مهارکنندگان بتالاکتامازها:

اولین مهار کننده بتالاکتاماز اسید کلاوولانیک می باشد،این آنتی بیوتیک از جهاتی با پنی سیلین ها تفاوت دارد که وجود اتم اکسیژن به جای اتم سولفور، عدم وجود زنجیره جانبی روی حلقه ی بتالاکتام و جانشینی Hydroxyethylidene روی حلقه اگزازولیدین از جمله تفاوت این عامل با پنی سیلین ها می باشند.

سه ترکیب سولفون های نیمه سنتیک اسید، سولباکتام و تازوباکتام دارای فعالیت ضد میکروبی بوده و جزء مهارکنندگان محسوب می شوند.

یک مهار کننده بتالاکتاماز در ترکیب با آموکسی سیلین، تیکارسیلین، آمپی سیلین و پیپراسیلین، فعالیت آن دارو را در مقابل سویه های تولید کننده بتالاکتاماز، هموفیلوس آنفلونزا، گونوکوک ها، موراکسلا کاتارالیس، گونه های کلبسیلا، استافیلوکوکوس و اشریشیاکلی افزایش می دهد. در حالی که فعالیت آن در مقابل دیگر باسیل های گرم منفی، به طور وسیعی توسط مهارکنندگان بتالاکتاماز بدون تغییر می ماند( برایورس و همکاران، 2005 ).

 

2-23-1.مکانیسم عمل مهارکنندگان بتالاکتامازها:

تازوباکتام به PBP1 و یا  PBP2متصل شده و به تنهایی فعالیت ضد باکتریایی بسیار ضعیفی را دارد. تازوباکتام به عنوان یک Suicidal Beta-lactamase Inhibitor عمل می کند. تازوباکتام، فعالیت خوبی در مقابل بتالاکتامازهای پلاسمیدی دارد ولی در مقابل بتالاکتامازهای کروموزومی قابل القاء انتروباکتریاسه ها فعالیت ضعیفی دارد.

اسید کلاوولانیک به وسیله تشکیل یک کمپلکس آسیل-آنزیم با بتالاکتاماز به عنوان Suicide Inhibitor عمل می کند که به کاهش فعالیت آنزیم بتالاکتاماز منجر می گردد.

بتالاکتامازهای TEM وابسته به پلاسمید در سویه های مقاوم به سفتازیدیم در کلبسیلا پنومونیه و اشریشیاکلی با این عامل غیر فعال می شوند، در حالی که بتالاکتامازهای قابل القاء(کلاس یک کروموزمی) در انتروباکتر، سراشیا، سیتروباکتر و سویه های سودوموناس با کلاوولانیک اسید مهار نمی شوند.

در بسیاری از باکتری ها، سولباکتام به عنوان یک مهار کننده موثر بتالاکتامازهای وابسته به پلاسمید و کروموزومی می باشد. این دارو در مقابل ارگانیسم هایی که به دلیل تولید بتالاکتاماز در مقابل بتالاکتام ها مقاوم می باشند، به طور سینرژیک با پنی سیلین ها و سفالوسپورین ها عمل   می کند( ولف و همکاران، 2000 ).

 

2-24.روش های شناسایی آنزیم های ESBL:

2-24-1-1.آزمایش مجاورت دو دیسک:

روش مجاورت دو دیسک(DDT) یک روش در تایید تولید ESBL می باشد. در این روش ارگانیسم مورد آزمایش، روی محیط کشت مولر هینتون آگار پخش می شود و یک دیسک حاوی آموکسی سیلین/کلاوولانات gμ10/gμ20 در وسط پلیت قرار داده می شود و دیسک های حاویgμ30 از سفتازیدیم، آزترونام، سفتریاکسون، سفوتاکسیم و یا سفودوکسیمgμ10 به فاصله ی 25 تا 30 میلی متری از آن قرار داده  می شود. افزایش و یا نامنظمی هاله ی مهار رشد ما بین دیسک سفالوسپورین ها و دیسک حاوی کلاوولانات نشان دهنده وجود ESBL می باشد. این روش، اولین تست بیان شده توسط Jarlier و همکارانش در شناسایی این آنزیم ها می باشد.این روش معمول بوده و انجام آن آسان و مقرون به صرفه می باشد ولی عیب این روش آن است که اگر تلقیح باکتری خیلی زیاد باشد و یا اگر دیسک ها خیلی دور از هم قرار داده شوند سینرژیسمی مابین دیسک آموکسی سیلین/کلاوولانات و سفالوسپورین به طور غیر عمده نادیده گرفته می شود، لذا برخی از محققین فاصله لبه به لبه mm15 بین دیسک ها را مطرح کرده اند که در این صورت حساسیت آزمایش خیلی بیش از زمانی است که فاصله بین دیسک ها 35-25 میلی متر در نظر گرفته شود( پویرل و همکاران ، 2007 ).

 

Brauers et al.

Wolff et al.

Double Disk approximation Test

در اسینتوباکتربومانی های ایزوله شده از بیماران شهرتهران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...