دکتر خدامراد مومنی
شهریور93
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فصل یکم :
مقدمه پژوهش
مقدمه:
همه ما در طول زندگی خود غمگینی و دلتنگی را تجربه کرده ایم. اگر بادقت به گذشته خود نگاهی بیاندازیم خواهیم دید که در برخی از روزها غم واندوه را در وجودمان احساس نمودهایم. اما باید آگاه باشیم که بین این تجارب و بیماری افسردگی[1]تفاوت های اساسی وجود دارد.
نوجوانی مرحله گذر از کودکی و ورود به دنیای بزرگسالی است، بسیاری از نوجوانان مشکلات شخصی و خانوادگی زیادی را در این مرحله بحرانی از زندگی تجربه می کنند. بعضی از نوجوانان با توجه به حمایت والدین وحفظ یکپارچگی خانوادهاز این مرحله می گذرند و در کنار خانواده وارد دوران جوانی می شوند. اما بعضی از نوجوانانی که شبکه حمایت اجتماعی مناسبی در خانواده و محیط ندارند، از آشفتگی ها و اختلالات هیجانی و رفتاری رنج می برند و مهارت های مقابله ای و حل مسئله مناسب رابرای کاهش فشارها و مدیریت مشکلات زندگی کسب نکرده اند (لیندس[2] و همکاران، 2000؛ به نقل از کاملی، 1388).
به دلیل ماهیت مزمن و عود کننده افسردگی تاکنون درمانگران با رویکردهای متفاوتی به درمان این اختلال پرداخته اند. اما رویکردهای درمان فردی به تنهایی جوابگوی بیماران افسرده نبوده اند. از طرفی اکثر درمان ها طولانی مدت وهزینه بر هستند. بنابراین نیاز به گروه درمانی و رویکردهای کوتاه مدت احساس می شود.
درمان کوتاه مدت راه حل محور(SFBT) در 15 تا 20 سال گذشته به عنوان یک روان درمانی کوتاه مدت پدیدار شد (دی شازر[3]، 1994، 1991؛ دی شازر و برگ [4]، 1992؛ به نقل از آزبورن و جانسون[5]،2001). این درمان یک مداخله بر اساس نیروها است که در اعتماد به مراجع پیدا می شود که این برای ساختن منابع و انگیزه مراجعین مهم است زیرا آن ها مشکلاتشان را بهتر می دانند و صلاحیت ساختن راه حل ها را برای حل مشکلاتشان دارند (میلر[6]، و دی شازر، 2000).
اخیراً انجمن تحقیق درمان کوتاه مدت راه حل محور یک درمان طبیعی به منظور کمک به استاندارد کردن ابزارهای SFBT به وسیله تمرین ها و افزایش درمان مدل وفاداری و صداقت ایجاد کردند. این کمیته سه جزء ترکیبی برای SFBT مشخص کرده است:
کاربرد تمرکز بر گفتگو برای نگرانی های مراجعین.
گفتگوهای متمرکز بر بازسازی جدید معنی ها پیرامون نگرانی های مراجعین
کاربرد تکنیک های خاص برای مراجعین تا به آن ها کمک شود تا یک دیدگاه را برای آینده خود بر اساس موفقیت ها و توانایی های گذشته ایجاد کنند تا به حل دوباره موضوعاتشان کمک شود (انجمن تحقیق SFBT، 2007)
مقاله های گذشته بوسیله دی شازر و برگ (1997) و گنیگریچ وایسنگارت[7] (2000) بر اساس یک بازبینی کیفی منظم شده اند. همچنین بعدها SFBT بر اساس تکنیک های پیرو و اجزاء اصلی دسته بندی شد:
درمانگر سوال معجزه را به کار می برد.
کاربرد سوالات درجه بندی
مشاوره ای برای رد و بدل یک سری از تعاریف به مراجع.
تعیین کردن تکالیف خانگی.
جستجوی توانایی ها یا راه حل ها
تنظم اهداف
جستجوی تجربه ها برای مشکل (کیم و فرانکلین[8]،2009)
با توجه به اینکه نوجوانان هنوز هویت خود را به طور کامل کسب نکرده اند و چگونه حل مسئله را نیاموخته اند، این درمان توانایی های آنان را بارز می کند و راه های حل مسایل به آن ها آموخته می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا بااستفاده از درمان راه حل محوربه شیوه گروهی، افسردگی نوجوانان پسر را کاهش داد. همچنین اثر این رویکرد بر خلق مثبت و منفی نوجوانان سنجیده می شود.
بیان مسئله:
افسردگی یک اختلال خلقی است که هم در اثر عوامل تنش زای محیطی-اجتماعی و هم به علت وجود بیماری های مختلف جسمی به وجود می آید. همچنین تغییرات برخی از ترکیبات شیمیایی مانند سرتونین در دستگاه عصبی نیز در بروز این اختلال موثر تشخیص داده شده است. ضمن آنکه ابتدای فرد به سایر بیماری های روانی معمولاً با ظهور نشانه های افسردگی همراه است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عوامل وسیعی در بروز این بیماری دخالت دارند و درست به همین علت است که میزان شیوع آن گسترش یافته است.
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان کارآمدی مشاوره ی گروهی را حل محور برکاهش نشانگان افسردگی نوجوانان پسر می باشد.
عملاً چهار مجموعه نشانه در افسردگی وجود دارد: نشانه های هیجانی مانند احساس اضطراب و غم (که برجسته ترین و فراوان ترین نشانه هیجانی در افسردگی است)؛ نشانه های شناختی مانند نظر منفی نسبت به خود، دنیا و آینده؛ نشانه های انگیزشی مانند کندی روانی حرکتی و فلج شدن اراده و نشانه های جسمانی مانند از دست دادن اشتها، اختلال خواب، تغییرات وزنی، کاهش میل جنسی و آمادگی ابتلا به بیماری های جسمانی می باشد (روزنهان و سلیگمن[9]،1385) .
افسردگی هزینه های مالی سنگینی را هم در بخش درمان و هم در بخش کم کاری ناشی از افسردگی به جامعه تحمیل می کند. بر اساس آمار جرت[10] در سال 1990 یک تا سه درصد جمعیت امریکا از افسردگی اساسی رنج می برده اند که هزینه سالانه بالغ بر 3/16 میلیون دلار است. به همین دلیل، درمان و خصوصاً پیشگیری از این اختلال اهمیت خاصی پیدا کرده است (گرجی ، 1381)
نتیجه پژوهش ها نشان داده است دختران در مقایسه با پسران دوتا سه برابر بیشتر احتمال دارد که از افسردگی رنج ببرند، هر چند بیشتر آنان هیجانات منفی را در قالب شیوه های جنسیتی ابراز می کنند (بانتلین و کاستنبادر ، [11]1997؛ هرت و تامپسون[12]، 1996؛ به نقل از آقا محمدیان و حسینی، 1384). متأسفانه گرایش به بروز اولین وقوع افسردگی در سنین پایین تر گسترش یافته و درصد بالاتر نوجوانان مبتلا به افسردگی شدید، نگران کننده است (روز نهان و سلیگمن، 1384).
یکی از تفاوت های جنسیتی در دوران نوجوانی این است که تفاوت های جنسیتی در نرخ شیوع آن در این زمان ظاهر می شود. در حالیکه بیشتر مطالعات بیاگر این مطلبند که هیچ تفاوت جنسیتی[13] در طی دوران کودکی وجود نداد، پژوهش نولن وهواکسما[14] (به نقل از کوئینگ[15] و همکاران ، 1994) نشان داد که پسران نوجوان افسردگی را به میزان دو برابر پسران نوجوان تجربه می کنند. این تفاوت با نرخ شیوعی که برای بزرگسالان گزارش شده همخوانی دارد.
مشاوران، روان شناسان و روان پزشکان به کمک سایر متخصصان تلاش می کنند تا برای مقابله با این اختلال خلقی در حال گسترش شیوه های درمانی جدیدی را بیابند که هم کوتاه مدت باشد و هم اینکه هزینه های کمتری را در پی داشته باشد. از این میان رویکرد مشاوره راه حل محور توانسته است موفقیت های چندی را کسب نماید. چرا که این رویکرد کوتاه مدت است و بر توانمندی های خود مراجع تکیه دارد. این رویکرد با شیوه های جالبی که در درمان دارد بخصوص در مورد جوانان بیشتر موثر واقع می شود (آزبورن و جانسون، 2001).
درمان کوتاه مدت راه حل محوربرای بزرگسالان دارای مسائل گوناگون، از مصرف الکل (برگ و میلر، 1992) گرفت تا اختلالات فشار روانی آسیب زا(دولان[16]، 1991؛ اوهانلون و بوتولینو[17]،1998) اختلالات شخصیتی و روانپریشی ها (اوهاتلون و دولان، 1999) به کار می رود. درمان کوتاه مدت را حل محور برای کودکان و نوجوانان (سلیکمن، 1997، 1993؛ برگ و استیز[18]،2003) برای گروه ها (متکالف[19]، 1998) در آموزش وپرورش (گوی و بانینگ[20]،2005)، در کار با مراجعان معلول ذهنی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت