اجرای اثربخش مدیریت زنجیره تامین سبز، نوآوری در محصول و خدمت را افزایش داده، بهره برداری از داراییها را بهبود میبخشد و روابط با مشتریان و سطح خدمت را از طریق تمرکز مشترک بر روی کاهش ضایعات و هزینه، تقویت می کند و مزایای آن را میتوان هم در سطح ملی و هم در سطح فردی مشاهده کرد. (اندیک و همکارن، 2012)[53] زنجیره تامین سبز علاوه بر کاهش هزینهها، از طریق همکاری نزدیک با تامینکنندگان میتواند گسترهی تولید محصولات سبز را وسیعتر کند. مطالعات نشان میدهد که بیش از 70% اثرات محیطی محصولات و تقاضا برای منابع، توسط طراحی محصولات مشخص میشود. بهبود طراحی، نیازمند همکاری نزدیک با تامینکنندگان است. همکاریای که موجب مشخصشدن ورودیها یا تغییرات برای تولید محصولاتی قابل بازیافتتر، کاهش میزان مواد اولیه سمی مورد استفاده، افزایش قابلیت استفاده مجدد و… میشود. در حقیقت، تقریباً همهی شرکتها باید در مورد محصولاتشان تجدید نظر کنند و آنها را با محیط سازگارتر نمایند و در این راستا برای موفقیت باید همکاری قویای با تامین کنندگان خود داشته باشند. (شکاری، 1392) هنگام صحبت از سبز شدن زنجیره تامین، ممکن است این تصور به وجود آید که این موضوع تنها به ممنوعیت کاربرد مواد شیمیایی سمی و یا کاهش انتشار آلایندهها یا زباله به محیط زیست مربوط میشود. با این حال، زنجیره تامین سبز بسیار بیشتر از کاهش مصرف و یا آلودگی است. در نتیجه، منافع آن شامل تمام بخشهای سازمان میشود. مزایای مادی مدیریت زنجیره تامین سبز به بار کمتر بر روی محیط زیست، هزینههای پایینتر برای تامین کنندگان، کاهش هزینهها برای تولید کننده، هزینه کمتر مالکیت برای مشتری و مصرف کمتر منابع برای جامعه کمک میکند.(نیکنژاد، 1390). همچنین ده دلیلی که شرکتها باید رویکرد سبز و انطباق با مدیریت زنجیره تامین سبز را بپذیرند عبارتند از (ایمانی و احمدی، 1384): اهداف بازاریابی، پایداری منابع، کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری، کسب مزیت رقابتی، رقابت و فشارهای زنجیره تامین، انطباق با قوانین و کاهش ریسک، کسب شهرت نام تجاری، بازگشت سرمایه، دلگرمی کارکنان، ضروریات اخلاقی
2-6. ادبیات تحقیق مرتبط با مدیریت زنجیره تامین سبز
2-6-1. پژوهشهای انجام شده در داخل کشور
با بررسی پیشینهی تحقیقات انجام شده در داخل کشور، به تعداد بسیار اندک پژوهشهای انجامشده در این حوزه پی میبریم. در پژوهشهایی که در داخل کشور انجامشده است، سعی بر آمادهسازی مقتضیات زنجیره تامین سبز در صنعتی خاص و یا ارزیابی تامینکنندگان و ارائه مدل بومی بوده است که به صورت مختصر و مجزا در ذیل به آن پرداخته شده است. احمدی و همکاران (1392) در مقاله خود با عنوان”ارائه مدلی برای سنجش موفقیت سازمانها در مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد انتخاب تامینکننده سبز (مورد: شرکت فولاد آلیاژی ایران )”به شناسایی 34شاخص اصلی مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت فولاد پرداختهاند و مدلی شش عاملی (شامل مولفههای مدیریت محیطی داخلی، خرید سبز، تولید پاک، بازفراوری، طراحی محیطی و آلایندگی)را جهت سنجش مدیریت زنجیره تامین سبز تدوین کردهاند و در نهایت بهترین تامینکننده از دید ملاحظات زیستمحیطی در شرکت فولاد آلیاژی ایران را انتخاب کردهاند. اما زنجیرچی و همکاران (1392) در استان یزد صنایع کاشی، فولاد و نساجی را مورد بررسی قرار دادهاند و به منظور سنجش و مقایسۀ میزان سبز بودن این سه صنعت، چارچوبی را ارائه کردهاند و به دنبال راهکاری برای ارتقای سبز بودن زنجیرهی تامین بودهاند. در این تحقیق با بهره گرفتن از رویکردهای تصمیمگیری چند معیارهی فازی، سبز بودن زنجیرهی تامین در قالب پنج معیارکلی (شامل تامین و خرید سبز، طراحی سبز، تولید سبز، حمل و نقل سبز و بسته بندی سبز)، ارزیابی کردهاند و نتایج بدست آمده حاکی از آن بوده است که صنایع کاشی، نساجی و فولاد به ترتیب رتبه اول تا سوم را از نظر سبز بودن به دست آوردهاند. در شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) عبدالحمید صفایی و همکاران (1392) با بهره گرفتن از تکنیک MADM فازی، در راستای ارزیابی تامین کنندگان سبز با مولفههایی (شامل سازماندهی، عملکرد مالی، سطح خدمت، تکنولوژی و شایستگی سبز) به ارزیابی و رتبهبندی تامینکنندگان پرداختهاند و مدلی ترکیبی برای انتخاب و ارزیابی تامینکنندگان ارائه کردهاند. در پژوهشی دیگر، الفت و همکاران(1390) به سراغ صنعت خودرو سازی رفتهاند و نتایج پژوهش خود را در قالب مقالهای باعنوان” مقتضیات تحقق مدیریت زنجیره تامین سبز درصنعت خودروسازی ایران” منتشر کردهاند که به شناسایی مقتضیات (محرکها، موانع، اقدامات و نتایج) لازم جهت دستیابی به مدیریت زنجیره تامین سبز در صنعت خودروسازی ایران پرداختهاند و به این نتیجه رسیدهاند که سه اقدام اجرایی “طراحی برای محیطزیست”، “همکاریهای زیستمحیطی با ذینفعان” و “مدیریت ضایعات” در اولویت است. چینی فروش و شیخ زاده (1389) در صنایع بالادستی پتروشیمی کشور و شرکتهایی که دارای گواهینامه های رعایت مسائل زیستمحیطی هستند، با بهره گرفتن از تولیدات علمی ابتدائی در زمینه زنجیره تامین سبز و مدلی که در آن ارتباط بین کارکردهای زنجیره تامین و عملکردهای سازمان بیان شده است، به ارتباط معناداری بین زنجیره تامین سبز و عملکرد سازمانی نرسیدهاند. [1] Green Supply Chain Management [2] Partial Least Squares [3]- )Zhu et al., 2008) [4]- (Lee et al., 2012) [5]- (Jabbour, A.B. and Jabbour, C, 2009) [6]- (Lee, 2009) [7]- (Nishitani, 2010) [8]- http//www.Shana.ir [9]- (Huang 2001) [10]- (Zhu et al., 2008) [11]- (Hwa 2001)
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 08:45:00 ب.ظ ]
|