگیریهای قومی و مسائل مربوط به مواد مخدر رخ میدهد(ندای زاهدان،1389). آنچه در مطالعه درگیریهای خونین طوایف مشاهده میشود جالب است: 1- درگیریها را جوانان شروع میکنند و تقریباً” کل اعضای طایفه درگیر آن میشوند 2- برخلاف دیگر نقاط کشور که بیشترین قتلها با سلاحهای سرد رخ میدهد، در این منطقه از سلاح گرم استفاده میشود 3- انتقامگیری نه بر مبنای عامل قتل بلکه با کشتن یکی از اعضای برجسته و مهم طایفه و خانواده قاتل است 4- معمولاً پس از چندین کشته به سازش میانجامد. هرچند در نگرش اعضای طوایف در این سالها تغییرات مهمی رخداده است اما هنوز، اجداد پرستی و افتخار به حماسههای پوچ طایفه در درگیری با دیگر طوایف مشاهده میشود. هنوز نوعی عصبیت و همبستگی منفی قابلدیدن است، انتقام، بهعنوان یک ارزش مهم فرهنگی تلقی میشود. پدیده جالب دیگر: «شگام» است که در فرهنگ بلوچ بسیار سوزناک است. معمولاً «شگام» باعث درگیریها و قتلهای زیادی در استان شده است. شگام درواقع طعنهای است که به خانواده مقتول یا مضروب میزنند که نتوانسته است انتقام عضو ازدسترفتهاش را بگیرد. درمجموع ساختار طایفگی و فرهنگ حاکم بر آن باعث خشونت و جدالهای خونین در استان شده است. هرچند بخش اعظم اقتصاد استان رسمی، قانونی و مشروع است اما اقتصاد غیررسمی و زیرزمینی نیز سهم مهمی را در اقتصاد استان به خودش اختصاص داده است. مرزهای طولانی با دو کشور افغانستان و پاکستان سبب اشتغال جمع کثیری از اهالی استان درداد و ستدهای قانونی و غیرقانونی شده است. معاملات غیرقانونی مرتبط با قاچاق: مواد مخدر، سوخت و انواع کالا نیز در وقوع قتلها تأثیر داشتهاند. درواقع وقتی دست یک قاچاقچی در ستاندن بدهیاش ازنظر قانونی کوتاه است، به اشکالی از خشونت نظیر گروگانگیری روی میآورد که در یک فرایند ممکن به جدالهای خونینی تبدیل شود. شاخصهای مختلف اجتماعی و اقتصادی نسبت به متوسط کشوری نماییای وضعیت نامطلوب استان است. استان در رتبهبندی توسعهیافتگی استانها در شاخصهای مختلف توسعه در ردههای آخر قرار دارد. هرچند فقر بهخودیخود زمینهساز قتل نیست اما بخش از قتلها در استان، بخصوص در ماههای اخیر برمیگردد به فقر مجرمان. با توجه به رشد شتابان شاخص فلاکت (ترکیبی از نرخ تورم و نرخ بیکاری) در ایران از سال 2009، 1388 و تأثیری که رشد این شاخص در وقوع انواع جرم داشته و دارد، میتوان رشد این شاخص را بهعنوان یکی از مهمترین دلایل وقوع قتلها در استان در کنار دلایل دیگر قرارداد. سیاست مشارکت طوایف در ایجاد امنیت که با استقرار دستهه ای رزمی در قالب طایفه اجرا گردیده، مانند شمشیر دو لب عمل کرده است، ازیکطرف به اشتغال اعضای طایفه کمک کرده و بسیاری از جوانان طایفه جذبشدهاند و این قابلتقدیر است، اما از طرف دیگر سبب شده که بسیاری از ارزشهای طایفه که رو به افول بود مجدداً احیاء گردند. (دربند یک توضیح دادم). این طرح در کوتاهمدت موفقیتآمیز بود، اما تسلیم طوایف، در درازمدت نمیتواند به امنیت منجر شود و خود ممکن است، سبب ناامنی شود. بنابراین مسئولان میتوانند با تغییراتی در طرح از پیامدهای منفی آن جلوگیری کنند.
1-24-2- خاص گرایی:
این بعد به وسیله معرفهایی نظیر میزان تمایل به استخدام آشنایان و فامیل، شراکت با بستگان و آشنایان، راه انداختن معامله با آشنایان و بستگان مورد سنجش قرار گرفته است(انصاری،1380).
2-24-2- جمع گرایی:
این عامل بر اساس ترجیح سنافی جمعی (خانواده، فامیل و قبیله) بر منافع فردی، فداکاری و از خود گذ شتگی در مقابل خویشان و تن دادن به داوریهای جمعی سنجیده شده است(انصاری،1380).
3-24-2- همبستگی درونی قوی:
این بعد براساس حضور مستمر در مناسبات و گردهماییهای خانوادگی و فامیلی، کسب آگاهی مداوم از اوضاع و احوال خویشان، کمک به بستگان در مواقع گرفتاری (به عنوان وظیفه) و افتخار به تعلق قبیله ای و فامیلی اندازه گیری شده است(انصاری،1380).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت