فهرست مطالب:
عنوان: صفحه
فصل یکم: مقدمه پژوهش 1
مقدمه 2
بیان مسئله 5
اهمیت و ضرورت پژوهش 7
اهداف پژوهش 9
فرضیه های پژوهش 10
تعاریف مفهومی و عملیاتی 10
فصل دوم: پیشینه پژوهش 12
مقدمه 13
تاریخچه اعتیاد 14
تعاریف اعتیاد 15
اختلالات همایند 19
ارزیابی های روانشناختی 21
سبب شناسی 22
دیدگاه روان تحلیل گری 26
دیدگاه شناختی 31
علل اعتیاد 33
دیدگاه جامعه شناختی 47
تاریخچه بهداشت روانی 48
تعاریف سلامت روان 52
الگوی پزشکی و روانپزشکی 55
الگوی روانکاوی 57
سبک های فرزندپروری 61
شیوه های فرزندپروری 65
نگرش های فرزندپروری 72
جنسیت و فرزندپروی 78
روابط خواهر و برادران 82
اشتغال مادر 84
کاربرد تقویت و تنبیه از سوی والدین 85
پیشینه پژوهش 87
فصل سوم: روش پژوهش 90
روش تحقیق 91
متغییرهای پژوهش 91
جامعه آماری 91
نمونه و شیوه نمونه گیری 91
ابزارهای گردآوری داده ها 91
روش ها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها 94
فصل چهارم: یافته های پژوهش 95
تجزیه و تحلیل داده ها 96
شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش 96
داده های استنباطی 97
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 100
بحث و نتیجه گیری 101
محدودیت های پژوهش 104
پیشنهادات کاربردی 104
پیشنهادات پژوهشی 105
منابع 106
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی مقایسه سلامت روان و سبک های فرزند پروری والدین افراد معتاد و عادی به منزله پیشگیری اولیه از اعتیاد است جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد معتاد در شهرستان صحنه که در زمان اجرای تحقیق در مراکز ترک اعتیاد آن شهرستان تحت پوشش بوده اند و افراد عادی ساکن در آن شهرستانمی باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع علی – مقایسه ای می باشد و ابزار گردآوری داده ها به وسیله توزیع پرسشنامه های سلامت عمومی GHQ و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند بین والدین افراد معتاد و غیرمعتاد که به صورت نمونه گیری تصادفی گزینش شده و حجم نمونه تحقیق را تشکیل می دهند می باشد. متغیر های مورد بررسی در این پژوهش :
– سلامت روان و سبک های فرزند پروری به عنوان متغیر های پیش بین
-اعتیاد افراد به عنوان متغیر های ملاک می باشد
برای تجزیه و تحلیل داده ها و از روش های معتبر آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T دو گروه مستقل و رگرسیون خطی به بررسی فرضیه های تحقیق پیش رو پرداخته شد نتایج تحقیق نشان داد که بین سلامت روان و سبک های فرزند پروری والدین افراد معتاد و افراد عادی تفاوت معنادار می باشد.

مقدمه
واژه اعتیاد در ذهن همه ما فروپاشی خانواده، فقر و فلاکت را تداعی می کند. یک فرد معتاد نه فقط سلامت جسمی و روحی خود را تباه می کند بلکه جامعه را نیز از حضور خود و عارضه ای که به آن مبتلا شده است، متاثر می کند. واقعیت این است که اعتیاد به عنوان پدیده ای چند بعدی و معلولی چند علتی شناخته شده است از این رو چه در ریشه یابی گرایش به آن، چه در فرآیند درمان و چه در پیامدها و عوارض آن باید تمامی ابعاد و پس زمینه ها را بررسی کرد. نکته این جاست که اعتیاد مرد خانواده که رکن اصلی خانواده محسوب می شود امری بسیار تهدیدآمیز است. زنان و کودکانی که با یک فرد معتاد زندگی می کنند بدون تردید بیشترین آسیب ها را می بینند و ممکن است تحت خشونت فیزیکی یا روانی فرد معتاد قرار بگیرند. (ستوده، 1380)
بر اساس یافته های پژوهشهای بدست آمده بین خانواده و بهداشت روانی حاکم بر آن رابطه وجود دارد، یعنی بین سبکهای فرزند پروری و بهداشت روانی افراد ارتباط می باشد. در صورتیکه والدین مستبد بیش از سایر والدین، اضطراب[1] فرزندان را فراهم می آورند، بعد از این سبک والدین بی اعتنا قرار دارند.(هواسی، 1380)
میزان افسردگی[2] و اضطراب دختران خانواده های گسسته بیشتر از پسران می باشد هر قدر وابستگی[3] نوجوان به خانواده قوی تر باشد، از شدت عمل خلاف او کاسته می شود. بین عملکرد خانواده و سلامت روانی نوجوانان رابطه معنا داری وجود دارد والدین بی اعتنا و مستبد زمینه افسردگی را برای فرزندان خود فراهم می کنند بین شیوه های فرزند پروری و روابط درون خانواده با ابتلاء به اعتیاد رابطه وجود دارد، تحقیقات نشان می دهد که طرد شدگی و فقدان رابطه گرم و عاطفی در بین خانواده های معتادین بسیار بالاست. روش های انضباطی والدین با سوء مصرف مواد در فرزندان ارتباط دارد. والدین نوجوانان معتاد، بیشتر از سبک والدینی استبدادی و طرد کنندگی استفاده می کنند.( هواسی، 1380 )
در بین معتادین اختلالات شخصیت ضد اجتماعی افسردگی و اضطراب شایعترین اختلالات روانپزشکی است خصوصیات شخصیتی مرزی[4] و ضد اجتماعی[5]، پارانوئید[6] ،اسکیزو تایپال[7]، پرخاشگر- منفعل[8] وابسته، اجتنابی[9] و اسکیزوئیدی[10] در مردان معتاد شیوع دارد ، در بین معتادین خیابانی اختلالات دو قطبی[11] و اسکیزوفرنی[12] دیده می شود ؛ افسردگی بیشتر از اختلالات روانی دیگر در بین معتادین رواج دارد. در بین اختلالات خلقی و اضطراب ، افسردگی اساسی و اختلال اضطراب منتشر شایع می باشد، خود پنداره ضعیف و اعتماد به نفس پائین یکی از علل گرایش به اعتیاد است. شخصیت مرزی، خودشیفته[13] و ضد اجتماعی، و وضعیتهای روانی مثل سطح تحمل پائین، ناامیدی، رفتارهای ضد اجتماعی، احساس حقارت[14]، وابستگی[15] و اضطرابهای شدید در بین معتادین رواج دارد. کسانی که در کودکی اختلال کم توجهی و بیش فعالی دارند، در صورت عدم درمان در آینده به مواد مخدر، الکل و سیگار پناه می برند،گرایش به اعتیاد مشکلات اجتماعی و روانشناختی فرد را افزایش می دهد. کشیدن سیگار و مصرف الکل اختلالاتی مثل اسکیزوفرنی، اسکیزوافکتیو[16] را وخیم تر می کند استفاده از الکل و حشیش، حافظه و توانایی عملکرد افرادی را که دارای اختلالات خلقی یا روان پریشی هستند، پائین می آورد مصرف مداوم الکل باعث دلشوره، فوبیاهای[17] شدید و حمله

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...