پایان نامه ارشد : بررسی اثربخشی هنردرمانیخلاق بر دلبستگی ناایمن دوسوگرا کودکان پیشدبستانی |
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هنردرمانیخلاق گروهی بر دلبستگی ناایمن دوسوگرا کودکان صورت گرفت. روش تحقیق کمیو کیفی بوده که در روش کیفی مشاهدات بالینی پیش و پس از آزمایش ثبت و در روش شبه تجربی طرح پیش آزمون – پس آزمون اجرا شد . جامعه آماری شامل کودکانی است که در مراکز پیشدبستانیهای تهران حضور داشتند. نمونه آماری شامل 30 کودک بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پس ازاینکه بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی همگن شدند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزاراندازه گیری کمی، آزمون اضطراب جدایی بود . گروه آزمایشی در 12 جلسه هنردرمانی خلاق شرکت کردند.یافتههای پژوهش با دو روش کیفی و کمی تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصله کیفی نشان داد که هنردرمانی خلاق به شیوه گروهی بر دلبستگی ناایمن کودکان اثر داشت ولییافتههای کمیاین را نشان نداد.
واژگان کلیدی : هنردرمانی خلاق ، دلبستگی ناایمن دوسوگرا ، کودکان پیش دبستانی
فهرست مطالب
فصل اول کلیات پژوهش. 1
مقدمه. 2
بیان مساله. 4
اهمیت و ضرورت پژوهش. 9
اهداف پژوهش و ضرورت آن. 10
پرسشهای پژوهش. 10
تعاریف اصطلاحات. 11
تعاریف نظری متغیرها. 11
تعاریف عملیاتی متغیرها. 11
متغیرهای پژوهش. 12
فصل دوم پیشینه پژوهش. 14
هنر و تاثیرات روانی هنر. 15
هنردرمانی بیانییا هنردرمانیخلاق. 17
تفاوت هنردرمانی و هنردرمانیخلاق. 19
تاریخچه هنردرمانی و هنردرمانیخلاق. 20
مزایای هنردرمانی و هنردرمانیخلاق. 22
هنردرمانی و هنردرمانیخلاق با کودکان. 26
درمانهای هنری خلاق. 28
رقص / حرکت درمانی و موسیقیدرمانی . 28
نمایشدرمانی . 29
رواننمایشگری . 31
دلبستگی چیست ؟. 32
بالبی و نظریه دلبستگی. 32
سبکهای دلبستگی. 34
2) الگوی چهار گروهی دلبستگی. 38
نقص دلبستگی و آسیبهایروانی. 39
دلبستگی در سالهای پیشدبستانی. 41
الگوهای فعال درونی. 45
درمان اختلالهای دلبستگی. 49
نظریه دلبستگی و هنردرمانی. 51
بررسی پژوهشهای پیشین. 54
فصل سوم طرح پژوهش. 57
مقدمه. 58
طرح پژوهش. 59
جامه آماری. 59
روش نمونهگیری و حجم نمونه. 59
ابزار گردآوری دادهها. 60
شیوه نمره گزاری. 61
اعتبار و روایی. 64
روند اجرای پژوهش. 65
ملاحظات اخلاقی. 66
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها. 68
مقدمه. 69
بخش دوم:. 74
آمار استنباطی. 74
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری. 78
خلاصه. 79
یافتههای پژوهش :. 79
بحث و نتیجه گیری :. 83
محدودیتها. 84
پیشنهادات. 85
منابع. 88
فهرست جداول
جدول شماره 4-1 شاخص های آمار توصیفی نمره های دلبستگی ناایمن (دو سوگرا). 70
جدول شماره 4-2 شاخص های آمار توصیفی نمره های دلبستگی ناایمن (دو سوگرا). 71
جدول شماره 4-3 آزمون t گروه های مستقل برای مقایسه میانگین نمره های. 74
جدول شماره 4-4 نتایج آمار غیر پارامتریک یو مان ویتنی برای مقایسه میانگین نمره های دلبستگی ناایمن دربین دو گروه آزمایش و کنترل. 75
جدول شماره 4-5 آزمون t گروه های مستقل برای مقایسه میانگین نمره های دلبستگی ناایمن دربین دو گروه پسر و دختر 76
جدول شماره 4-6 نتایج آمار غیر پارامتریک یو مان ویتنی برای مقایسه میانگین نمره های دلبستگی ناایمن دربین دو گروه پسر و دختر. 77
فهرست نمودار
نمودار4-1 میانگین نمره های دلبستگی ناایمن (دو سوگرا) 70
نمودار4-2 میانگین نمره های دلبستگی ناایمن (دو سوگرا) 72
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
مهمترین دارائی انسان ظرفیت شکلدهی و نگهداری ارتباطات است. که این ارتباطات بهطور قطعی برای بقاء، یادگیری، کار، عشق، و . . . . . لازم هستند. ارتباطات انسان اشکال گوناگونی دارند که شدیدترین، لذتبخشترین، و دردناکترین آنها ارتباط با خانوادە، دوستان و افرادی است که دوستشان داریم . در موارد خاص یک فرد ممکن است هیچ ارتباط هیجانی با دیگران نداشته باشد. این افراد درخودفرورفته و منزوی یا با نشانههای عصب و روانشناختی اسکیزوئید با اوتیسم ظاهر میشوند.
ظرفیت شکلدهی ارتباطات هیجانی، با ارگانیزم و عملکرد قسمتهای مختلف مغز انسان مرتبط است. همان مغزی که فرمان بوئیدن، دیدن، چشیدن، فکرکردن، صحبتکردن و حرکتکردن میدهد. به ما فرمان عشقورزیدن یا متنفرشدن (عشق نورزیدن) را نیز میدهد. این مراکز از ارتباطات هیجانی دوران نوزادی و سالهای اول زندگی شکل گرفته و باقی مانده است.
تجربیات این دوره حساس زندگی در شکلگیری ظرفیت بنیادی ارتباطات سالم هیجانی نقش اصلی را دارد. همدلی، مهربانی، سهیم شدن (مشترکشدن)، پرخاشگری کردن، دوستداشتن و انبوهی از ویژگیهای یک فرد سالم و شاد و مبتکر، با ظرفیتهای دلبستگی و در دوران نوزادی و اوایل کودکی مرتبط است(خانجانی ، 1384).
اصطلاح دلبستگی در متون مختلف معانی متفاوتی دارد. در متون روانشناسی، دلبستگی ارتباطی است بین یک شخص و شخصی دیگر. در زمینه تحول کودک (نوزاد)، دلبستگی به یک ویژگی پیوستگی منحصربهفرد در رابطه مادر – نوزاد با مراقب نوزاد گفته میشود.
▪ دلبستگی چندین خصیصه اصلی دارد:
۱) یک ارتباط هیجانی پایدار با شخص خاصی است.
۲) این ارتباط سالم، راحت، آرامبخش و لذتبخش است.
۳) در صورت فقدان با تهدید فقدان فرد خاص، استرس شدیدیایجاد میشود.
دلبستگی پیوند یا گرههای هیجانی پایدار بین دو فرد است بهطوریکه یکی از طرفین کوشش میکند نزدیکی یا مجاورت با موضوع دلبستگی را حفظ کرده و بهگونهای عمل کند تا مطمئن شود که ارتباط ادامه مییابد. بالبی[1] (1969) معتقد است که این گرههای هیجانی متقابل که منجر به نزدیکی مادر و کودک میگردند نخستین تجلیات دلبستگی محسوب میشوند. دلبستگی نگهدارنده نزدیکی متقابل بین دو فرد در تمام مراحل زندگی است. ابتدا در ماههای نخست پس از تولد، دلبستگی برای نوزاد شامل تعاملهای ساده و بازشناسی ادراکی نشانههاست. اما در پایان سال اول زندگی، کودک بهگونهای به مادر وابسته میشود که در موقع جدایی از او علائم درماندگی و استیصال را از خود نشان میدهد. بنابراین بااینتعریف میتوان به چند ویژگی دلبستگی پیبرد: تقربجویی کودک به چهره دلبستگی[2]، احساس درماندگی[3] در موقعیت جدایی از چهره دلبستگی و پناه بردن و احساس آرامش در کنار او در موقعیتهای تنیدگی زا.
بالبی اظهار میدارد که پیوند کودک به مادر حاصل فعالیت تعدادی از سیستمهای رفتاری است که در آن نزدیکی و مجاورت به مادر یک نتیجه قابلپیشبینی است. در پایان یکسالگی در اکثر کودکان سیستمهای رفتاری مربوطه بهآسانی براساس جدائی از مادر فعال میشوند و آنچه بهطور موثر این سیستمها را به پایان میرساند، دیدن مادر، شنیدن صدای او و لمس او است. بنابراین تا حدود 3 سالگی این نظامها یا سیستمهای رفتاری (مانند گریه کردن، دنبال کردن و . . . . ) بهآسانی برانگیخته میشوند. از آن به بعد در اکثر کودکان کمتر برانگیخته شده و تحمل کودک برای دوری از مادر افزایش مییابد. در طول نوجوانی و بزرگسالی چهره دلبستگیای که رفتار فرد به سمت او جهت داده میشود، تغییر میکند .
بههرحال بالبی در تاکید بر اهمیت ارتباط مادر و کودک معتقد است آنچه که برای سلامتروانی کودک ضروری است، تجربه یک ارتباط گرم، صمیمی و مداوم با مادر یا
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-06] [ 02:16:00 ب.ظ ]
|