کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




  – ارزیابی راهبرد سوم براساس اصول سازگاری و پایداری: به نظر می رسد انی راهبرد اصل سازگاری را مبنی بر در نظر گرفتن شرایط نهادی- ساختاری حاکم در کشور جهت قابلیت امکان عملیاتی شدن راهبرد مورد نظر تا حدودی تامین می نماید. این راهبرد به لحاظ پایداری از کارایی بسیار بالایی برخوردار بوده  و به نظر تا حد بسیار بالایی برگشت ناپذیر می نماید در واقع در صورت عملیاتی شدن این راهبرد و توزیع مستقیم درآمدهای بالای نفتی برای دوره ای میان مردم برگشت از آن توسط دولت و حاکمیت با هزینه بسیار بالای سیاسی- اجتماعی همراه بوده و این خود تضمینی بر تداوم و پایداری این راهبرد در بلند مدت خواهد بود. 1-4 مدل چهارم: جذب درآمد نفت در نوعی صندوق و در نتیجه توزیع، تخصیص و هزینه آن از طریق فرآیندهای حاکم بر عملکرد صندوق: – ارزیابی راهبرد چهارم براساس اصل سازگاری و پایداری الف: این راهبرد در جهت تامین هدف اول مبنی بر تسهیل اعمال سیاست های تثبیت از طریق جلوگیری از تاثیر نوسانات درآمد نفت بر عملکرد اقتصادی از کارایی بالایی برخوردار می باشد. ب: این راهبرد در تامین هدف دوم مبنی بر کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی اصلاح و افزایش توانمندی و کارایی دولت از کارایی دو سویه ای برخوردار می باشد بدین ترتیب که درصورت مدیریت خوب می توان به اهداف مورد نظر دست یافت و بدون مدیریت و خود به خود در این جهت بی تاثیر است. ج: این راهبرد در تامین هدف سوم مبنی بر استفاده بهینه از درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت جهت کمک و تسهیل فرایند رشد و توسعه پایدار کشور نیز از کارایی بالایی برخوردار است. – ارزیابی راهبرد چهارم براساس اصل سازگاری و پایداری: به نظر می رسد این راهبرد اصل سازگاری را مبنی بر در نظر گرفتن شرایط نهادی- ساختاری کشور جهت قابلیت امکان عملیاتی شدن راهبرد مورد نظر را تا حدودی تامین می نماید. این راهبر د به لحاظ پایداری از کارایی بالایی برخوردار بوده و برخلاف راهبرد سوم قابل برگشت نیز می باشد و هزینه گشت آن بالا نمی باشد. 2- تشکیل حساب ذخیره ارزی و قوانین و مقررات مربوط به آن: طرح ایجاد حساب ذخیره ارزی در قالب ماده 60 قانون برنامه پنج ساله سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی- جمهوری اسلامی ایران در سال 1379 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و متعاقبا آئین نامه اجرایی آن نیز در آبان ماه همان سال از سوی هیات وزیران به تصویب رسید و سپس همین ماده بعدا در برنامه پنجساله چهارم توسعه …. بعنوان ماده یک قرار گرفت. قوانین و مقررات مربوط به حساب ذخیره ارزی عبارتند از: – قانون برنامه پنجساله سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی – ماده واحده قانون اصلاح برنامه سوم مصوب 17/1/79 – آئین نامه اجرایی ماده (60) قانون برنامه سوم توسعه مصوب 18/8/1379 – قانون برنامه پنجساله چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی – آئین نامه اجرایی ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه مصوب 23/4/1384 – شرایط و ضوابط اعطای تسهیلات ارزی مصوب 27/9/1379 هیات امناء حساب ذخیره ارزی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 12:53:00 ق.ظ ]





[9] –  هر گونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار و یا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدینوسیله حجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت. [10] – تحقیقات وبازجویی ها، باید مبتنی براصول وشیوه های علمی قانونی و آموزش های قبلی و نظارت لازم صورت گیرد و با کسانی که ترتیبات و مقررات را نادیده گرفته و در اجرای وظایف خود به روش های خلاف آن متوسل شده اند،بر اساس قانون برخورد جدی صورت گیرد. [11] – پرسش ها باید مفید و روشن و مرتبط با اتهام یا اتهامات انتسابی باشد و از کنجکاوی در اسرار شخصی و خانوادگی و سوال از گناهان گذشته افراد و پرداختن به موضوعات غیر موثر در پرونده مورد بررسی احتراز گردد [12] – پاسخ ها به همان کیفیت اظهارشده و بدون تغییر و تبدیل نوشته شود و برای اظهار کننده خوانده شود و افراد باسواد در صورت تمایل، خودشان مطالب خود را بنویسند تا شبهه تحریف یا القاء ایجاد نگردد. [13]  – محاکم و دادسراها بر بازداشتگاههای نیروهای ضابط یا دستگاههایی که به موجب قوانین خاص وظایف آنان را انجام می دهند و نحوه رفتار ماموران و متصدیان مربوط با متهمان، نظارت جدی کنند و مجریان صحیح مقررات را مورد تقدیر و تشویق قرار دهند و با متخلفان برخورد قانونی شود. [14]  – از دخل و تصرف ناروا در اموال و اشیای ضبطی و توقیفی متهمان، اجتناب نموده و در اولین فرصت ممکن یا ضمن صدور حکم یا قرار در محاکم و دادسراها نسبت به اموال و اشیاء تعیین تکلیف گردد و مادام که نسبت به آنها اتخاذ تصمیم قضایی نگردیده است در حفظ و مراقبت از آنها اهتمام لازم معمول گردیده ودر هیچ موردی نباید از آنها استفاده شخصی و اداری به عمل آید. [15] –  رئیس قوه قضائیه موظف است هیاتی را به منظور نظارت و حسن اجرای موارد فوق تعیین کند. کلیه دستگاههایی که به نحوی در ارتباط با این موارد قرار دارند موظفند با این هیات همکاری لازم را معمول دارند. آن هیات وظیفه دارد در صورت مشاهده تخلف از قوانین، علاوه بر مساعی در اصلاح روشها و انطباق آنها با مقررات، با متخلفان نیز از طریق مراجع صالح برخورد جدی نموده و نتیجه اقدامات خود را به رئیس قوه قصائیه گزارش نماید. [16] – حق دفاع و حق انتخاب وکیل در اصل ۳۵ قانون اساسی و در مواد ۱۸۵ تا ۱۸۷ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب قبلاً مورد تاکید قرار گرفته است، لیکن متاسفانه با تصویب شق ز بند ۷ ماده ۱۳۰ قانون برنامه چهارم توسعه مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۳ مجدداً مورد نقض واقع شده است، علیرغم آنکه با درج این حق حتی در مرحله دادسرا در بند ۳ قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی ابتدا تصور می شد که تبصره ماده ۱۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب شهریور ماه ۱۳۷۸ منسوخ شده است ولی با کمال تاسف همانطور که گفته شد با تصویب قانون موخر برنامه چهsارم توسعه، مجدداً حق مذکور نقض شده و عملاً دست قضات برای ممانعت از حضور و مداخله وکلا به ویژه در مرحله دادسرا بازگذاشته شده است [17] – Public Trial:اصل علنی بودن محاکمات در اصل ۱۶۵ قانون اساسی و در ماده ۱۸۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب تصریح شده است. همچنین طبق اصل ۱۶۸ قانون اساسی نیز رسیدگی به جرایم سیاسی و مطبوعاتی علنی و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری انجام خواهد شد. [18]  – ۱۸- No crime or punishment except in accordance with the law. Nulla poena sine lege_ Nullum crimen sine lege. (Latin).این اصل در اصول ۳۶ و ۱۶۹ قانون اساسی و در ماده ۲ قانون مجازات اسلامی تصریح شده است. [19]  – NoN torture and ill- treatment [20]  – Solitary Confinement (cell [21]  – متن کامل این قطعنامه را می توانید در سایتهای ذیل ملاحظه فرمائید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:52:00 ق.ظ ]





به ترتیبی که در آیین‌نامه گمرکی تعیین می‌گردد فروخته خواهد شد و از حاصل فروش … آیین‌نامه اجرایی قانون امور گمرکی مصوب 20/1/1351 کمیسیون دارایی مجلس شورای ملی در ماده 77 به گمرک اختیار داده پس از 20 روز از تاریخ اخطار به صاحب کالا یا متصدی حمل یا نشر آگهی متصدی نگاهداری حساب کالای متروکه اقلام کالا را در فهرست مخصوص کالای متروکه به نزد رئیس گمرگ ارسال تا رئیس دستور و ترتیب فروش کالای متروکه را صادر نماید از تاریخ انقضای مهلت 20 روزه اداره گمرک می‌بایستی ظرف 4 ماه یا از طریق حراج عمومی یا مزایده کتبی حساب کالای متروکه را واریز نموده و دفاتر مربوطه تفریغ گردد. بند اول: تعیین مشخصات کالای متروکه ماده 78 آیین‌نامه (1351) قبل از اینکه در حراج یا مزایده کتبی به معرض فروش گذارده شود یا برای فروش به فروشگاه‌ها ارسال گردد باید هر قسمت (پارتی) کالا اظهارنامه گمرکی ورودی از طرف قسمت مربوط گمرک تنظیم و کالا بوسیله ارزبان با حضور انباردار و بازرس اداره رسیدگی و مقدار و نوع و ارزش و سایر مشخصات آن تعیین می‌شود و در اظهارنامه قید می‌شود و حقوق گمرکی و سود بازرگانی و هزینه های گمرکی و عوارض مربوطه نیز احتساب شود.

گفتار سوم: نحوه حراج در آیین‌نامه اجرایی قانون امورگمرکی

ماده 79: عمل حراج باید با حضور رئیس اداره یا نماینده او یک نفر بازرسی اداره یا ماموری که از طرف اداره کل گمرک برای این منظور تعیین می‌شود و یک نفر قاضی به نمایندگی دادستان محل صورت بگیرد. شرح هر قسمت از کالای متروکه که مستقلاً حراج می‌شود باید در صورت مجلسی جداگانه که در سه نسخه تنظیم و حاکی از تمام مشخصات کالای فروش رفته خواهد بود منعکس و به امضای نمایندگان مذکور در این ماده و همچنین به امضای خریدار و متصدی حراج برسد. پس از فروش باید برای کالای فروش رفته سند فروش صادر و کالا به استناد سند مزبور از گمرک خارج شود. یک نسخه از صورتمجلس برای سرویس انبار به منظور تفریغ دفتر انبار و نسخه دیگر برای همان منظور به متصدی نگاهداری حساب کالای متروکه تسلیم و یک نسخه در پرونده واریز ماحصل فروش بایگانی می‌شود. آنچه در این بخش اهمیت دارد به نظر می‌رسد که در حراج عمومی نیاز به نگارش و نوشتن آنچه اتفاق  می‌افتد نیست و به همین جهت با مزایده کتبی متفاوت است، زیرا تبصره یک همین ماده بیان می‌دارد (تبصره 1: گمرک مجاز است کالای متروکه و ضبطی را به هر مبلغ که باشد به هر یک از سه طریق حراج، خرده فروشی در فروشگاه های دولتی و تعاونی و یا مزایده کتبی که مقتضی بداند به فروش برساند). با این تبصره می‌توان نتیجه گرفت که قانونگذار سال 1350 بین مزایده کتبی، حراج و خرده فروشی تفاوت قائل و آن را سه طریق فروش می‌داند و در تمایز مزایده کتبی از حراج در ادامه تبصره بیان می‌دارد: (فروش به طریق مزایده تابع مقررات عمومی مربوط به مزایده اموال دولتی می‌باشد. هرگاه کالای متروکه در جلسه اول حراج به فروش نرسد، اعضای کمیسیون حراج مذکور در این ماده می‌توانند فی المجلس و یا در جلسات بعد در قیمت عرضه شده در حراج تجدیدنظر نموده و با رعایت صلاح دولت به هر قیمت در حراج به فروش برسانند. بند اول: الزام به آگهی در حراج مطابق تبصره 2 ماده 79 آیین‌نامه سال 51 برای فروش کالا در حراج یا مزایده اداره گمرک یا هر اداره ای که تصدی فروش با اوست باید مشخصات و خصوصیات کامل کالای عمده تجاری را حداقل 10 روز قبل از حراج یا مزایده به وسیله نشر آگهی در یک روزنامه کثیرالانتشار به اطلاع عامه برساند. بند دوم: پرداخت کارمزد حراج و حراجچی کارمزد حراج به ماخذ 2 درصد به عهده خریداران است که از این محل کارمزد حراجچی به تشخیص رئیس اداره پرداخت می‌شود. با تبصره 3 ماده 79 نتیجه گیری می‌شود که حراج در هر حال فروش به جمع است، زیرا قید خریداران نیز خطاب به جمع می‌باشد. بند دوم: بیع بودن حراج و آثار آن ماده 83 آیین‌نامه امور گمرکی (1351) پس از انجام حراج یا تشریفات مزایده معامله آن کالا قطعی محسوب است و طرفین معامله (گمرک و خریدار) حق استفاده از هیچگونه اختیار فسخی را ندارند و حذف کلیه خیارات باید طبق مفاد این ماده در جلسه حراج یا مزایده به اطلاع مشتریان برسد و در صورتمجلس فروش تصریح گردد. با این بخش از ماده 83 آیین نامه می‌توان گفت که قانونگذار سال 51 ایران در نگاه به حراج اولاً حراج را بدون رعایت تشریفات تلقی نموده و مزایده را با قید (تشریفات مزایده) آنرا لزوماً رعایت تشریفات می‌داند. ثانیاً با انجام اعمال حراج و مزایده معامله را قطعی می‌داند. به عبارت دیگر این نوع از عقود را جزء بیع تلقی و آن را نیز قطعی دانسته است. با اعلام قطعیت می‌توان آن را لازم دانست، زیرا اعلام می‌دارد که هیچ یک از طرفین حق فسخی ندارند و باید حذف کلیه خیارات قید شود. آنچه به نظر محل بحث است، این می‌باشد که آیا در صورت عدم قید هرگونه خیار آیا عقد لازم نیست. به نظر می‌رسد در پاسخ باید گفت که در صورت عدم قید نیز معامله قطعی است، زیرا آنچه در این بخش از اعمال دولت اهمیت دارد، همان رعایت مقررات قانونی است. در صورت عدم رعایت مقررات قانونی بر اعمال متصدیان فروش آثار حقوقی بار نمی‌شود، زیرا در ماده 84 بیان می‌دارد (بهای کالای متروکه در جلسه حراج نقداً وصول می‌شود…) با وصول نقدی بها دیگر از ناحیه خریدار نمی توان نقصی بیان دانست، زیرا یا بهای کالا پرداخت می‌شود برنده حراج و خریدار است و معامله تمام می‌شود یا پرداخت نمی کند. از این جهت آنچه باقی می‌ماند از انجام عمل حراج است که باید مطابق قانون صورت بگیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




 


در این بند بر آن داریم سابقه اصل مزبور تحت عنوان یادشده یا عناوین مشابه در نظام های حقوقی را مورد بررسی قرار دهیم. الف) اصل تناظر در حقوق فرانسه اصل تناظر که آن را احترام حقوق دفاع نیز گفته اند همواره از سوی علمای حقوق فرانسه اجماعاً به عنوان « اصلی بنیادین » ، «تغییر ناپذیر» و «تشکیل دهنده تضمین لازم برای قضای شایسته» معرفی می گردید. اما در حکومت قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (1807 تا 1975) در هیچ یک از نصوص قانونی احترام به حقوق دفاع در دادرسی مدنی تصریح نشده بود.[131] و در عین حال از سال 1828 دیوان عالی کشور فرانسه اعلام می نماید: «نظر به اینکه دفاع حق طبیعی است فقط کسی می تواند محکوم گردد که قبلاً اظهارات او شنیده شده و یا بدین منظور از او دعوت شده باشد» از آن پس آراء متعددی از دیوان کشور فرانسه در حکومت قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه صادر شد که مرجع عالی مزبور با تمسک به اصل احترام حقوق دفاعی یا اصل تناظر آراء دادگاه های تالی را نقض می نمود با استناد به چنین آرایی ادعا شد که یکی از قواعد حقوق طبیعی وارد حقوق موضوعه فرانسه گردیده است. مدونین قانون جدید آیین دادرسی فرانسه اصل تناظر را که دکترین و رویه قضایی از قرن نوزدهم در امور مدنی استخراج کرده بود در مواد 14 تا 17 تحت عنوان مزبورتدوین و مفهوم و محدوده آن را به طور کلی مشخص نمودند.[132] ب) اصل تناظر در حقوق ایران باستان با بررسی تاریخ ایران باستان ،در خصوص مورد به دست می آید که مفهوم اصل تناظر، به گونه ایی که تبیین گردید در نظام قضایی ایران در دادرسی ها مورد توجه بوده است در حقیقت در دعاوی و شکایات علیه شاه نیز، وی، دربار عامی که هر سال، به قضاوت موبد موبدان ، ترتیب می داد، در حضور مدعی تاج از سر بر می گرفت تا موقعیتی برابر با مدعی پیدا نموده و تساوی موقعیت طرفین، در نزد قاضی تأمین گردد و موبد موبدان پس از شنیدن ادعاها و ادله ی خواهان و خوانده (شاه) اقدام به صدور رأی می نمود و البته شاه چنانچه محکوم می گردید در صورتی دوباره تاج را بر سر می گذاشت که حکم را اجرا نموده باشد.[133] در هیچک از قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 قمری و قانون آیین دادرسی مدنی 1318 شمسی اصل تناظر، تحت این عنوان یا عنوانی مشابه ، نیامده بود. در قانون جدید آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 نیز، هیچ نصی به این اصل اختصاص نیافته است. در عین حال با بررسی مقررات مزبور و آرای دیوان عالی کشور ایران بدست می آید که مفهوم اصل تناظر و ضرورت رعایت آن همواره مورد توجه قانون گذاران ایران و دیوان عالی کشور و سایر مراجع بوده و شماری از قوانین مزبور زمینه و ضرورت اجرای آن را پیش بینی و تضمین نموده اند. در حقیقت بسیاری از مقررات مربوط به تنظیم دادخواست و پیوست های آن، ابلاغ جلسه دادسی، طرق شکایت از آراء، ادله و … با لحاظ اصل تناظر و برای تضمین رعایت آن تنظیم گردیده است.[134] ج) اصل تناظر در فقه در فقه نیز تناظر به مفهومی که بیان شد از اصول اولیه در محاکمه و رسیدگی قضایی محسوب می شود. نگاه اسلام و پیشوایان دینی به این موضوع به قدری دقیق و موشکافانه بود که نظیر آن در هیچ مسلک و مرامی نمی توان یافت شاید گویاترین دلیل در این خصوص حدیثی از امام محمدباقر (ع) است که فرموده اند : «هرگاه دونفر برای قضاوت به شما مراجعه نمودند تا دفاع دیگری را نشنیدی به نفع اولی حکم نکن»[135] و همچنین حضرت علی (ع) این اصل اساسی را هم در قول و هم در عمل به نحو کامل مراعات کرده است به گونه ایی که بسیاری از نویسندگان برای عظمت دادرس در اسلام به عملکرد امام علی (ع) در دادرسی و نیز سخنان ایشان در این زمینه تمسک جسته اند. ایشان در نامه ایی قضات خود را به رعایت تساوی بین اصحاب دعوا امر می کنند و می فرمایند : «… در نگاه و اشاره چشم و اشاره کردن و سلام کردن با همگان یکسان باش تا زورمداران در ستم تو طمع نکنند و ناتوان از عدالت تو مأیوس نگردد.