کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




این الگو شامل سه جنبه اساسی عملکردها ، محصولات و محتواست . که ترکیبی از آنها ، 120 توانائی را مشخص می کند . عملکرد : اعمال فکری است که منجر به تولید می گردد و بعنوان فرایند اصلی ذهن تلقی می گردد و شامل پنج بعد است . شناخت وآگاهی ،حافظه ،تفکر واگرا ،تفکر همگرا،ارزیابی و قضاوت. شناخت و حافظه به دریافت مطالب بدون هیچ گونه استدلالی مربوط می شود . طبیعتا برای فرایندهای عالی تر فکر ما نیاز داریم اطلاعات کافی راجع به مسائل داشته باشیم . به عبارت دیگر ، جمع آوری و باز آفرینی مطالب نقش زیر بنائی برای تفکر در سطوح بالاتر را دارد . تفکر همگرا، همان استدلال یا تفکر منطقی است که تلاش می شود با استدلال راجع به حقایق به یک جواب صحیح برسد . تفکر واگرا، تفکر بسیار بارزی است که تنها به یک جواب برای یک مسئله نمی اندیشد بلکه به راه حلهای متعدد و ابعاد مختلفی از مسئله توجه دارد . در تفکر ارزشیاب ملاکهائی برای ارزشیابی تعیین شده و مسئله  با این ملاکها سنجیده می شود . (حسینی،1378).

  1. محتوا : انواع اطلاعاتی که روی آن عملیات انجام می گیرد ، شامل محتوای شکلی است که اطلاعات عینی را در بر می گیرد مثل تصاویر و مسا ئلی از قبیل شکل ، رنگ ، محتوای عادی که اطلاعات قراردادی و یا علائمی مانند اعداد یا فرمولهای شیمیائی است. محتوای معانی اطلاعاتی است که در برگیرنده معانی کلمات ، محتوای رفتاری که شامل تعامل انسان و مهارتهای اجتماعی است.(حسینی، 1378).
  2. محصولات : اجرای عملیات روی محتوا ، محصولاتی را پدید می آورد که به شکلهای مختلف منفرد یا واحد طبقه بندی شده که نشانگر روابط ساده است . ارتباط پیچیده تر محصولات از طریق نظامها ، تبدیلات و استعارات نشان داده می شود . طبیعتا برای استفاده از روابط پیچیده نیاز است ابتدا از واحدها، طبقات روابط و ساده مطلع بود .

تفکر واگرا و همگرا در این الگو ارتباط مستقیم با هوش و خلاقیت دارند . الگوی گیلفورد نشان می دهد که هوش یک ویژگی منفرد نیست بلکه مجموع عملیات متعدد است . مک کینون (1962) در پژوهشی که انجام داد دریافت آزمودنیهای خلاق اغلب هوش بالاتر از متوسط و بعضی هوش بسیار بالائی داشته اند . اما هوش آنها با خلاقیتشان رابطه مشابهی نداشته است . مک کینون می گوید : اگر در این مطالعه از یک حداقل بهره هوشی بین 115 تا 120 بگذریم باهوشتر بودن مستلزم خلاقتر بودن نیست . این درست نیست که گفته شود فردی که هوش بالاتری دارد لزوما خلاقیت بالاتری هم دارد. تورنس نظر مشابهی دارد ، او معتقد است از یک نقطه ای از اهمیت هوش کم  شده و تمایز تفکر واگرا و همگرا زیاد می شود . این نقطه یا آستانه بهره هوشی 120 است از این سطح هوش به بعد اگر فرد هوش و خلاقیت داشته باشد ظهور می یابد، پس نتیجه این است که در بهره هوشی پائین تر از 120 هوش و خلاقیت ممکن است هم بستگی داشته باشد اما در بهره هوشی 120 به بالا با یکدیگر هم بستگی ندارند . بارون و هارینگتون (1981) هم نشان داده اند افراد خلاقی که راه های متفاوتی برای حل مسئله ارائه می دهند از یک هوشبهر بالاتر از طبیعی برخوردارند .(حسینی 1378). ویژگیهای شخصیتی : پیرامون ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق تحقیقات زیادی انجام گرفته است ، یکی از مهمترین مطالعات توسط مک کینون  (1962) انجام گرفته است . او در قسمتی از پژوهش خویش به بررسی نگرش افراد خلاق می پردازد . افراد خلاق در پاسخ به پرسشنامه صفات گوف (1960) تصویر مثبتی از خویش داشته اند .(حسینی، 1378). 98/. مهندسان معمار که خلاقیت بسیار بالائی داشتند گفته اند : آنها افرادی با قوه تخیل قوی هستند ، سایر صفاتی که در وصف خویش ابراز داشته اند به ترتیب عبارتند از :  فعال 92% درستکار ، آرمانگرا ، مبتکر ، 90% هنرمند ، متمدن ، باوجدان ، باهوش 88% ، منطقی 85% ، سازگار ، مصمم ، باانصاف ، مستقل ، انسانگرا ، پیشرفت گرا 82% قدرشناس ، توانا ، دارای روح تعاون ، دارای شوق ، دارای رفتار دوستانه ، سالم ، پرکار ، دارای علایق زیاد ، جدی  80% . از طرف دیگر مهندسان معمار خلاق در مقایسه با همکاران کمتر خلاق خود صفات منفی خویش را بیشتر بیان می کردند از جمله : عجول ، اهل مشاجره ، خود محور، غمگین ، منفی باف ، زود رنج ، خودخواه ، انعطاف پذیر ، تکرو ، متعصب . در مقایسه افراد خلاق با کمتر خلاق یک ویژگی بارز افراد خلاق، جرات است که منظور یک جرات فکری است که فرد تلاش می کند کاملا خودش باشد و تلاش می کند با پرورش توانائیهایش و تحقق نقش خویش به منتهای کمالی که برایش مقدور است برسد . فرد خلاق به تاثیر رفتارش روی دیگران فکر نمی کند . هم چنین چندان نگران این نیست که دیگران راجع به او چه فکر می کنند چون او می خواهد خودش باشد . رهائی فرد خلاق از رسوم و قید و بندهای اجتماعی این طور تلقی می شود که او فرد غیر مسئولی در جنبه های اجتماعی است . اگر با ملاکهای معمول جامعه قضاوت شود این حرف تا حدودی درست است زیرا او بر اساس نظام ارزشی خود عمل می کند که ممکن است با معیارهای سایر افراد یکسان نباشد . آنها تابع گروه نمی گردند و مستقل عمل می کنند . البته منظور آنها سرکشی و عدم پذیرش معیارهای اجتماعی نیست بلکه علت آن استقلال آنهاست . البته این نوع عملکرد بیشتر زمانی آشکار میگرد که آنها مشغول کار خلاقانه هستند نه در مواقع عادی و فعالیتهای روز مره.(حسینی،1378). تورنس (1980) بعد از مطالعه بیست و دو ساله خویش از کودکان و نوجوانان نتیجه گرفت اساس خلاقیت افراد خلاق عبارتند از : استقلال اندیشه ، شیفتگی فراوان نسبت به مسئله یا فعالیت مورد علاقه شان . او شجاعت ، صداقت ،  کنجکاوی ، میل به ریسک نمودن را بعنوان صفت بارز افراد خلاق ذکر کردند . استرنبرگ (1985) افراد خلاق را ، با بیان ویژگیها متمایز می داند :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 04:52:00 ب.ظ ]





مقدمه : خلاقیت به عنوان یک نیاز عالیه بشری در تمام ابعاد زندگی او مطرح است و عبارت است از ، تحولات دامنه دار و جهشی در فکر و اندیشه انسان ، به طوریکه حائز یک توانائی در ترکیب عوامل قبلی به طرق جدید باشد را شامل می شود . خلاقیت همچون عدالت ؛ دموکراسی و آزادی برای افراد مختلف دارای معانی مختلف می باشد ولی یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارت است از : «پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و بعنوان مجموع میراث فرهنگی عمل می کند ولی آنچه که تازه است ترکیب این عوامل در الگوی جدید است» (آقائی فیشانی، 1377ص ; 16). تحقیق در مورد خلاقیت ، از زمان گالتون 1869شروع شد که در مورد نوابغ شروع به مطالعه نمود . و جنبه های منشی  و وراثتی آنرا مد نظر قرار داد . ولی آغاز واقعی آن به پژوهشهای خلاقیت گیلفورد در سال 1950که او را پدر و بانی تحقیقات ، در زمینه خلاقیت شناخته اند، باید دانست که عوامل مختلف خلاقیت را از طریق تجزیه عوامل بررسی کرد. برای گیلفورد و همکارانش ، خلاقیت و حل مسئله در واقع پدیده های بسیار مشابهی می باشند که در هر دو مورد فرد مجبور است در رفتار خود کار یا عملی راکه حداقل برای خودش تازه است ، را انجام دهد . یعنی در مورد مسئله های جدید یا در مقابل موقعیتی جدید، پاسخی جدید بوجود آورد  (آرلت ، 1359ص:2 ). هر وقت که کلمه خلاقیت را می شنویم بی اراده به یاد کار ها و آثار برجسته هنرمندان واندیشمندان می افتیم . لیکن باید به خاطر داشته باشیم که همواره لازمه خلاقیت نبوغ نیست. زیرا هر کس در کارهای روز مره خود ، ممکن است خلاقیت از خود نشان دهد منتهی خلاقیت بعضی بیشتر است و بعضی کمتر ، مثلا”کسی که در خانه دستگاهی که قبلا”ندیده است را تعمیر می کند،کد بانوئی که غذای جدید خوشمزه ای را می پزد یا دانش آموزی که شیوهای جدید برای درس خواندن ابداع می کند و باصرف وقت کمتر ، نتیجه بهتری بدست می آورد ، همگی از قدرت خلاقیت خود استفاده کرده اند ( آقائی فیشانی ، 1377 ، ص : 19 ) . در سالهای اخیر خلاقیت یکی از محورهای مورد بحث در محیطهائی چون آموزش و پرورش و دانشگاه می باشد . همچنین به این نکته توجه شده است که روند آموزش برای فراگیر باید روندی پویا باشد . فراگیر خود فعالانه در امر آموزش شرکت کند . تفکر کند و ایده های بکر ارائه نماید ابراز ایده هائی که هم مربوط و هم غیر معمول باشد و دیدن آنچه ورای طبیعت کنونی نهفته است محصول تفکر خلاق است . مسئله مهم در مورد خلاقیت فراگیر این است که وی گیرنده صرف نباشد بلکه باید بتواند آنچه را که خود می آموزد دوباره باهم ترکیب کند و محصول نوئی را بوجود آورد . رشد خلاقیت به عوامل متعدد فردی چون (هوش ، ویژگیهای شخصیتی ،…) و اجتماعی ( خانواده ، مدرسه ، تجربه و… ) بستگی دارد . هر یک از عوامل ذکر شده می تواند در پرورش خلاقیت موثر باشد ولی رشد خلاقیت می تواند به میزان قابل توجهی تحت تاثیر آموزش در محیطهائی مانند مدرسه و دانشگاه باشد چون فرد زمان لازم را در اختیار دارد تا در بسیاری از موارد آموخته های تئوری خود را بارها و بارها تجربه کند و از بکار گیری آموخته هایش در زندگی بهره مند گردد . و مهمتر از همه اینکه با شیوه فکر کردن برای حل مسائل خود در زندگی آشنا می شود که اساس تفکر خلاق را تشکیل می دهد . با توجه به اهمیت بحث تحقیق حاضر به بررسی جایگاه خلاقیت در محیط دانشگاهی می پردازد . باتوجه به اینکه چنین تحقیقی در سطح دانشگاه مشاهده نشده است و با توجه به اینکه خلاقیت محدود به دوره سنی خاصی نیست . در ضمن تحقیق ابتدا به سنجش خلاقیت دانشجویان در سه رشته روانشناسی ، مدیریت آموزشی و مشاوره و راهنمائی می پردازیم و سپس به این سوال جواب می دهیم که آیا دوره تحصیل دانشگاهی فرد در رشد خلاقیت او تاثیر داشته است یا خیر ؟ بیان مسئله : از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی حیات او قدرت اند یشه اوست. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکر صحیح، تصمیم گرفته و توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد . و به رشد و تعالی نائل آید . بنابراین تمام مو فقیتها و پیشرفتهای انسان در گرو اندیشه بارور و پویاست . از پیچیده ترین و عالیترین جلوه های اندیشه انسان تفکر خلاق است که درباره آن نظرات مختلفی وجود دارد . رایجترین تعریف محققان از خلاقیت عبارت از :”ایجاد طرحی جدید و متناسب”. خلاقیت دارای عناصر تشکیل دهنده ای است: عنصر اول ، قلمرو مهارتهاست که مربوط به استعداد آموزش و تجربه در یک زمینه خاص است . و به مواد اولیه کار محسوب می شود . زیرا برای اینکه افراد دریک حوزه خاص خلاق گردند باید دارای مهارت لازم درآن زمینه باشند . عنصر دوم ، مهارتهایی تفکر خلاق است . همه افراد از ویژگیهای مختلفی برخوردارند که باعث می شود آنها بتوانند قلمرو مهارتهای خود را در راه جدید بکار اندازند . این ویژگیها و مهارتها را میتوان با آموزش و تجربه گسترش داد . عنصر سوم ، انگیزه است . انگیزه میل به کار به خاطر همان کار است . اصولا”انگیزه زمانی ایجاد می شود که شخص کار را جالب ، جذاب و رضایت بخش ببیند . و به انجام آن علاقه مند گردد . برای ظهور و تقویت خلاقیت در افراد باید محل تقاطع این سه عنصر مشخص گردد . زیرا این محل تقاطع ، ترکیب پرقدرتی است که شخص را به سوی خلاقیت سوق می دهد (آقائی فیشانی 1377) رشد و توسعه خلاقیت ، وابسته به عوامل مختلف فردی، اجتماعی مانند : هوش ، خانواده و ویژگیهای شخصیتی و … وغلبه بر موانع مختلف فردی و اجتماعی مانند ترس از شکست، قوانین محدود آن مستلزم پرورش آن است . تورنس  معتقد است که جامعه برای بقا نیازمند است که ، قدرت خلاق افراد خود  را توسعه و مورد استفاده قرار دهد . خلاقیت بشر مهمترین اسلحه اوست و با آن می تواند فشارهای روحی ناشی از زندگی روزانه و ناشی از امور فوق العاده را از بین ببرد. بنابراین با آموزش صحیح افراد می توان توان بالقوه آنان برای خلاقیت را بالا برد .(آقائی فیشانی،1377) یکی از مراکز بسیار موثر در آموزش تفکر خلاق برای افراد جامعه محیطهای آموزش و پرورش و بخصوص محیط دانشگاهی می باشد . دانشگاه در بسیاری از موارد نقطه شروع ورود افراد به فعالیتهای اجتماعی است . توانا سازی فرد از نظر فردی و اجتماعی و از نظر ایجاد و گسترش دانش و تربیت متخصصان که بتواند صلاحیتهای علمی و مهارتهای عملی لازم را برای انجام وظائف خود در جامعه دارا باشند از نتایج و اهداف آموزشهای دانشگاهی است. ورود فرد در هر بخش از امور جامعه و موفقیتش ، با طرز تفکر او در نحوه انجام کار ارتباط تنگاتنگ دارد . تفکر خلاق فرد را یاری می دهد تا با توجه به موقعیت و شرایط کاری که در آن واقع شده راه حلهای متعدد و مختلف انجام کار و حل مشکلات بیابد . رسیدن به چنین هدفی نیازمند آموزش خلاقیت است . از مناسبترین مراکز موجود ،  محیطهای آموزشی از جمله دانشگاه می باشد . تحقیق حاضر به بررسی خلاقیت و فرایند آن از جنبه های

