کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




  مقدمه: الف:  طرح مسئله و ضرورت انجام پژوهش : باتوجه به توسعه فناوری های ارتباطی، سرعت انتشار پیام های رسانه ای، تنوع محتوایی وکارکردهای متفاوت آن کمتر کسی یافت می شود که به قدرت اسطوره ایی این پدیده قرن حاضر اذعان نداشته باشد. این فناوری با مظاهر فریبنده خود جوامع را تحت سلطه قرار داده  و جهان را به دهکده کوچکی تبدیل نموده که اخبار و اطلاعات به سرعت در سراسر آن منتشر می شود. در عصر ارتباطات جامعه شناسان ومتفکران اجتماعی به تأثیر رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی در کنترل انحرافات وگسترش امنیت اجتماعی اشاره کرده اند. جرم شناسان نیز معتقدند این ابزار در پرورش یا انحراف افکار عمومی نقش مهمی را ایفا می کند وبهترین وسیله برای روشن شدن اذهان وافکار عمومی است. رسانه های جمعی به عنوان یکی از کارآمدترین نهادهای اجتماعی توان این را خواهند داشت که با اتخاذ روش هایی از جمله تولید وپخش برنامه های آموزنده برای معرفی انواع چالش های اجتماعی، فرهنگی وهشدار به قربانیان اجتماعی و همچنین برنامه های آموزنده در راستای برنامه هدایت کودکان اجتماع وتولید وپخش آثاری برگزیده از مصاحبات، تحقیقات ویا بازدیدهای انجام شده از نظام قضایی و متخصصان آن برای ترویج بیشتر حس قانون مندی وآشنایی افراد باصور جرم ومجازات های تعیین شده از سوی دولت، سعی در  کنترل اوضاع واصلاح بسترهای جرم زای جامعه داشته باشند. بنابراین معرفی وشناساندن بزهکاری، مصادیق وروش های انجام آن وآموزش راهکارهای مقابله منطقی وآگاهانه در حوزه پیشگیری از جمله فعالیت هایی است که دست اندرکاران اجرایی کشور باید همواره برآن تاکید داشته و رسانه نیز می تواند با بهره گرفتن از ظرفیت های موجود خود، تحقق این آرمان هوشمندانه بشری را تسهیل ویاری نماید. ب : اهداف پژوهش : از آنجاییکه رسانه ها در زندگی افراد تأثیر داشته با برشمردن نقش رسانه ها در بزهکاری، روش های پیشگیری از ارتکاب جرم در رسانه معرفی تا شاید بتوان نقش جرم زای این فناوری را در جامعه کاهش داد. از طرفی از آنجاییکه بیشترین مخاطبین رسانه ها اطفال می باشند و به علت نفوذ زیاد رسانه بر روی این افراد یک گفتار از پایان نامه حاضر را به این قشر اختصاص داده شده تا با ارائه راهکارهای لازم از ارتکاب جرم از سوی این افراد پیشگیری نماییم .   ج : پرسشهای اصلی 1- رسانه به عنوان بستر وقوع جرم  می تواند موجب وقوع چه جرایمی شود ؟ 2- کارکردهای جرم زای رسانه در چه قشری بیشتر است و چرا ؟ 3- رسانه چگونه می تواند به عنوان ابزاری برای پیشگیری از وقوع جرم عمل کند ؟ د : فرضیات اصلی با توجه به سئوالات مطروحه در تحقیق حاضر، به بیان فرضیاتی پرداخته می شود تا با تجزیه و تحلیل این فرضیه ها، نتایج نهایی تحقیق اخذ گردد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 04:45:00 ب.ظ ]





 

الف- نظریه آسیب پذیری و ترس از جرم زنان

در این رهیافت، آسیب پذیری جنسی و جنسیتی که در بردارنده میزان آسیب پذیری فیزیولوژی و اجتماعی زنان نسبت به مردان است، به عنوان زمینه مناسب بزه دیدگی شناخته شده است. آسیب پذیری جسمی ناظر به افرادی است که به علت محدودیت جسمی آسیب پذیر می‌باشند، زنان برای آن که احساس می‌کنند توانایی چندانی برای محافظت از خود ندارند و به علت جسمانی از طولانی شدن دوره درمان خود بیم دارند، احساس آسیب پذیری بیش تری می‌کنند. عده‌ای دیگر از محققان نیز آسیب پذیری بیش تر زنان را به سبب ترس از تجاوز و عدم توانایی و کنترل زنان برای مقابله و دفاع از خود در برابر این جرم بیان کرده اند. «بر این اساس نگاه زنان معلول که دارای ضعف آشکار جسمانی هستند، در رابطه با احتمال بزه دیدگی شان با زنان سالم متفاوت است. پژوهش پین نشان می دهد که جرایم خشن می تواند اثر ویژه ای بر ترس از جرم زنان معلول داشته باشد و محدودیت‌هایی را که آنان تجربه می‌کنند، تشدید نماید. فرد معلول ممکن است، احساس کند که کمتر قادر است در مقابل تهاجم، مقاومت و فرار کند. بخشی از احساس ناتوانی افراد معلول به این برمی گردد که آنها در اجتماع افراد سالم، احساس «دیگری بودن» دارند و همین احساس، آسیب پذیری آنها را افزایش می‌دهد. مطابق پژوهش‌های انجام شده در غرب، زنان معلول بیشتر از خشونت‌های جنسی می هراسند و حال آن که مصاحبه‌های عمیق با چند زن معلول در تهران تجربه متفاوتی را آشکار می‌کند. زنان معلول در این پژوهش اظهار داشتند که به علت عدم برنامه ریزی‌های شهری و عدم توجه به نیازها و شرایط معلولین، از حادثه و سانحه می‌ترسند و اعتقاد داشتند کسی از لحاظ آزار جنسی با آنها کاری ندارد.» در نظریه آسیب پذیری اجتماعی کسانی مورد توجه قرار می گیرند که به علت موقعیت اجتماعی خود دائماً در معرض بزه‌دیدگی می‌باشند. زنان در فرایند اجتماعی شدن در می یابند که نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند و در طول جامعه پذیر یشان از سوی خانواده و نهادهای آموزشی و همچنین از طریق وسایل ارتباط جمعی به طور مرتب این مسئله به آنها یادآوری می‌شود. بر این اساس هر چه افراد توانایی کمتری برای محافظت و کنترل خود داشته باشند، بیش‌تر نیز قربانی جرم می‌شوند. در این رویکرد، توانایی مالی و تحصیلی، فاکتورهایی برای کاهش میزان بزه دیدگی و ترس از آن محسوب می‌شود، چرا که افراد متمول و تحصیل کرده راه‌های بهتر و مناسب تری برای محافظت از خود بر می‌گزینند و به این جهت از میزان بزه دیدگی آنها کاسته خواهد شد. «علاوه بر این زنان بی سواد یا کم سواد، اقلیت و کم درآمد به این علت آسیب‌پذیر شمرده می‌شوند که به منابع مهم اجتماعی مانند حمایت‌های سازمانی از خود در برابر پیامد‌های بزه دیدگی دسترسی ندارند و به این دلیل چنین افرادی احتمالاً ترس از جرم بالاتری را تجربه می‌کنند.» مصاحبه با چند زن اقلیت قومی و مذهبی نشان می‌دهد که در نظر آن‌ها اقلیت بودن فی النفسه باعث افزایش احتمال بزه دیدگی و ترس از آن نیست، بلکه شناخته شدن به عنوان اقلیت ممکن است زمینه ساز افزایش بزه دیدگی در میان زنان باشد یکی از مصاحبه شوندگان زردتشتی می‌گوید: «مردان به مجرد آن که می فهمند ما زردتشتی هستیم، رفتارشان تغییر می‌کند، آنها فکر می‌کنند که ما به اصول اخلاقی پایبند نیستیم و نگاه آنها و انتظاراتشان تغییر می‌کند.» جانسون و اسمیت نیز معتقدند که آسیب‌پذیری زنان از دو جنبه عینی و ذهنی قابل تفسیر است؛ از نظر عینی زنان به طور کلی به دلیل کمبود آموزش‌های دفاع شخصی و وضعیت جسمانی شان کمتر قادر به دفاع از خویش می‌باشند و از لحاظ ذهنی نیز زنانه بیش از مردان در معرض خطر بزه دیدگی هستند، به ویژه در جوامع مردسالارانه که زنان از جایگاه و موقعیت پایین‌تری نسبت به مردان برخوردارند، به صورت لفظی یا به صورت فیزیکی دائماً در معرض تعرض و آزار و اذیت می‌باشند. در نتیجه شرایط فیزیکی افراد در کنار شرایط اجتماعی نظیر تحصیلات و طبقه اجتماعی در آسیب پذیری زنان موثر است و می‌تواند آنها را به اهداف سهل الوصولی برای بزهکاران تبدیل کند. در میان اعضای جامعه این تصور وجود دارد که مردان جنس قوی و برتر هستند و زنان موجودات ضعیف می‌باشند که همواره محتاج نظارت و حمایت هستند. زنان نیز گاهی تحت تأثیر ایدئولوژی‌های غالب که عمدتاً ملهم از گزاره‌های بیولوژیک مردانه می‌باشد، به این باور رسیده‌اند که توانایی آنها قابل قیاس با توانایی مردان نیست. بر این اساس هر چه توانایی جسمی و آگاهی زنان کاهش یابد میزان بزه دیدگی آنها نیز افزایش می یابد.

ب- نظریه فمینیستی و ترس از جرم زنان

در این رویکرد تمرکز اصلی بر منزلت اجتماعی زنان است و این اعتقاد وجود دارد که به حاشیه راندن زنان یا کنار گذاشتن آن‌ها و همچنین فرودستی آنها بر احساس عدم امنیت زنان می‌افزاید. فرودستی زنان نسبت به مردان به صورت‌های مختلف جلوه می‌کند؛

  • فرودستی منزلتی و اجتماعی زنان، به سبب نقش و جایگاهی که نسبت به مردان دارند. یکی از عوامل مهمی که فرودستی زنان را در جوامع امروزی تبیین می‌کند، نحوه جامعه پذیری و اعمال روش‌های متفاوت و متضاد تربیتی در هویت بخشیدن به زنان و مردان می‌باشد که عمدتاً بر سلطه مردان تأکید دارد و زنان را به عنوان دیگران غیر مهم و نامرئی، به حاشیه روابط اجتماعی و ساختارها می کشانند.
  • فرودستی زنان به سبب استفاده از امکانات و فرصت‌ها. به لحاظ تاریخی شهرها را مردان ساخته و اداره کرده اند و در فرایند برنامه ریزی و سازماندهی فضای شهری نیز همانند سایر حوزه‌های زندگی، زنان در حاشیه قرارداشته اند و چهره شهرها به شدت مردانه است. به‌این معنا که امکانات کمتری برای حضور در شهر در اختیار زنان است. برای مثال می توان به مشکلات مربوط به حمل و نقل شهری اشاره نمود.

ترس از جرم، اعتماد به نفس زنان را تضعیف می‌کند و دسترسی به فضاهای عمومی را برای آنها با محدودیت مواجه خواهد کرد. در تأیید این ادعا. کاسکلا (1997) معتقد است که ترس زنان، انعکاس ساختارهای قدرت جنسیتی در سطح کلان جامعه است. او دیدگاهی را که معتقد است ترس یک ویژگی اساسی زنانه است را به چالش کشیده و معتقد است که محدودیت تحرک زنان در استفاده از فضا، به معنای زیر سلطه بودن آنان است. به عنوان مثال در جامعه فنلاند، برابری جنسیتی و فعالیت مستقل زنان مانند تصمیم‌گیری سیاسی، مشارکت در بازار کار را برای زنان به همراه داشته است، به گونه‌ای که فنلاند در این زمینه از بسیاری از کشورها جلوتر است. زنان در بسیاری از مواقع بدون همراهی مردان، حتی تا ساعت 4 بامداد که رستوران‌ها بسته می‌شوند، به بیرون خانه می‌روند. کاسکلا این گونه تفسیر می‌کند که ترس از خشونت و تعدی، نه فقط محصول جرم و انحراف، بلکه همچنین نمایان‌گر روابط قدرت در جایی است که زنان فرو نشانده شده اند. وی تحلیل خود را بر مبنای گفته‌های 43 زن در سنین بین 20 تا 82 ساله قرار می دهد. نتایج این تحقیق نشان داد، در حالی که مردان تجربه خشونت بیش تری در فضاهای عمومی دارند، اما زنان بیش‌تر هراسناک هستند و با نوعی تناقض رو به رو شده‌اند. کاسکلا این تناقض را این گونه تبیین می‌کنند :

  • غالب تجربه‌های تجاوز به عنف زنان، فقط برای خود آنها شناخته شده باقی می ماند؛
  • ترس از تجاوز به عنف، از این واقعیت ناشی می‌شود که بی‌نهایت جدی و به نسبت قابل احتمال است؛
  • ترس می تواند روابط قدرت جنسیتی را منعکس کند؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ب.ظ ]





لازم به ذکر است چنانچه پیام ارتباطی حاوی نکاتی باشد که در محیط پیرامون قابل جذب نباشد، یا با امکانات عملی محیط سازگار نباشد و یا آنکه با عقاید و ارزش های رایج محیط پیرامون تنافر داشته باشد، ممکن است فرد در آغاز تحت تأثیر پیام قرار گیرد، لیکن به زودی و بعد از خارج شدن از اثرات خلسه ناشی از پیام جذاب وسیله ارتباطی، دچار تحیر و سرگردانی می شود(ساروخانی، 1377). نظریه کورت لوین[50] کورت لوین (1947-1989)نظریه پرداز دیگر مکتب شیکاگو و از تاثیر گذاران بر بحث ارتباط جمعی کارکرد نظریه را توصیف آن چیزی که می دانیم و نیز مسیر اصلی جهت کسب معرفت جدید می دانست. وی نظریه میدانی[51]  را به عنوان پایه ای مطلوب برای مفهوم «فضای زندگی» و تحلیلی«مکان شناسی» از جنبه منطق روانی به بهترین وجه ارائه نمود. مفهوم اصلی که لوین بر اساس آن سعی در «انسانی کردن[52] » نظریه میدانی داشت، فضای زندگی[53] نامیده می شد. از نظر وی کل محیط روان شناختی یعنی واقعیات، روابط، نیروها و تجارب انسانی همه در یک زمان معین پدید می آیند و همواره بر هم تأثیر می گذارند. این عوامل شامل نیازها، اهداف، تأثیرات ضمیر ناخود آگاه، خاطرات، اعتقادات، رویدادهای سیاسی، اقتصاد و شرایط طبیعی- اجتماعی و هر چیز دیگری است که احتمالأ می تواند بر روی رفتار نیز تأثیر مستقیم داشته باشد. از نظر لوین روابط درون فضای زندگی پدید آوردند یک «نظام[54] » است و برای تبیین وقایع درون این نظام مفاهیمی چون فیزیک و ریاضی شامل انرژی، تنش، نیاز، جاذبه و بردار همواره کارساز خواهد بود. (شرام، 166:1381).

  2-2-4 نظریه های رسانه شناسی در ارتباطات

اینیس و مک لوهان عقاید اولیه مک لوهان[55] در مورد رسانه ها بر اساس کار دوست مجرب و قابل اعتمادش، هارولد آدامز اینیس ارائه شد. اینیس و مک لوهان رسانه های ارتباطی را به عنوان عصاره تمدن می شناسند و هر دو نفر معتقدند تاریخ توسط رسانه های غالب در هر عصر و زمانی هدایت می شود. اینیس معتقد است رسانه های ارتباطی در واقع توسعه ذهن انسان هستند و علاقه اولیه و اصلی هر دوره تاریخی نوعی تعصب است که از رسانه های غالب مورد استفاده ناشی می شود. به عبارت دیگر، رسانه ها آنچه را در یک دوره تاریخی اتفاق می افتد و با اهمیت به نظر می رسد تعیین می کنند. رسانه های سنگینی نظیر پوست، خاک و گل یا سنگ تداوم زیادی دارند و بنابراین به دلیل این که این رسانه ها ارتباط را از نسلی به نسل دیگر آسان می سازند، نسبت به سنت تعصب دارند. در مقابل، رسانه هایی نظیر کاغذ سبک هستند و حمل و نقل آن ها آسان است. بنابراین این نوع رسانه ها ارتباط را از مکانی به مکان دیگر آسان می سازند و باعث تشویق امپراتوری، دیوان سالاری گسترده و نظام می شوند. گفتار به عنوان رسانه به خاطر این که یک صدا، در زمانی خاص و یک بار تولید می شود، افراد را تشویق می کند تجربیاتشان را بر اساس توالی زمانی سازمان دهند، گفتار همچنین به دانش و سنت نیاز دارد و بنابراین جامعه و رابطه را حمایت می کند. رسانه های نوشتاری که به صورت فضایی مرتب و تنظیم می شوند، نوع متفاوتی از فرهنگ را تولید می کنند.تأثیر محدود به فضایی بودن نوشته در مقامات سیاسی علاقه ایجاد می کند و باعث رشد امپراتوری هایی در جهان می شود.(لیتل جان،1384). مک لوهان در بحث ساختار رسانه ها، پا را فراتر نهاده است. اساسی ترین نظریه مک لوهان این است که مردم از طریق تعادلی با نسبت احساسات با محیط سازگار می شوند و رسانه اصلی عصر باعث مطرح شدن نسبت حسی ویژه ای می شود که همین باعث تحت تأثیر قرار دادن درک می شود. مک لوهان تمام رسانه ها را توسعه یک توانایی ذهنی انسانی و غلو و اغراق حس می داند.(لیتل جان،1384). مک لوهان اندیشمند کانادایی معاصر هر وسیله ای در زندگی را در امتداد عضو یا حسی از انسان قرار می دهد. چرخ در امتداد پا، لباس امتداد پوست بدن و …. در زمینه وسایل ارتباطی نیز هر وسیله در امتداد یکی از حواس انسان است. خط امتداد چشم، رادیو امتداد شنوایی و …. مک لوهان به امید شرایطی است که با ابداع یا اختراع وسیله یا وسایلی دیگر حواس سخت بر حواس دیگر پیشی نگیرد و موجبات بر هم خوردن نظم و تعادل در حیات انسانی نشود.مک لوهان ارتباط را مدار هستی اجتماعی دانسته و حرکت تاریخ را از نظر ارتباط در دوران های تمدن باستانی بدون خط، تمدن دارای خط یا بصری و تمدن مبتنی بر وسایل ارتباطی الکترونیک مورد بررسی قرار می دهد. مک لوهان در بسیاری از آثارش به منطق موزائیکی نظر دارد. این اندیشه را می توان در امتداد اندیشه های پیکر بندی و گشتالت دانست. از دید مک لوهان چیدن و دیدن تمامی عناصر کنار یکدیگر موجب می شود فرد از تک بینی، دیدگاه های محدود و انحصاری فراتر رفته و هر عنصر را در بستر محیطی آن مورد نظر قرار دهد.مک لوهان در زمینه اهمیت وسایل ارتباطی آنها را تنها وسیله انتقال محض پیام نمی داند بلکه وسایل ارتباطی مظهر و پیام یک عصر است که با آن دنیایی دیگر و انسانها یی دیگر پدید می آید. مک لوهان در تأیید این نظر خود تا بدانجا پیش می رود که معتقد است محتوای واحد در هر یک از وسایل ارتباط جمعی می تواند اثری متمایز بر جای گذارد. (ساروخانی، 1377). مک لوهان می گوید، اهمیت تأثیر رسانه ها ناشی از شکل و قالب تکنولوژی­آنها­است­و­نه­از­محتوای­آنها­. قبل از اختراع صنعت چاپ، قبیله ها اصولاً ارتباط گران شنیدار بودند و از نظر احساسی و عاطفی و اجتماعی نزدیک بودند، برای افراد قبیله «شنیدن همان اعتقاد بود» اما اختراع مطبوعات چاپی، تمامی آن را تغییر داد. عصر گوتنبرگ، حس جدیدی را بوجود آورد که در آن دیدن مسلط بود: ظهور چاپ در فرهنگ غرب، مردم را مجبور به نوعی درک و دریافت خطی، منطقی و مقوله ای ساخت. برای مک لوهان استفاده از الفبا، عادت و دریافت تمام و کل محیط در واژگان دیداری و فضایی را مخصوصاً بر حسب فضا و زمانی که هم شکل هماهنگ متداوم و متصل هستند تقویت و ترغیب کرد.بر اساس عقیده مک لوهان، ما وارد عصر جدیدی شده ایم. فن آوری الکترونیک سلطه شنیداری را بر گردانده است. فن آوری گوتنبرگ باعث انفجار در جامعه شد و افراد را از هم جدا ساخت، اما عصر الکترونیک باعث نزدیکی شد و دنیا را در «دهکده جهانی» جمع کرد. در نتیجه این امر ما را وادار می سازد هر تفکر، عمل و نهادی را که قبلاً بدیهی می دانستیم مجدداً مورد توجه قرار دهیم و به طور عملی دوباره ارزیابی کنیم. مک لوهان این تأثیر را این گونه شرح می دهد. «جریان الکتریسیته به طور عمیق انسان را به هم مرتبط می سازد. اطلاعات به طور همیشگی و مستمر به ما داده می شود. به محض کسب اطلاعات، خیلی سریع آن ها به وسیله اطلاعات به طور همیشگی و مستمر به ما داده می شود. به محض کسب اطلاعات، خیلی سریع آن ها به وسیله اطلاعات جدیدتر جایگزین می شوند. دنیای ما که به طور الکترونیکی شکل گرفته، ما را مجبور ساخته از عادت طبقه بندی داده ها به سمت تشخیص الگو حرکت کنیم. دیگر نمی توانیم به طور جزء به جزء قسمت و قسمت و قدم به قدم بسازیم، زیرا ارتباط آنی تضمین می کند که تمامی عوامل محیط و تجربه حالت کنش و واکنش موجود باشند.»(لیتل جان،1384).

 2-2-5 نگاهی به سبک های ارتباط موثر در سازمان:

ارتباط فرایندی است که امکان انجام مسولیت ها را پدید می آورد، زیرا اطلاعات باید به مدیران منتقل شده ومدیران با فرادستان وفرودستان خود ارتباط داشته باشند. سبک‌‌های ارتباطی در سازمان

  1. 1. سبک کنترلی؛ در این سبک، که سبکی یک‌طرفه به‌شمار می‌رود، فردی که عامل ارتباطی است و ارتباط برقرار می‌کند، به اقدامات و تفکرات خاص افراد دیگر، در رابطه با خودش، جهت خاصی می‌دهد و آن‌ها را محدود می‌کند. در این سبک، ارتباط‌گر هدایت‌گر است و هدفش هدایت دیگران است.
  2. 2. سبک برابری یا تساوی؛ سبک تساوی یک سبک ارتباطی دو طرفه است؛ که در آن، فرستنده و گیرنده، هردو از یکدیگر تأثیر و تأثر می‌پذیرند و مدیران و طرف‌های ارتباطی، سعی در ترغیب دیگران برای ارائه نظراتشان را دارند.
  3. 3. سبک ساختاری؛ ماهیت ارتباطات در این سبک عمدتاً عینی است و احساسات قوی و پررنگ، به‌ندرت در این سبک ارتباطی در سازمان دیده می‌شود. در این سبک، محیط به سمت نظام‌مند کردن سازمان سوق داده می‌شود.
  4. 4. سبک پویا؛ این سبک، با هدف مواجهه سریع و بی‌وقفه با مسائل به نوعی کاملاً عمل‌گرا و پراگماتیک، از سوی طرف ارتباطی دنبال می‌شود و بحث از برنامه‌ها و استراتژی‌های آینده را به‌دنبال ندارد.
  5. 5. سبک تفویضی؛ در این سبک، مدیر یا رئیس، مسؤولیت خود را به زیردستان واگذار می‌کند و نقش حمایت‌گری به‌خود گرفته و ترجیح می‌دهد تا بیشتر از جانب دیگران یاری شود و به نظرات دیگران اهمیت دهد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:44:00 ب.ظ ]





 

  • پاسخگویى به نیاز نسل حاضر در حل معضلات فرهنگى و ارائه راهکار به منظور تأثیرگذارى فرهنگى؛
  • پدیدآوردن قدرت تحلیل و تقویت بنیادهاى معرفت دینى در مخاطبان با طرح پرسش‏هاى کاربردى و ارائه پاسخ‏هاى متعدد؛
  • فراهم نمودن زمینه مناسب به منظور تضارب آراء و نقد و نظر در آثار و آسیب‏شناسى محتوا؛
  • ایجاد ارتباط میان متصدیان امور فرهنگى
  • معرفى صاحب‌نظران، تأثیرگذاران فرهنگى، صاحبان اندیشه‏هاى ناب و اصیل در حوزه‏هاى گوناگون به مخاطبان مطبوعات به منظور ارائه الگوى صحیح به خصوص به نسل جوان
  • استفاده از شیوه‏هاى مختلف تبلیغ و اطلاع‏رسانى در قالب‏هایى چون: خبر، گزارش، عکس، مصاحبه، میزگرد، ترجمه، نقد و نظر، قصه و شعر و انواع مقاله
  • اطلاع‏رسانى سریع و به موقع به قشرهاى مختلف جامعه

  به صورت کلی رسالت بزرگ مطبوعات آن است که در هر زمینه­ای حرفی برای اجتماع داشته باشد، اندیشه­ای تازه و افقی نو در برابر دیدگان بگسترد با ارائه اندیشه سالم و ایجاد زمینه برخورد افکار، فضای عمومی را جهت دستیابی به عقاید کامل­تر مهیا سازد.[43] با بررسى رسالت سنگین مطبوعات به خوبى مى‏توان جایگاه رفیع این رسانه را در بین پایگاه‏هاى اطلاع‏رسانى به اثبات رساند. 2-2-1 لزوم وجود رسالت برای مطبوعات کارکرد و نقش رسانه‌ها و به خصوص مطبوعات در دنیای امروز موضوع ناشناخته‌ای نیست. دانشمندان علوم ارتباطات وظایف رسانه‌ها در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی را مورد بحث قرار داده و بر شمرده‌اند. امّا رسالت رسانه‌ها و مطبوعات هنوز هم می‌تواند به عنوان موضوعی جذاب مورد توجه قرار گیرد. مقصود از رسالت در این عرصه، چیزی متفاوت از کارکرد و وظیفه است و به احساس تعهدی گفته می‌شود که رسانه‌ها و گردانندگان آن‌ها نسبت به ارائه یا عدم ارائه اطلاعات و اخبار احساس می‌کنند. برای تشبیه می‌توان رسالت را روح حاکم بر فعالیت‌های حرفه‌ای و التزام درونی و عملی به دنبال کردن هدف یا اهداف خاصی در ضمن انجام وظایف ذاتی دانست. تعهد رسانه در برابر دین و یا دینی کردن رسانه‌ها نیز از همین مقوله شمرده می‌شود. در مورد تأثیر وسایل ارتباطی بر پیام و تمامی فرآیند ارتباط و همچنین جامعه و محیط پیرامونشان، عقاید بسیاری وجود دارد، برخی از خنثی بودن و صرفاً حامل بودن این وسایل یاد می‌کنند و اینکه این وسایل تأثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند. برخی دیگر عقیده دارند که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می‌توانند نسلی تازه را برای اولین بار در تاریخ انسان پدیدآورند و جامعه جدید از این وسایل چنان تأثیر شگرف بر می‌گیرد که ماهیتش تابعی از آن می‌شود. این امر بیانگر نوعی فن سالاری است که بر اساس آن ابزار ساخته شده توسط انسان، تعیین کننده ارزش‌های هستی اجتماعی است و یا این امر موجب پیدایش قشر جدیدی از انسان‌ها می‌شود که با شناخت خاصی که از این وسایل دارند، به صورت قدرت‌های تازه تجلی می‌کنند و تعادل موجود در هرم قدرت را برهم می‌زنند و نتیجه آن نوعی از خود بیگانگی و تهی شدن انسان است.[44] لذا وجود رسالت برای این ابزار عظیم انتقال اطلاعات امری حیاتی و ضروری است. 2-2-2 رسالت مطبوعات در کلام امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری اغنای افکار عمومی و آگاهی نسبت به رخدادهای روز جامعه، رسالت خطیر مطبوعات و رسانه‌هاست و حساسیت این رسالت تا به حدی است که امام خمینی (ره) به دفعات، خطاب به نویسندگان و اصحاب مطبوعات و رسانه‌ها اهمیت این امر خطیر را متذکر شده‌اند. مسئولیت قلم و حساسیت حرکت آن بر روی کاغذ مطبوعه در منظر رهبر کبیر انقلاب اسلامی تا آنجاست که قلم را ابزار هدایت و حتی ضلالت یک ملت دانسته‌اند[45]. ایشان پیرامون مسئولیت خطیر نویسندگان مطبوعات و نقش قلم در هدایت و حتی لغزش یک ملت فرمودند: «امروز با قلمهایی که دست شماست، مسئولیتی بزرگ دارید. قلمهای شما یک قلمهایی است که چنانچه لغزش بکند، گاهی یک ملت را لغزش می‌دهد… و اگر شما این قلمی که دستتان هست، قلم ارشادی باشد، می‌توانید یک ملت را هدایت کنید و از انحرافات نجات دهید.»[46]  امام خمینی (ره) با تأکید بر لزوم توجه به انحرافات و عدم غفلت از مطبوعات مغرض و منحرف، دقت در سلامت قلم و زبان و نیز نگارش ارشادی مطبوعات را امری ضروری دانسته و افزودند: «امروز در مقابل قلمهای ارشادی، چند برابر قلمهای انحرافی هست و در مقابل سخنهای ارشادی، سخنهای انحرافی هست … باید شماها در مقابل اینها، نشریاتتان یک نشریاتی باشد که وقتی دست مردم برسد، در ذهنشان بیاید که خوب، این یک تعلیمی است، دارند به ما می‌دهند، یک مدرسه ای است که به این صورت باز شده است برای تعلیم … شما درصدد این نباشید که منحرفین را راضی کنید، در صدد این باشید که منحرفین را اصلاح کنید.»[47] «آنچه خوب است در رادیو- تلویزیون و مطبوعات باشد مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد، شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید که این زارع چگونه بوده است. این منتشر شود…»[48] رهبر کبیر انقلاب اسلامی بارها، نسبت به درج مطالب تکراری و اخبار بی‌فایده برای مردم اعلام نارضایتی کرده و همواره نسبت به حضور کمرنگ اقشار ضعیف جامعه در صفحات مطبوعات و برنامه رسانه‌ها گله‌مند بوده‌اند. ایشان با بیان این نکته که: «این که بگویند من هر روز به کی، چی گفتم، این تکراری است. من میل ندارم رادیو هر وقت باز می‌شود، اسم من باشد،… این کار غلطی است. اگر قرار است عکس مرا بگذارید، به جای آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار مهمی‌کرده است…»[49] پیوسته این نکته را خاطرنشان کرده‌اند که در صورت تقدیر از مخترعین و مبتکرین از طریق درج در مطبوعات و رسانه‌ها و نیز تجلیل از عمل خوب و شایسته هر یک از افراد جامعه که به موفقیتی در کار و فعالیت دست یافت و یا خدمتی به جامعه کرد، سایر افراد نیز به سمت فعالیت بهتر و قوی تر تشویق می‌شوند که این امر موجب افزایش بازدهی اقتصادی و اجتماعی جامعه است. یکی از نکات مهمی که حضرت امام خمینی (ره) همواره تأکید فراوانی بر آن داشته‌اند، لزوم دقت در نگارش مقالات و همچنین پرهیز از تفرقه افکنی و دامن زدن به اختلافات داخلی از طریق اخبار و مطالب مندرج در نشریات و برنامه‌های رسانه‌ای است. ایشان با توجه به شرایط خاص داخلی و نیز آشوب‌ها و ناآرامی‌های خارجی، پیوسته مطبوعات را به کوشش در ایجاد تفاهم میان مردم و دستگاه‌ها و ارتباطات فی مابین سازمان‌های دولتی و غیردولتی توصیه کرده و از بزرگنمایی ضعف‌های داخلی بر حذر داشته‌اند[50]   در بخشی از بیانات ایشان آمده است: «گاهی مقاله­ای موجب آزردگی یک جمعی می‌شود، موجب تفرقه ای می‌شود، موجب چیزی می‌شود که امروز کشور ما با آن طور مسائل مواجه است و باید ما کوشش کنیم که کم بشود،… باید توجه به این معنا بشود که حتی­الامکان، آن قدری که لازم است، همه باید کوشش بکنند که گرفتاری را زیادش نکنند، دنبال این باشند که کم بشود دعواها، کوشش کنید تفاهم شود…»[51]  ضرورت وجود انتقاد صحیح در مطبوعات و رسانه‌ها نسبت به ضعف‌ها و کاستی‌های موجود جهت اصلاح جامعه، نکته‌ای غیرقابل انکار است و تأکید بر وجود این ضرورت مفید و سازنده در راستای کمک به دولت و گره‌گشایی از مشکلات جامعه در اندیشه امام (ره) هویداست. امام خمینی (ره) پیوسته مطبوعات را از پرده دری با هدف انتقام‌جویی علیه شخص یا سازمان خاص و نیز خروج از موازین اخلاقی و قانونی به وسیله درج انتقادات مخرب در نشریات، بر حذر داشته و شاخص «سازنده» بودن را موجب تفکیک انتقاد از انتقام دانسته‌اند[52]  بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، مطبوعات را حامل پیام ملت و اسلام و نیز مبلغ و مجری احکام اسلامی دانسته و اظهار داشتند: «مطبوعات در زمان طاغوت، درست برعکس همه این معانی، مأموریت داشتند که با آن تبلیغات دامنه دار، تمام مسائل اسلامی و کشوری را به طرف منافع طاغوتی سوق بدهند. صدمه ای که اسلام از مطبوعات رسانه‌های طاغوتی خورد از کمتر دستگاه هایی خورد. آنقدر که جوآن‌های ما را این مطبوعات فاسد و آن مجله­های فاسدتر و آن رادیو تلویزیون­های فاسدتر به فساد کشیدند، معلوم نیست که مراکز فساد اینقدر به فساد کشیده باشند … این مجلات بود و این مطبوعات و این رادیو و تلویزیون و تمام این رسانه‌های گروهی بود که جوان‌های ما را به جای اینکه به طرف دانشگاه بکشد، به طرف علم و ادب بکشد، به طرف فساد کشاند…»[53] به عقیده امام خمینی (ره) اصلاح مطبوعات، موجب اصلاح جامعه است و چنانچه مطبوعات متحول شود و به پراکنش تقوا در جامعه بپردازد، آن زمان است که روزنامه نقش یک مربی تربیتی را برعهده می‌گیرد. رهبر کبیر انقلاب در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی خویش آزادی مطبوعات را این‌چنین ترسیم کرده‌اند «وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و رؤسای جمهوری ما بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان، آن است که نگذارند این دستگاه های خبری مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند، و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است، و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آن‌ها واجب است و از آزادی‌های مخرب باید جلوگیری شود و از آن چه در نظر شرع حرام و آن چه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می‌باشند.» همه مطبوعات آزادند، مگر این که مقالات آن‌ها مضر به حال کشور باشد. مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم کشور باشند و آزادی‌ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تأمین شود. معنی آزادی این نیست که هر کس بر خلاف قوانین، بر خلاف قانون اساسی یک ملت بر خلاف قوانین ملت، هر چه دلخواهش است بگوید، آزادی در حدود قوانین یک ملت است، مملکت ایران، مملکت اسلامی است و قوانین ایران، قوانین اسلام است.[54] مقام معظم رهبری نیز مهم‌ترین وظیفه مطبوعات در نظام اسلامی را نقش فرهنگی آنان در معرفی و دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های مورد قبول این امت انقلابی و بالا بردن سطح آگاهی و معرفت آنان دانسته ­اند و سرمایه اصلی هر رسانه را اعتماد عمومی که از طریق اعتنا به ارزش‌ها و اعتقادات اکثریت جامعه، یعنی اقشار متدین و وفادار به انقلاب و حفظ کرامت و

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ب.ظ ]





این سیستم در عهد نامه صلح و مودت (( اوترشت )) ( 11 / آوریل 1713 ) میان فرانسه و پرتقال در خصوص (( آمازون )) اعمال گردید . با این همه در تفسیری که به سال 1900 از مقررات عهدنامه به عمل آمد ، این مطلب به خط تقسیم آبها معنی شد . به موجب عهدنامه ورشو ( مورخ 18 سپتامبر 1773 ) میان لهستان و پروس رودخانه (( نتز )) به پادشاه پروس واگذار گردید همین سیستم در مورد (( دوب )) و (( فورون )) و نیز رودخانه ونسان پنسون ( میان گویان فرانسه و گویان پرتقال ) بکار رفت . ( آدیژ ) و ( پو ) و نیز ( ساآل ) که آبهایش در حاکمیت پروس قرار گرفت ، مثالهای تاریخی دیگر این نوع از تحدید حدود به شمار میرود . به موجب عهد نامه (( آندرینوپل )) ( مورخ 14 سپتامبر 1829 ) میان روسیه و ترکیه آبهای دانوب در اختیار روسیه قرار گرفت و در ضمن ساحل راست رودخانه ( جانب ترکیه ) هم (( میبایست به فاصله دو ساعت از رودخانه غیر مسکونی باقی بماند )) . مثال تاریخی دیگر مربوط به رودخانه (( اسپرشیوس )) است که اکنون بطور کامل در یونان قرار دارد . لکن به هنگام استقلال یونان مرز بین دولت جدید یونان و امپراطوری عثمانی را تشکیل میداد . همین سیستم ( حد ساحلی ) برای رودخانه های ( سان جوان ) میان کوستاریکا و نیکارگوا و سواحل (( اودنگ )) و (( ترینگ )) بر روی جزیره (( برودو )) و نیز برای(( ریو تینتو )) و (( ریو مونتاگوا )) یعنی مرز میان گواتمالا و هندوراس پذیرفته شد . در خصوص رودخانه (( آمور )) نیز چین و روسیه با یک دیگر اختلاف پیدا کرده اند . روسها مدعی اند که به موجب عهدنامه پکن مورخ 1860 این رودخانه بطور قطع تحدید شده است و حد ساحلی رودخانه در جانب چین مرز دو دولت را تشکیل میدهد اما به اعتقاد چینیها مرز باید منطبق بر خط (( تالوگ )) رودخانه باشد 3 ـ خط وسط رودخانه یا منصف ( وسط المیاه ) حدودی که تا این جا بررسی شد تدریجاَ جای خود را به دو را حل یا دو نوع حد و مرز دیگر داده است که یکی خط وسط رودخانه و دیگری خط ( تالوگ ) THALWEG است .به دین بیان که وقتی با بهره گرفتن از فنون رودخانه ها بتدریج مورد بهره برداریهای گوناگون از جمله کشتی رانی قرار گرفتند دولتهای کناره رودخانه ها مدعی شدند که باید بطور مساوی حق دسترسی به رودخانه را داشته باشند . به نظر متخصصان حقوق بین الملل مانند (( واتل )) رودخانه های مرزی باید به حکم قاعده انصاف به وسیله خطی که در وسط آن ترسیم میشود میان دو دولت همسایه تقسیم گردد . در عهد ما (( بوگ )) و (( جون )) جغرافی دانهای وزارت خارجه آمریکا این خط را خطی دانسته اند که کلیه نقاط متساوی البعد نزدیکترین نقاط دو ساحل رودخانه را به یکدیگر وصل میکند . اما این تعریف جغرفیایی در عهدنامه های مربوط به تحدید مرزهای رودخانه ای که به این روش اشاره مینماید ذکر نشده است در واقع اسناد مذکور تنها تعبیر خط وسط یا خط منصف را به کار برده و از تصریح بیشتر صرف نظر کرده اند . در موارد زیر خط منصف پیش بینی شده است : آبهای مرزی میان ساردنی ( ساووای کنونی ) و کانتون ژنو ( به استثنای فورون ) رود قابل کشتی رانی (( بیدا سوآء )) میان فرانسه و اسپانیا ـ رودخانه (( دورو )) و (( تاژ )) میان اسپانیا و پرتقال ـ بخشی از نیجر و نیز شعبه (( مکرو )) میان بنین (( داهومی سابق )) و نیجر . در تعداد از رودهای کوچک افریقا نیز همین خط به عنوان مرز اختیار شده است : قرارداد فرانسه و آلمان برای تعیین مرز میان کنگوی فرانسه و کامرون که در برلین به تاریخ 18 آوریل 1908 امضا شده مقرر داشته است در قسمتهایی از مسیر رودخانه که نمتوان از تالوگ به عنوان مرز استفاده کرد مرز خط منصف خواهد بود . همین شرط در عهدنامه انگلیس و بلژیک (( مورخ 22 نوامبر 1934 ) در خصوص مرز میان تانزانی و روآندا در طول رود (( کاژرا )) آمده است . یاد آور میشویم که در این رودخانه تنها قسمتی از مرز یا به صورت (( تالوگ )) و یا به صورت خط منصف است و قسمت دیر مرز خط مستقیم است که علامتهای سنگی قابل روئت نسب شده و بر روی سواحل یا جزایر (( کاژرا )) و یا نقاط برجسته زمین را به هم وصل میکند (( ماده 2 )) در برخی از معابر آبی میان آفریقای استوایی فرانسه (( چاد کنونی )) و سودان نیز علیرغم وجود تالوگ خط میانه یا منصف به عنوان مرز تعیین شده است . در رودهای ( مارونی ) میان گویان فرانسه و سورینام و (( تاناآلو )) میان نروژ و فلاند و در معابر آبی میان لیتوانی و روسیه و بین لتونی و روسیه ( که امروز معابر آبی داخلی به شمار میروند ) مرز منطبق با خط منصف است . در معابر آبی میان لهستان و آلمان و بین چکوسلواکی و آلمان و رود (( تیزا )) میان رومانی و چکوسلواکی ورود (( ریو فریو )) میان گواتمالا و هندوراس و در قسمتی از رودخانه اروگوئه که جزایر را مشروب میکند خط منصف پیش بینی شده است . در آمریکای شمالی مسایل مربوط به دریاچه های بزرگ و شبکه دریاچه ای و رودخانه ای حد فاصل میان و آمریکا و کانادا به موجب عهد نامه پاریس ( مورخ 3 سپتامبر 1783 ) منعقد بین آمریکا و انگلیس حد و فصل شد .عهدنامه مذکور مرز کانادا و آمریکا را منطبق با خط منصف رودخانه ها ودریاچه ها از رودخانه سن لوران تا دریاچه جنگلها دانست اما به هنگام ترسیم خط دقیق و تحدید حدود مرزها وجود جزایر متعدد و معابر میان تخته سنگهای دریاچه ها و رودخانه های مورد بحث مسایل و مشکلات متعددی را پیش آورد به موجب عهد نامه (( گان )) ( مورخ 24 سپتامبر 1814 ) دو دولت تصمیم گرفتند که امر تعیین مرزهای دریایی خود را به دو کمسیون مختلط محول نمایند . وظیفه یکی از این دو کمسیون تحدید حدود میان سن لوران و دریاچه (( سوپریور )) و کار کمسیون دیگر تعیین حدود از قسمت شرقی دریاچه هورون تا دریاچه جنگلها بود کمسیون اول یک خط منصف تقریبی را به عنوان مرز تعیین کرد به گونه ای که از تقسیم جزایر به دو قسمت پرهیز شود ولی در کمسیون دوم کمیسر انگلسی و کمیسر آمریکای به هیچوجه به توافق نرسیدند . کمیسر انگیسی عهدنامه 1783 را لفظ به لفظ تفسیر میکرد و اسرار داشت که حدود منطبق بر خط منصفی باشد که مبدا آن سواحل دریاچه ها و رودخانه هاست اما کمیسر امریکایی میخواست که مرز از (( تالوگ )) بگذرد . به نظر وی اگر مرز منطبق بر خط منصف میشد در بعضی از مناطق ، اتازونی از وصول به معبر قابل کشتی رانی محروم میماند و چون در این منطقه هنوز تضمینی برای آزادی کشتی رانی وجود نداشت این نتیجه موجب نگرانی بود . نظر به این که طرفین نتوانستند در کمسیون به توافق برسند مساله لاینحل ماند تا آنکه به سال 1842 دو دولت عهدنامه (( ویستر ـ آشبورتون )) را منعقد ساختند به موجب این عهدنامه در قسمت غربی خط منصف به عنوان مرز معین شد و در عین حال آزادی کشتی رانی هم پیش بینی گردید در قسمت شرقی نیز میانه معبر قابل کشتی رانی یعنی تالوگ به عنوان مرز تعیین گردید . این جر و بحثها اختلاف میان منصف و تالوگ را روشن ساخت و مبنای طرز عمل داخلی آمریکای شمالی و تحدید حدود رودخانه های موجب میان دولتهای فدرال آن گردید در موارد عدیده دیوان عالی آمریکا در صورت عدم تعیین عنوان خاص برای مرز در رودخانه های غیر قابل کشتی رانی تالوگ را به منزله مرز تلقی کرده است . 4 ـ تالوگ خط منصف ، مرزی است که اساس تعیین آن عدالتی (( ابتدائی )) است ، یعنی این خط آبهای سطح رودخانه را به دوقسمت تقسیم می کند . اما در اکثر قریب به اتفاق رودخانه ها ، معبری با عمق بیشتر وجود دارد که مطمئن ترین و آماده ترین را برای کشتیرانی است و کشتیبانان در مواقع عبور از رودخانه همین معبر را در پیش مگیرند . اما این معبر عموماَ با خط منصف متناظر نیست . و غالباَ به یکی از دو ساحل بیش از دیگری نزدیک است . بنار این اگر مرز منطبق بر خط منصف باشد ، این معبر تحت حاکمیت یکی از دو دولت قرار خواهد گرفت و دولت دیگر از کشتیرانی ، عیب و اشکال خط منصف آشکارتر شد و خط مذکور جای خود را به تالوگ داد . (( تالوگ )) کلمه ای آلمانی و به معنی (( معبر دره )) است و در اصل و اساس خطی بوده که عمیق ترین نقاط دره را به هم می پیوسته است . الف ـ تعریف اول راهی که کشتیبانان به هنگام عبور از رودخانه در پیش میگیرند تعریف اول فقط این مطلب ذکر میشود که تالوگ راهی است که کشتیبانان به هنگام عبور از رودخانه در پیش میگیرند . این تعریف مبهم است چون راهی که بدان اشارت میشود همواره معین نیست . وانگهی همه کشتیبانها یک را را در پیش نمی گیرند ، به علاوه در رودخانه ها این معبر عریض است . در مواقع تعریف مذکور گزارشگر یک مرز منطقه ای است . در این تعریف عهدنامه هایی هم که صریحاَ به کلمات (( تالوگ )) و یا (( معبر قابل کشتیرانی )) اشارتی ندارند شریکند از جمله : عهدنامه وستفالی ( مورخ 1648 ) و عهدنامه ( مونستر ) میان فرانسه و متحدان وی از یکسو و شهریاران آلمان از سوی دیگر ، که در آن شاخه عمده راین را که (( تالوگ )) خوانده شده است ، سرحد حاکمیت طرفین دانسته اند . عهدنامه (( لونه ویل )) ( مورخ 9 / فوریه 1801 ) بین آلمان و فرانسه و عهدنامه صلح پاریس ( مورخ 20 / نوامبر 1815 ) ، همچنین عهدنامه 17 / سپتامبر 1808 ، میان گرانددوشه (( باد و کانتون ( آرگوی ) در مورد قسمت رودخانه ای مرز سوئس و آلمان ( که با تعبیر (( تالوگ راین )) تعریف شده . ) تعبیر تالوگ بدون توضیح اضافی ذکر شده است . همچنین در مقررات مربوط به آدیژ که در عهدنامه لونه ویل آمده است و نیز در عهدنامه 19 مارس 1810 میان اطریش و روسیه در خصوص (( دنی یستر )) و در سند تعیین حدود 8 نوامبر 1810 میان روسیه و سوئد ( ناظر به سه رود (( تورنه آ )) و موئونیو )) و (( کونکاما )) تعبیر تالوگ بدون تصریح دیگری آمده است . همین تعبیر در قرار داد 14 مه 1911 میان پادشاه پروس و پادشاه وستفالی وجود دارد و به موجب آن مرز بر روی رودخانه ( الب ) با تعبیر (( تالوگ )) ، یعنی مسیر عمده و اصلی الب تعریف شده و به دنبال آن این جمله جالب توجه اضافه شده است (( چون مسیری که معمولا کشتیها در الب بر میگزینند ، بر حسب وضعیت آب و کم و زیاد شدن ارتفاع آن تغییر میکند ، در فصلی که ارتفاع آب پایین است یک کمیسیون به تحدید تالوگ خواهد پرداخت ، تالوگ یاد شده حدود مرزی بین دو دولت را معین خواهد نمود ( ماده 2 ) مواد 4 و 14 سند نهائی کنگره وین ( مورخ 9 ژوئن 1915 ) تالوگ را به عنوان مرز در رودخانه ویستول ـ بین گالیسی و شهر آزاد کراکوی ـ و بر روی پو ، در مجاورت دولتهای پارم و پلزانس و گواستالا مطرخ کرده اند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:43:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم