قانون مدنی ایران حضانت را تعریف نکرده است. اما بعضی از حقوقدانان در تعریف آن گفتهاند حضانت پرورش اطفال است بوسیله پدر و مادر و ارقاب او که هم حق است و هم تکلیف برای متنع از حضانت، پرورش نیز، هم از لحاظ مادی است و هم از لحاظ معنوی و اخلاقی[64]. فقهای امامیه نیز در کتاب نکاح در تعریف حضانت آوردهاند که حضانت ولایت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگهداری کودک و گذاردن او در بستر به شستن جامههای او و مانند آن است[65]. تکلیف حضانت فرزندان در صورت تغییر جنسیت دادن پدر و یا مادر که حضانت فرزندان به او سپرده شده است چیست؟ برای پاسخ به این پرسش نیز میتوان دو صورت را تصور کرد. صورت اول: هرگاه مادر در مدتی که حضانت طفل را برعهده دارد تغییر جنسیت دهد و مرد شود با توجه به تعاریفی که فقها و حقوقدانان در مورد حضانت کردهاند. در واقع حضانت راهکاری است در جهت حمایت بیشتر والدین از اطفال پرورشی که بیشتر از هر زمانی نیازمند حمایتهای خانوادگی میباشند و این امر با توجه به وضعیت کودک در سنین اولیه که نیاز بیشتری به وجود مادر در کنار خود دارد به مادر سپرده میشود و بعد از سپری شدن این مدت حضانت با پدر است. از آنجا که موضوع تعلق حق حضانت در سال های اولیه زندگی کودک، مادر بودن است لذا هرگاه مادر به واسطهی تغییر جنسیت تبدیل به مرد شود عنوان مادری دیگر بر او صادق نیست و او نمیتواند نیازهای عاطفی و جسمانی کودک را با صفات خاص مادری که در وجود زن است برآورده کند، پس هیچ دلیلی برای ادامه اهلیت حضانت در مرد فعلی وجود نخواهد داشت[66]. قانون مدنی ایران در مواد 1169، 1170، 1176 صریحاً حق حضانت را در سالهای اولیه به مادر واگذار کرده است به عنوان مثال ماده 1169 مقرر میدارد برای نگهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال 7 حضانت آنها با مادر است[67]. از مفاد قانونی نیز به وضوح استفاده میشود که قانونگذار مادر بودن را شرط اصلی حضانت طفل در سالهای اولیه میداند و هرگاه این عنوان به هر دلیلی ساقط شود بالتبع حق حضانت نیز از بین میرود. صورت دوم: هرگاه پدر در مدتی که حضانت طفل به او سپرده شده است تغییر جنسیت دهد در مورد این صورت دو دیدگاه ارائه شده است. دیدگاه اول: حق حضانت پدر به واسطه تغییر جنسیت به زن ساقط میشود. در توجیه این دیدگاه این طور بیان شده است که: همانطور که قبلاً هم بیان کردیم، عنوان هم در این صورت تغییر کرده است و هیچ دلیلی نیز برای تدوام اهلیت در زن فعلی وجود ندارد و جای استصحاب هم نیست زیرا موضوع عوض شده است. بنابراین بیتردید حضانت پدر بعد از تغییر جنسیت ساقط میگردد و در صورت وجود مادر حضانت طفل به او سپرده میشود. در قانون مدنی با توجه به مصلحت طفل، امکان سلب حضانت از کسی که اصولاً باید دارای اولویت باشد وجود دارد (ماده 1173 ق.م). هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحلال اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد. محکمه میتواند بر تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصحیحی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند[68]. با دقت در این ماده نیز این معنا استنباط میشود که تغییر جنسیت پدر به زن علاوه بر اینکه عنوان پدر بودن را منتفی میکند از جهاتی هم میتواند روند سرپرستی طفل را به مخاطره بیاندازد. مثلاً هرگاه پدری که به جنسیت زن درآمده با مردی ازدواج کند مسلماً در این شرایط، مادر مطلقه طفل از صلاحیت بیشتری نسبت به پدر سابق برخوردار است و واگذاری طفل به او از دید عقلا و تربیتی بهتر و نیکوتر خواهد بود[69].
بند پنجم: تغییر جنسیت و اذن و رضایت هر یک از زوجین در تغییر جنسیت طرف مقابل
یکی از مسائلی که میتواند در رابطه با تغییر جنسیت زوجین مورد سؤال قرار گیرد این است که آیا هر یک از زوجین در صورتی که تصمیم بر تغییر جنسیت گرفتند نیازمند کسب رضایت طرف مقابل میباشند یا اینکه هر یک از آنها هرگاه بخواهند میتوانند بدون کسب اجازه و رضایت دیگری اقدام به تغییر جنسیت خود نمایند؟ در جواب این سؤال، برای هر یک از زوجین دو حالت متصور است: 1- انجام عمل تغییر جنسیت نباید وجود شرایط خاصی که در مباحث پیشین گردید بر او واجب و ضروری باشد.
[دوشنبه 1398-12-12] [ 05:25:00 ب.ظ ]
|