جبران خسارت بدنی نسبت به سایر خسارات راحت ترست و بنابراین اگر فردی به علت خطای شبه عمد خسارتی را وارد نماید و یا موجب تلف کسی شود باید در صدد جبران آن برآمده و دیه مقّدر یا غیر مقّدر را پرداخت نماید. قانونگذار در قانون مجازات جدید و در ماده 495 صحبتی از خسارت مالی نکرده است در صورتی که در قانون مجازات سابق در ماده 319 خسارت مالی یکی از اقسام خسارت شمرده شده است. مثلاً اگر بیمار در حین درمان و معالجه فوت نماید دیه نفس و اگر دچار نقض عضو شود دیه عضو را پزشک باید بپردازد در این حالت مشمول دیه مقّدر و مقطوع می شود اما اگر دیه غیر مقّدر باشد کارشناس تمام خسارات وارده حتی هزینه های درمان را نیز برآورد می کند و مشکل مذکور در دیه غیر مقّدر پیش نمی آید. بحث جواز یا عدم جواز خسارت مازاد بر دیه در قانون مجازات سابق وجود داشته و در قانون مجازات جدید نیز حل نشده است. قانونگذار می تواند با وضع قوانین و یا اختصاص موادی در مورد پرداخت خسارات جدا از دیه به تمام اختلاف نظرها و مشکلات موجود در این زمینه پایان دهد.

گفتار دوم: خلاصه فصل دوم

سبب در لغت به معنی وسیله، علت، دست آویز، طریق، جهت آمده است چیزی که ذاتاً و فی النفسه موجود بوده و باعث ایجاد چیز دیگر می شود و در مقابل مباشر قرار می گیرد. اما در تعریف اصطلاحی سبب تعاریف متعددی  ارائه کرده اند از جمله اینکه: محقق حلی در کتاب ” شرایع الاسلام” می نویسد: سبب هر فعلی است که تلف به سبب آن ایجاد می شود مانند حفر کردن چاه در ملک دیگری و ریختن اشیاء در راه که باعث لغزش می شود. و یا شهید اول در کتاب “قواعدو الفوائد “در تعریف سبب آورده ست: سبب هر وصف ظاهر و آشکاری است که به ضبط در آمده و دلیل معرف اثبات حکم شرعی است به گونه ای که از وجود آن وجود حکم و از عدم وجود آن عدم وجود حکم لازم می آید. علامه حلی در “قواعد الاحکام ” بیان داشته سبب چیزی است که اثر اندکی در ایجاد حادثه دارد و از این حیث مانند علت است اما از حیث دیگر به شرط شباهت دارد. قانونگذار سبب را در ماده 506 قانون مجازات اسلامی مصوّب 92 اینگونه تعریف می کند” تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیماً مرتکب جنایت نشود بطوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمی شد مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.” در این ماده سبب آن چیزی است که در صورت فقدان آن، حادثه محقق نمی شود و در واقع تسبیب از ترک فعل ناشی شده است و تسبیب وجودی را در بر نمی گیرد. بنابراین تعریف ارائه شده در این ماده کامل نبوده اما می توان با بهره گرفتن از مفهوم مخالف  ماده فوق و سایرقوانین و مواد دیگر ابهامات موجود در ماده مذکور را جبران نمود و در این ماده به تسبیب ناشی از فعل نیز استناد کرد. در قانون مجازات مصوَب 70 نیز در ماده 318  قانونگذار تعریف مشابه ماده 506 قانون مجازات 92 را بیان کرده بود. به طور کلی در تعریف سبب می توان گفت سبب فعل یا ترک فعلی است که بطور غیر مستقیم و با واسطه موجب تلف و یا ورود خسارت  شده و شخص مستقیماً خسارتی را وارد نمی آورد بلکه با فراهم آوردن مقدمات و اسباب به دیگری خسارت وارد می کند.مانند کندن چاه و یا نصب چاقو و کارد.قانونگذار در ماده 331 قانون مدنی بیان می دارد: هرکس سبب تلف مالی بشود باید مثل یا قیمت آنرا بدهد و اگر سبب نقص یا عیب آن شده است باید از عهده نقص قیمت برآید، و منظور از سبب در این ماده فراهم کردن مقدمات تلف شدن مال دیگری است که در این صورت فرد مسبب مکلف است که از عهده تلف وارد شده برآید. در زمینه مستندات تسبیب فقها طبق اخبار معتقدند که شرط ضمان سبب تقصیر است بدین معنا که اگر مرتکب تقصیر شود ضامن است در صورتی که در مسئولیت فرد مباشر تقصیر شرط نیست. سبب اقسامی دارد: 1- سبب قولی؛ سببی ست از نسخ گفتار یا لفظ که در آن طرفین قرارداد با ایجاب و قبول لفظی سبب بوجود آمدن عقد می شوند مانند عقد یا ایقاع. 