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ب.ظ ]





 مبحث سوم: رکن معنوی  …………………………………………………………………………………………………….95  بخش ششم: مسئولیت وکیل دعاوی در قبال عدم رعایت شئون وکالت  ………………………………….96  مبحث اول: الزام وکیل دعاوی به رعایت شئون وکالت  …………………………………………………………96  مبحث دوم: اشتغال وکیل، به مشاغل منافی با شأن وکالت  …………………………………………………….97 مبحث سوم: اقدام وکیل دعاوی به انجام رفتار منافی شأن وکالت  …………………………………………..98 بخش هفتم: مسئولیت وکیل دعاوی در قبال پرداخت رشوه  …………………………………………………….99 مبحث اول: رشا در فقه  ………………………………………………………………………………………………………100 مبحث دوم: ارکان اساسی جرم رشا  …………………………………………………………………………………….100 گفتار اول: رکن قانونی  ………………………………………………………………………………………………………..100 گفتار دوم: رکن مادی  ………………………………………………………………………………………………………….101 گفتار سوم: رکن روانی  ………………………………………………………………………………………………………..101 مبحث سوم: مجازات رشا  …………………………………………………………………………………………………..103 نتیجه گیری  ………………………………………………………………………………………………………………………104 پیشنهادات  ………………………………………………………………………………………………………………………. 107 الف- پیشنهاد به قدرت حاکمه  ……………………………………………………………………………………………..107 ب- پیشنهاد به کارآموزان وکالت و وکلای جوان  ……………………………………………………………………109 منابع و مآخذ  ……………………………………………………………………………………………………………………111 چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………….114 چکیده: یکی از عقود معین مهمی که در قانون مدنی ایران و همچنین در فقه مورد بحث و تبادل نظر حقوقدانان و فقها قرار گرفته است عقد وکالت می باشد. با توجه به اینکه وکالت از جمله عقود اذنی در نظر گرفته می شود لذا در واقع اثر و مقتضای عقدوکالت، اعطای نیابت می باشد و از این بابت موضوع وکالت فراتر از قانون مدنی بوده و امور خاصی مانند دلالی، حق العمل کاری، متصدی حمل ونقل و قائم مقام تجاری، مدیران شرکت ها در قانون تجارت و وکالت دادگستری را نیز شامل می شود. لذا با این نگاه وکالت از اهمیت خاصی برخوردار است که با توجه به بررسی و تحقیقات صورت گرفته در مباحث مربوط به عقد وکالت که در قانون مدنی، 28 ماده را به خود اختصاص داده، لکن در بعضی از موارد از جمله مسئولیت مدنی وکیل نواقص، پراکندگی و خلاء قانونی وجود دارد که ممکن است در خصوص جرائم مختلف وکیل دعاوی در محاکم باعث دوگانگی و یا چند گانگی آرا شود. لذا در این

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:52:00 ب.ظ ]





فصل دوم: بررسی ماهیت شرط وکالت مطلق در طلاق در این فصل از پایان نامه بر­آنیم تا با بررسی جامع و کامل شرط وکالت مطلق در طلاق به عنوان یکی از شروط ضمن عقد نکاح که از مسائل مهم در زمینه حقوق زنان محسوب می­شود و هم­چنین با توجه به نظرات مختلفی که از سوی فقهاء و حقوقدانان در این زمینه ارائه شده است، بتوانیم بحث مفصلی از این شرط در چارچوب فقه اجتهادی جواهری و حقوق تحلیلی ارائه دهیم. مبحث اول: بررسی شرط وکالت در طلاق: از جمله مسائلی که از دیرباز تا کنون در همه جوامع خصوصاً در جامعه اسلامی ما مورد توجه زیادی قرار گرفته و بحث و نظرهای مختلفی را به خود اختصاص داده است ، مسأله حق زن در طلاق می­باشد که به صورت وکالت در قالب شرط ضمن عقد نکاح یا هر عقد لازم دیگری مورد قبول اکثر حقوقدانان و فقهای ما قرار گرفته است و در مشروعیت آن هیچ­گونه خدشه­ای وارد نیست. در حقیقت فقه و قانون با قرار دادن و مشروعیت چنین حقی برای زنان یک شیوه حقوقی و راه­کار عادلانه بر سر راه آنان قرار داده تا بتوانند در صورت لزوم خود را از قید ازدواج و شرایطی که به نظرشان نادرست و گاهاً رقت­انگیز و طاقت فرساست برهاند تا بدین­گونه با رعایت مصلحت زنان، منجر به حفظ حقوق این قشر گردد، و با استفاده و گنجاندن این شرط و با پیش قدم شدن خودشان در امر طلاق حداقل از لحاظ روحی یا آسیب کمتری نسبت به طلاقی که با پیش­قدم شدن مرد صورت می­گیرد، مواجه شوند. گفتار اول: انواع وکالت در طلاق از ناحیه زوج به زوجه و نیز به غیر زوجه: همان­طور که می­دانیم بر اساس فقه اسلام و قانون مدنی، طلاق در بدو امر و به طور طبیعی به دست مرد می­باشد، یعنی با این­که وقوع عقد نکاح با اراده هر دوطرف می­باشد ولی انحلال آن فقط با اراده مرد صورت می­گیرد. ماده 1133 پیشین قانون مدنی هم بدین صورت بود که: مرد هر وقت بخواهد می ­تواند زن خود را طلاق بدهد. هم­چنین احادیث و روایاتی هم در خصوص اختیار طلاق به دست مرد نقل شده که معروفترین این روایات فرموده پیامبر اکرم (ص) می­باشد: « الطّلاق بید من اخذ بالسّاق »، که به گفته شیخ عاملی در این­جا کسی که ساق در اختیار اوست کنایه از شوهر است که حق تمتع از زن را داراست[67]. از این روایت در این خصوص مورد استناد اکثر فقهاء و حقوقدانان قرار گرفته است. از جمله روایت دیگری که بدان استناد شده و در کتب فقهی آمده، روایت محمد بن حماد می­باشد: « محمد بن حماد الحارثی عن ابی عبدلله ( ع ) قال: قال رسول­الله خمس لا یستجاب لهم رجل جعل الله بیده الطلاق إمرأته و هی تؤذیه و عنده ما یعطیها و لم یخل سبیلها.[68] از رسول خدا نقل شده است که فرمودند: دعای 5 گروه اجابت نمی­ شود، یکی از آن­ها مردی است که خداوند اختیار طلاق همسرش را به او سپرده و زنش او را آزار می­دهد، اما شوهر با وجود تمکن طلاقش نمی­دهد.» با توجه به این قبیل روایات و هم­چنین عبارت ” هر وقت بخواهد ” که در متن ماده 1133 پیشین قید شده مورد انتقاد خیلی از حقوقدانان، فقهاء و حتی عامه مردم قرار گرفت، تا جائی­که عده­ای آن را به نوعی اجحاف بزرگ در حق زنان می­دانستند، چون با این اختیار مطلقی که در امر طلاق برای مرد در نظر گرفته شده منجر به این شد که بسیاری از مردان از این حق و اختیار خود سوء استفاده کنند و هر زمانی که می­خواستند بدون علت موجهی زنان خود را طلاق می­دادند و زن دیگری اختیار می­کردند، که چنین مردانی به نقل از آیات و روایات متعدد، مورد نفرت و انزجار خداوند و ائمه علیهم السلام هم قرار گرفته­اند.از جمله این روایت­ها فرموده امام محمد باقر ( ع ) می­باشد که؛ خداوند عزوجل از مردانی که زن زیاد طلاق می­ دهند و هرزمان زنی را تجربه می­ کنند نفرت دارد.[69] حتی گاهی مردان در اقدامی ناپسند­تر برای انتقام از زن خود که حاضر به زندگی با او نبوده و نیستند وی را طلاق نمی­دهند و به اصطلاح فقهی کالمعلّقه باقی می­گذارند که خود عذابی دردناک هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی برای زنان ایجاد می­نماید و با این اوصاف منجر به تیره روزی یک انسان آن هم از نوع لطیف و زودشکننده زن شده و می­شوند. برخی هم در خصوص اختیار طلاق به دست مرد و علت قرار نگرفتن آن به دست زن را، احساسی و عاطفی بودن زن به طور طبیعی می­دانند و عقیده دارند که زن از آن­جایی­که موجودی نحیف و شدیداً احساسی است و احساس بیشتر از عقل و منطق بر او غلبه دارد، ممکن است با کوچکترین نزاع و اختلاف در زندگی زناشویی اقدام به طلاق کند که حتی خیلی زود هم پشیمان شود و به همین علت است که اختیار طلاق را نه اسلام و نه قانون در بدو امر به زن نداده است. هم­چنین چون در طلاق یکسری مسائل مالی وجود دارد که مرد ملزم به پرداخت آنان است از جمله نفقه و مهریه که برای پرداخت آن مرد باید راضی به پذیرش آن گردد که در صورت طلاق به در خواست زن این حق برای او دیگر تقریباً ممکن نیست. البته هرچند قانون­گذار در کنار ماده 1133 پیشین قانون مدنی در ماده 1130 همان قانون مواردی را که زن می­توانسته به استناد آن از محکمه تقاضای طلاق کند را مشخص کرده و درماده 1119 نیز شرط وکالت در طلاق را مقرر نموده و امکان وقوع طلاق توسط زنان را پیش ­بینی کرده، ولی در این میان قانو­ن­گذار لزوم ثبت طلاق را تنها مانع برای اقدام مرد قرارداده بود که ضمانت اجرای مطمئنی نبود. اما نهایتاً با اصلاح ماده 1133 ق.م مورخ 19/8/81  این مسأله وضعیت بهتری پیدا کرده و مقرر شده که:« مرد می ­تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را کند و به نوعی این حق را برای زن در تبصره خود قائل شد و بیان ­می­دارد که: زن نیز می ­تواند با وجود شرایط مقرر در مواد 1119، 1129،و 1130 این قانون از دادگاه تقاضای طلاق نماید.» یکی از اختصاصات فقه اسلام و قانون مدنی در خصوص دو امر مهم نکاح و طلاق، وکالت در انجام این دو می­باشد که شخص وکیل هم می ­تواند در امر نکاح و طلاق به نیابت از موکل خود صیغه­های این دو عقد را جاری کند. در رابطه با وکالت در نکاح، قانون مدنی در مواد 1071 تا 1074 سخن گفته، و در رابطه با وکالت در طلاق که مورد بحث اصلی ماست در مواد 1119و 1138، چنین امکانی را فراهم ساخته است. در ماده 1138 داریم که:« ممکن است صیغه طلاق را به توسط وکیل اجرا نمود، که این ماده وکالت را به صورت اطلاق تجویز می­ کند و اختصاصی به وکالت زوجه ندارد. » هم­چنین در ماده 1119 بیان می­دارد: « طرفین عقد ازدواج می­توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنماید مثل این­که شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری کند که زندگانی آن­ها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد. » با این تفاسیر و با توجه به این­که اصل وکالت در طلاق در قانون ما پذیرفته شده است مرد می ­تواند امر وکالت در طلاق را هم به زوجه و هم به غیر زوجه خود واگذار کند. در کتاب شریف شرح لمعه هم آمده که: « زن می ­تواند در طلاق خود یا دیگری وکیل شود، زیرا او کامل و بالغ است، شرایط تکلیف را برای اجرای عقود دارد، پس دلیلی برای سلب این حق از او نیست.»[70] که با این اوصاف زن هم وکیل در طلاق دادن خودش حتی با حق توکیل از طرف زوج خواهد شد و مهمترین امتیازی که برای او به وجود می­آید این است که او هم مانند مرد که اختیار طلاق بدواً به دست او بوده بتواند شخصاً در عقدی که اراده او نیز در ایجاد وقوع آن مؤثر بوده، در انحلالش هم مؤثر و دخیل باشد. حق توکیل به زن هم از جمله مزایایی است که به موجب شرط ضمن عقد، قانون به زن داده و در ماده 1119 قانون مدنی و هم­چنین ماده 4 قانون ازدواج مصوب سال 1310 به آن اشاره شده است و دارای این فایده است که زن می ­تواند چنان­که معمول است برای اجرای صیغه طلاق به شخص دیگری وکالت دهد. البته نکته­ای که وجود دارد این است که زن در صورتی می ­تواند از این حق استفاده کند که چنین حقی را برای خود ضمن عقد قائل شود، چون اگر وکیل در توکیل نباشد نمی­تواند برای اجرای صیغه طلاق به دیگری وکالت بدهد چنان­که ماده 672 قانون مدنی هم در این باره می­گوید: « وکیل در امری نمی­تواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر این­که صریحاً یا به دلالت قراین وکیل در توکیل باشد.» حال سؤالی که دراین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:51:00 ب.ظ ]





 

  • زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر می‌دهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ـ اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات ـ به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه کند.

 

شرط خودداری از ازدواج مجدد شوهر

قانون احوال شخصیه مراکش به حق زن برای چنین شرطی تصریح دارد: «برای زوجه این حق می‌باشد که شرط کند مرد، زن دیگر نگیرد و در چنین حالی اگر شوهر زن دیگر گرفت، زوجه حق دارد که تقاضای فسخ نکاح نماید».اما اتفاق نظری بین فقهای اسلام در این مورد وجود ندارد. فقهای حنبلی از جمله ابن قدامه و احمد الحصری نیز چنین شرطی را جایز دانسته و برای زن در صورت ازدواج مجدد شوهر حق فسخ قائل شده‌اند. اما نظر مشهور در فقه شیعه چنین شرطی را باطل و آن را مصداق می‌دانند. در توجیه آن بر اساس نظام حقوقی ایران شاید بتوان به ماده ۹۵۹ قانون مدنی اشاره کرد: «‌هیچکس نمی‌تواند بطور کلی حق تمتع یا حق اجراء تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند». با این حال عبدالله مامقانی در مناهج المتقین نسبت به ابطال چنین شرطی تردید کرده و در میان فقهای معاصر سید محسن حکیم صراحتاً چنین شرطی را جایز دانسته و ازدواج مجدد شوهر در صورت وجود چنین شرطی را باطل اعلام کرده‌است: «و جائز است که زوجه شرط کند علیه زوج در عقد نکاح یا عقدی دیگر که مرد ازدواج دیگری ننماید، زوج بر چنین شرطی ملزم است بلکه چنانچه ازدواج نماید، ازدواج (مجدد) او باطل است».موسوی بجنوردی از این نظر دفاع کرده و می‌نویسد اجماع یا شهرت فتوائی بر بطلان این شرط اجماع مدرکی محسوب می‌شود و هیچگونه ارزش فقهی ندارد.البته در صورتی که صحت چنین شرطی را در حقوق ایران بپذیریم، چون موارد فسخ و بطلان نکاح محدود است، تنها می‌توان حق مطالبه خسارت برای زن قائل شد.

شروط ضمن عقد نکاح در قباله های ازدواج:

شرایط ضمن عقد که در ثبت و سند ازدواج مندرج است و با امضاء زوجین معتبر میشود : الف – ضمن عقد نکاح زوجه شرط نمود، هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وضایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشوئی بدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید. ب – ضمن عقد نکاح زوج به زوجه وکالت بلاعزل یا حق توکیل غیرداد که در موارد مشروحه زیر با روع به دادگاه و اخذ محوز از دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلق نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل یا حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول بذل نماید :

  1. خودداری شوهر از دادن نفقه زن بمدت 6 ماه بهر عنوان وعدم امکان الزام او به تاریه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را بمدت 6 ماه وفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
  2. سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج بحدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید.
  3. ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج بنحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.
  4. جنون زوج در موادی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.
  5. عدم رعایت دستور دادگاه درمورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.
  6. محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که به اثر عجز از پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به 5 سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.
  7. ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.
  8. زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند، تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
  9. محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجراء هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:51:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم