عمده بحث این فصل توضیح این مطلب است که تشریفات تملک اراضی اشخاص در اجرای طرحهای عمومی و دولتی کدام است؟ و پاسخ به سؤالاتی از قبیل اینکه نحوهی تملک دولت در صورت توافق و یا عدم توافق صاحبان حقوق مالکانه با دولت چگونه است؟ روشهای پرداخت حقوق مالکین شامل چه مواردی است؟ و اینکه آیا اصولاً تصرف، پیش از پرداخت غرامت از سوی دستگاههای اجرایی از لحاظ قانونی ممکن است به این سؤالات و پرسشهای مشابه در این فصل به صورت تفصیل پاسخ خواهیم داد. در فصل سوم نیز مبانی فقهی مورد بحث تعارض تملک اراضی توسط سازمانهای دولتی با حقوق مالکانه اشخاص و مبانی فقهی تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی و همچنین مبانی تقدم حقوق عمومی بر حقوق خصوصی با توجه به قواعد فقهی در دو مبحث بررسی میگردد و به این موضوع پرداخته میشود که آیا تملک اراضی اشخاص توسط سازمانهای عمومی و دولتی با اصل حاکمیت اراده منطبق میباشد و به بررسی قواعدی چون قاعده تسلیط و ضمان ید در توجیه تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی و همچنین بیان قواعدی چون قاعده لاضرر و ولایت حاکم بر ممتنع در توجیه تقدم حقوق خصوصی پرداخته خواهد شد. پاسخ فرضیات در این پایان نامه به فرضیههایی از جمله اینکه تملک اراضی اشخاص توسط سازمانهای عمومی و دولتی با اصل حاکمیت اراده منطبق نمیباشد و اینکه طبق قانون تملک اراضی و املاک در اجرای طرحهای عمومی و دولتی تصویب طرح در کمیسیون مربوطه، انجام کارشناسی و در صورت اعتراض، انجام کارشناسی توسط هیئت سه نفره و سپس پرداخت مبلغ ارزش ملک براساس نظریه کارشناسی، از جمله تشریفات تملک اراضی توسط نهادهای عمومی و دولتی است و سایر مواردی از این قبیل بررسی خواهد شد. شایان ذکر است که در مورد تملک اراضی توسط سازمان های دولتی و تعارض آن با حقوق مالکانه اشخاص تحقیق مستقلی انجام نشده است. لیکن در برخی آثار حقوقی اشاراتی به آن شده است که در ذیل به برخی موارد اشاره میشود: 1- کاتوزیان، ناصر، اموال و مالکیت، انتشارات میزان، چاپ دهم، سال1384، ص 148 بیان میدارد: «به همان نسبت که دخالت دولت در امور اقتصادی و تجاری فزونی مییابد و فکر ملی شدن صنایع تقویت میشود، مالکیت خصوصی نیز محدود میگردد و گاه نیز مالکان را ناچار به واگذاری حق خود میکنند.» 2- کامیار، غلامرضا، حقوق شهر و شهرسازی، انتشارات مجد، چاپ چهارم، سال 1386، ص 179 بیان میدارد: «اولین طریق ایجاد حق مالکیت بهرهمندی از عقود مملک است که با ایجاب و قبول طرفین محقق میگردد. مالکیت، بهرهمندی از عقود مملک است که با ایجاب و قبول طرفین محقق میگردد. بنابراین شهروندان میتوانند با بهره گرفتن از عقود بیع و اجاره و ….،حق مالکیت یا حقوق انتفاعی خود را به شهرداری و دولت واگذار نمایند. این طریق که متضمن احترام کامل به حق مالکیت اشخاص است، به نحو بارزی در لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامههای عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب 1358 و قانون نحوه تقویم ابنیه، املاک و اراضی مورد نیاز شهرداریها مصوب 1370 مورد اشاره قرار گرفته است.» 3- بهشتیان، محسن، تملک اراضی توسط شهرداریها، انتشارات طرح نوین اندیشه، چاپ اول، ص 15 بیان میدارد: «منظور از حقوق مالکانه، حقوقی است که اولاً متعلق به اشخاص بوده و در زمان اجرای طرحهای عمومی توسط سازمانهای به عنوان مهمترین موضوع جلب توجه می کند و …» فصل اول کلیات مبحث اول: تعاریف و مفاهیم پیداست پیش از پرداختن به بحث اصلی و بررسی موضوع به صورت مبسوط، لازم است تعاریف و کلیاتی در این زمینه بیان و مفاهیمی همچون تملک، دولت، سازمانهای دولتی و… توضیح داده شود که در این فصل به آن میپردازیم. گفتار اول: مفهوم تملک تملک در برخی آثار حقوقی چنین توصیف شده است: قصد انشاء در قبول ملکیت در مقابل تملیک، تملک از جانب قبولکننده است و تملیک از ناحیه ایجابکننده. بر این اساس تملک به صرف وقوع قصد انشاء قبولکننده حاصل میشود و حاجت به وقوع قبض نیست. قبض و تسلم از آثار حقوقی متفرع بر تملک است و ماهیت حقوقی تملک پیش از قبض حاصل میشود. به همین جهت منافع عین از تاریخ تملک منتقل به مالک جدید میشود نه از تاریخ قبض».[1]
[دوشنبه 1398-12-12] [ 02:56:00 ب.ظ ]
|