5ـ مرحله رکود مرحله بعدی است که به آن مرحله اشباع نیز گفته می شود. در مرحله رکود مشکل افزایش ظرفیت پر یا ظرفیت بیش از اندازه شکل می گیرد و این مساله سبب زوال محصول گردشگری می شود. مقصد ممکن است دارای امکانات بالای گردشگری باشد اما سبب افزایش گردشگران نشود. گردشگران مراجعه کننده معمولاً تکراری هستند (هال و پیچ، 2002: 6). 6 ـ ممکن است مرحله رکود برای مدتی وجود داشته باشد و پس از آن، ممکن است دو حالت افزایش و یا کاهش در تعداد گردشگران مراجعه کننده به وجود آید. حالت کاهش زمانی وجود میآید که گردشگرانی که مکرر می آیند با محصولاتی که عرضه می شود راضی هستند. بعضی از بازدیدکنندگان قبلی فوت کرده اند یا قادر به سفر کردن نیستند. در این مرحله معمولاً تلاشی توسط کسانی که فعالیت گردشگر را در مقصد کنترل می کنند صورت نمی گیرد و یا تلاش ها ناموفق هستند. رفتار مردم نسبت به گردشگری حالت مطلوبی ندارد و کسانیکه جدیداً در صنعت گردشگری شروع به رقابت کرده اند، مخصوصاً « فرصت های مداخله گر» شروع به منحرف کردن و تسخیر بازارهای سنتی گردشگری کرده اند. هرچه تعداد گردشگران کم می شود، هتل ها و امکانات تخصصی کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. منظور از فرصت های مداخله گر فراهم آوردن فرصت های گردشگری در مکان های دیگری است که بازار گردشگری را به طرف خود جذب می کنند (هال و پیچ، 2002: 6). 7- مرحله نوسازی: که منظور از آن، تجدید ساختار مقصد است. در مدل باتلر اینگونه شرح داده می شد که بعد از مرحله رکود؛ مرحله تجدید ساختاری اتفاق می افتد. به عقیده باتلر تجدید ساختار زمانی اتفاق می افتد که محصولات جدید گردشگری عرضه شده و یا تصوری جدید متفاوت از مقصد برای مردم بوجود آید. باتلر یکی از سه حالت های ممکن بعد از مرحله رکود پیشنهاد می کند. سه حالت ممکن عبارتند از: کاهش، ادامه حالت رکود و تجدید ساختار (هال و پیچ، 2002: 6). در حالیکه به نظر میرسد که ابتدا مرحله کاهش و بعد مرحله تجدید سازی اتفاق می افتد. توصیه می شود که آنچه به عنوان محصولات جدید گردشگری عرضه می گردد حالت جدید و منحصر به فرد داشته باشد. استنباط از تجارب به دست آمده این است که مرحله تجدید سازی کمتر به صورت «خود به خود»صورت می گیرد بلکه به طی یک مرحله سنجیده و یا به کارگیری استراتژیهای مناسب ایجاد می شود (هال و پیچ، 2002: 6).
2-4-5-4)مدل عوامل کنترل درگردشگری
عوامل مختلفی در توسعهی گردشگری نقش دارند که ارتباط و تعامل بین آنها، توسعهی گردشگری را شکل میدهد، اما سه عامل اصلی در توسعهی گردشگری عبارتند از: گردشگران، مردم منطقه و ویژگیهای مقصد. به عبارت دیگر میهمانان، میزبانان و جاذبهها سه عامل اصلی در توسعهی گردشگری به شمار میآیند. منظور از قلمرو گردشگران، همهی کسانی هستند که به مثابه میهمان و جهانگرد وارد منطقهی مقصد می شوند. این حوزه در بر گیرندهی انتظارات و نیازها، فرهنگ، ارز ش ها، خصوصیات شخصیتی و توانمندیهای مالی و اقتصادی گردشگران است. منظور از منطقهی میزبان، همهی افرادی هستند که در مقصد زندگی می کنند و گردشگران به آن ها وارد می شوند . این حوزه نیز در بردارندهی انتظارات و نیازهای مردم منطقه، فرهنگ، ارزشها، خصوصیات شخصیتی و اجتماعی و وضعیت مالی و اقتصادی مردم منطقه است. منظور از قلمرو مقصد ویژگی های تاریخی، فرهنگی، مذهبی، تفر یحی، ورزشی، تحصیلی و سایر خصوصیاتی است که یک منطقه را از سایر مناطق متمایز می سازد (الوانی و پیروزبخت 112:1385 ). در این مدل، پلیس، ویژگیهای مقصد و جاذبههای آن، گردشگران و مهمانان، سه وجه عمده مثلث گردشگری را تشکیل می دهند (نمودار 2-6). این در این مدل سه عامل اصلی دارای ارتباط دو طرفه بوده و تحت تأثیر همدیگر قرار میگیرند الوانی و پیروزبخت 112:1385 ).
نمودار 2-6: عوامل اصلی توسعه ی گردشگری (الوانی و پیروزبخت 112:1385) |
2-4-5-5) مدل لیپر
لیپر (1979) مدل خود را در به عنوان یک چارچوب سازماندهی شده در بسیاری از مسائل گردشگری پیشنهاد کرده است. وی بسیاری از مسائل گردشگری را با توجه به فعالیتهای آن در نظر گرفته و بخش های صنعت را مجاز به استقرار می سازد و عامل جغرافیایی را در کل سفر اجتناب ناپذیر، پیش بینی کند. او سه عنصر اصلی را در سیستم گردشگری مؤثر می داند.
[دوشنبه 1398-12-12] [ 03:59:00 ب.ظ ]
|