دانلود یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته مدیریت دانلود رایگان متن کامل یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته حقوق دانلود رایگان یک نمونه فایل متن کامل پایان نامه ارشد رشته روانشناسی فرهنگ مردانه در مقابل فرهنگ زنانه[105]: در فرهنگ سازمانی مردانه بر موفقیت تاکید شده، کار در درجه اول اهمیت می‌باشد، هدف گرایی رایج است و جاه طلبی و تمایل به برتری در افراد وجود دارد. برخلاف آن در فرهنگ زنانه، کیفیت زندگی و جو لذت بخش و موزون اهمیت دارد. کار در درجه دوم اهمیت قرار داشته و بر وابستگی متقابل و مراقبت از دیگران تاکید می‌شود. دید بلند مدت در مقابل دید کوتاه مدت[106]: فرهنگ سازمانی مبتنی بر بلندمدت،تاکید بر پویایی، ذهنیت آینده گرا مانند استقبال از چیزهای تازه و پایداری و سخت کوشی دارد. در مقابل فرهنگ مبتنی بر کوتاه مدت به دنبال محیط ایستا به همراه تمرکز بر گذشته و حال می‌باشد و درون مرزهای سنت و مشاهیر و پذیرفته شده‌ها سیر می‌کند. گرایش سیستم باز یا بسته[107]:سیستم باز سازمانی، تاکید بر موضوعاتی از قبیل همکاری، شبکه سازی، جستجو و تسهیم دانش از مرزهای سازمان دارد. در مقابل سیستم بسته بر منابع و قابلیت‌های داخلی متکی بوده و تبادلات با گروه‌های خارجی به حداقل رسیده و یا حتی قطع می‌شود (شوقی و نظری،1391،صص102-103). 2-3. پیشینه پژوهش در این بخش پیشینه پژوهش­های ایرانی و خارجی موجود در زمینه کارآفرینی سازمانی و فرهنگ سازمانی به ترتیب سال بررسی شده است. 2-3-1. پیشینه خارجی مورنو و همکاران[108] (2011)، در پژوهشی تحت عنوان “فعالیت سرمایه انسانی و فرهنگ کارآفرینی در نوآوری”، دریافتند که فرهنگ کارآفرینانه به عنوان متغیر تعدیل کننده ای عمل می­ کند که بر خلاقیت و نوآوری کارکنان اثر می­گذارد. آلوارز و همکاران (2011)، در پژوهشی تحت عنوان “شرایط محیطی و فعالیت کارآفرینانه”، دریافتند که هم عوامل رسمی (حق مالکیت فکری) و هم عوامل غیر رسمی (هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، درک فرصت های راه اندازی کسب و کار و تصور اجتماعی کارآفرینان) بر کارآفرینی اثر می گذارند اما متغیر های غیر رسمی تعیین کننده تر هستند. التینای و ونگ[109] (2011)، به بررسی اثرات ویژگی های فرهنگی ـ اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی در شرکت­های کوچک پرداخته و نتیجه گرفتند که ویژگی های فرهنگی ـ اجتماعی از قبیل آموزش و تجربه بر بهبود وضعیت کارآفرینی سازمانی اثر مثبتی دارند. ناجرو والنسیا و همکاران (2011)، در پژوهشی تحت عنوان نوآوری یا تقلید؟ نقشی از فرهنگ سازمانی، به این نتیجه رسیدند که فرهنگ سازمانی به طور واضح استراتژی نوآوری را تعیین می‌کند. ناجرو والنسیا و همکاران (2010)، در پژوهشی تحت عنوان فرهنگ سازمانی تعیین کننده نوآوری در تولید، به این نتیجه رسیدند که فرهنگ سازمانی یک عنصر کلیدی در افزایش یا جلوگیری از نوآوری است. به این ترتیب که فرهنگ ادهوکراتیک باعث افزایش محصولات و خدمات جدید می‌شود و فرهنگ سلسله مراتبی مانع نوآوری در تولید می‌گردد. انگلن (2010)، در پژوهشی با عنوان “کارآفرینی سازمانی به عنوان تابعی از تنوع­های فرهنگی ملت­ها”، به این نتیجه رسید که بعضی از مکانیزم های سازمانی از قبیل ساختار سازمانی یا سبک رهبری که زیربنای سازمان های کارآفرینانه می باشند، یا جهانی هستند یا اینکه مشروط به فرهنگ ملی هستند. سالیماث و کولن[110] (2010)، در بررسی خود نتیجه گرفته اند که هم عوامل رسمی از قبیل نهاد های اجتماعی و هم عوامل غیر رسمی از قبیل فرهنگ ملت ها، از عوامل اثر گذار بر کارآفرینی در سطوح مختلف می باشند. یائو و همکاران[111] (2009)، در پژوهشی تحت عنوان “بررسی کارآفرینی­سازمانی و تأثیر آن بر عملکرد سازمان بر اساس گرایش کارآفرینانه­سازمانی و منابع سازمان”، دریافتند که منابع سازمانی، تیم مدیریت در سطوح بالا، سیستم حقوق [1]-Zheng; Yang and Mclean [2]-Valencia, Sanz and Jimennez [3]-Lau & Ngo

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...