در ادامه به بررسی ریسکهایی که اوراق اجاره در بازار ثانویه با آن مواجه هستند، اشاره میشود. البته برخی از این ریسکها حتی در صورت عدم وجود بازار ثانویه برای اوراق، باز هم برای سرمایه گذاران وجود دارد. به عنوان مثال حتی اگر اوراق اجاره در هیچ بورس اوراق بهاداری پذیرفته نشده باشد، باز هم با ریسک تورم مواجه است. ریسکهای بازار ثانویه به دو دسته ریسکهای مالی و غیرمالی تقسیم میشوند.
2-9-2-1 ریسک نرخ سود با اجارهبها
ریسک نرخ سود عبارت است از تغییری که در ارزش اوراق بهادار، به دلیل تغییر در نرخ بازده سایر فرصتهای سرمایهگذاری اتفاق میافتد. در مورد سهام شرکتها که نوعی اوراق بهادار محسوب میشوند، نرخ بازده حاصل از سهام، تحت تأثیر سایر انواع ریسکهای مالی و غیرمالی تغییر می کند. توان تولید شرکت، تغییر در تقاضا، تغییر در شرایط رقابتی، تغییر در ریسک کشوری و ساختار اقتصادی و تغییر در ریسک سیاسی می تواند سود شرکتها و به تبع آن توان پرداخت سود بیشتر به سهام را تحت تأثیر قرار دهد. در مورد اوراق اجاره نکته حائز اهمیت آن است که برخلاف سود سهام، با برخی دیگر از انواع اوراق بهادار، سود (نرخ اجارهبها) سرمایه گذاران (موجرها) ثابت است. به عبارت دیگر میزان اجارهبهای اوراق در ابتدا در امیدنامه و قراردادهای مرتبط کاملاً مشخص میشود و تنها حالت انعطافپذیری که وجود دارد آن است که مبلغ اجارهبها با درصد خاصی که از ابتدا مشخص است رشد کند. از طرف دیگر از آنجا که نمیتوان اجارهبها را معلق به نرخ دیگری مانند نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی، نرخ سود علیالحساب سپردههای بانکی و … وابسته کرد. بنابراین دارندگان اوراق اجاره در هر دوره اجاره بهای ثابتی را (منهای هزینه های اجاره) دریافت می کنند. بنابراین یکی از مهمترین وجه تمایز اوراق اجاره با سهام یا اوراق مشارکت آن است که سود دریافتی سرمایه گذاران از ابتدا به طور دقیق مشخص است. به دلیل ثابت بودن اجارهبهای اوراق اجاره، افزایش نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت یا سود سپردههای بانکی سبب میشود دارندگان اوراق با ریسک سود و هزینه فرصت سرمایهگذاری میشود و درصورتی که صکوک اجاره دارای بازار ثانویه باشند کاهش ارزش بازاری آن را در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر افزایش نرخ سود متداول در بازار پول یا سرمایه، سبب میشود سرمایه گذاران در مقایسه با نرخ سود بازار، سود کمتری را دریافت کنند. بنابراین با کاهش قیمت بازاری آن، سعی در جبران نرخ بازده مورد انتظار خواهند کرد. از این رو دارندگان صکوک اجاره با ریسک نرخ سود مواجه هستند. البته عکس حالت فوق نیز صادق است یعنی زمانی که نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت یا سپردههای بانکی کاهش یابد، قیمت بازاری اوراق اجاره افزایش خواهد داشت(قلی زاده و دیگران، 1391: 6).
2-9-2-2 ریسک اعتباری
به احتمال پرداخت به موقع تعهدات مالی یک ناشر، ریسک اعتباری گفته میشود. نکول زمانی رخ میدهد که ناشر نتواند یا نخواهد تعهدات خود را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نُکول ناشر سنجیده میشود. هزینه جایگزینی، هزینهای است که فرد در صورت نکول طرف مقابل باید جهت تأمین دارایی خود از بازار بپردازد. ریسک اعتباری براساس نوع قرارداد اجاره متفاوت خواهد بود. درصورتی که قرارداد اجاره از نوع اجاره عادی باشد به احتمال عدم برگشت اصل و اجارهبها ریسک اعتباری گفته میشود و درصورتی که اجاره از نوع اجاره به شرط تملیک باشد به احتمال عدم دریافت اجارهبها ریسک اعتباری گفته میشود. اوراق اجاره همانند سایر انواع اوراق بهادار باید از رتبه اعتباری برخوردار باشند. این موضوع سبب خواهد شد سرمایه گذاران هنگام خرید اوراق اجاره، از ریسکهای این اوراق اطلاق کافی داشته باشند و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد. جهت پوشش ریسک اعتباری میتوان از تضامین بانی و یا ضامن استفاده کرد. بر این اساس، بانی می تواند سفته، چک یا مبلغی به اندازه اجاره بهای 3 الی 4 ماه در حسابی نزد امین به صورت مسدود داشته باشد تا در صورتی که به دلایل کمبود نقدینگی در برخی ماهها نتواند اجارهبها را پرداخت کند، امین به صورت قانونی از حساب مذکور اجارهبها را کسر کرده و به سرمایه گذاران پرداخت کند. (این راهکار جهت پوشش ریسک نقدینگی نیز مناسب است). باید توجه داشت که بانی با توجه به رتبه اعتباری خود این کار را انجام خواهد داد. چون درصورتی که رتبه اعتباری وی پایین باشد، بازده مورد انتظار سرمایه گذاران افزایش خواهد یافت و بنابراین میزان اجارهبها افزایش مییابد. بنابراین بانی با چنین اقداماتی، ریسک پرداخت اجارهبها را کاهش داده و در حالت کلی سبب کاهش اجارهبها میشود. استفاده از ضامن راهکار دیگری جهت پوشش این ریسک است. ضامن با دریافت مبلغی از واسط یا بانی می تواند میزان اجارهبهای دریافتی دارندگان اوراق را تضمین کند. اوراق اجاره براساس رتبه اعتباری، وجود ضامن و یا تضمین قیمت گذاری و معامله میشوند. اگر به دلایلی رتبه ناشر تغییر کند مسلماً بر روی قیمت اوراق نیز تأثیر میگذارد چون ریسک اعتباری ناشر تغییر کرده است. بنابراین ریسک دیگری به نام ریسک ناشی از تغییر کیفیت اعتباری ناشر اوراق نیز به عنوان ریسک اعتباری شناخته میشود. سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی که تمایل به سرمایهگذاری در اوراق اجاره دارند، میتوانند جهت کاهش ریسکهای نکول، نقدشوندگی و … اقدام به ایجاد پرتفوی متنوعی از انواع اوراق بهادار با رتبههای اعتباری مختلف کنند. ریسک اعتباری درمورد اعطای تسهیلات و خرید و فروشها بوده به طوری که احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده و نیز احتمال زیان ناشی از مبادلات از لحاظ نوع کیفیت کالا، موارد مبادله، اطمینان و اعتبار طرفین مبادله میباشد. این ریسک مربوط به زمانی است که وامگیرنده یا همتای بانک قادر به ایفای تعهد خود نباشد. ساختار مناسب وامدهی و احتیاطهای لازم برای حفاظت از منافع وامدهندگان، استفاده از اوراق مالی مشتقه اعتباری با قرارداد تسهیلات، بازنگری دورهای به داراییهای بانک، مدیریت به موقع و آماده برای تغییر در ترکیب تسهیلات به علت اتفاقاتی که در بازار رخ میدهد با گرفتن وثایق اضافی، باعث کاهش و کنترل ریسک اعتباری میشود(قلی زاده و دیگران، 1391: 7). ریسک اعتباری ناشی از اعطای اعتبارات تجاری، مهمترین ریسک فعالیتهای بانکی است. برای اعطای تسهیلات باید درجه اعتبار و قدرت بازپرداخت اصل و فرع دریافتکنندگان تسهیلات را تعیین نمود. احتمال عدم برگشت اصل و فرع تسهیلات اعطا شده را ریسک اعتباری مینامیم (کهزادی، 1382 :144). این مسأله می تواند ناشی از کاهش توان بازپرداخت و عدم برنامه ریزی درست برای ریسک اعتباری باشد (نیازی، 1384 : 19). در این راستا، اقداماتی را میتوان برای کنترل ریسک اعتباری عملی نمود: الف) گرفتن تصمیمهای معقول در رابطه با دادن وام یا اعتبار به گونهای که ریسک گیرنده وام به صورتی دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد؛ ب) با دادن وام به گروههای مختلف درصد زیان کاهش داده شود؛ ج) از اشخاص ثالث مثل بیمه، تضمین گرفته شود (شیوا و میکائیلپور، : 186).
2-7-2-3 ریسک تورم
تورم عبارت است از وضعیتی در اقتصاد که در آن سطح عمومی قیمتها به طور بیرویه، یا بیتناسب، معنیدار و مداوم و غالباً به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد. ریسک تغییرات سطح عمومی قیمتها به عنوان ریسک قدرت خرید نیز شناخته میشود. هنگامی که سطح عمومی قیمتها افزایش مییابد بدین معناست که با مقدار ثابتی دارایی مالی مقدار کمتری کالا میتوان خرید. به عبارت دیگر، تورم به معنی کاهش قدرت داراییهای مالی به نسبت داراییهای حقیقی است. با افزایش تورم، دارندگان صکوک اجاره چون اجارهبهای ثابتی دریافت می کنند، لذا قدرت خریدشان کاهش یافته و درحقیقت سود دارندگان صکوک کاهش مییابد. درواقع افزایش تورم بازده واقعی سرمایه گذاران را کاهش میدهد و میزان سود یا زیان سرمایه گذاران بستگی به انتظار و پیش بینی آنان از سطح تورم در آینده خواهد داشت. درصورتی که سطح تورم کاهش یابد ریسک کاهش بازده واقعی سرمایه گذاران کاهش مییابد(قلی زاده و دیگران، 1391: 8). تورم به معنای مخاطرات مرتبط با زیان سرمایهگذار در اثر کاهش ارزش پول (یا تورم) است (جمشیدی، 1382 :123). تورم عبارت از وضعیتی در اقتصاد است که در آن، سطح عمومی قیمتها به طور معنادار و مداوم و اغلب به صورت غیرقابل برگشت افزایش مییابد (تفضلی، 1378 :553).
2-7-2-4 ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی می تواند از قصور و عدم کارایی پرسنل، افراد، تکنولوژی و روند کاری رخ دهد (ابوالحسنی و حسنیمقدم، 1387: 152؛ به نقل از قلی زاده و همکاران، 1391). مهمترین عوامل مؤثر بر بروز ریسک عملیاتی به شرح زیرند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت