در مانحن فیه با توجه به اینکه زوجه منزل مشترک را ترک نموده و از تمکین خودداری ورزیده است و دلیلی که نشان دهنده موارد فوق الذکرباشد،ارائه نداده است،لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و حکم به الزام زوجه به تمکین را صادر نموده است. پرونده کلاسه     :   84/1164 و 84/550(متقابل) مطروحه در شعبه  :   266 دادگاه خانواده خواهان          :   خانم اعظم و آقای عباس خوانده          :   آقای عباس و خانم اعظم خواسته          :   مطالبه نفقه معوقه –تمکین          (متقابل) خواسته        :   84/266/550 84/266/1164 خانم اعظم خواهان دعوی اصلی دادخواستی به شرح ذیل تقدیم دادگاه نموده اند: احتراماًبه عرض می رساند،خوانده همسر قانونی اینجانبه از تاریخ 3/10/81 بدون دلیل موجه،اینجانبه را بلا تکلیف رها نموده و هیچگونه نفقه و خرجی نپرداخته و به وظایف شرعی و قانونی خود عمل نمی کند و علیرغم اینکه اینجانبه به تمکین از همسرم حاضر بوده و هستم،از سوی دیگر تلاش اینجانبه در وصول حقوقم موثر نبوده و اغماض و شکیباییم نیز مورد سوءاستفاده قرار گرفته است،لذا به استناد موارد 1106و1107 قانون مدنی و ماده 1111 همان قانون تقاضای صدور حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت نفقه معوقه ام از تاریخ 3/10/81 تا صدور حکم به مأخذ ماهیانه 500000 ریال را با احتساب خسارات قانونی دارم. خوانده دعوی اصلی پس از اصلاح دادخواست مطروحه،دعوی متقابلی به خواسته الزام به تمکین زوجه به دادگاه به شرح خلاصه ذیل ارائه نمودهاند: احتراماًبه دلالت سند نکاحیه 8624 خانم اعظم در علقه زوجیت و نکاح دائم اینجانب قرار و نامبرده با عملکرد های غیر متعارف و نیز قطع تمامی روابط زوجیت واز جمله روابط زناشوئی و نیز با توسل به شیوه فحاشی و پرخاشگری و هتک حرمت،مشکلات عدیده ای را ایجاد و با تمامی این احوال با وی مدارا نموده ولی متأسفانه زوجه با مداومت بخشیدن به اعمال نا شایست خود،در واقع حسن معاشرت را که از ارکان تشیید مبانی خانواده می باشد به سوءمعاشرت تبدیل نموده است. خوانده مزبور بدون توجه به صراحت ماده 1086 قانونی مدنی عملاً در تمام جلساتی که به منظور سازش و ایجاد تفاهم تشکیل و به نتیجه نرسیده،تمکین خود را منوط دریافت مهریه نموده و از این طریق موجبات فروپاشی زندگی مشترک را فراهم و عملاً از اطاعت اینجانب خارج گردیده است.بدلیل اینکه کلیه نصایح در زوجه موثر واقع نگردیده و از آنجائیکه نامبرده در پرونده مطروحه مدعی مسائل واهی و مجعول گردیده ، با رعایت ماده 143 قانون آیین دادرسی مدنی،مبادرت به طرح دعوی تمکین بصورت متقابل نموده و در این خصوص به استحضار می رساند: 1-اینجانب علیرغم عدم تمکین زوجه، همواره نسبت به ایفای تمامی تعهدات در قبال همسر خویش (تأمین مسکن مستقل-هزینه مربوط به خوراک،پوشاک،درمان و نظایر آن)اقدام و زوجه بدون توجه به ماهیت حقوقی نفقه با اظهارات کذب و صرفاً به قصد تخطئه و مخدوش نمودن حقیقت،در داد خواست سراسر کذب خود عنوان می نماید که ایشان را بلا تکلیف رها نموده و در همان حال و به قصد فریب دادگاه خود را زنی حاضر به تمکین و حاضر به ادامه زندگی مشترک قلمداد می نماید. 2-به دلالت افرادی که اشرف کامل به موضوع داشته و به دفعات تمامیت سعی خود را در وادار  نمودن که زوجه به تمکین و حفظ زندگی خانوادگی،مصروف و توفیقی نیافته اند،احراز میگردد که زوجه در تمامی جلسات اعلام داشته که حاضر به ادامه زندگی مشترک نبوده و همواره به دلخواه خود مبادرت به ترک زندگی مشترک نموده است. ریاست محترم دادگاه خانواده با عنایت به جمیع جهات معروضه و توجه به این نکته که خروج از اطاعت شوهر،چه در استماع و چه در غیر آن از موارد نشوز زوجه می باشد و نامبرده که با توسل به اقدامات متقلبانه و نیز شیوه های پرخاشگری و توهین از ایفای تمامی مسئولیت های ناشی از عقد نکاح خود داری و حاضر به تمکین نبوده و با توسل به اظهارات کذب اهداف خاصی را دنبال می نماید و باعنایت به گواهی شهود و عنداللزوم احضار و استماع گواهی آنان ،اینکه اینجانب به ایفای تمامی تعهدات در قبال خانواده خویش اقدام و بدلیل اینکه مطالبه مهریه هیچگونه ارتباطی با عدم تمکین زوجه نداشته و نامبرده و نیز صدور حکم بر الزام زوجه به تمکین و اطاعت از شوهر و حسن معاشرت و تبعیت از اقامتگاه و زندگی با اینجانب در منزل مشترک وفق مواد 1103 و 1105و11114و1108 قانونی مدنی مورد استدعاست. با توجه به ارتباط کامل دو پرونده وقت رسیدگی برای هر دو پرونده به تاریخ 4/5/84 تعیین شده و به طرفین ابلاغ گردیده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...