[136] و یا نقل است که خلیفه دوم حضرت علی (ع) را در دعوایی که یکی از طرفین آن بودند به کنیه «ابوالحسن» صدا کرد اما حضرت او را از این کار باز داشته . فرمودند: چرا مرا با احترام و کنیه ابوالحسن صدا کردی؟ شاید طرف دعوای من ناراحت شده باشد. واضح است نگاه و خطاب متفاوت قاضی موجب تقویت وضعیت یکی از اصحاب دعوا و تضعیف موقعیت رقیب اوست همچنین در راستای رعایت تساوی میان اصحاب دعوا و مناظره ایی بودن دادرسی ، پیامبر گرامی اسلام (ص) به حضرت علی (ع) فرموده اند : هرگاه دوتن برای قضاوت پیش تو آمدند تا زمانی که اظهارات یکی از طرفین را نشنیدی به نفع دیگری حکم نده، پس هر گاه چنین کردی «سخنان هر دو طرف را شنیدی» کار قضاوت و صدور حکم برای تو روشن می شود. اگرچه حدیث مزبور و احادیث مشابه آن را عده ایی از فقها در تبیین عدم جواز صدور حکم غیابی مورد استناد قرارداده اند اما حدیث مزبور بدین معنی است که قاضی نباید بدون استماع اظهارات طرفین و رسیدگی به دلائل آنها حکم نهایی صادر کند.[137] با توجه به موارد فوق دریافتیم که مفهوم اصل تناظر در نظام قضایی اسلام نیز مورد عنایت بوده است. د) اصل تناظر در قرآن لزوم رعایت اصل تناظر و حق دفاع در آیاتی از قرآن کریم به صراحت بیان گردیده است که این خود سندی است که حاکی از اهمیت بسیار زیاد در لزوم رعایت این اصل می باشد که در این جا به بیان آیاتی که بیان گر لزوم رعایت اصل تناظر می باشد می پردازیم :[138] «و إن خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکماً من أهله و حکماً من أهلها » (سوره نساء 39) (و اگر از (ناسازگاری و ) جدایی میان آن دو (زن و شوهر) بیم داشتید، پس داوری از خانواده شوهر، و داوری از خانواده زن برگزینید (تا اختلاف آن دو رسیدگی کنند). * در جایی که قرار است حق کسی احیاء شود لازم است طرفین حضور داشته باشند. قضاوت و امثال آن از این موارد است. « قال ما منعک ألاّ تسجد إذ أمرتک قال أنا  خیر منه خلقتنی من نارٍ و خلقته من طین » (اعرف، 12) (خداوند به ابلیس) فرمود: وقتی که من به سجده فرمانت دادم، چه چیز تو را از سجده کردن بازداشت؟ (شیطان) گفت : من از او بهترم ، مرا از آتش و او را از گِل آفریدی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ق.ظ ]




 



در مباحث آتی به نحوه کامل تری این اصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. گفتار اول : کلیات همواره برای درک یک مسئله حقوقی بیان کلیاتی از آن ضرورت دارد تا ذهن آدمی مهیای درک آن شود ما نیز ابتداً به بیان کلیاتی از اصل تناظر می پردازیم و در این گفتار بر آن داریم ابتداً به بررسی مفهوم اصل تناظر و همچنین سابقه رسیدگی تناظری ، اصل تناظر در حقوق فرانسه ، ایران در فقه و در قرآن و دایره شمول اصل تناظر بپردازیم. بند اول : مفهوم اصل تناظر تناظر در لغت از جمله به معنی «با هم بحث ومجادله کردن»[127] و «مقابله نمودن»[128] آمده است. مفهوم حقوقی واژه آنچه موردنظر ماست، از معنای لغوی آن چندان دور نمی باشد. دعوا در دادگستری همواره از برخورد ادعاها به وجود می آید. هر دعوا به طرف نتیجه ایی سوق داده می شود که «موضوع» دعوا نامیده می شود. مدعی به مفهوم اعم به منظور کسب نتیجه مطلوب علی القاعده باید مبنایی را حسب مورد برای دعوا یا دفاع خود اعلام و معرفی نماید که «سبب» دعوا یا دفاع خوانده می شود. در اثبات موضوع و سبب مزبور مدعی علی الاصول مطالبی را اظهار می دارد و به ادله ایی متمسک می گردد. تا ماهیت «ادله اثبات دعوا» یا عندالاقتضاء «حکم ادله اثبات احکام» را اثبات نماید. وظیفه قاضی است که در تمام موارد که اختلافی را فصل می نماید حق را از باطل تشخیص داده و اقدام به صدور رأی نماید. رأی دادگاه به همان نسبت که به حق نزدیک می شود مطبوع طبع انسان است. توفیق قاضی در اقدام مزبور و کسب نتیجه مطلوب منوط به این است که از ادعاها، ادله، استدلالات هر یک از متخاصمین مطلع گردد  و این امر مستلزم این است که طرفین نزاع و اختلاف در موقعیتی قرار گیرند که فرصت و امکان طرح آزادانه ادعاها، ادله و استدلالات خود را داشته و از ادعاها، ادله ها و استدلالات رقیب مطلع شده تا بتوانند آنها را آزادانه مورد مناقشه قرار دهند. در حقیقت قضاوت انتخاب نمودن بین ادعاهای متعارض است و این وظیفه درصورتی می تواند به نحو مطلوب انجام شود که قاضی از ادعاها و ادله صاحبان آن که در شرایط متوازن به وی تسلیم نموده اند. بطور کامل آگاه گردد. این همان چیزی است که اصل تناظر نامیده می شود. بنا به اصل مزبور قاضی در حقوق ایران حکم خود را منحصراً باید بر پایه ماهیاتی استوار نماید که به شرح مزبور اصحاب دعوا متناظراً مطرح نموده باشد. بند دوم : سابقه رسیدگی تناظری اصل دادرسی تناظری هرچند در غالب عبارت ازحقوق فرانسه به نظام حقوقی ما راه یافته ولی بررسی وضعیت قضایی در ایران باستان حاکی از آن است که مفهوم تناظر در نظام قضایی ایران نیز وجود داشته است زیرا حقوق در ایران باستان در نهایت درجه پیشرفت نسبت به زمان خود و حتی قابل مقایسه با حقوق امروزی جهان موجود بوده است.[129] اصل تناظر را برخی از حقوقدانان و فلاسفه یکی از داده های حقوق طبیعی معرفی نموده اند این تفکر که اصحاب دعوا باید در موقعیتی مساوی و برابر قرارداده شوند همواره مورد توجه قرار می گرفته، مساواتی که از جمله بر مفادترازو حاکم است که همواره دو کفه ی آن در شرایط عادی متوازن و هم سطح می باشند. عقل سلیم مساوات و موقعیت اصحاب دعوا در مقابل قاضی و اصل تناظر که بر پایه آن است تحمیل می نماید.[130] در این بند بر آن داریم سابقه اصل مزبور تحت عنوان یادشده یا عناوین مشابه در نظام های حقوقی را مورد بررسی قرار دهیم. الف) اصل تناظر در حقوق فرانسه اصل تناظر که آن را احترام حقوق دفاع نیز گفته اند همواره از سوی علمای حقوق فرانسه اجماعاً به عنوان « اصلی بنیادین » ، «تغییر ناپذیر» و «تشکیل دهنده تضمین لازم برای قضای شایسته» معرفی می گردید. اما در حکومت قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه (1807 تا 1975) در هیچ یک از نصوص قانونی احترام به حقوق دفاع در دادرسی مدنی تصریح نشده بود.[131] و در عین حال از سال 1828 دیوان عالی کشور فرانسه اعلام می نماید: «نظر به اینکه دفاع حق طبیعی است فقط کسی می تواند محکوم گردد که قبلاً اظهارات او شنیده شده و یا بدین منظور از او دعوت شده باشد» از آن پس آراء متعددی از دیوان کشور فرانسه در حکومت قانون قدیم آیین دادرسی مدنی فرانسه صادر شد که مرجع عالی مزبور با تمسک به اصل احترام حقوق دفاعی یا اصل تناظر آراء دادگاه های تالی را نقض می نمود با استناد به چنین آرایی ادعا شد که یکی از قواعد حقوق طبیعی وارد حقوق موضوعه فرانسه گردیده است. مدونین قانون جدید آیین دادرسی فرانسه اصل تناظر را که دکترین و رویه قضایی از قرن نوزدهم در امور مدنی استخراج کرده بود در مواد 14 تا 17 تحت عنوان مزبورتدوین و مفهوم و محدوده آن را به طور کلی مشخص نمودند.[132] ب) اصل تناظر در حقوق ایران باستان با بررسی تاریخ ایران باستان ،در خصوص مورد به دست می آید که مفهوم اصل تناظر، به گونه ایی که تبیین گردید در نظام قضایی ایران در دادرسی ها مورد توجه بوده است در حقیقت در دعاوی و شکایات علیه شاه نیز، وی، دربار عامی که هر سال، به قضاوت موبد موبدان ، ترتیب می داد، در حضور مدعی تاج از سر بر می گرفت تا موقعیتی برابر با مدعی پیدا نموده و تساوی موقعیت طرفین، در نزد قاضی تأمین گردد و موبد موبدان پس از شنیدن ادعاها و ادله ی خواهان و خوانده (شاه) اقدام به صدور رأی می نمود و البته شاه چنانچه محکوم می گردید در صورتی دوباره تاج را بر سر می گذاشت که حکم را اجرا نموده باشد.[133] در هیچک از قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 قمری و قانون آیین دادرسی مدنی 1318 شمسی اصل تناظر، تحت این عنوان یا عنوانی مشابه ، نیامده بود. در قانون جدید آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 نیز، هیچ نصی به این اصل اختصاص نیافته است. در عین حال با بررسی مقررات مزبور و آرای دیوان عالی کشور ایران بدست می آید که مفهوم اصل تناظر و ضرورت رعایت آن همواره مورد توجه قانون گذاران ایران و دیوان عالی کشور و سایر مراجع بوده و شماری از قوانین مزبور زمینه و ضرورت اجرای آن را پیش بینی و تضمین نموده اند. در حقیقت بسیاری از مقررات مربوط به تنظیم دادخواست و پیوست های آن، ابلاغ جلسه دادسی، طرق شکایت از آراء، ادله و … با لحاظ اصل تناظر و برای تضمین رعایت آن تنظیم گردیده است.[134] ج) اصل تناظر در فقه در فقه نیز تناظر به مفهومی که بیان شد از اصول اولیه در محاکمه و رسیدگی قضایی محسوب می شود. نگاه اسلام و پیشوایان دینی به این موضوع به قدری دقیق و موشکافانه بود که نظیر آن در هیچ مسلک و مرامی نمی توان یافت شاید گویاترین دلیل در این خصوص حدیثی از امام محمدباقر (ع) است که فرموده اند : «هرگاه دونفر برای قضاوت به شما مراجعه نمودند تا دفاع دیگری را نشنیدی به نفع اولی حکم نکن»[135] و همچنین حضرت علی (ع) این اصل اساسی را هم در قول و هم در عمل به نحو کامل مراعات کرده است به گونه ایی که بسیاری از نویسندگان برای عظمت دادرس در اسلام به عملکرد امام علی (ع) در دادرسی و نیز سخنان ایشان در این زمینه تمسک جسته اند. ایشان در نامه ایی قضات خود را به رعایت تساوی بین اصحاب دعوا امر می کنند و می فرمایند :


lass="entry-footer">Edit“پایان نامه درمورد قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب، قانون آیین دادرسی مدنی، قانون جدید آیین دادرسی”
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم