• تمام اطلاعاتی که قابل شناسایی و تشخیص است باید محرمانه نگاه داشته شود.
  • بیماران بستری حق برخورداری از امکاناتی را دارند که به واسطه آن بتوانند اسرار شخصی خود را حفظ نمایند.»

  کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال 2000 در نیس اقدام به تصویب منشور حقوق اساسی کردند و موادی را نیز به حقوق بیماران اختصاص دادند. «منشور حقوق اساسی اروپا» در ماده 8  خود به بحث حق حفظ اطلاعات شخصی پرداخته است بر اساس این ماده هرکسی حق حفظ اطلاعات شخصی خود را دارد و افشای اسرار بیماران بیاد با رضایت آنان در اختیار دیگران قرار داده شود. قانونگذار ایران نیز در مناسب های متعددی پزشکان را ملزم به حفظ اسرار شغلی نموده است، ماده 4 آیین نامه انتظامی رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه ای پزشکی و وابسته مصوب 1378 مقرر میدارد: « شاغلان حرفه های پزشکی و وابسته حق افشای اسرار ونوع بیماری مگر به موجب قانون را ندارند.» و درماده 648 قانون مجازات اسلامی این تعهد را برای تمامی کسانی که به منایبت شغل یا حرفه خود محرم اسرار می شوند پیش بینی نموده است .« اطباء و جراحان و داروفروشان و کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حره خود محرم اسرار می شوند ،هرگاه در غیر از موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند به سه ماه و یک روز تا یک سال حبس و یا به یک میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم می شوند.» شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت پس از گردآوری نظرات در آبان ماه 1388 پیش نویس چهارم را بعنوان منشور حقوق بیمار به دانشگاهها ابلاغ نمود.  بند 4 « منشور حقوق بیمار» نیز به احترام به حریم خصوصی بیمار و همچنین حفظ اسرار بیماران تاکید نموده است . بدین ترتیب مشاهده می شود که در اغلب کشورهای جهان و سازمانهای بین المللی ، تعهد پزشک ریشه قانونی دارد و از موارد مربوط به نظم عمومی است و پزشک ملزم به حفظ اسرار بیمار خود است و فقدان رابطه قراردادی بین پزشک و بیمار تکلیف قانونی او را ساقط نمی کند. ب: موارد جواز افشای اسرار 1- رضایت بیمار برخی از حقوقدانان بر این عقیده اند که تعهد به حفظ اسرار مربوط به نظم عمومی است و امری است که به جامعه ارتباط دارد و صاحب سّر حق اعطای اجازه برای افشای آنرا ندارد. بنابراین رضایت بیمار صاحب سّر موجب معافیت از مسئولیت نمی گردد. ولی به نظر می رسد هدف شارحان قانون در اغلب کشورهای جهان مخالف با نظر حقوقدان مذکور باشد منافات داشته باشد، چون به نظر می رسد مبنای تعهد به حفظ سّر مصلحت بیمار است، لذا می بایستی این حق را برای صاحب سّر بشناسیم که بتواند پزشک را از تعهد حفظ این سّر معاف نماید. هرچند تعهد به حفظ اسرار شغلی بنا به مصالح عمومی وضع شده است ، اما از آنجایی که صاحب سّر شخصاً میتواند سّر خود را افشا و آشکار نماید . پس مانعی ندارد که این حق را به دیگران نیابت دهد تا آنرا افشا نمایند. علی رغم اینکه برخی از حقوقدانان و فقها اسرار بیمار و وضعیت خصوصی بیماران را بر گردن پزشکان امانت میدانند و افشای آنها را برای پزشکان غیر شرعی می دانند. مع الوصف نظریه مذکور شدیداً مورد انتقاد واقع شده است، زیرا عقد ودیعه ، عقدی تبرعی است که موضوع آن اموال مادی اعم از منقول و غیر منقول است. ولی سّر پزشکی مال معنوی است. در عقد ودیعه اشیاء موضوع عقد قابلیت استرداد دارند ولی سّر پزشکی قابلیت استرداد ندارد. علی ایحال به نظر می رسد قوانین موضوعه فقط با هدف مشخص کردن حقوق بیمار و خط قرمز پزشک وضع شده است و در این صورت پزشک فقط در شرایطی اجازه افشای اسرار بیمار را دارد که یا خود بیمار رضایت داده باشد، یا مجوز قانونی برای ارائه اطلاعات سّری بیمار باشد. و در غیر اینصورت پزشک به هیچ عنوان حق افشای اسرار بیمار را ندارد. 2-  اعلام بیماری واگیردار ماده واحد قانون راجع به ثبت و گزارش اجباری بیمارسهای سرطانی مصوب 5/7/63 مقرر می دارد« کلییه موسسات درمانی ، آزمایشگاههای آسیب شناسی و تشخیص طبی اعم از دولتی و غیر دولتی مکلفند در مناطق معینی از کشور که امکانت لازم موجود است ، هر بافت و نمونه ای که به هر عنوان نمونه برداری می شود، مورد آزمایش قرار دهند و چنانچه به موارد سرطانی یا مشکوک به سرطان برخورد نمودند ، نتیجه آزمایشات و اطلاعات مورد لازم را طبق ظوابطی ، محرمانه به مراکزی که وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی معین خواهد کرد ، ارسال دارند. متخلفین از این قانون از طریق نظام پزشکی تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.» به موجب ماده 13 قانون طرز جلوگیری از بیماریهای آمیزشی و بیماریهای واگیردار مصوب سال 1320 نیز پزشکان آزاد و کلیه بنگاههای بهداری که به معاینه و درمان بیماریهای آمیزشی می پردازند، موظفند در آخر هر ماه عدد بیماریهای آمیزشی را که دیده اند و قبلاً به پزشک دیگری مراجعه نموده اند بدون ذکر نام و مشخصات بیمار به بهداری بفرستند. آیین نامه اجرایی قانون فوق الذکر مقرر شده است، هر بیماری که مبتلا به بیماریهای آمیزشی قابل سرایط باشد تا موقعی که گواهی نامه عدم عدم سرایت به دست نیاورده ، باید در موعد مقرر نزد پشزک معالج حاضر شود و چنانچه دو روز از موعد مقرر بگذرد و حاضر نشود ، پزشک درمان کننده مکلف است در برگهای مخصوصی که از طرف بهداری در اختیار گذارده است مراتب را با قید نام و نشام صحیح بیمار به بخش بیماریهای آمیزشی شهرستان بفرستد. در ماده 19 و تبصره 2 همان ماده از قانون فوق الذکر، پزشکان معالج مکلف شده اند در موقع مشاهده بیماری های واگیردار و مبتلا به سرطان مراتب را فوراً و کتباً بهبهداری محل اطلاع دهند. همین تکلیف نیز در ماده 21 آیین نامه تاسیس بیمارستان و زایشگاه و آسایشگاه مقرر گردیده است. چنانچه ملاحظه شد ، قانون پزشکان را مکلف به افشای اسرار بیماران مبتلا به بیماری های واگیردار نموده است و افشای اسرار آنان به دلیل مصلحت عمومی ، هیچ گونه مسئولیتی به دنبال ندارد. در ماده 19 قانون طرز جلوگیری از بیماریهای واگیردار، بیماریهای مذکور را در 13 مورد «وبا، طاعون،تب زرد، تیفوئید، تیفوس، آبله، مخملک، سرخچه، دیفتری، اسهال خونی ، سرسام واگیردار، تب عرق گز، مالاریا ، فلج اطفال، و تب مالت« ذکر نموده و بیماریهای آمیزشی را نیز در سه مورد « سوزاک، سفلیس، شانکر نرم، » ذکر نموده است. حال این سوال مطرح می شود که پزشک معالج در خصوص بیماریهای واگیردار دیگری که از آنها نام برده نشده مثل ایدز و هماتیت و… چه تکلیفی دارد؟ آیا قادر به اعلام و افشای بیماریهای مذکور می باشد یا خیر؟ توجه به این نکته نیز ضروری است که بیماری ایدز و هپاتیت ، خسارت جبران ناپذیری بر جامعه وارد می سازد و در سراسر دنیا میلیونها کشته برجای گذاشته است و چه بسا اعضای خانواده فرد مبتلا، اولین قربانیان آن باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...