کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




117- حق و مسئولیت آگاهی از رویدادها و مسائل سیاسی جهان، به ویژه جهان اسلام 118- حق توسعه ارتباط و تبادل اطلاعات سیاسی سازنده بین بانوان ایران و جهان با رعایت مصالح ملی و ضوابط قانونی 119- حق و مسئولیت ‌حضور فعال و مؤثر در مجامع اسلامی، منطقه‌ای و بین‌المللی به ویژه در زمینه مسائل مربوط به زنان با رعایت ضوابط قانونی 120- مسئولیت تلاش جهت تقویت همبستگی در میان زنان مسلمان و حمایت از حقوق زنان و کودکان محروم و مستضعف جهان 121- حق برخورداری زنان پناهنده به جمهوری اسلامی ایران در تأمین امنیت، سلامت و امکان بازگشت آنها به وطن خود 122- حق برخورداری اتباع زن ایرانی از حمایت‌های دولت در برابر اتباع سایر کشورها در حدود مقررات و معاهدات 123- حق بهره‌مندی زنان ایرانی از حمایت‌های قانونی درخصوص ازدواج و تشکیل خانواده با مردان غیر ایرانی با رعایت ضوابط 124- حق و مسئولیت زنان در دفاع مشروع از دین و کشور و نیز جان، مال و ناموس خود ودیگران. 125- حق و مسئولیت زنان در مشارکت و تلاش برای تأمین و تحکیم صلح عادلانه جهانی 126- حق برخورداری زنان از حمایت‌های لازم به منظور حفظ تمامیت جسمانی و جلوگیری از هتک حیثیت و ناموس زنان در دوران جنگ، اسارت و اشغال نظامی 127- حق برخورداری از مصونیت خانه و خانواده از تهاجمات نظامی 128- حق برخورداری خانواده‌های شهدا، جانبازان، رزمندگان و آزادگان از حمایت‌های ویژه نظام اسلامی. 129- حق و مسئولیت مادران در نگهداری، تربیت و اولویت در قیمومت فرزندان در صورت شهادت، اسارت ومفقودالاثر شدن همسر. 130- حق بهره‌مندی از آموزش و تصدی مشاغل انتظامی  حقوق و مسؤلیت‌های قضایی زنان 131- حق برخورداری زنان از آموزش‌های حقوقی 132- حق برخورداری از تدابیر قانونی و حمایت قضایی به منظور پیشگیری از جرم، و ستم به زنان در خانواده و جامعه و رفع آن 133- حق برخورداری از محاکم خاص خانواده در جهت حفظ اسرار، ایجاد صلح و سازش در خانواده و تسهیل در حل و فصل اختلافات 134- حق دسترسی زنان به نیروی انتظامی و ضابطین دادگستری زن در صورت تعرض، بزه‌دیدگی، اتهام و ارتکاب جرم 135- حق زنان در تصدی مشاغل حقوقی و قضایی مطابق قانون 136- حق اقامه دعوا و دفاع در نزد محاکم دادگستری و سایر مراجع قانونی 137- حق استفاده از وکیل و مشاور حقوقی در دادگاه و یا سایر مراجع قانونی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 06:25:00 ب.ظ ]





مستحق‏للغیر در آمدن بعضى از مبیع

در صورتى که ضامن عهده ثمن را ضمانت کند و برخى از آن مستحقاً للغیر درآید، گفته شده نسبت به مقدار مستحق للغیر مى‏توان به ضامن رجوع کرد، به دلیل اینکه تبعیض صفقه در باقى خیار وجود دارد و در مقدار زاید بر مستحق للغیر به دلیل ضمان ما لم یجب نمى‏توان به ضامن مراجعه کرد. مرحوم شیخ ــ قدس سره ــ رجوع به ضامن براى تمام مبیع را جایز دانسته، زیرا سبب استحقاق در حال عقد (مانند عیب) وجود داشته است.(93)

خیار تبعیض صفقه

بسیارى از فقها این مسأله را بر انحلال بنا کرده ‏اند. قسمتى که «یملک» است منتقل مى‏شود و قسمت دیگر منتقل نمى‏شود و چون بناى عقلا این است که معامله صفقه واحده بوده و الان بعضى از آن منتقل نشده خیار وجود دارد. به نظر ما بازگشت این خیار نیز به تخلف شرط ضمنى است. متعاقدین معامله را به شرط انضمام (اجزاى مبیعى که مرکب از اجزاست) انجام مى‏دهند. بناى عقلا بر مبناى این شرط معامله را منعقد مى‏داند و مجموع من حیث‏المجموع را در نظر مى‏گیرد. آیا در صفقه واحده، لحاظ قید و مقید است؟ در قید و مقید انحلال ممکن نیست. در مرکب، به لحاظ قید و مقید عدم وجود یک جزء مقید، مساوى فقدان نفس مقید است و در این مورد باید بگوییم عقد باطل مى‏شود. بر مبناى ما ضمان براى کل ثمن صحیح است و به همان گونه که در مستحق للغیر بودن بیان کردیم، نظر مى‏دهیم.

ضمان مخارج مشترى در مبیع

اگر مشترى در مبیع مخارجى هزینه کند و مبیع مستحقاً للغیر درآید آیا براى دلگرمى مشترى مى‏توان از این مخارج ضمانت کرد؟ مشهور فقها، محقق در شرایع، علامه و دیگران فرموده‏اند: «ضمان ما لم یجب است». شهید اول و ثانى در لمعه و شرح آن فرموده‏اند: «ضمان درست است» و ظاهر دلیل آنان این است که عقد را سبب و کافى مى‏دانند.(94) به نظر مى‏رسد در این مورد قاعده غرور جریان داشته باشد. مشترى مغرور به عمل بایع غار شده است. ضمان بایع به محض حدوث عقد ایجاد مى‏شود.

مدرک قاعده غرور

بعضى در این مورد به روایاتى اشاره کرده ‏اند مانند: «لانه غرالرجل و خدعه». ادعاى اجماع نیز در مسأله وجود دارد، گاه به بناى عقلا نیز تمسک مى‏شود. برخى نیز با قاعده «لاضرر» مسأله را درست مى‏کنند. باید توجه داشت که قاعده «غرور» مقدم بر قاعده «لاضرر» است. قاعده «لاضرر» بعد از تحقق ضرر مى‏آید و قاعده «غرور» بعد از عقد، معقول نیست که لاضرر مبناى غرور باشد. همچنین در قاعده «اتلاف» که از باب مباشر و سبب مسأله را مطرح کرده ‏اند اشکال لاضرر وجود دارد. ثانیاً، در قاعده «تسبیب» شرایطى است (شدت علیت) که در اینجا وجود ندارد. پس اگر قاعده «غرور» جارى شود از زمان عقد حقّ رجوع به غار (یعنى بایع) وجود دارد. پس ضمان از بایع غار نیز صحیح است و ضمان ما لم یجب نخواهد بود. و الحمدللّه‏ رب العالمین و صلى اللّه‏ على محمد و آله الطاهرین  

منابع و ماخذ:

1- تاریخ متین – تابستان 1379 – شماره 7 – نویسنده: سیدمحمد موسوی بجنوردی

2- امامی، سیدحسن؛ حقوق مدنی، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، 1376، چاپ سیزدهم، ج 2، صص 270- 255

3- انصاری، مسعود؛ دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، 1384، چاپ اول، ج2، ص 1275

4- مدنی، سید جلال الدین؛ حقوق مدنی، تهران، پایدار، 1385، چاپ اول، صص 220- 215.

5- عمید زنجانی، عباس­علی؛ موجبات ضمان، تهران، نشر میزان، 1382، چاپ اول، ص 57.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:24:00 ب.ظ ]





از تعریف ارائه شده میتوان چنین نتیجه گرفت که مفهوم حقوقی جنگ شامل چهار عنصر یا رکن اساسی است: عنصر تشکیلاتی و سازمانی (کشورها)، عنصر مادی (اعمال قدرت مسلحانه)، عنصر معنوی یا روانشناسی (قصد و نیت جنگ) و سرانجام هدفدار بودن جنگ (منافع و مصالح ملی). الف)عنصر تشکیلاتی و سازمان (ارگانیک): « یکی از عناصر اساسی سازنده مفهوم جنگ، عنصر تشکیلاتی و سازمانی یعنی «کشورها» میباشد. جنگ مستلزم نبرد نیروهای مسلح کشورها با یکدیگر است؛ از این رو، جنگ به عنوان نوعی رابطه کشور با کشور تلقی میشود. این عقیده مخصوصا از سوی «ژان ژاک روسو» در کتاب ” قرارداد اجتماعی” (1762) ابراز شده است: “جنگ به هیچ وجه رابطه انسان با انسان نیست؛ بلکه رابطه کشور با کشور است که در آن افراد، نه به عنوان انسان و یا حتی به عنوان تبعه، بلکه به مثابه شهروندان و مدافعان و تنها بر حسب تصادف و اتفاق با یکدیگر دشمن شده اند.” »(همان،46) ب) عنصر مادی (اعمال قدرت مسلحانه): عنصر دیگر جنگ، عنصر مادی است که اعم از اعمال قدرت یا خشونت مسلحانه واقعی و عملی میباشد.آنچه دراین مورد بوضوح عیان بوده و غیر قابل انکار میباشد، خاصیت قهری و خشونت آمیز بودن جنگ است.جنگها همواره با برجای گذاشتن تلفات جانی و مالی و آسیب دیدن منابع و زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی همراه بوده و همین امر ویژگی خشن و قهرآمیز بودن جنگ رابه اثبات میرساند. به عبارت دیگر، جنگ همواره با عملیات و اقدامات قهرآمیز مسلحانهای همراه است که توسط نیروهای مسلح کشورهای متخاصم و تحت فرماندهی، اقتدار و مسئولیت آنها صورت میگیرد. بدون استفاده از نیروی اسلحه، جنگ معنی و مفهوم حقوقی ندارد. اصطلاح «جنگ سرد» که حالات گوناگون برخوردهای عقیدتی میان شرق و غرب را پس از جنگ جهانی دوم نشان میدهد، فاقد مفهوم جنگ است. حقوق بین الملل مشخص نمیکند که عملیات قهرآمیز مسلحانه باید در چه سطحی باشد تا جنگ تلقی شود؛ ولی بطور کلی و از حیث حقوقی، جنگ زمانی آغاز میشود که توسل مؤثر و واقعی به اسلحه صورت گرفته باشد. جنگ با آتش بس ( که متارکه موقت یا دائمی جنگ را موجب می شود) خاتمه نمی پذیرد .آتش بس پایان عملیات جنگی است نه پایان خود جنگ. پایان قطعی جنگ هنگامی است که با انعقاد  معاهده ای صلح میان متخاصمان برقرار باشد. (همان،46) ج) عنصر معنوی یا روانشناسی ( قصد و نیت جنگ) : عنصر سوم جنگ، عنصری معنوی یا روانشناسی است و این یعنی قصد واراده قطعی یکی از طرفین متخاصم در آغاز جنگ. بعنوان یک اصل پذیرفته شده بین المللی، اعلام قصد ونیت آغاز جنگ از سوی یکی از طرفین مخاصمه یک الزام بوده ونمایانگر اراده و قصد قطعی وی در آغاز یک   مخاصمه بین المللی است. اعلان جنگ از سوی یکی از طرفین که باید به شکل صریح، قطعی ورسمی باشد، خود میتواند روشنگر مسایل بسیاری  در ادامه رابطه حقوقی بین دوطرف درگیر منازعه باشد. درکنفرانسهای لاهه (1970)، کشورهای امضا کننده معاهدات، اعلام صریح اراده را جهت مبادرت به جنگ ضروری دانستند. طبق عهدنامه سوم مربوط به شروع مخاصمات مورخ 18 اکتبر 1907، جنگ قانوناً زمانی آغاز میشود که اخطار صریح قبلی به صورت اعلامیه جنگ بدون قید و شرط تلقی میشود، صورت گرفته باشد. هرگاه یکی از کشورهای متعاهد عهدنامه سوم، مخاصمات را بدون اعلام قبلی آغاز کند، از تعهدات خود عدول کرده و مرتکب جرم بین المللی شده است. الزام به اعلام قبلی جنگ یک قاعده قراردادی نیست که فقط نسبت به متعاهدان مجری باشد؛ بلکه یک اصل شناخته شده عرفی است که عمومیت جهانی دارد. بنابراین، شرکت کنندگان در مذاکرات لاهه، قاعده جدیدی وضع نکردند و تنها قاعده عرفی موجود را مدون ساختند. این قاعده در گذشته در جوامع یونانی، رومی و در قرن وسطی نیز وجود داشته است. (همان،45)  د) هدفدار بودن جنگ (منافع و مصالح ملی): عنصر چهارم جنگ، مشخص بودن هدف و نهایت جنگ است.با نگاهی به تاریخ جنگهای بشر میتوان دریافت که هیچ جنگی بدون داشتن یک هدف مشخص اعم از سیاسی، اقتصادی ،مذهبی،       نژادی و…آغاز نشده است.دولتها در طول تاریخ جنگ را بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود دانسته و از آن بهره جسته اند. بعبارت دیگر کشور آغازگر جنگ، هدفی معین و نهائی دارد که همواره در صدد پیگیری و نیل به آن است. این هدف معمولا تحمیل یا قبولاندن یک نقطه نظر سیاسی و یا به عبارت روشن تر یک منظور و هدف ملی میباشد. در واقع، کشور مهاجم مدعی است جنگی که آغاز کرده براساس «منافع و مصالح ملی» بوده است. اما اینکه «منافع و مصالح ملی» کدام است و بر چه پایه ای استوار میباشد، از مباحث علوم سیاسی و خارج از حوصله این تحقیق است. طرفداران مکتب حقوق عینی از جمله «ژرژسل» با در نظر داشتن همین عنصر از تعریف، جنگ را «توسل به نیروی مادی بمنظور تغییر دادن نظامهای حکومتی در جامعه بین المللی» میدانند. بهرحال، هنگامی که جنگ فاقد خصیصه ملی باشد و به عنوان «ابزار سیاست ملی» تلقی نگردد، دیگر واجد مفهوم خاص خود نیست. (همان،47) با عنایت به موارد مطروحه ، بطور کلی هرگاه یک منازعه مسلحانه بین دو یا چند کشور درگرفته و واجد شرایط فوق باشد آنگاه بعنوان جنگ شناخته شده و دراینصورت حقوق جنگ در قبال آن مجری خواهد بود. بخش سوم: حقوق جنگ ومخاصمات مسلحانه گفتار اول : تعاریف حقوق جنگ در باب توسل به جنگ دودیدگاه حقوقی کاملا متفاوت موجود است. یکی(   Jus ad   bellum  ) است که آنرا حقوق پیشگیری از جنگ نامیدند. ودیگری که بیشتر مرتبط با موضوع مورد بحث یعنی جنگ وجرایم ارتکابی نیروهای مسلح میباشد، Jus in bello یا حقوق جنگ وزمان درگیری است. (همان،75) قدر مسلم آنکه حقوق جنگ در زمان درگیری( Jus in bello) ناظر بر تمام اعمال ورفتار طرفین درگیر منازعه مسلحانه، ازلحظه آغازتا پایان درگیری بوده و دربرگیرنده موارد متعدد از قبیل چگونگی آغاز جنگ، شیوه های نبرد، سلاحها و روش های بکارگرفته شده ، اهداف نظامی وغیرنظامی، اسرا وغیره میگردد. با مشخص شدن یک تعریف جامع از حقوق جنگ میتوان به روشن شدن ابعاد مسئولیت بین المللی طرفین درگیر در جنگ وبطور خاص اعمال ارتکابی خلاف نیروهای مسلح پرداخت. در حالت کلی میتوان گفت: «جنگ یک وضعیت استثنائی است و طبعا قواعد مربوط به آن نیز به نام حقوق جنگ، قواعدی استثنائی میباشد. حقوق جنگ شامل مجموعه اصول و قواعدی است که حاکم بر روابط میان کشورهای متخاصم با یکدیگر و یا میان کشورهای متخاصم با کشورهای بیطرف میباشد. بمحض آغاز جنگ، بدون توجه به چگونگی شروع آن، کشورهای متخاصم دیگر تابع حقوق زمان صلح نیستند، بلکه از حقوق جنگ تبعیت خواهند نمود؛ چه این حقوق عرفی باشد، چه قراردادی. کشورهای ثالث (یعنی کشورهائی که در مخاصمه شرکت ندارند)، خواه حقوق جنگ را مراعات نمایند یا خیر نیز روابط خود را با کشورهای متخاصم تابع حقوق زمان صلح نمیسازند؛ بلکه از آن پس از حقوق بیطرفی تبعیت مینمایند». ( ضیایی بیگدلی؛1383،76) صاحبنظران دیگری نیز به تعریف حقوق جنگ ومخاصمات مسلحانه پرداخته اند. از آن جمله اینکه  « حقوق مخاصمات مسلحانه بخشی ازحقوق بین الملل است که در هنگام درگیری مسلحانه بر روابط کشورها حاکم است، هدفش کاهش آلام و صدمات ناشی از جنگ است و وظایفی را بر عهده طرفین درگیر به ویژه نیروهای مسلح میگذارد ولی از کارآیی نظامی نمی کاهد.»(راجرزوهمکاران، 1382،32 )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:24:00 ب.ظ ]





تقدیم به حضرت حجت یگانه منجی عصر، به امید ظهور بقیهالله الاعظم حضرت ولی عصر که تمام خلایق، آمدنش را انتظار می‌کشند این رساله ناچیز را به ساحت مقدسش تقدیم می دارم و از حضرتش می خواهم که عاشقانش را در همه موارد مشمول عنایت و دعای خویش قرار دهند. به پدر ومادر و برادر بزرگم که باتلاش های زائد الوصف خویش زمینه رشد وتعالی بنده را فراهم نموده والگویی از استقامت وتلاش برایم ترسیم نموده اند . چکیده: خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم منوط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن روابط مطلوب با یکدیگر است. این مسأله که یک مرد یا زن بداند در قبال همسر خود چه وظایفی دارد و از عهده اجرای آنها به خوبی برآید می تواند موجبات تحکیم پیوندهای خانوادگی را فراهم آورد و سبب تقویت خانواده به عنوان سنگ بنای اجتماعی گردد.از جمله مسایل مهم درباره نهاد خانواده ، شناسایی حقوق هریک از زوجین از یک سو و نیز وظایف و تکالیف آن دو در قبال هم از سوی دیگر است. یکی از این حقوق ، حق تمتع جنسی است که از محور های اساسی تشکیل خانواده است و شرط خلاف آن ، شرط خلاف مقتضای عقد نکاح بوده و مبطل عقد نکاح است.از طرفی چنانچه حقوق جنسی و رابطه جنسی بین زوجین مورد غفلت قرارگیرد ، علاوه بر تأثیرات منفی روحی و روانی بر خود فرد مانند افسردگی، عدم تعادل روحی و روانی و شخصیتی ، پیامدهایی چون پرخاشگری و خشونت، روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده نیز داشته و بر دیگر اعضاء خانواده، اطرافیان و سلامت جامعه نیز تأثیر گذار خواهد بود. عدم رضایتمندی جنسی زوجین و ناسازگاریهای خانوادگی گاهی اوقات می تواند بر رفتار فرزندان نیز تأثیر بگذارد. این تحقیق به مهمترین حقوق جنسی زوجین از نگاه فقهای شیعه و سنّی پرداخته است که فقهای عامه و خاصه تاکید دارند که هر یک از زوجین حقوق جنسی مربوط به خود را دارند و حقوق هیچ یک از آنها نادیده گرفته نشده و هر کدام از زوجین مکلف به رعایت آن هستند. بنابراین چه شوهر و چه زن،  نمى توانند از اداى این حق سرباز زنند. البته براى هر کدام از همسران مرزهایى در این حق وجود دارد که مى توانند در چارچوب آن, خواستار حق خویش باشند. بدین سان, نه شوهر مى تواند مدتى همسر خویش را تنها رها کند که از حق کامجویى خود بازماند و نه زن مى تواند از پذیرش خواست شوهرش در چارچوب حق او سرباز زند.

فهرست مطالب

فصل اوّل: کلیات  و مفاهیم 2 1-1. مقدّمه 3 1-2. بیان مسئله 2 1-3. سوال اصلی 2 1-4. سؤالات فرعی 3 1-5. ضرورت تحقیق 3 1-6. اهداف 4 1-7. فرضیه های تحقیق 4 1-8 .روش شناسی 4 1-9. روش و ابزار گردآوری اطلاعات 4 1-10. قلمرو تحقیق 5 1-11. پیشینه تحقیق 5 1-12. مفاهیم کلیدی 6

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:23:00 ب.ظ ]





3-1-1 حق الطاعه (حق تمکین)

یکی از مهمترین حقوقی که زوج بر زوجه دارد و در منابع اهل سنّت هم آمده است این است که واجب است که به نیازهای جنسی شوهر پاسخ دهد و از او تمکین کند. همانطور که قبلا هم اشاره شد مراد از تمکین، در بحث حقوق جنسی زوجین، تمکین خاص است که در اصطلاح شرعی وحقوقی به معنای اطاعت درانجام وظایف زناشویی است. ودرمقابل آن نشوز قرار دارد. اهل سنّت نیز تمکین به معنای خاص را پذیرفته اند که زن روابط جنسی با شوهر را  به طور متعارف بپذیرد و جز درمواردی که مانع موجهی داشته باشد از برقراری رابطه جنسی امتناع نورزد.

3-1-1-1 ادله حق الطاعه (حق تمکین)

ادله ای که می توان بر لزوم حق تمکین زوجه در منابع اهل سنّت اقامه کرد به این شرح است: 3-1-1-1-1 قرآن – آیه شریفه: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏) مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایى که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى دیگر قرار داده است. زمخشری در تفسیر کشاف می گوید: قوامون على النساء (یقومون علیهن آمرین ناهین کما یقوم الولاه على الرعایا) مرد باید مسئول امر ونهی در زندگی و سمت فرمان دهی زندگی را عهده دار باشد. همچنین در تفسیر طبری از قول ابن عباس آمده است که (ما یجب على المرأه یعنی: أمراء علیها أن تطیعه فیما أمرها الله به من طاعته، و طاعته أن تکون محسنه إلى أهله حافظه لماله و فضله علیها بنفقته و سعیه) یعنی انجام دادن آنچه که بر مرد واجب است به این مبنا که مرد حاکم بر زن است و در آن چه خدا امر کرده، باید از مرد اطاعت کند ومحافظ مالش باشد. همچنین او برتری مرد را در تلاش و پرداخت نفقه می داند. آنچه که از این آیه استفاده می شود، منظور از برتری سلطه مطلقه نسیت بلکه حدود این سلطه در اختیار طلاق ، اطاعت در فراش و خارج نشدن زن بدون اذن شوهر از خانه است. بنابراین  با توجه به این آیه شریفه زوج حق الطاعه دارد و بر زوجه لازم است که از او اطاعت و تمکین کند. – آیه شریفه: (أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُن‏) براى شما در شبهاى ماه رمضان مباشرت با زنانتان حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید. و خدا دانست که شما (در کار مباشرت زنان به نافرمانى و اطاعت شهوت نفس) خود را به ورطه گناه مى‏افکنید لذا از حکم حرمت درگذشت و گناه شما را بخشید، از اکنون (در شب رمضان) رواست که با زنهاى خود (به حلال) مباشرت کنید. در ماه رمضان بعد از نماز عشاء، نزدیکی با زن و خوردن طعام بر مسلمانان حرام بود، تا شب بعد، در این میان جمعى از مسلمانان بر خلاف دستور طعام خوردند، و با زنان آمیختند، یکى از ایشان عمر بن خطاب بود، لا جرم نزد رسول خدا ص شکایت بردند، و به دنبالش این آیه نازل شد که در شبهاى ماه رمضان مباشرت با زنانتان حلال است. سیوطی می نویسد که آیه شریفه می فرماید:( کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ یعنى تجامعون النساء و تأکلون و تشربون بعد العشاء فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ یعنى جامعوهن) شما به خود خیانت مى‏کردید یعنی کارِ ممنوع را انجام مى‏دادید که مجامعت با زنان و خوردن وآشامیدن بود. پس خداوند شما را بخشید، اکنون با آنها آمیزش کنید. این آیه شرفه صریحاً اعلام میکند که در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنانتان بر شما حلال است و این همان چیزی است که از راه تمکین بدست می آید ، پس زن وظیفه دارد در مقابل شوهر خود تمکین کند. – آیه شریفه: (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ ) و از تو، در باره خون حیض سؤال مى‏کنند، بگو: «چیز زیانبار و آلوده‏اى است از این رو در حالت قاعدگى، از آنان کناره‏گیرى کنید! و با آنها نزدیکى ننماید، تا پاک شوند! و هنگامى که پاک شدند، از طریقى که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! خداوند، توبه‏کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد. یهود نسبت به زنان در حال حیض بسیار سخت گیری می کردند و در دوری از آن افراط و مبالغه می نمودند. در جاهلیت نیز زنان حائض را از خود دور می کردند، و با آنان غذا نمی خوردند و یکجا نمی نشستند وحتی در یک منزل زندگی نمی کردند و مثل یهود سخت گیری می کردند. عده ای از مسلمانان از پیامبر(ص) در مورد این مساله سوال کردند این آیه نازل شد وفرمود: در حالت حیض با آنان نزدیکی نکنید تا پاک شوند، وقتی پاک شدند از طریقى که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید. عده ای از مردم چنین فهمیدند که معنای(نزدیکی نکنید) این است که با زنان در حال حیض یکجا سکونت نکنید، ولی پیامبر فرمود:(إنما أمرتکم أن تعتزلوا مجامعتهن إذا حضن، و لم آمرکم بإخراجهن من البیوت کفعل الأعاجم) همانا من به شما دستور دادم که از مجامعت با زنان حائض دوری کنید و نگفتم که آنان را از منزلشان بیرون کنید، همان کاری که عجم آن را انجام می دهد. در پیوند زناشویی، مباشرت وسیله است، نه هدف. هدف تولید نسل و امتداد حیات است و سرانجام پیوستن همه آن چیزها به خداست. بنابراین همخوابی در وقت پاکی ، لذّت طبیعی را تحقق می بخشد و هدف فطری نیز تحقق می پذیرد و این همان چیزی است که مرد براثر حق تمکین به آن می رسد.

3-1-1-1-2 حدیث

– قال رسول الله (ص):(وَالَّذِى نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لاَ تُؤَدِّى الْمَرْأَهُ حَقَّ رَبِّهَا حَتَّى تُؤَدِّىَ حَقَّ زَوْجِهَا وَلَوْ سَأَلَهَا نَفْسَهَا وَهِىَ عَلَى قَتَبٍ لَمْ تَمْنَعْهُ) پیامبر (ص) می فرماید: سوگند به کسی که جانم در دست اوست ، زن تا حق همسرش را ادا نکند، حق پروردگارش را ادا نکرده است، حتی اگر بر پشت شتر از زنش در خواست همخوابگی کند نباید با او مخالفت ورزد. با توجه به این حدیث اگر در خواست مرد در چنین حالتی هم قابل رد کردن نباشد در بقیه حالت ها هرگز نباید رد شود. پس اگر مرد زنش را به همخوابگی فراخواند اما او خودداری کند ، تا سپیده دم ملائکه بر او لعنت می کند، چون پیامبر(ص) فرمود:(إِذَا بَاتَتِ الْمَرْأَهُ مُهَاجِرَهً فِرَاشَ زَوْجِهَا لَعَنَتْهَا الْمَلاَئِکَهُ حَتَّى تَرْجِعَ) هرگاه زن دور از بستر شوهرش شب را به روز برساند ملائکه بر او لعنت می فرستد تا زمانیکه به سوی شوهرش بر می گردد. – قال رسول الله (ص):( لو أمرت شیئا أن یسجد لشیء لأمرت المرأه أن تسجد لزوجها والذی نفسی بیده لا تؤدی المرأه حق ربها حتى تؤدی حق زوجها حتى لو سألها نفسها وهی على قتب لم تمنعه) ‌اگرکسی را به سجده‌کردن به‌کسی غیرازخدا دستورمی‌دادم‌، به زن می‌گفتم که برای شوهرش سجده‌کند، ‌ولی سجده برای غیراز خدا جایز نیست سوگند به کسی که جانم در دست اوست ، زن تا حق همسرش را ادا نکند، حق خداوند را ادا نکرده است، حتی اگر بر پشت شتر از زنش در خواست مباشرت کند نباید با او مخالفت ورزد. این حدیث نیز مانند حدیث قبل است و حاکم نیشابوری آن را صحیح می داند. بنابراین هرگاه مردی زنش را برای مباشرت فراخواند، بدون درنگ باید پاسخ مثبت بدهد. – قال النبی (ص): (إن حق الزوج على زوجته إذا أرادها على نفسها وهی على ظهر بعیره لا تمنعه ومن حق الزوج على الزوجه أن لا تعطی من بیتها إلا بإذنه وإن فعلت کان الإثم علیها والأجر لغیرها ومن حق الزوج على الزوجه أن لا تخرج من بیته إلا بإذنه فإن فعلت ذلک لعنتها الملائکه حتى ترجع أو تتوب) پیامبر گرامی (ص) فرمودند: همانا حق  شوهر بر همسرش  آنست‌ که زمانیکه اراده کرد، زن خویش را دراختیارشوهربگذارد  حتی اگربرروی شتر باشد، هم چنین نباید چیزی از مال او ببخشد مگر با اجازه او، اگر بدون اجازه شوهر  چیزی از مال او بخشید، اجر و پاداشش برای شوهر وگناهش برای زن است و نباید بدون اجازه شوهر از  خانه‌اش بیرون رود. اگرچنین‌کرد خداوند وفرشتگان غضب  بروی نفرین‌کنند تا برگردد یا اینکه توبه کند. – قال رسول الله(ص): (إذا الرجل دعا زوجته لحاجته فلتأته وإن کانت على التنور) «هرگاه مرد همسرش را برای نیازش فرا خواند، باید نزد او برود اگرچه بر تنور(مشغول پخت و پز) باشد. بنا براین بر زوجه واجب است زمانیکه زوج اراده کرد، خود را دراختیارشوهربگذارد و از شوهر تمکین و اطاعت کند ، البته در صورتی که عذر شرعی نداشته باشد،بنابراین در صورتیکه بدون عذر تمکین نکند، مورد خشم خدا و فرشتگان قرار میگرید زیرا رسول خدا(ص) فرمود: (إذا دعا أحدکم امرأته إلى فراشه فأبت أن تجئ، لعنتها الملائکه حتى تصبح)[309] ‌هرگاه مردی زنش را بررختخواب خویش خواند و زن ازرفتن امتناع ورزد ، فرشتگان  تا صبح آن زن را نفرین می‌کنند.

3-1-2 حق استمتاع

یکی دیگر از حقوق زوج این است که حق بهره وری جنسی یا حق استمتاع  از همسر خود را پیدا می‏کند طبق نظر علمای اهل سنّت بر زن واجب است که چنانچه زوج اراده کرد که از زوجه خود استمتاع کند ، فورا باید زوجه پاسخ بدهد. نووی می گوید:(أن الزوج له حق الاستمتاع بها فی کل الأیام وحقه فیه واجب على الفور). ابن حجر عسقلانی می گوید:( للزوج حق الاستمتاع بها فی کل وقت وحقه واجب على الفور) ، شبیه همین عبارت را شوکانی در نیل الاوطار آورده و می گوید:( أن للزوج حق الاستمتاع بها فی کل وقت وحقه واجب على الفور). بنابراین زوج حق استمتاع دارد و مباح است که از زوجه هر گونه لذت جنسی، اعم از نگاه کردن به جمیع بدن زوجه ، لمس کردن، بوسیدن، آمیزش و غیره را ببرد؛ از این رو، بر زن روا نیست بدون اجازه شوهر، خود را به کارهایی مشغول سازد که منافات با این حق داشته باشد. ابن حزم می گوید:( فإن امتنعت لغیر عذر فهی ملعونه) اگر زن بودن عذر امتناع کند ، ملعون است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم