پایان نامه تعاریف مسئولیت اجتماعی، مفهوم مسئولیت اجتماعی |
1ـ1ـ بیان مسئله واحدهای اقتصادی در جهت تحقق اهداف خود نیازمند سازوکاری میباشند که بتواند توازنی بین منافع شرکت و ذینفعان ایجاد کند. درنتیجه مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت مطرح میگردد. طی دو دهه گذشته مسئولیت اجتماعی شرکت بهطور قابلتوجهی از سوی واحدهای اقتصادی موردتوجه قرار گرفته است. مسئولیت اجتماعی شرکت بر مسائل مهمی از قبیل اخلاق، محیط، امنیت، آموزش، حقوق بشر و . . . تأکید دارد. اگرچه اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت دارای هزینههای اولیهای برای شرکت است اما درنهایت به دلیل بهبود شهرت شرکت، کاهش هزینهها در بلندمدت و افزایش تقاضا، موجب افزایش فروش و سود و منجر به بهبود عملکرد شرکت در بلندمدت میشود. در جمعبندی از تعاریف مسئولیت اجتماعی میتوان گفت که مسئولیت اجتماعی عبارت است از: مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترک انسانی و محیطی در میان کارکنان در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزشافزوده به معنی دیگر اینکه در وجود کارکنان چه ارزشها و نگرشهای درونی شده و مورد پذیرش سازمانی قرار گرفته است مسئولیت اجتماعی این اجزا را به هم وصل میکند؛ و فعالیتها را حول چهارچوب خاصی به حمایتکننده تجارت، تقویتکننده گفتگو، با ذینفعان اصلی باشد سامان میدهد و در قبال عملکرد خود در برابر اجتماع بهگونهای که هم منافع گروههای درونی شرکت و هم منافع گروههای بیرونی شرکت تأمین گردد؛ و درنهایت موجب بهبود جامعه فراهم گردد. درنهایت مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بهگونهای باشد که براثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند (ایراننژاد، 1371). پژوهش پیرامون رابطه بین تعهد سازمانی و مسئولیت اجتماعی آنهم در بین کارکنان امری بس فوقالعاده و حساس است. شناخت این مهم در طراحی استراتژیهای کلان متخصصان امور مربوطه اهمیتی بسزا دارد. مسئولیت اجتماعی کارکنان با تنظیم روابط اجرایی هر سیستم به کاهش پیچیدگی روابط اجتماعی کمک میکند و رفتار دیگران را قابل پیشبینی میسازد. این امر خود به افزایش اعتماد اجتماعی و درنتیجه به افزایش احساس امنیت اعضای جامعه و کاهش ناهماهنگی شناختی آنان کمک میکند (فنگر، 1959) و درنهایت ثبات رفتاری اعضای جامعه را سبب میشود. بنابراین مسئولیت اجتماعی کارکنان عاملی برای ارضای نیازهای اعضای جامعه و درنتیجه همبستگی و انسجام اجتماعی میشود (دورکیم، 1938). یکی از عوامل پنهان ولی تأثیرگذار در رفتار شغلی کارکنان، میزان تعهد آنها به سازمان است توجه به تعهد نیروی انسانی از اهمیت زیادی برخوردار است و شناخت وضعیت تعهد سازمانی کارکنان میتواند مدیران را در پیشرفت و بهبود کارکنان یاری رساند (رجببیگی، 1387). تعهد سازمانی نوعی نگرش، احساس وابستگی و تعلقخاطر به سازمان است. تعهد سازمانی حالتی روانی است که بیانگر نوعی تمایل، نیاز و الزام به ادامه اشتغال در یک سازمان است مدل تعهد سازمانی الن و میر با تفکیک تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر، نقش هر یک را در تعهد سازمانی یادآور شده است از نظر آنها تعهد عاطفی، مجموعه تعلقخاطر به یک سازمان است که از طریق پذیرش ارزشهای سازمانی و تمایل به ماندگاری به وجود میآید. تعهد هنجاری احساس دین و الزام به ماندن در سازمان است و تعهد مستمر، مبتنی بر فعالیت در سازمان و عدم تمایل به ترک آن به دلیل هزینهها و زیانهایی است که از ترک سازمان نصیب فرد میشود (آلن و میر، 1990). در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی و ارزیابی قرار میدهد بنابراین تعهد بر اساس ماهیت خود فرد را سازمان پیوند میدهد و این پیوند احتمال ترک شغل را کاهش میدهد. ترک شغل افراد ازجمله مواردی است که با عدم تعهد سازمانی همراه است (زند، 1390). به نظر میرسد با توجه به پژوهشهای انجامگرفته درزمینهی متغیرهای پژوهش ارتباطی بین مسئولیت اجتماعی با تعهد سازمانی افراد وجود داشته باشد بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستیم که آیا بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی کارکنان بانک کشاورزی استان اردبیل رابطه معنیداری وجود دارد؟ 1ـ2ـ اهمیت و ضرورت موضوع مسؤولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفه وجودی سازمانها شناختهشده است، بهنحویکه اهمیت دادن به رعایت آن توسط سازمانها در چهارچوب نظریه هویت اجتماعی، نهتنها احتمال ارتقاء تعهد سازمانی را به همراه دارد، بلکه رضایت ذینفعان خارج از سازمان را برای مشروعیت بخشیدن به سازمان تقویت میکند. مقاله حاضر به تبیین نقش تعدیل گری این متغیر در ابعاد چهارگانه مسؤولیت اجتماعی پرداخته است. در این راستا، صنعت مواد غذایی بهعنوان جامعه موردمطالعه انتخاب گردید که با مشارکت 105 عضو در قالب نمونه آماری و استفاده از پرسشنامه جهت جمعآوری دادهها انجام پذیرفت. پردازش حاصل از دادهها با بهره گرفتن از مدل رگرسیون سلسله مرتبی حاکی از آن است که نقش تعدیل گری متغیر موردمطالعه بر رابطه بین ابعاد چهارگانه مسؤولیت اجتماعی (کارکنان، مشتریان، دولت و ذینفعان اجتماعی و غیراجتماعی) مورد تأیید است، این یافته بدان معناست که تأکید بر اهمیت مسؤولیت اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمانها میتواند از کارکردی مثبت بر عملکرد سازمانها برخوردار باشد بهنحویکه بهطور معناداری تعهد سازمانی کارکنان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. لوتانز اظهار میدارد که در متون تحقیقی اخیر، نگرش کلی تعهد سازمانی، عامل مهمی برای درک و فهم رفتار سازمانی و پیشبینی کننده خوبی برای تمایل به باقی ماندن در شغل آورده شده است. تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز تلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابهجایی و غیبت اثر میگذارند (عراقی، 1373). همچنین تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند. کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار میکنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان به سازمان را حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیمگیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند (مورهد، ترجمه الوانی و معمارزاده، 1374). اندیشه تعهد، موضوعی اصلی در نوشتههای مدیریت است. این اندیشه یکی از ارزشهای اساسی است که سازماندهی بر آن متکی است و کارکنان بر اساس ملاک تعهد، ارزشیابی میشوند. اغلب پرسشهایی در مورد یک کارمند وجود دارد، از قبیل اینکه آیا اضافهکار خواهد کرد؟ آیا روزهای تعطیل بر سر کار خواهد آمد؟ آیا دیر میآید زود میرود؟ اغلب مدیران اعتقاد دارند که این تعهد برای اثربخشی سازمان ضرورتی تام دارد. اگر شخصی لیاقت، شایستگی و تعهد حداکثر بهرهبرداری از امکانات و سرمایه را داشته باشد، لیاقت مدیر شدن را دارد و اگر تعهد و شایستگی را ندارد، نباید چنین مسئولیتی به او محول شود. واحدهای اقتصادی در جهت تحقق اهداف خود نیازمند سازوکاری میباشند که بتواند توازنی بین منافع شرکت و ذینفعان ایجاد کند. درنتیجه مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکت مطرح میگردد. طی دو دهه گذشته مسئولیت اجتماعی شرکت بهطور قابلتوجهی از سوی واحدهای اقتصادی موردتوجه قرار گرفته است. مسئولیت اجتماعی شرکت بر مسائل مهمی از قبیل اخلاق، محیط، امنیت، آموزش، حقوق بشر و . . . تأکید دارد. اگرچه اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت دارای هزینههای اولیهای برای شرکت است اما درنهایت به دلیل بهبود شهرت شرکت، کاهش هزینهها در بلندمدت و افزایش تقاضا موجب افزایش فروش و سود و منجر به بهبود عملکرد شرکت در بلندمدت میشود. مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکند، انجام دهد. مسئولیت اجتماعی، وظیفهای است بر عهده مؤسسات خصوصی، به این معنا که تأثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار میکنند، نگذارد. میزان این وظیفه عموماً مشتمل است بر وظایفی مانند آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن در استخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و آگاه کردن مصرفکننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفهای است مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه. مسئولیت اجتماعی، یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه است، بهنحویکه هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد. مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد بهوسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آنگونه تصمیمگیری نمایند که در کنار کسب سود برای مؤسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد. تعهد و تکلیف مدیریت به انجام کارهایی که حافظ و ارتقادهنده رفاه جامعه و علایق بنگاه باشد. در جمعبندی از تعاریف مسئولیت اجتماعی میتوان گفت که مسئولیت اجتماعی عبارت است از: مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترک انسانی و محیطی در میان کارکنان در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزشافزوده به معنی دیگر اینکه در وجود کارکنان چه ارزشها و نگرشهای درونی شده و مورد پذیرش سازمانی قرار گرفته است مسئولیت اجتماعی این اجزا را به هم وصل میکند؛ و فعالیتها را حول چهارچوب خاصی به حمایتکننده تجارت، تقویتکننده گفتگو، با ذینفعان اصلی باشد سامان میدهد و در قبال عملکرد خود در برابر اجتماع بهگونهای که هم منافع گروههای درونی شرکت و هم منافع گروههای بیرونی شرکت تأمین گردد؛ و درنهایت موجب بهبود جامعه فراهم گردد. درنهایت مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که چون سازمانها تأثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارند لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید بهگونهای باشد که براثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند (ایراننژاد، 1371). پژوهش پیرامون رابطه بین تعهد سازمانی و مسئولیت اجتماعی آنهم در بین کارکنان امری بس فوقالعاده و حساس است. شناخت این مهم در طراحی استراتژیهای کلان متخصصان امور مربوطه اهمیتی بسزا دارد. مسئولیت اجتماعی کارکنان با تنظیم روابط اجرایی هر سیستم به کاهش پیچیدگی روابط اجتماعی کمک میکند و رفتار دیگران را قابل پیشبینی میسازد. این امر خود به افزایش اعتماد اجتماعی و درنتیجه به افزایش احساس امنیت اعضای جامعه و کاهش ناهماهنگی شناختی آنان کمک میکند (فینگر، 1959) و درنهایت ثبات رفتاری اعضای جامعه را سبب میشود. بنابراین مسئولیت اجتماعی کارکنان عاملی برای ارضای نیازهای اعضای جامعه و درنتیجه همبستگی و انسجام اجتماعی میشود (دورکیم، 1938).
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 02:03:00 ب.ظ ]
|