کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




قانون مدنی ایران حضانت را تعریف نکرده است. اما بعضی از حقوقدانان در تعریف آن گفته‌اند حضانت پرورش اطفال است بوسیله پدر و مادر و ارقاب او که هم حق است و هم تکلیف برای متنع از حضانت، پرورش نیز، هم از لحاظ مادی است و هم از لحاظ معنوی و اخلاقی[64]. فقهای امامیه نیز در کتاب نکاح در تعریف حضانت آورده‌اند که حضانت ولایت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگهداری کودک و گذاردن او در بستر به شستن جامه‌های او و مانند آن است[65]. تکلیف حضانت فرزندان در صورت تغییر جنسیت دادن پدر و یا مادر که حضانت فرزندان به او سپرده شده است چیست؟ برای پاسخ به این پرسش نیز می‌توان دو صورت را تصور کرد. صورت اول: هرگاه مادر در مدتی که حضانت طفل را برعهده دارد تغییر جنسیت دهد و مرد شود با توجه به تعاریفی که فقها و حقوقدانان در مورد حضانت کرده‌اند. در واقع حضانت راهکاری است در جهت حمایت بیشتر والدین از اطفال پرورشی که بیشتر از هر زمانی نیازمند حمایت‌های خانوادگی می‌باشند و این امر با توجه به وضعیت کودک در سنین اولیه که نیاز بیشتری به وجود مادر در کنار خود دارد به مادر سپرده می‌شود و بعد از سپری شدن این مدت حضانت با پدر است. از آنجا که موضوع تعلق حق حضانت در سال های اولیه زندگی کودک، مادر بودن است لذا هرگاه مادر به واسطه‌ی تغییر جنسیت تبدیل به مرد شود عنوان مادری دیگر بر او صادق نیست و او نمی‌تواند نیازهای عاطفی و جسمانی کودک را با صفات خاص مادری که در وجود زن است برآورده کند، پس هیچ دلیلی برای ادامه اهلیت حضانت در مرد فعلی وجود نخواهد داشت[66]. قانون مدنی ایران در مواد 1169، 1170، 1176 صریحاً حق حضانت را در سال‌های اولیه به مادر واگذار کرده است به عنوان مثال ماده 1169 مقرر می‌دارد برای نگهداری طفل، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت اولویت خواهد داشت پس از انقضاء این مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال 7 حضانت آنها با مادر است[67]. از مفاد قانونی نیز به وضوح استفاده می‌شود که قانونگذار مادر بودن را شرط اصلی حضانت طفل در سال‌های اولیه می‌داند و هرگاه این عنوان به هر دلیلی ساقط شود بالتبع حق حضانت نیز از بین می‌رود. صورت دوم: هرگاه پدر در مدتی که حضانت طفل به او سپرده شده است تغییر جنسیت دهد در مورد این صورت دو دیدگاه ارائه شده است. دیدگاه اول: حق حضانت پدر به واسطه تغییر جنسیت به زن ساقط می‌شود. در توجیه این دیدگاه این طور بیان شده است که: همانطور که قبلاً هم بیان کردیم، عنوان هم در این صورت تغییر کرده است و هیچ دلیلی نیز برای تدوام اهلیت در زن فعلی وجود ندارد و جای استصحاب هم نیست زیرا موضوع عوض شده است. بنابراین بی‌تردید حضانت پدر بعد از تغییر جنسیت ساقط می‌گردد و در صورت وجود مادر حضانت طفل به او سپرده می‌شود. در قانون مدنی با توجه به مصلحت طفل،‌ امکان سلب حضانت از کسی که اصولاً باید دارای اولویت باشد وجود دارد (ماده 1173 ق.م). هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحلال اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد. محکمه می‌تواند بر تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصحیحی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند[68]. با دقت در این ماده نیز این معنا استنباط می‌شود که تغییر جنسیت پدر به زن علاوه بر اینکه عنوان پدر بودن را منتفی می‌کند از جهاتی هم می‌تواند روند سرپرستی طفل را به مخاطره بیاندازد. مثلاً هرگاه پدری که به جنسیت زن درآمده با مردی ازدواج کند مسلماً در این شرایط، مادر مطلقه طفل از صلاحیت بیشتری نسبت به پدر سابق برخوردار است و واگذاری طفل به او از دید عقلا و تربیتی بهتر و نیکوتر خواهد بود[69].

بند پنجم: تغییر جنسیت و اذن و رضایت هر یک از زوجین در تغییر جنسیت طرف مقابل

یکی از مسائلی که می‌تواند در رابطه با تغییر جنسیت زوجین مورد سؤال قرار گیرد این است که آیا هر یک از زوجین در صورتی که تصمیم بر تغییر جنسیت گرفتند نیازمند کسب رضایت طرف مقابل می‌باشند یا اینکه هر یک از آنها هرگاه بخواهند می‌توانند بدون کسب اجازه و رضایت دیگری اقدام به تغییر جنسیت خود نمایند؟ در جواب این سؤال، برای هر یک از زوجین دو حالت متصور است: 1- انجام عمل تغییر جنسیت نباید وجود شرایط خاصی که در مباحث پیشین گردید بر او واجب و ضروری باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 05:25:00 ب.ظ ]





اهلیت کیفری به مرحله ای از رشد عقلانی اطلاق می شود که به واسطه آن فرد به ادراک و تمییز دست می یابد و توانا می شود که ارزش اجتماعی (حسن و قبح) رفتارش را بفهمد (عوض محمد، 1994،ص439) و این بدان معناست که میزان ضرر یا خطری را که رفتارش به ‏حقوق دیگران وارد می کند و در پی آن میزان موافقت یا مخالفت این رفتار با ضرورت های زندگی ‏اجتماعی را بشناسد. اما آیا با ورود به مرحله تمییز، فرد در هر سن و سالی که باشد هرگونه مجازاتی درباره اش قابل ‏اعمال خواهد بود؟ با توجه به اینکه قانونگذار بلوغ را از شرایط لازم برای تحمل کیفر قرار داده است فی الجمله پاسخ این سؤال منفی است؛ و اگر با توجه به آنچه در تبیین تکامل عقلانی از منظر حقوق مدنی آمد، بپذیریم که قانونگذار بلوغ را ملازم با رشد دانسته است نا گزیر خواهیم بود که رشد را نیز در تعامل افراد با قاعده جنائی مؤثر بدانیم.

  1. تکامل عقلانی و شکل گیری تدریجی مسئولیت

دانستیم که اهلیت مادی برای ارتکاب جرم در هر انسانی وجود دارد اما تا پیش از توانایی تکمیل تحقق رکن روانی جرم هیچ کس را نمی توان مورد امر و ‏نهی قانونی قرار داد. چرا که فرد در چنین وضعیتی نه اهلیت تخاطب دارد و نه اهلیت ارتکاب جرم، ‏بدین ترتیب تنها سه درجه ادراکی می تواند موضوع بحث حقوق جنائی باشد:

  1. درک علیت؛ 2. درک ارزش (حسن و قبح)؛ 3. درک مصلحت (سود و زیان).

بر اساس درجات سه گانه یاد شده اگر به تحلیل وضعیت رفتار اشخاص در تعامل با قاعده جنائی ‏بپردازیم دو دوره کاملاً متمایز قابل شناسایی است. نخست: دوره ای که فرد اساساً نمی تواند مخاطب ‏قاعده جنائی قرار گیرد؛ سپس: دوره ای که فرد با رسیدن به درجه فهم خطاب و علیت، می تواند ‏مخاطب بخش اول قاعده قرار گیرد از همین رو این دوره را ‏«دوره جنائی» و دوره نخست را «دوره ‏غیرجنائی» نام می نهمیم. دوره جنائی خود می تواند با توجه به رسیدن فرد به درجه تشخیص حسن و قبح (ارزش) به دو مقطع تقسیم ‏شود: نخست مقطعی که فرد به رغم داشتن اهلیت جنائی هنوز ارزش اجتماعی رفتار خود را نمی داند و طبیعتاً فاقد اهلیت کیفر است و بخش دوم قاعده درباره اش اعمال نمی شود. (مقطع ‏غیرکیفری) و سپس مقطعی که فرد واجد «اهلیت کیفر» می شود و با عنوان مقطع کیفری از آن سخن ‏خواهیم گفت. مقطع غیرکیفری به نوبه خود با توجه به تدریجی بودن سیر رشد عقلانی می تواند به دو مرحله کوچک تر تقسیم شود: نخست، مرحله ای که تنها طی برنامه های آموزشی هنجارهای اجتماعی به ‏فرد آموزش داده می شود (مرحله آموزشی)، سپس: مرحله ای که می توان نوعی پاسخ های تربیتی و آموزشی ‏را نیز در برابر تخلف از آن امر و نهی ها در نظر گرفت و به تدریج فرد را آماده پاسخ گویی در برابر ‏اعمالش ساخت (مرحله پیش کیفری) در نهایت مقطع کیفری نیز خود با توجه به رسیدن فرد به نقطه ‏نهایی رشد عقلانی (تشخیص سود و زیان) و ورود به بزرگسالی به دو مرحله قابل تقسیم خواهد بود: ‏نخست، مرحله ای که فرد به رغم دارا بودن اهلیت کیفر به واسطه عدم رشد کامل عقلانی با مجازات هایی ‏تخفیف یافته مواجه می شود (مرحله مسئولیت کیفری نسبی) و سپس: مرحله ای که فرد قدم به ‏بزرگسالی نهاده و متحمل مجازات های کامل خواهد بود (مرحله مسئولیت کیفری تام). به رغم آنچه گفته شد، با توجه به اینکه در قلمرو حقوق جنائی اهلیت کیفری و به تبع آن ‏مسئولیت کیفری نقشی کلیدی را بر عهده دارند، و مرحله غیرجنائی نیز موضوع بحث ما نیست به تبعیت از شیوه مألوف مباحث این فصل را ذیل سه عنوان طرح ‏خواهیم کرد: 1. حالت عدم مسئولیت، 2. حالت مسئولیت نسبی، 3. حالت مسئولیت تام. (اردبیلی، 1382، ج2، ص112) تذکر این نکته ضروری است که دوره ها، و مقاطع و مراحلی که پیشتر از آنان یاد شد ترسیم کننده مسیر رشد عقل یک انسان طبیعی ‏است که بدون هیچ گونه ضعف و اختلالی در قوای ادراکی خود در بستر زمان یک به یک گامهای ‏تکاملی خود را بر می دارد و پیش می رود. در حالی که همواره در عمل با نمونه هایی مواجهیم که فرد به واسطه آسیب ها و اختلالات دوره جنینی و کودکی، به رغم افزایش سن همچنان در ‏مراتب پائین تر رشد عقلانی باقی مانده است؛ لذا در بررسی مسأله به جای تکیه بر جدول ‏زمانی رشد ناگزیریم که بر وضعیت روانی فرد تکیه کنیم از همین رو از واژه «حالت» در عناوین ‏گفتارهای سه گانه این فصل بهره گرفته شده است. 2ـ1. حالت عدم مسئولیت فرد در چنین حالتی به واسطه فقدان تمییز که خود می تواند ناشی از صغر سن یا اختلالات دماغی ‏‏(چون : جنون و عُته) باشد، از درک حسن و قبح افعال خویش عاجز می ماند و هر چند اغلب دارای اهلیت ‏ارتکاب جرم است و مجرم شناخته می شود، اما وضعیت ادراکی او مانع از آن است که بتوان ‏در برابر رفتارش واکنشی کیفری در نظر گرفت. از همین رو چنین افرادی خصوصاً اگر به واسطه ‏صغر سن در حالت عدم مسئولیت باشند تحت برنامه های آموزشی قرار می گیرند. با نزدیک شدن ‏به مرحله تمییز و اهلیت کیفری چنین افرادی را می توان با نوعی واکنش های اجتماعی و تربیتی رو به رو ساخت تا با گذر از این ‏تجربه آماده ورود به مرحله مسئولیت کیفری شوند. حالت عدم مسئولیت فرد در قوانین کیفری عموماً ذیل عناوینی چون صغر، جنون و عُته به عنوان علل رافع مسئولیت مورد بررسی قرار می گیرد. در میان این علل صغر مفهومی سنی دارد اما جنون و عُته ناظر به اختلالات دماغی اند و از مرحله سنی ‏خاصی حکایت نمی کنند. از این رو طفل هرچند به واسطه کم سالی، ممکن است ادراکی ضعیف و ناتمام داشته باشد اما به صرف اینکه از سلامت برخوردار است عاقل دانسته می شود. لذا برخی از فقها (از جمله محقق حلی در کتاب شرایع) کمال العقل (تمیز) را از شرایط تحمل کیفر بر شمرده اند. از سویی هر کدام از این عناوین (صغر، جنون و عته) به نوبه خود مراحل و مدارجی دارند ‏که می توانند به اشکال گوناگون جلوه گر شوند که قانونگذار با اشاره به وجود چنین مراتبی مقرر می دارد که «جنون در حال ارتکاب جرم، به هر درجه ‏که باشد رافع مسئولیت کیفری است» (ماده 51 قانون مجازات اسلامی).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:25:00 ب.ظ ]





در مانحن فیه با توجه به اینکه زوجه منزل مشترک را ترک نموده و از تمکین خودداری ورزیده است و دلیلی که نشان دهنده موارد فوق الذکرباشد،ارائه نداده است،لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و حکم به الزام زوجه به تمکین را صادر نموده است. پرونده کلاسه     :   84/1164 و 84/550(متقابل) مطروحه در شعبه  :   266 دادگاه خانواده خواهان          :   خانم اعظم و آقای عباس خوانده          :   آقای عباس و خانم اعظم خواسته          :   مطالبه نفقه معوقه –تمکین          (متقابل) خواسته        :   84/266/550 84/266/1164 خانم اعظم خواهان دعوی اصلی دادخواستی به شرح ذیل تقدیم دادگاه نموده اند: احتراماًبه عرض می رساند،خوانده همسر قانونی اینجانبه از تاریخ 3/10/81 بدون دلیل موجه،اینجانبه را بلا تکلیف رها نموده و هیچگونه نفقه و خرجی نپرداخته و به وظایف شرعی و قانونی خود عمل نمی کند و علیرغم اینکه اینجانبه به تمکین از همسرم حاضر بوده و هستم،از سوی دیگر تلاش اینجانبه در وصول حقوقم موثر نبوده و اغماض و شکیباییم نیز مورد سوءاستفاده قرار گرفته است،لذا به استناد موارد 1106و1107 قانون مدنی و ماده 1111 همان قانون تقاضای صدور حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت نفقه معوقه ام از تاریخ 3/10/81 تا صدور حکم به مأخذ ماهیانه 500000 ریال را با احتساب خسارات قانونی دارم. خوانده دعوی اصلی پس از اصلاح دادخواست مطروحه،دعوی متقابلی به خواسته الزام به تمکین زوجه به دادگاه به شرح خلاصه ذیل ارائه نمودهاند: احتراماًبه دلالت سند نکاحیه 8624 خانم اعظم در علقه زوجیت و نکاح دائم اینجانب قرار و نامبرده با عملکرد های غیر متعارف و نیز قطع تمامی روابط زوجیت واز جمله روابط زناشوئی و نیز با توسل به شیوه فحاشی و پرخاشگری و هتک حرمت،مشکلات عدیده ای را ایجاد و با تمامی این احوال با وی مدارا نموده ولی متأسفانه زوجه با مداومت بخشیدن به اعمال نا شایست خود،در واقع حسن معاشرت را که از ارکان تشیید مبانی خانواده می باشد به سوءمعاشرت تبدیل نموده است. خوانده مزبور بدون توجه به صراحت ماده 1086 قانونی مدنی عملاً در تمام جلساتی که به منظور سازش و ایجاد تفاهم تشکیل و به نتیجه نرسیده،تمکین خود را منوط دریافت مهریه نموده و از این طریق موجبات فروپاشی زندگی مشترک را فراهم و عملاً از اطاعت اینجانب خارج گردیده است.بدلیل اینکه کلیه نصایح در زوجه موثر واقع نگردیده و از آنجائیکه نامبرده در پرونده مطروحه مدعی مسائل واهی و مجعول گردیده ، با رعایت ماده 143 قانون آیین دادرسی مدنی،مبادرت به طرح دعوی تمکین بصورت متقابل نموده و در این خصوص به استحضار می رساند: 1-اینجانب علیرغم عدم تمکین زوجه، همواره نسبت به ایفای تمامی تعهدات در قبال همسر خویش (تأمین مسکن مستقل-هزینه مربوط به خوراک،پوشاک،درمان و نظایر آن)اقدام و زوجه بدون توجه به ماهیت حقوقی نفقه با اظهارات کذب و صرفاً به قصد تخطئه و مخدوش نمودن حقیقت،در داد خواست سراسر کذب خود عنوان می نماید که ایشان را بلا تکلیف رها نموده و در همان حال و به قصد فریب دادگاه خود را زنی حاضر به تمکین و حاضر به ادامه زندگی مشترک قلمداد می نماید. 2-به دلالت افرادی که اشرف کامل به موضوع داشته و به دفعات تمامیت سعی خود را در وادار  نمودن که زوجه به تمکین و حفظ زندگی خانوادگی،مصروف و توفیقی نیافته اند،احراز میگردد که زوجه در تمامی جلسات اعلام داشته که حاضر به ادامه زندگی مشترک نبوده و همواره به دلخواه خود مبادرت به ترک زندگی مشترک نموده است. ریاست محترم دادگاه خانواده با عنایت به جمیع جهات معروضه و توجه به این نکته که خروج از اطاعت شوهر،چه در استماع و چه در غیر آن از موارد نشوز زوجه می باشد و نامبرده که با توسل به اقدامات متقلبانه و نیز شیوه های پرخاشگری و توهین از ایفای تمامی مسئولیت های ناشی از عقد نکاح خود داری و حاضر به تمکین نبوده و با توسل به اظهارات کذب اهداف خاصی را دنبال می نماید و باعنایت به گواهی شهود و عنداللزوم احضار و استماع گواهی آنان ،اینکه اینجانب به ایفای تمامی تعهدات در قبال خانواده خویش اقدام و بدلیل اینکه مطالبه مهریه هیچگونه ارتباطی با عدم تمکین زوجه نداشته و نامبرده و نیز صدور حکم بر الزام زوجه به تمکین و اطاعت از شوهر و حسن معاشرت و تبعیت از اقامتگاه و زندگی با اینجانب در منزل مشترک وفق مواد 1103 و 1105و11114و1108 قانونی مدنی مورد استدعاست. با توجه به ارتباط کامل دو پرونده وقت رسیدگی برای هر دو پرونده به تاریخ 4/5/84 تعیین شده و به طرفین ابلاغ گردیده است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]





[328] – ابن همام مصنفی – همان منبع – ص 471- ابن عابدین – همان منبع  ص 314 [329] –  نجم الدین طبسی  وارد الجن  فی النصوص و الفتاوی – همان منبع – ص 498 حسینعلی منتظری- جلد چهارم – ص 79 [330] -بند 1.2 ماده 38 قواعد حداقل رفتار با زندانیان [331] – بند ج ماده 27 کنوانسیون بین المللی حقوق کودک [332] – ماده 181 آس ز سال 84 همچنین ر ک م 203 آ ز سال 54 و 140 آ از سال 61 و م 82 آ م ز سال 68 ماده 187 آ ق س ز سال 72 [333] -ماده 182 آس ز سال 84 همچنین ر ک م 208 آ ز سال 54 و 195 آ از سال 61 و م 88 آ م ز سال 68 تبصره ماده 187 آ ق س ز سال 72 [334] – ماده 183 آس ز سال 84 همچنین ر ک م 208 آ ز سال 54 و 195 آ از سال 61 و م 88 آ م ز سال 68 تبصره ماده 187 آ س ز سال 72 [335] – ماده 191 آس ز سال 84 ماده 196 آ س ز سال 72 [336] -ماده187اس ز سال84و م 193اس زسال72 [337] – ریچارد استیلو – تماسهای زناشئوی درزندان – ترجمه حسام الدین امامی – جهه حقوق امروز – سال دوم – شماره چهار [338] – مارک آنسل – دفاع اجتماع – ترجمه دکتر محمد آشوری – دکتر علی حسن نجفی ( برند آبادی [339] – حسنعلی منتظری – همان منبع – جلد چهارم [340] – همان منبع [341] – نجم الدین طبیبی – همان منبع ص 5111- همچنین رک : ابن همام حنیفی – حرج فتح القدیر – جلد پنجم – همان منبع ص 471 [342] – ماده 198 آس ز سال 84 -همچنین ر ک م 243 آ ز سال 54 و 218 آ از سال 61 و م 109 آ م ز سال 68 ماده 218 آ س ز سال 72 [343] -ماده 201 آ س ز سال 84 همچنین ر ک م 242 آ ز سال 54 و 217 آ از سال 61 و م 108 آ م ز سال 68 ماده 217 آ ق س ز سال 72 [344] ماده 202 آس ز سال 84 همچنین ر ک م 243 آ ز سال 54 وتبصره م 218 آ از سال 61 و تبصره م 109 آ م ز سال 68 تبصره ماده 218 آ س ز سال 72 [345] ماده 200 آ س ز سال 84 همچنین ر ک م 11 آ ز سال 68 ماده 219 آ ق س ز سال 72 [346] ماده 206 آ س ز سال 84 [347] – توفیق الفکیکی – تاریخ زندان اصلاحی – مجله الاعتدل – نقل از شیخ اظهر الوائلی – همان منبع – صص – 273 و 274 [348] – سید محمد حسینی – الفقه – کتاب الحقوق – جلد 100- همان منبع ص 478 [349]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]





نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پیشین از جمله: (لویک 1983)، (جانسون وهمکاران 1996، 177)، (مک نیف 1992، 263)، همخوان می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش حساسیت بین فردی کودکان تأثیر دارد. همان طور که در جدول شماره 4-12 مشاهده می­شود با توجه به اینکه نسبت t محاسبه شده با درجه آزادی 48 یعنی (67/23) از نسبت t جدول در سطح 5/0 یعنی (02/2) بزرگتر است بنابراین می­توان نتیجه گرفت که در خرده مقیاس حساسیت بین فردی تاثیر نقاشی درمانی در گروه آزمایش معنادار بوده است. در تبیین پژوهش حاضر نیز می توان بیان داشت از آنجایی که حساسیت در روابط بین فرد، فرد احساس عدم کفایت، خود کم بینی و احساس ناراحتی در ارتباط با دیگران می کند (کرمی1390، 97).و از آنجایی که نقاشی گروهی روی یک سطح می تواند باعث دوری از تفاوت های فردی شده و راهی باشد که گروه بتواند با احساسات مشترک ، هم در سطح هوشیار و هم ناهشیار ، درباره ی یک موضوع مشترک کار کند . همچنین در نقاشی گروهی ، افرادی را که همانند خود هستند می بینند و به این ترتیب فضای محیطی آنان آرام تر و پذیراتر می شود.بنابر این نقاشی درمانی بر کاهش حساسیت بین فردی کودکان تأثیر دارد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پیشین از جمله: (لویک 1983، 143)، (اسکیف و هیوت[33] ،1998)، (سایمون 1996، 176)، همخوان می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش فوبیا کودکان تأثیر دارد. همان طور که در جدول شماره 4-14 مشاهده می شود با توجه به اینکه نسبت t محاسبه شده با درجه آزادی 48 یعنی (63/22) از نسبت t جدول در سطح 5/0 یعنی (02/2)بزرگتر است بنابراین می­توان نتیجه گرفت که در خرده مقیاس فوبی تاثیر نقاشی درمانی در گروه آزمایش معنادار بوده است. از آنجایی که درصورتی فرد به فوبی خاص[34] تشخیص داده می شود که ترس مستمری داشته باشد که بیش از اندازه یا نا معقول بوده و وجود موضوع یا موقعیتی خاص موجب آن شود،همچنین فرد از موقعیّت فوبیک اجتناب کرده یا با اضطراب و ناراحتی زیاد آ را تحمل می کند و اگر چه افرادی که به فوبی ها مبتلا هستند معمولاً می دانند که ترس آنها قدری نامعقول است، امّا می گویند که نمی توانند به خودشان کمک کنند(سیّد محمّدی 1388، 88). و از آنجایی که در نقاشی درمانی کودکان فرصت بودن در کنار یک گروه نزدیک با فرهنگ کودک باعث تجربه رشد هیجانی میکنند ، به ویژه کسانی که تجربه های خوبی در خانواده و یا کلاس درس نداشته اند یا کودکانی که نسبت به بودن در کنار بزرگسالان رغبت نشان نمی دهند ، می توانند پس خوراند بیشتری از همسالان دریافت کنند و همچنین کودکانی که دارای فوبی به موارد متعددی هستند با بودن در گروه و ابراز احساساتشان با نقاشی و بصورت بیانی ،موجب کاهش فوبی در آن ها می شود. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پیشین از جمله: (آرنهایم[35] 1986، 143)، (لاند گارتن 1981 ترجمه هاشمیان 1378، 177)، (عناصر 1368، 176)،  همخوان می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش کاهش خصومت کودکان تأثیر دارد. همان طور که در جدول شماره 4-16 مشاهده می شود با توجه به اینکه نسبتt محاسبه شده با درجه آزادی 48 یعنی (64/18) از نسبت t جدول در سطح 5/0 یعنی (02/2)بزرگتر است بنابراین می­توان نتیجه گرفت که در خرده مقیاس خصومت تاثیر نقاشی درمانی در گروه آزمایش معنادار بوده است. در تبیین این فرضیه نیز می توان گفت از آنجایی که خصومت نوعی خشم آزاد وشناور است که هیچ هدف مشخصی ندارد و ممکن است دراثر هر موقعیتی که انتظار است شخص را بر آورده نمی­سازد، بر انگیخته شود و از طرفی حالت عاطفی مبهم و شدیدی است که حتّی ممکن است متّوجه اشیاء وبه وضوح فاقد پرخاشگری است  (فرجی 1389، 118).و از آنجایی که نقاشی درمانی برای درمان مشکلات رفتاری موثر بوده و از این گذشته نقاشی درمانی به کودک اجازه می دهد تا رفتارهای منفی را به سوی یک تعادل مثبت هدایت کند بنابراین نقاشی درمانی در کاهش کاهش خصومت کودکان تأثیر دارد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پیشین از جمله: (لویک 1983)، (جانسون وهمکاران 1996، 177)، (مک نیف 1992، 263)، (اشتاینبر[36] وهمکاران 1999، 142)، همخوان می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقاشی درمانی بر کاهش پارانویا کودکان تأثیر دارد. همان طور که در جدول شماره 4-18 مشاهده می­شود با توجه به اینکه نسبت t محاسبه شده با درجه آزادی 48 یعنی (86/17) از نسبت t جدول در سطح 5/0 یعنی (02/2)بزرگتر است بنابراین می­توان نتیجه گرفت که در خرده مقیاس پارانوئید تاثیر نقاشی درمانی در گروه آزمایش معنادار بوده است. در تبیین این فرضیه می توان بیان داشت از آنجایی که افراد دچار اختلال شخصیّت پارانوئید ،نسبت به دیگران بی اعتماد شکاکند و ممکن است تصّور کند دیگران عملاً کاری می کنند که آنها را ناراحت کرده ویا به آنها صدمه بزند. اغلب آن­ها در اظهارات دیگران، تهدیدها یا تحقیرهای پنهان را کشف می کنند. این افراد ممکن است در موارد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان یا همکاران نگران باشند و اغلب مایل نیستند به دیگران اعتماد کنند زیرا معتقدند وقتی مطلبی خصوصی را با کسی در میان می گذارند برایشان تمام خواهد شد. افراد دچار اختلال شخصیّت پارانوئید ممکن است در زمینه کنترل خشم مشکلاتی داشته باشند. اینها وقتی وارد یک رابطه می شوند، اغلب نگران عدم وفاداری و خیانت طرف مقابل هستند (کاپلان و سادوک 1388، 40).از طرفی،از آنجایی که کودکان با نقاشی اجازه می دهد تا هیجان های خود را به وسیله یک واسطه بیان کنند که باعث افزایش سازگاری و عزت نفس آنها نیز می شود . این روش همچنین باعث افزایش قابل توجه سطح تحریک کسانی هم می شود که در اغلب موارد منزوی وبی انگیزه بوده اند ، ارزش درمانی روش نقاشی درمانی برای افراد مبتلا به ناتوانایی های شدید و پیچیده ، به آرامش و کنترل فشار روانی از راه نقاشی بستگی دارد . نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش های پیشین از جمله: (لویک 1983، 143)، (اسکیف و هیوت[37] ،1998)، (سایمون 1996، 176)، (گیلوری ولی[38] ،1994)همخوان می باشد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد نقاشی درمانی بر افزایش سلامت روان کودکان تأثیر دارد. همان طور که در جدول شماره فصل چهار پژوهش در همه ی فرضیه های پژوهش حاضر  مشاهده می­شود سلامت روانی گروه آزمایش نسبت به نمرات پیش­آزمون افزایش یافته است یعنی می­توان گفت که مداخله (نقاشی درمانی) بر سلامت روان افراد گروه آزمایش موثر بوده است. در تبیین پژوهش حاضر می توان بیان کرد از آنجایی که نقاشی زبان کودک است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم