نگارش پایان نامه در مورد قرار موقوفی تعقیب، اصل شخصی بودن، مصادره اموال |
در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. برخی (نوربها، 1382، ص 316) اعتقاد دارند که دیه ماهیتاً مجازات محسوب میشود و چنین استدلال می کنند که دیه در اسلام کیفر جنایت شبه عمد و خطا محض است و اجتهاد در برابر نص جایز نمیباشد. برخی (مرعشی شوشتری، 1373، ص 191) نیز اعتقاد دارند که دیه ماهیتاً دین میباشد؛ زیرا، دیه قابل افزایش و کاهش میباشد و قابل صلح و عفو ولی دم موجب سقوط دیه میشود و این که دیه حق است نه حکم و با درنظر گرفتن این موضوع که مقنن و نیز برخی علما بعضاً درخصوص برخی از انواع دیه اصطلاح ارش را بکار بردهاند و باتوجه به این که ارش معنی غرامت و جبران خسارت است و در برخی موارد هم تفاوت قیمت کالا معیوب و صحیح میباشد برمیآید کلمه مذکور استعمال حقوقی دارد نه جزایی. نتیجتاً اگر نظر اول را بپذیریم باید براسقاط دیه در صورت فوت متهم رای داد و اگر دین بدانیم با فوت متهم دیه اسقاط نمی شود. در مقام اظهار نظر باید گفت اگرچه دیه طبق ماده 14 ق.م.ا مجازات است؛ ولی، ضرر و زیان و نوعی خسارت بودن آن با واقعیتهای حقوقی بیشتر سازگاری دارد. اداره حقوقی دادگستری نیز همین برداشت و نظر به دین بودن دیه و عدم اسقاط آن بر اثر فوت متهم دارد و طبق نظریه شماره 13/11-26/3/1366 اعلام میدارد: «در صورت فوت متهم مرجع کیفری به استناد بند اول ماده 8 قانون آ.د.ک نسبت به مجازات تعزیری قرار موقوفی تعقیب ولی دیه چون به منزله دین است ساقط نمی شود و به ترتیب مقرر از اموال یا اقارب یا بیت المال باید استیفاء شود». ب- تأثیر فوت بر جزای نقدی باتوجه به این که مجازات بودن جزای نقدی مورد قبول تمامی حقوق دانان قرار گرفته است و از طرفی گرفتن اموال با اصل شخصی بودن مجازاتها منافات دارد و به علاوه هدف مجازات اصلاح و ارعاب مجرم است و با فوت وی چنین هدفی حاصل نمی شود عدهای به سقوط جزای نقدی با فوت متهم نظر دادهاند (آشوری، 1376، ج 1، صص 176 و 177). و برخی دیگر معتقدند: «چنانچه بعد از صدور حکم قطعی بر محکومیت متهم به جزای نقدی متهم فوت کند تحصیل جزای نقدی از ماترک وجود دارد زیرا قبل از انتقال ترکه به ورثه، به موجب حکم دولت در آن اموال حقی حاصل شده است و با فرض قطعیت آن وجه نقد مذکور در حکم سایر دیون متوفی است و نسبت به ورثه اثر جزایی ندارد و دین سادهای است که باید از ترکه پرداخت شود[8]». با این همه اگر این موضوع از نظر اهداف مجازاتها بررسی شود استیفای جزای نقدی از ماترک قابل توجیه بودن خود را از دست میدهد، زیرا هدف قانونگذار در تشریع جزای نقدی متنبه ساختن متهم و کمک به اصلاح و بازسازی اجتماعی وی است که با فوت متهم سالبه بانتفاع موضوع میشود. اداره حقوق دادگستری نیز در نظریه 8594/7 – 14/4/1382 اعلام می کند: «باتوجه به ماده 6 ق.آ.د.ک 1378 پرداخت جزای نقدی توسط محکوم علیه مجازات شخصی محسوب میشود زیرا در صورت عدم پرداخت تبدیل به حبس میشود. بنابراین اجرای آن با فوت محکومٌ علیه موقوف میشود». ج- تأثیر فوت بر حکم مصادره اموال در مورد تأثیر فوت بر مصادره اموال دو نظر متفاوت وجود دارد که به ترتیب مورد بررسی قرار می گیرد. برخی معتقدند: مجازات مصادره اموال با فوت محکومٌ علیه ساقط میشود. در این مورد به همان استدلالات در مبحث جزای نقدی تمسک میجویند (آشوری، 1376، ج 1، صص 175 و 176) که برای جلوگیری از اطاله کلام از ذکر آنها خودداری میکنیم. و برخی دیگر چنین اظهار کردهاند: «در صورتی که اموال موضوع حکم وسیله جرم بوده و یا از طریق نامشروع و مجرمانه تحصیل شده اند فوت متهم موجب سقوط آن نمی شود زیرا اولاً فوت متهم دلیل شرعی بقای حقوق و اموالی که از طریق نامشروع تحصیل شده اند و یا خود وسیله ارتکاب جرم بوده اند نیست. ثانیاً تکلیف دادگاه بر صدور حکم مصادره اموال در این صورت صیانت از حقوق و اموال عمومی مورد نظر میباشد » (شاملو احمدی، 1381، ص 182). باتوجه به مطالب فوق باید گفت نظر دوم ارجح است؛ زیرا، ساقط شدن مجازات مصادره اموال به سبب فوت با منطق قضایی منطبق نیست ؛ زیرا، سبب میشود گاهی بزهکار با ارتکاب جرمهای مالی مهم مانند اختلاس برای وارثان خود ثروتهای هنگفت نامشروع به ارث گذارد. بند سوم: اثر فوت بر مراحل دادرسی الف- فوت متهم قبل از تعقیب برخی از حقوق دانان اظهار نظر کردهاند مقام تحقیق دستور بایگانی را صادر می کند و برخی دیگر این چنین اظهار نظر کردهاند که صدور دستور بایگانی کردن پرونده مستند قانونی ندارد و جریان انداختن آن پس از بایگانی کردن فاقد وجاهت میباشد و از طرفی دیگر صدور دستور بایگانی کردن پرونده در کلیه قوانین جزایی تاکنون در شش[9] مورد قانونگذار اجازه داده و باید تفسیر مضیق شود بنابراین باید در این مورد هم قرار موقوفی تعقیب صادر کرد (شاملو احمدی، 1381، ص 175). باتوجه به استدلالات دو دسته به نظر میرسد استدلالات دسته دوم بهتر و ارجح است؛ زیرا، دستور بایگانی کردن قابل اعتراض شناخته نشده است و چون این خصوصیت را دارد حقوق شاکی را در معرض خطر قرار میدهد مثل موردی که شاکی ثابت کند که بعد از صدور دستور بایگانی کردن پرونده، متهم زنده است. نتیجتاً همان بهتر باتوجه به مستند قانونی قرار موقوفی تعقیب صادر شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 01:51:00 ب.ظ ]
|