2- سبب فعلی؛ سببی است که با انجام دادن فعلی از افعال صورت می پذیرد مانند حیازت مباحات یا احیا کردن زمین های موات که در آن شخص با انجام دادن فعل یا افعالی سبب احیا شدن یک زمین موات را فراهم می آورد. سبب فعلی به دو قسم فعل مثبت و فعل منفی تقسیم می شود. فعل مثبت یعنی شخص با انجام دادن یک فعل سبب تلف شدن مال می شود مانند اینکه اشیاء لغزنده ای را در معبر عام بیندازد و سبب شکستن دست و پای دیگری شود یا باعث پاره شدن لباس وی شود. فعل منفی بدین معنا که فرد با ترک فعل سبب ورود خسارت می شود. مانند اینکه فرد نظامی که وظیفه ی او کمک رسانی به دیگران است به آن عمل نکرده و موجب ورود خسارت به دیگران می گردد. بحث تسبیب در مبحث دیات قانون مجازات اسلامی مطرح شده است و شاید این امر به ذهن متبادر شود که تسبیب فقط در جرایم غیر عمدی محقق می شود در صورتی که این موضوع صحیح نمی باشد و در کنار سبب غیر عمدی، سبب عمدی و شبه عمد نیز وجود دارد. 3- سبب عمدی به سببی گفته می شود که در آن فرد با انجام فعل یا ترک فعل به صورت ارادی باعث وقوع جنایت یا تلف شدن مال شخص دیگری می شود مانند اینکه فرد دیگری را که شنا نمی داند داخل آب بیندازد و موجب مرگ وی  شود. 4- در سبب شبه عمد، فرد فعل یا ترک فعل را به صورت ارادی انجام می دهد اما قصد وقوع نتیجه را ندارد مانند شخصی که در معبر عمومی چاهی را حفر می کند و دیگری در آن سقوط می کند و می میرد. 5- سبب خطای محض درنتیجه یک بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت ایجاد می شود مانند کسی که به قصد شکار حیوان تله ای را نصب کند و در راه یک انسان قرار دهد با این فکر که حیوان است و تله موجب نقص عضو آن شخص گردد. مصادیق سبب عمدی و غیر عمدی در بخش اول ماده 520 قانون مجازات 92 بیان شده است که در آن اگر شخصی خود را از جای بلندی پرت کند و در اثر آن سبب خسارت بر دیگری شود حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شود. 6- سبب معنوی؛ سببی که در آن وصف دارای حکمتی است که باعث مشروعیت یافتن حکم سبب می شود مانند زنا که سبب حد است یا ملکیت که سبب انتفاع از آن است یا اتلاف بالمباشره و بالتسبیب که سبب ضمان شخص می شود. سبب معنوی مورد بحث در مسئولیت مدنی است. 7- در سبب وقتی لازمه ثبوت حکم شرعی، وقت است مانند وقت زکات دادن، وقت روزه گرفتن یا وقت حج و یا اوقات نمازها که لازمه وجوب نماز هاست به گونه ای که نماز ظهر وقتی به انسان واجب می گردد که وقت آن رسیده باشد. 8- سبب مقارن که در آن مسبب و سبب هم زمان با یکدیگرند مانند شرب خمر، زنا و دزدی که همزمان با استحقاق فاعل(مسبب) به مجازات حد است یا همراه بودن ملکیت با حیازت مباحات یا احیاء موات. 9- سبب متأخر مسبب از حیث زمان مقدم بر سبب است مانند غسل احرام که مقدم بر میقات است یا پرداخت زکات در ماه رمضان و قبل از وارد شدن ماه شوال، مگر اینکه سبب وجوب زکات رسیدن ماه شوال باشد که در این صورت در دسته اول قرار می گیرد. 10- سبب طولی یعنی دخالت اسباب متعدد در وقوع نتیجه با تقدم و تأخر زمانی همراه باشد و اثر آن ها بر اساس تعاقب و تسلسل باشد به گونه ای که تأثیر هریک از آنها متوقف بر تأثیر دیگری باشد. به عنوان مثال راننده ای در اثر بی مبالاتی موجب انحراف اتومبیل مقابل و در نتیجه تصادم آن با عابری می شود و او را مجروح می سازد  او را به بیمارستان منتقل می کنند و در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...