2-1- مبانی نظری اقتصاد مقاومتی
2-1-1-مقدمه
رشد بالاتر، هدف اصلی شرکت ها، دولت ها و جوامع است. سیاست های اقتصادی اغلب در تلاش برای رسیدن به این هدف، شرکت هایی با اندازه مشخص که در صنایع خاصی کار می کنند و بر روی فعالیت های کسب و کار خاصی تمرکز دارند، را هدف قرار می دهند. این رویکرد به سیاستگذاری، کاستی های قابل توجهی دارد و به نظر می رسد در افزایش رشد اقتصادی به طور کامل موثر نیست. امروزه، بسیاری از دولت ها می دانند که فعالیت های کارآفرینی و نوآوری عناصر مهم سیاست های اقتصادی است. این ایده یک رابطه مثبت بین نوآوری و کارآفرینی از یک طرف و رشد اقتصادی از سوی دیگر در اندیشه اقتصادی را تحمل کرده است. (لیندیچ و همکاران، 2012) دولت ها به طور کلی مجهز به ارائه مسیر دقیق اقتصادی نیستند (پورتر[1]، 1990) . دلیل این می تواند یک فقدان بازخورد در نتایج مداخلات سیاسی، باشد زیرا تنها تعداد کمی از مطالعات به بررسی اینکه آیا اقدامات سیاست معرفی شده در واقع دارای اثر مطلوب بر روی فعالیت های کارآفرینی هستند یا خیر پرداخته است. (Patzelt و Shepherd، 2009) . یکی دیگر از دلایل، ساختار زمینه کسب و کار امروز است که به سرعت درحال تغییر است و تمام شرکت ها را با هراندازه ای و صنایع مختلف را به سمت نوآوری سوق می دهد و به طور مداوم مجبور می کند فرآیندها و شیوه های خود را بازبینی کنند تا در بازار زنده بمانند. فضای بازار امروز ، آمادگی پذیرش خلاقیت و ایده های نوی بسیاری دارد . با تفکر کردن در این فضا ورقابت، اقتصادی قادر خواهد شد قراردادها عرف های رقابتی بازار را کنار بزند که با تجدید ساختار و نوسازی مرزهای ثابت در حوزه های کاری سرامد گردد .
2-1-2-اقتصاد مقاومتی
بر اساس تئوری های اقتصادی که تاکنون در قالب مرکانتلیسم، اقتصاد آزاد، اقتصاد کینزی، اقتصاد مارکسیستی مطرح گردیده در شرایط جدید اقتصاد ایران که با مشکلات زیرساختی، فراساختی، زیرساختهای نامناسب و تحریم ها مواجه شده، مقوله اقتصاد مقاومتی را وارد اقتصاد سیاسی کرده است. این تفکر اقتصادی بر اساس شرایط ایجاد شده زمانی به دنبال آن است که از به هدر رفتن منافع و افزایش بهره وری را به عنوان ابزارهای اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات اقتصادی نماید(جعفری و آهنگری، 1391). حوز ه ی فعالیت اقتصاد مقاومتی را می توان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم بندی نمود، زیرا هر قدر که اقتصاد ایران در خارج نیاز به اقتصاد مقاومتی دارد، در داخل نیز در مقابل مفاسد اقتصادی و سیاسی و رانت جویی نیاز به اصلاح امور اقتصادی- سیاسی دارد . اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایه داری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است(یوسفی حاجی آباد و همکاران، 1392). واژه اقتصاد مقاومتی بر این موضوع دلالت میکند که فشارها و ضربههای اقتصادی از سوی نیروهای متخاصم سد راه پیشرفت جامعه است که باید بر آن غلبه کرد و در نتیجه جهت شکست دشمن در این عرصه نیز ورود به جبهه اقتصادی با بینش، برنامه، تکیه بر فرهنگ اسلامی و نکات مورد اشاره در بیانات مقام عظمای ولایت از قبیل تقویت فرهنگ کار و تولید ، اصلاح الگوی مصرف و پرهیز از اسراف، «حمایت از تولید ملی» ، استفاده حداکثری از همه ظرفیت ها ، روح خودباوری و خوداتکایی، مردمی کردن اقتصاد ضروری است(وثوقی نیری و مرادی آیدیشه، 1391). اقتصاد مقاومتی پایه های استوار خود را بر روی دو عنصر لایتجزای اقتصادی یعنی تولید ملی و مصرف ملی بنیان نهاده است. اقتصاد مقاومتی بر آن است که تبیین کند: زیبنده یک نظام نو بنیاد اسلامی نیست مدیران اقتصادی در تز تجاری واردات بیشتر از صادرات کالاهای نهایی را در کارنامه اقتصاد داشته باشند و برای واردات منافع خام را بفروشند و این امر وابستگی و آسیب پذیری اقتصاد ایران را مضاعف می نماید. اقتصاد مقاومتی و رهنمودهای مقام معظم رهبری پیام شفاف را برای سیاستگذاران دارد و آن تولید مبنی بر تفکر، سرمایه و کار ایرانی بدون اتکاء به درآمد منابع خام ولی متکی بر ثروت ملی برآمده از منابع خام میباشد(جعفری و آهنگری،1391). اعمال تحریم های یکجانبه و غیرقانونی همواره یکی از ابزارهای نظام سلطه برای وارد آوردن فشار به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است. در مقابل اتخاذ چنین رویکردی ازسوی غرب ، مقام معظم رهبری راهبرد «اقتصاد مقاومتی» را مطرح فرمودند و آن را به عنوان یک روش مهم در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور عنوان کردند. در شرایط فعلی اقتصاد ایران،جا دارد مولفههای اقتصاد مقاومتی بیش از پیش آشکار شود و مورد تحلیل قرار گیرد. انقلاب اسلامی مکلّف به نوآوری و ابتکار و نظریهپردازی و الگوسازی در این عرصههای جدید اقتصادی است. لذا باید مفهوم جامع و کامل این نوع اقتصاد تهیه شود تا الگویی برای عملکرد صحیح آن باشد. گام جدی و مهم به حوزه اجرایی و هیأت اجرایی این سیاستها و تدابیر باز میگردد که می بایست بر اساس استراتژی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت حرکت کند(رحمانیان، 1391).
2-1-3-چالش ها و راهکارهای اقتصاد مقاومتی از نگاه رئیس جهاد دانشگاهی
رهبر معظم انقلاب اسلامی درتعریف «اقتصاد مقاومتی»، آن را اقتصادی توصیف کردند که در شرایط فشار، تحریم و دشمنیها، تعیینکننده رشد و شکوفایی باشد و کشور را مستحکم و غیرقابل نفوذ از سوی دشمن کند. ایشان ضمن اشاره به افقهای بسیار بلند و نویدبخش پیش رو، حرکت به سمت این افقها را دارای معارض و معارضههایی هم دانستند که بعضی از آنها با انگیزههای اقتصادی، بعضی انگیزههای سیاسی، بعضی منطقهای و بعضی با انگیزههای بینالمللی صورت میگیرند. رهبر معظم انقلاب، وضع کنونی کشور را این گونه توصیف کردند که در وسط خارهای فشار و تحریم، گامهای استواری بناست از آنها عبور کنند. اما نگاهی با رویکرد علمی به ارکان تبیین شده از سوی رهبری در بحث اقتصاد مقاومتی، چند نکته مورد اشاره ایشان را برجستهتر میسازد؛ نخست حمایت از تولید ملی به عنوان بخش درونزای اقتصاد مقاومتی، دیگر ، نقش شرکتهای دانش بنیان به عنوان سرفصل اقتصاد مقاومتی و یک جاده باز و امیدبخش برای حرکت به سوی اقتصاد مقاومتی با تکیه بر استعدادهای برجسته کشور به عنوان یکی از بهترین مظاهر و مؤثرترین مولفه اقتصاد مقاومتی و سوم توجه به پرهیز از رویکرد «حصار کشیدن دور خود و تاکید بر جنبه نفی» در اقتصاد مقاومتی است. بدان معنا که اقتصاد مقاومتی فقط جنبه نفی، حصار کشیدن دور خود و انجام کارهای تدافعی نیست. نکته مهم دیگر مورد تاکید ایشان انجام تحقیق در زمینه اقتصاد مقاومتی است؛ همان چیزی که کشور به آن احتیاج دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت