به این ترتیب حقوق بشر شاخه ای از حقوق بین الملل است که حقوق و آزادی های جهانی که همه انسان ها مستحق برخورداری از آن ها می باشد را تصریح می نماید. دارندگان این حق افراد یا گروه‌هایی هستند که حقوقی خاص ( برای مثال حق حیات، بهداشت، آموزش و نظایر آن ها) و حمایت هایی خاص ( برای مثال عدم تبعیض و منع شکنجه و نظایر آن) برای ایشان مقرر شده است. در مقابل هر حق، تکلیف به احترام، حمایت و اجرای آن حق وجود دارد. الزام به این تکلیف توسط حقوق بشر بر دوش تمام دولت ها نهاده شده است. با توجه به اینکه قواعد حقوق بشر در ارتباط مستقیم با حق بر غذا می باشد و از سویی این قواعد بر مبنای حقوق عرفی بین‌المللی، معاهدات بین‌المللی و نیز اسناد حقوقی نرم شکل گرفته است. برسی قواعد این شاخه از حقوق نیازمند تحلیل و تفسیر این نظام حقوقی                می باشد. حق بر غذا به عنوان یک حق بشری از حقوقی است که در مجموعه حق قاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طبقه بندی می شود. به موجب میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، « حق بر غذا» حق بر رهایی از گرسنگی و دسترسی پایدار به غذا با کیفیت و کمیتی است که پاسخ گوی نیازهای غذایی و فرهنگی باشد.[99] حق غذا برای نخستین بار در مقیاس جهانی در ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر، مبنی بر اینکه هر کس حق دارد که سطح ( مطلوب ) زندگی، سلامت و رفاه خود و خانواده اش را از حیث غذا، مسکن و مراقبت های پزشکی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند شناسایی شد.[100] پس از آن در مواد 1 و 6 در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به ترتیب با این بیان که هیچ ملتی را نمی توان از وسایل معاش خود محروم کرد[101] و همچنین حق حیات از حقوق ذاتی شخص انسانی است تأکید شد. سپس در ماده 11 میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این حق از حق کلی تر « سطح مناسب            ( امکانات) زندگی نشأت گرفته» و جزئی از آن را تشکیل داده است.[102] به طوری که ماده 11 بیان می کند : « کشورهای طرف این میثاق، حق هرکس را به داشتن سطح مناسب زندگی برای خود و خانواد هاش شامل غذا، پوشاک، مسکن کافی و همچنین بهبود شرایط زندگی به رسمیت می شناسد. در کنوانسیون محو کلیۀ اشکال تبعیض علیه زنان نیز دول عضو در بند 2 و 12 متعهد شدند تغذیه کافی برای زنان در دوران خاص زندگی شان را تضمین کنند. در کنوانسیون حقوق کودک نیز کشورهای عضو در ماده 24 متعهد شدند روش های مناسب برای مقابله با بیماری های ناشی از سوءتغذیه، فراهم آوردن مواد غذایی متعدد و آب آشامیدنی سالم اتخاذ کنند و همچنین در ماده 27 نیز حق تمام کودکان برای برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی از قبیل غذای کافی را به رسمیت شناختند. همچنین در ماده 28 کنوانسیون اشخاص ناتوان و مواد 14 و 19 کنوانسیون مردمان بومی به حق برخورداری از استانداردهای مناسب زندگی اشاره شده است.[103] به غیراز کنوانسیونها و میثاقهای مذکور، حق غذا در اسناد مختلف از قبیل کنوانسیون اشخاص بی تابعیت و کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان، کنوانسیون بین المللی جلوگیری از کشتار جمعی، کنوانسیون بین المللی سرکوب و مجازات جنایات، اعلامیۀ جهانی تغذیه و قطعنامه های اجلا سجهانی غذا، اعلامیه اهداف توسعه هزاره، اساسنامه های FAO و WHO، های نهادهای مختلف سازمان ملل ازجمله شورای امنیت، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، شورای اقتصادی، اجتماعی، شورای حقوق بشرآمده[104] و نیز این حق در اسناد مختلف منطقه ای از قبیل منشور اجتماعی اروپا، پروتکل الحاقی بر کنوانسیونهای آمریکایی حقوق بشر، پروتکل سان سالوادر، منشور آفریقا درمورد حقوق و رفاه کودکان، پروتکل منشور آفریقا درمورد حقوق زنان، نوانسیون آفریقایی حقوق بشر و اقوام و پروتکل منضم به آن، اعلامیه آمریکایی حقوق و تعهدات فرد و منشور سازمان دولتهای آمریکایی شناسایی شده است.[105] حق غذا در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مستقل بیان نشده و در بند 1 ماده 11 با عنوان استاندارد مناسب زندگی آمده است. ماده 11 میثاق بیان می دارد : « کشورهای طرف این میثاق، حق هرکس را به برخورداری از حداقل معیشت برای خود و خانواد هاش شامل غذا، پوشاک و مسکن کافی و همچنین بهبود شرایط زندگی به رسمیت می شناسد». کشورهای طرف این میثاق به منظور تأمین این حق، تدابیر مقتضی اتخاذ خواهند کرد و در این جهت به اهمیت اساسی همکاری بی نالمللی مبن ی بر رضایت آزاد اذعان دارند. کشورهای طرف این میثاق با اذعان به حق بنیادین هرکس به رهایی از گرسنگی از طریق همکاری بین المللی، تدابیر لازم ازجمله برنامه های مشخص را به قرار ذیل اتخاذ خواهند کرد: الف) بهبود روش های تولید، حفظ و توزیع غذا با بهره گیری کامل از معلومات فنی و علمی با اشاعه اصول آموزش و تغذیه توسعه یا اصلاح نظام زراعی به نحویکه حداکثر توسعه مؤثر و استفاده از منابع طبیعی را تأمین کند. ب) تأمین و توزیع منصفانه ذخایر ( منابع) غذایی جهان برحسب نیازها با توجه به مسائل مبتلا به کشورهای صادرکننده و واردکننده غذا.[106] کمیته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میثاق در سال های اخیر برای روشن شدن تعهدات دولت ها بر اساس میثاق، یک سری تفاسیرکلی تصویب کرده است. این کمیته در تفسیر عمومی شماره 12 درباره حق بر تغذیه و غذای مناسب، چنین بیان کرد : « حق بر غذای مناسب، زمانی محقق می شود که هر  مرد، زن و کودکی به تنهایی در اجتماع با دیگران، در همه زمان ها از نظر فیزیکی و اقتصادی به تغذیه مناسب یا وسایل تأمین آن دسترسی داشته باشد . حق بر غذای مناسب، متضمن در دسترس بودن غذا در کمیت و کیفیتی است که بتواند نیازهای رژیم غذایی افراد را برآورده سازد. غذا باید عاری از مواد مضر و زیان آور بوده و در یک فرهنگ معین، قابل قبول باشد.  مضاف بر این، غذا باید به شیوه ای پایدار دست یافتنی باشد. از منظر گزارشگر ویژه حق غذا در سازمان ملل متحد، حق غذا به معنی دسترسی مستمر، پایدار و بدون محدودیت است و مستقیم یا غیرمستقیم به غذایی گفته می شود که از نظر کیفیت و کمیت، مناسب و مطابق با شرایط فرهنگی جامعه فرد مصرف کننده است به نحوی که کیفیت زندگی او را در بعد روانی و جسمانی و سطوح فردی و جمعی تضمین کند و تأمین آن به میزان کافی، مناسب و بی دغدغه باشد.»[107] حق غذا در بردارنده حق یار یرساندن به فردی است که نمی تواند از خویش مراقبت کند. البته این نکته درباره حق غذا اهمیت بیشتری دارد زیرا حق غذا حقی است که بر اساس آن، هر فرد بتواند تغذیه درخور نیازهای خویش داشته باشد. این حق، همچنین شامل دسترسی به منابع و ابزار تأمین معیشت هر فرد نیز هست. دسترسی به زمین، امنیت و رفاه، دسترسی به آب و بذر، اعتبارات، فناوری و بازار های محلی و              منطق‌های به ویژه برای اقشار آسیب پذیر و در معرض تبعیض، دسترسی به مناطق قدیمی ماهیگیری برای جوامع  ماهیگیر که به این مناطق برای تأمین معاش خویش وابسته اند، دسترسی به سطحی از درآمد کافی برای کارگران شهری و روستایی که بتوانند علاوه بر دسترسی به امنیت اجتماعی و کمکهای اجتماعی برای افراد بسیار محروم، زندگی در شأن خود داشته باشند نیز شامل حق غذا می شود. یعنی اجزای حق غذا شامل : الف- فراهم بودن یا تأمین غذای کافی؛ ب- ثبات غذا و دسترسی به آن در هر زمان؛ ج- قابلیت دسترسی اقتصادی و فیزیکی؛ د – قابل استفاده و سالم بودن می شود. حق غذا دارای دو حق متمایز است : الف) حق امنیت غذایی از طریق خودکفایی در تولید محصولات غذایی و درآمد کافی ب)حق بنیادین رهایی از گرسنگی، حق رهایی از گرسنگی، ناشی از حق حیات، یک محتوای حداقلی از حق غذا و هسته سخت یا حداقل استاندارد در رابطه با حق غذاست و به معنی حق دسترسی به حداقل غذای اساسی برای اطمینان هرکس برای رهایی از گرسنگی و مرگ.[108] دولتها تعهد فوری برای اطمینان از حق بنیادین رهایی گرسنگی دارند و امنیت غذایی نیز موضوع یک پروسه و اهداف طولانی مدت و تدریجی در سطح ملی و بین المللی است. حق رهایی از گرسنگی، جزء حقوق بنیادین محسوب میشود و تحت هر شرایطی حتی در بلایای طبیعی، غیر قابل عدول است. در تفسیر کلی مصوبه شماره  12 اجلاس بیستم کمیته اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی درباره حق برخورداری از غذای مناسب به این مسئله نیز اشاره شده که احتمال دارد دولتها یا دیگر نهادها این حق را به اشکال گوناگون از جمله جلوگیری از دسترسی به کمک غذایی بشردوستانه در درگیری های داخلی یا دیگر وضعیتهای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...