1- علم به خلاف واقع بودن داشته باشد. 2-این خلاف واقع را بخواهد. جایی که از طریق اظهار کذب به مامورین رسمی و عمومی سند مجعول تنظیم شده باشد اولاً اعلام کننده باید عالم به کذب بودن باشد یعنی عمد در اظهار داشته باشد ثانیاً مامور تنظیم کننده سند تنها در صورتی مسئوول خواهد بود که عالم به خلاف بودن اظهار باشد در غیر این صورت وسیله ارتکاب جرم است و مباشر ، شخص اعلام کننده خواهد بود . قصد تقلب در جعل نسبت به کسی است که از جعل زیان می بیند نه نسبت به کسانی که از جعل منتفع می گردند. تقارن عنصر مادی یا عنصر روانی شرط است بدین معنا که نیت مجرمانه بایستی در لحظه ارتکاب جعل وجود داشته باشد بنابراین هرگاه کسی سندی را که به نام دیگران است به تصور اینکه به نام خود اوست و با حسن نیت امضاء کرده و سپس از آن به عنوان سند امضاء شده توسط دیگری استفاده کند امضاء کردن وی را نمی توان جعل دانست هر چند که استفاده بعدی از آن می تواند استفاده از سند مجعول تلقی شود. جرم جعل از جمله جرائمی است که برای تحقق آن علاوه بر سوء نیت عام ، وجود سوء نیت خاص در مرتکب نیز ضرورت دارد بدین توضیح که صرف علم و عمد و دانستن و خواستن برای تحقق جرم جعل کفایت نمی کند بلکه تحقق جعل منوط به این نکته است که مرتکب دارای سوء نیت خاص یعنی ((قصد تقلب)) نیز باشد بنابراین علم و عمد در صورتی که با قصد تقلب توام شود می تواند عنصر معنوی جرم جعل را به وجود آورد فقدان چنین سوء نیت خاصی موجب عدم تحقق جرم جعل میشود.در جرم جعل آنچه شرط است علم به قلب حقیقت و مضر بودن آن برای دیگری است و الا جعل با حسن نیت و یا به منظور تامین نفع شخصی یا منفعت دیگری و امثال این امور که در واقع علت ارتکاب عمل است در اساس موضوع الاطلاق موثر نمی باشد.[86] سند بر دو نوع است:سند رسمی و عادی  چنانچه نوشته ای فاقد هر یک از این شرایط باشد در صورتی که به امضای طرف رسیده باشد سند عادی محسوب میشود مانند چک و سفته و اجاره نامه های عادی. باید توجه داشت که صرف تایپ شدن یک نوشته یا نوشتن در سر برگهای دولتی موجب رسمی شدن سند نمیشود.برای مثال چک یک سند عادی محسوب میگردد زیرا گرچه توسط بانک چاپ میشود ودر اختیار مشتری قرار میگیرد اما مفاد آن توسط مامور دولت تنظیم نمیشود بلکه این کار توسط صاحب حساب انجام و در پایان توسط او امضا میشود.بنا بر این چون چک یکی از شرایط تعریف سند رسمی را ندارد (توسط مامور دولت تنظیم نمیشود)سند عادی محسوب می شود. در موارد جعل اسناد جاعل مبادرت به ساختن یک نوشته یا سند اعم از رسمی یا عادی میکند.مثلا به ساختن یک شناسنامه یا گواهینامه یا گذر نامه دانشنامه یا اجاره نامه یا وصیت نامه یا قولنامه و مانند اینها دست میزند. ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسم
با توجه به روش های گوناگونی که افراد در به دست گرفتن قلم دارند هرشخص در قسمت های خاصی از حروف و کلمات به قلم فشار می آورد و بر عکس در قسمت های دیگر با ملایمت قلم را بر روی کاغذ حرکت میدهد. 

استفاده از قلم نزد افراد مختلف است بنابراین هر چقدر هم که جاعل حرفه ای باشد معمولا در تیرگی و روشنی بخش های مختلف کلمات و بریدگی ها و انحرافها و نقطه های آغاز و پایان کلمات و……و به طور کلی بین امضا و نوشته فرد جاعل با امضا و نوشته واقعی تفاوت وجو دارد که این امر توسط کارشناس مسلط تشخیص داده می شود. [87] پیشرفت های علمی نیز باعث شده که امروزه با بهره گرفتن از علوم و تکنیک های پیشرفته و به خدمت گرفتن رایانه و تشخیص و تمییز امضا و نوشته مجعول نوشته واقعی آسان شده است. 

مهر معمولا از جنس چوب و فلز و مانند آنهاست و دارای نوشته ها و علایمی است که همانند امضا انتساب یک سند یا نوشته را به دیگری ثابت میکند مانند مهر ادارات دولتی و شرکتهای تجاری یا اشخاص عادی.[88] 4-2-جعل اسنادرسمی اسناد رسمی به اعتبار اینکه از نهادهای دولتی باشد یا غیر دولتی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. 4-2-1- جعل اسنادرسمی عمومی دولتی در اینجا لازم است با طرح چند پرسش و پاسخ کمی بیشتر با مفهوم اسناد رسمی آشنا شویم: مقصود از مامورین رسمی و حدود صلاحیت آنان در تعریف سند رسمی چیست؟ مامور رسمی کسی است که از سوی حکومت به انجام کاری مامور شده است و لازم نیست که حتما بین مامور و دولت رابطه استخدامی برقرار شده باشد مانند دفاتر اسناد رسمی، زیرا سردفتر کارمند دولت نیست، گرچه سردفتری شغلی غیردولتی محسوب می‌شود ولی از آنجایی که سردفتر از سوی دولت مامور به تنظیم معاملات است، سردفتر مامور رسمی به حساب می‌آید.[89] اما مقصود از صلاحیت آن است که مأمور هم ذاتاً و هم محلاً دارای قابلیت قانونی برای تنظیم سند باشد. برای مثال سردفتر اسناد رسمی ذاتاً صلاحیت تنظیم معاملات را دارد ولیکن ذاتاً صلاحیت تنظیم و صدور گواهی فوت را ندارد همان طور که کارمند اداره ثبت احوال ذاتاً صلاحیت صدور گواهی طلاق و یا ازدواج را ندارد. از طرفی ممکن است که مأمور ذاتاً صلاحیت انجام کاری را داشته باشد ولی محلا صلاحیت نداشته باشد برای مثال مأمور اداره ثبت اسناد و املاک شهرستان ورامین که وظیفه نقشه برداری و یا تحدید حدود املاک ورامین به او واگذار شده محلا صلاحیت نقشه برداری یا تحدید حدود از اراضی شهرستان کازرون را ندارد.[90] چنانچه سندی توسط ماموری که فاقد صلاحیت است صادر شود آیا نوشته دارای اعتبار است؟ برای این که نوشته‌ای رسمی محسوب شود سه شرط لازم است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...