پایان نامه محاسبه ارزش افزوده اقتصادی، استهلاک انباشته سرقفلی |
آثار نامناسب احتیاطهای حسابداری برای ارقام سود و سرمایه حذف میشود. نرخ حسابداری بازدهی سرمایه به نرخ اقتصادی و واقعی نزدیک میشود. قابلیت پاسخ گویی واحد تجاری در مقابل سهامداران بهبود مییابد. توانایی مدیران در مدیریت سود محدود و انگیزه آنان کاهش مییابد. پارهای از اقلام سرمایه که به سودوزیان منظور شده به ترازنامه باز میگردد. EVA وFCF سال جاری، مقیاس برتری برای ارزیابی عملکرد فراهم میسازد. در زیر توضیح مختصری از تعدیلات حسابداری ارائه گردیده است: 1- هزینه یابی کامل در مقابل کوششهای موفقیت آمیز: شرکتهایی که روش حسابداری کوششهای موفقیتآمیز را به کار میبرند بایستی مجدداً صورتهای مالی خود را به روش هزینه یابی کامل تنظیم کنند چرا که بخشی از سرمایهای که برای تولید محصولات موفق صرف میشود ناشی از سرمایه گذاری در تولید ناموفق است لذا کلیه هزینههایی که در روش کوششهای موفقیت آمیز به هزینه منظور میگردد باید سرمایهای گردد. 2- داراییهای نامشهود سرمایهای: مخارج تحقیق و توسعه و هزینه آموزش و نظایر آن که از آنها انتظار انتفاع آتی میرود بایستی سرمایهای شده و در ترازنامه به عنوان یک معادل سرمایه به کار رود و در طول یک دوره معقول مستهلک شود. نتیجه سرمایهای کردن و مستهلک کردن مخارج تحقیق و توسعه خالص داراییهای نامشهودی است که به عنوان ذخیره معادل سرمایه در نظر گرفته میشود. همچنین هزینههای بازاریابی و توسعه محصول جدید که موجب کسب سهم اولیه بازار محصول میشود باید سرمایهای و در طول عمر مفید محصولات جدید مستهلک شود زیرا اگر استراتژی مدیریت موفقیتآمیز باشد انتظار میرود این پرداختها طی دوره زمانی بلند مدت انجام شوند. 3- استهلاک انباشته سرقفلی و سرقفلی ثبت نشده: اگر شرکتی، شرکت دیگر را از طریق خرید تحصیل کند در این صورت حسابداران معتقدند که سرقفلی در طول دورهای که نباید بیش از 40 سال باشد مستهلک شود هزینه استهلاک سرقفلی موجب کاهش درآمد شرکت خواهد شد از دیدگاه استوارت چون هزینه مذکور یک هزینه غیرنقدی و غیرقابل قبول مالیاتی است باید آنرا به NOPAT برگشت داد و استهلاک انباشته سرقفلی را به حقوق صاحبان سهام اضافه کرد. حال اگر تحصیل یک شرکت از روش اتحاد منافع انجام پذیرد داراییها و بدهیهای شرکت سرمایه پذیر به ارزش دفتری ثبت میشود به عبارتی سرقفلی شناسایی نمیشود در این روش تحصیل شرکتها، برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی نیازی به تعدیل در NOPAT نیست اما براساس نظر استوارت به ارزش جاری داراییها نیاز داریم بنابراین سرقفلی ثبت نشده به ارزش دفتری سرمایه اضافه میشود تا تبدیل به سرمایه اقتصادی گردد. 4- ذخیره اولین صادره از آخرین وارده(LIFO): ذخیره LIFO، تفاوت بین ارزش موجودیها براساس روش FIFOو LIFO میباشد. این ذخیره بیانگر مبلغی است که براساس روش LIFO موجودیها کمتر از واقع ارزیابی شدهاند. اگر شرکت از روش LIFO استفاده کرده باشد، معمولاً این مبلغ در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا میشود. با اضافه کردن ذخیره LIFO به CAPITAL بهعنوان معادل سرمایه، مبنایارزشیابی موجودیها از LIFO به FIFO تبدیل میشود که تخمین بهتری از بهای جایگزینی جاری موجودیها میباشد. بهعلاوه، با اضافه کردن افزایش در ذخیره LIFO بهNOPAT، در اثرافزایش موجودیها سود تحققیافته به درآمدها افزوده میشود.تغییرات دورهای در ذخیره LIFO را میتوان از طریق تفاوت بین بهای تمام شده کالای فروش رفته بر مبنای FIFO و LIFO بهدست آورد. 5- ذخیره مالیات درآمدی معوقه: مالیات معوقه تفاوت بین مالیات واقعی پرداخت شده و مالیاتهای ثبت شده در دفاتر حسابداری میباشد از آنجایی که استوارت هزینههای غیر نقدی را در تصمیمگیری سرمایه گذاری موثر میداند معتقد است که مالیات فقط زمانی هزینه محسوب میشود که پرداخت شود نه هنگامی که توسط حسابداران ثبت شود بنابراین با اضافه کردن افزایش طی 2سال به حساب سود،NOPAT فقط شامل مالیات واقعی پرداخت شده مورد نظر استوارت میگردد. 6- سایر ذخایر معادل سرمایه: ذخایراحتیاطی بیانگر ابهام در زمان واقعی دریافتها و پرداختهای نقدی میباشند. ذخیرههای مطالبات مشکوکالوصول، نابابی موجودیها، تضمین کالاها و درآمد انتقالی به دورههای آتی باید بهعنوان معادل سرمایه درنظر گرفته شوند به شرطی که بهعنوان یک عملیات مستمر و متوالی درنظر گرفته شوند و متناسب با سطح فعالیت شرکت، رشد یابند، اگر آنها بیشتر ماهیت ضمنی داشته باشند ممکن است از لحاظ کردن آنها بهعنوان معادل سرمایه صرفنظر شود. 2-5- بخش چهارم: تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری مدیریت سرمایه در گردش حوزهای مهم از مدیریت مالی را در بر میگیرد و ممکن است تاثیر با اهمیتی بر نقدینگی و سودآوری شرکت داشته باشد (شین و سوئنن، 1998). ابزار رایج اندازهگیری مدیریت سرمایه در گردش، چرخه تبدیل وجه نقد است . این چرخه بیانگر میانگین تعداد روزهای بین زمان دریافت وجه محصولات فروخته شده از مشتریان و زمان پرداخت وجه بایت خرید مواد اولیه و همچنین نیروی کار است (بیکر و پاول، 2005). تصمیم گیری درباره میزان سرمایهگذاری درحسابهای دریافتنی و موجودیها و میزان اعتبار دریافتی از عرضهکنندگان، درچرخه تبدیل وجه نقد شرکت منعکس میشود(تروئل و سولانو، 2007). از طریق مدیریت صحیح سه جزء تشکیلدهنده چرخه تبدیل وجه نقد یعنی حسابهای دریافتنی، موجودیها و حسابهای پرداختنی، میتوان سودآوری شرکت را حداکثر کرد (لازاریدیس و ترایفونیدیس، 2006) . چرخه تبدیل وجه نقد طولانیتر ممکن است باعث افزایش سودآوری شرکت شود زیرا منجر به افزایش فروش میشود. با این وجود ممکن است با افزایش طول چرخه تبدیل وجه نقد، سودآوری شرکت کاهش یابد. این حالت هنگامی اتفاق میافتد که هزینههای ناشی از افزایش سرمایهگذاری در سرمایه در گردش، بیشتر از مزایای ناشی از نگهداری موجودی بیشتر یا اعطای اعتبار بیشتر به مشتریان باشد (دلاف، 2003). 2-5-1- رابطه بین روشهای مدیریت سرمایه در گردش و ارزش شرکت همچون سایر موضوعات مدیریت مالی، موضوع نقدینگی بر حسب ارتباطی که در فرآیند ارزش شرکت دارد اهمیت پیدا میکند. اگر چه نقدینگی به عنوان یک پیش شرط اساسی ادامه فعالیت شرکت به طور مستقل مورد توجه نویسندگان مدیریت مالی بوده است. در مدیریت مالی جدید اعتقاد بر این است که ارزش تصمیمات خط مشیها و اقدامات مدیریت سرمایه درگردش با هدف حد اکثر شدن ثروت سهامداران انجام شود برای پی بردن به تاثیر روشهای مدیریت سرمایه در گردش بر ثروت سهامداران (و به عبارتی بر ارزش شرکت) تاثیر روشهای مزبور بر ریسک و بازده بررسی میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 07:36:00 ب.ظ ]
|