کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




معلوم بودن مقوله[20]: ماده 1271 قانون مدنی اشعار می دارد که مقوله اگر به کلی مجهول باشد، اقرار اثری ندارد، با این ترتیب مجهول بودن کامل مقوله، باعث بلا اثر شدن اقرار است، و در ادامه می گوید: اگر فی الجمله معلوم باشد مثل اقرار برای یکی از 2 نفر معین صحیح است. مثلا در یک وضع بحرانی و استثنایی یک نفر از اهالی شهر مبلغی پول به شخصی بدهد بعدا آن شخص اقرار می کند که به کسی فلان مبلغ را مدیون است، اما نمی تواند مقوله را تشخیص نماید و به کلی مقوله مجهول می ماند ولی ممکن است بگوید به یکی از افراد فلان خانه مدیون است در این مورد وقتی خانه مقوله مشخص گردید، جهل به کلی برطرف می شود. بعضی علاوه بر معلوم بودن و اهلیت تمتع داشتن مقوله، شرط دیگری را هم برای مقوله لازم دانسته اند و آن موجود بودن است. می گویند وقتی ماده 1266 می گوید که مقوله (بر حسب قانون باید بتواند دارای آنچه به نفع او اقرار شده بشود. معلوم می گردد که باید در زمان اقرار موجود باشد. بنابراین هرگاه مقوله کسی باشد که هنوز نظر او منعقد نشده است، اقرار درباره او معتبر شناخته نمی شود. با اندک توجه به 2 شرطی که قبلا در مورد مقوله گفته شد، موجود بودن را هم متضمن است و لزومی ندارد که عنوان موجود بودن را جداگانه تصریح نمائیم. شرایط مقو به[21]: جمعیت اقرار به اعتبار کاشفیت آن از واقع می باشد. بنابراین، هرگاه اخبار به امری شود که عقلا یا عادتا ممکن نباشد، اخبار مزبور نمی تواند تشکیل دهنده اقرار صحیح بشد و اثری ندارد به موجب ماده 1296 ق م: اقرار به امری که عقلا یا عادتا ممکن نباشد…. اثری ندارد. پس دادگاه در دعوای نسب مرد 25 ساله ای اعلام نماید که پدر شخص 30 ساله ای است و یا شخصی تهی دستی اعلام نماید که از شخصی تهی دست دیگری یک میلیارد تومان قرض گرفته است، اخبارهای مزبور به علت مخالفت آن با عقل و عادت نمی تواند تشکیل دهنده اقرار باشد. گفته شد که اقرار اخبار به امری است که می تواند اثر حقوقی به نفع طرف و برخود اخبار کننده داشته باشد. بنابراین اقرار به امری که بر حسب قانون صحیح نیست اثری ندارد. پس اگر شخصی اعلام نماید که در اثر باخت در قمار به دیگری مدیون است، این اقرار شمرده نمی شود. زیرا به موجب ماده 654 ق م اقمار و گرو بندی باطل و دعاوی راجع به ان        نخواهد بود. همین حکم در موردیکه تعهداتی که از معاملات نامشروع تولید شده باشد جاریست. رکن سوم اقرار، مقوبه است، منظور از مقوبه موضوع اقرار است، هر چیزی که بتواند موضوع دعوی قرار گیرد می تواند مقوبه واقع شود،‌بنابراین مقوبه ممکن است مال منقول یا غیرمنقول، دین یا منفعت، خسارت، خویشاوندی، حقوق ارتفاتی و غیره باشد. شرایط مقوبه وقتی که نسب و خویشاوندی است با شرایط آن هنگامی که حقوق و اموال است اندکی متفاوت می کند. به همین مناسبت بعضی شرایط هر کدام را جداگانه مورد مطالعه قرار داده اند. مقوبه خواه در اقرار به حق و یا اقرار به نسب باید معلوم و معین باشد، اگر مقوبه معین نبود مثل این است که کی اقرار کند که دیگری با او خویشاوند است ولی نسبت را معین نکرد یا اگر خواهان علیه دیگری دادخواست دهد و مبلغی را مطالبه نماید و خوانده اقرار کند. مبلغی بدهکار است، دادگاه نمی توان او را به میزان خواسته به استناد اقرار محکوم نماید. تصدیق یا تکذیب مقوله[22]: ماده 1272 ق م در این رابطه می گوید: در صحت اقرار تصدیق مقوله شرط نمی باشد، لیکن اگر مفاد اقرار را تکذیب کند، اقرار مزبور در حق وی اثری نخواهد داشت. الف: تصدیق مقوله: آیا در صحت اقرار تصدیق و پذیرش مقوله هم لازم است؟ پاسخ منفی است زیرا اقرار جنبه اخبار دارد و حق را که وجود داشته اعلام می نماید و نیازی به تصدیق مقوله ندارد. اقرار شبیه       ، محل حقوقی یک طرفه ای است که محتاج قبول نیست و با توجه به ماده 1275 که می گوید: هر کس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خود خواهد بود. به نظر می رسد وقتی ارکان اقرار شرایط لازم قانونی را داشتند، وقتی به طور صحیح از جانب اقرار کننده صادر شده دلیلی کامل و تمام شده است و علی الاصول تصدیق یا تکذیب مقوله در اساس اقرار تاثیری ندارد، زیرا قبیل از اعلام تصدیق یا تکذیب اقرار به وجود آمده است. ب: تکذیب اقرار[23]: قسمت دوم ماده 1272 می گوید: لیکن اگر مقوله مفاد اقرار را تکذیب کند، اقرار مزبور در حق وی اثری نخواهد داشت، اقرار یک جانبه است، اقرار کننده به حقی به زیان خود و به نفع غیر خبر می دهد و دلیل ساخته می شود و تصدیق و تکذیب در اساس اقرار تاثیری ندارد، مع الوصف ماده فوق برای تکذیب مقوله ارزش قائل گردیده و تصریح نموده که اگر مقوله اقرار را تکذیب کند، اقرار مزبور در حق وی اثری ندارد. مثل این که با هبه مقایسه شده وقتی که      مال موهوبه را نپذیرد، نمی توانند اورا مهجور به پذیرش آن نمایند و در اقرار اگر مقوله مفاد اقرار را تکذیب نمود نمی تواند از مقربه استفاده کند. انواع اقرار: اقرار را می توان از جهات مختلف تقسیم بندی کرد. از حیث نوع بیان به اقرار صریح و اقرار ضمنی از جهت وسعت و محدودیت به اقرار کلی و اقرار در جزء، از حیث مداخله مقوله به اقرار ابتدایی و اقرار در پاسخ به سئوالات از جهت ترکیب به اقرار ساده و اقرار مقید و مرکب، از لحاظ قالب به اقرار شفاهی و اقرار کتبی و بالاخره از حیث مکان به اقرار در دادگاه و اقرار در خارج از دادگاه تقسیم می شود. اقرار صریح[24]: اقرار صریح، اقراری است که آشکارا بدون شک و تردید و با عبارتی خالی از ابهام اداء شود چنین اقراری اگر در دادگاه باشد قاطع دعوی است و دادرسی راهی ندارد، جز آن که بر اساس آن حکم صادر نماید. ماده 329 آ د ک اشاره ای به این نوع از اقرار دادرد و با برتری آن بر اقرار ضمنی یاد کرده است، در مورد اقرار صریح و لزوم توجه به آن رای شماره 2848-12/9/1321 دیوان عالی کشور هم وجود دارد که گفته شده: دادگاه نمی تواند از اقرار صریح خوانده بدون ذکر دلیل بطلان آن صرفنظر نماید. اقرار ضمنی[25]: اقرار ضمنی اقراری است که از مجموع الفاظ و عبارات و کلماتی که کسی به کار برده وجود حقی به زیان او و به نفع غیر فهمیده می شود. گاهی در اظهارنامه که از طریق دفتردادگاه برای افراد فرستاده می شود، گاهی در متن دادخواست که به موجب آن طرح دعوی می گردد، گاهی در توضیحاتی که شخص در محضر دادگاه می دهد، اقراری یافت می شود که صریح نیست. مثلا فردی که نامه دوستانه ای به دیگری می نویسد و اظهار شرمندگی از تاخیر در پرداخت بدهی می نماید و یا وقتی که خوانده در لایحه دفاعیه می نویسد که خواهان طلبش را دریافت کرده، ضمنا اقرار به دین نیز شده است، با این که اقرار ضمنی از حیث قالب قدرت اقرا صریح را ندارد ولی هرگاه به عنوان اقرار شناخته شد همان آثار اقرار صریح را دارد. تعریفی که از اقرار شده هر 2 دو نوع اقرار را در بر می گیرد و قانون مدنی هم به نحوی که از ماده 6161 ق م استنباط می شود ارزش کسانی که به اقرار ضمنی و صریح داده است. این ماده می گوسد: در مورد مواد قبل هرگاه شوهر صریحا یا ضمنا اقرار به ابوت خود نموده باشد دعوی نفی وله از او مسموع نخواهد بود. محاکم هم اگر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 12:30:00 ب.ظ ]





جدول 4-5 توزیع معلمان پژوهنده بر مبنای توصیف شغل………………………………………………………………………………………84 نمودار 4-4 نمودار معلمان پژوهنده بر مبنای توصیف شغلی…………………………………………………………………………………….84 جدول 4-6 توزیع معلمان پژوهنده بر مبنای ترفیعات………………………………………………………………………………………………85 نمودار 4-5 نمودار معلمان پژوهنده بر مبنای ترفیعات……………………………………………………………………………………………..85 جدول 4-7 توزیع معلمان پژوهنده بر مبنای ارتباط با همکاران…………………………………………………………………………………86 نمودار 4-6 نمودار معلمان پژوهنده بر مبنای همکاران…………………………………………………………………………………………….86 جدول 4-8 توزیع معلمان پژوهنده بر مبنای خودکار آمدی………………………………………………………………………………………87 نمودار 4-7 نمودار معلمان پژوهنده بر مبنای خود کار آمدی……………………………………………………………………………………87 جدول فراوانی جدول 4-9 توصیف شغل  و خود کار آمدی معلمان غیر پژوهنده…………………………………………………………………………….88 جدول 4-10 توزیع معلمان غیر پژوهنده بر مبنای توصیف شغل………………………………………………………………………………89 نمودار 4-8 نمودار معلمان غیر پژوهنده بر مبنای توصیف شغل……………………………………………………………………………….89 جدول 4-11 توزیع معلمان غیر پژوهنده بر مبنای ماهیت کار………………………………………………………………………………….90 نمودار 4-9 نمودار معلمان غیر پژوهنده بر مبنای ماهیت کار……………………………………………………………………………………90 جدول 4-12 توزیع معلمان غیر پژوهنده بر مبنای خود کار آمدی…………………………………………………………………………….91 نمودار 4-10 نمودار معلمان غیر پژوهنده بر مبنای خود کار آمدی……………………………………………………………………………91 جدول 4-13 توزیع معلمان غیر پژوهنده بر مبنای سرپرستی…………………………………………………………………………………….92 نمودار 4-11 نمودار معلمان غیر پژوهنده بر مبنای سرپرستی……………………………………………………………………………………92

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:29:00 ب.ظ ]





 

2-19 معرفی کارت امتیازی متوازن بعنوان چهارچوبی برای اجرای استراتژی

شاخصهای عملکردی سنتی که ازسیستمهای حسابداری وهزینه یابی توسعه یافته اند، بدلیل تشویق سازمان برای اهداف کوتاه مدت درآینده( Banks and Wheelwright, 1997)، کمبود تمرکز روی استراتژی، تشویق سازمان برای بهینه سازی موضعی، تشویق سازمان برای مینیمم کردن واریانس بجای بهبود مستمر، نداشتن تمرکز خارجی و حتی به خاطر نابود کردن رقابت صنعت ساخت آمریکا، مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. در این زمان، بسیاری از سیستم­های سنجش عملکرد در آمریکا و انگلستان به طور جدی بر پایه شاخص­های مالی طرح­ریزی شده بودند. همچنین بحث و جدل در مورد اینکه سیستمهایی که فقط برای گزارش گیری خارجی طراحی شده اند جهت مدیریت نامناسب هستند، وجود داشت. در یک تلاش برای غلبه بر این انتقادات، چهارچوب‌های سنجش عملکردی جهت تشویق یک چشم انداز متوازن توسعه یافتند. بعنوان مثال، کیگان درسال 1989 یک توازن بین شاخص­های داخلی وخارجی وهمچنین بین شاخص­های مالی و غیرمالی پیشنهاد داد.کروس و لینچ در همان سال هرمی از شاخص­ها را توصیف کردند که عملکرد را در سلسله مراتب سازمان یکپارچه می­ کند. (Cross and Lynch, 1988) فیتزجرالد در سال 1991 شاخص­ها را در دو دسته نتایج و تعیین کننده های آنها طبقه بندی کرد؛ و در نهایت کاپلان و نورتون ر سال 1992 شاخص­ها را در چهار وجه کارت امتیازی متوازن دسته بندی کردند. بطور کلی هدف هر سیستم سنجش عملکرد سوق دادن کلیه مدیران و پرسنل سازمان به سمت اجرای موفقیت آمیز استراتژی می باشد. سازمان­هایی که در ترجمه استراتژی خود، از سیستم سنجش عملکرد و بخصوص کارت امتیازی متوازن استفاده کرده اند در اجرای استراتژی بسیار موفق عمل می کنند چرا که آنها توانسته اند بوسیله کارت امتیازی خود اهداف سازمان را به کلیه پرسنل سازمان انتقال دهند. به عبارت دیگر کارت امتیازی متوازن چهارچوبی جامع را برای مدیران اجرایی فراهم می آورد تا چشم انداز و استراتژی شرکت را به واژه­های عملیاتی ترجمه کنند Kaplan. Norton,1996)) به طور کلی اهداف کارت امتیازی متوازن را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد: 1-کارت امتیازی چشم انداز سازمان را توصیف می کند و درک روشنی از این چشم انداز را برای کلیه افراد سازمان ایجاد می کند. 2-کارت امتیازی، مدلی کل نگر از استراتژی خلق می کند و بدین ترتیب به همه پرسنل سازمان اجازه میدهد تا مشاهده کنند که چطور کارت امتیازی متوزان وسیله ای جهت فراهم ساختن موفقیت­های سازمانی است. کارت امتیازی بر هم‌جهت‌کردن تلاشها متمرکز است. اگر شاخص­ها و اهداف کارت امتیازی درست تعریف شوند آنگاه اجرای موفقیت آمیز آن، براحتی صورت می گیرد، و در غیر این صورت تمامی تلاش­ها و سرمایه گذاری­ها به هدر خواهد رفت. (نیازی و کاظم زاده، 1384)

2-20 توسعه کارت امتیازی متوازن

کارت امتیازی متوازن ممکن است که به سوال “شرکت از چه نوع شاخص­هایی بایستی استفاده کند؟” جواب داده باشد اما این کارت وسیله ای مشخص جهت اجرای یک سیستم سنجش عملکرد در شرکت فراهم نکرده است. رویکردهای متفاوتی در ارتباط با این موضوع در مقالات مطرح شده است؛ بعنوان مثال :

  • کاپلان و نورتون در سال 1993 رویکردی برای توسعه کارت امتیازی متوازن داشتند که بر مبنای آن جهت برطرف کردن تفاوت­ها در اولویت­های استراتژیک، قبل از حل دوباره این تفاوت­ها در کارگاه­های مجهز، مصاحبه­هایی را با تیم مدیریت ارشد شرکت انجام می دادند، همچنین تعدادی فرآیندهای مشاوره ای مشابه دیگری نیز وجود داشت. (نیازی و کاظم زاده، 1384)
  • اکسلس و پیبرن فرآیندی را توصیف کردند که ذهن مدیران را برای ساخت مدلی که تغییرات در دانش افراد، فرآیندهای سازمانی، و عملکرد در بازار را به عملکرد مالی واحد کسب و کار مرتبط می کند، روشن می سازد. هم اکنون رویکردی مشابه برای توسعه کارت امتیازی متوازن اختیار شده است Eccles,1992))
  • نیلی فرآیند مدیریتی را توسعه داده است که آنرا بطور کامل در کتاب”getting the measure of your Business” توصیف کرده است.

در عین حال، در آخر هر یک از این فرآیندهای مدیریتی، مدیران تصمیم گرفته اند که چه چیزی را باید اندازه بگیرند، اما چیزی اجرا نشده است. در زیر چهارچوبی جهت توسعه یک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:29:00 ب.ظ ]





البته نباید فراموش کرد که گاهی شرکت در عملیات اجرایی نیاز به تفکیک دقیق این عملیات و اجرای آن دارد زیرا در برخی از موارد دلیل عقلی اجازه‌ تصور این نوع شرکت را می‌دهد در حالی که عملیات اجرایی در معنای خاص خود توسط یکی از شرکاء انجام نشده است. فرض کنید دو نفر می‌خواهند انگشتری گرانبها را سرقت کنند و با یکدیگر وارد مغازه گوهر فروش می‌شوند و یکی از آن دو به سرقت انگشتر مبادرت می‌ورزد، منطقی نیست که بتوان گفت در چنین شرایطی چون هر دو در عملیات اجرایی به شکل دقیق وارد نشده‌اند پس شرکت در جرم منتفی است زیرا عقل اجازه نمی‌دهد چنین تصور کنیم که هر یک از آن دو باید در برداشتن انگشتری کوچک با هم اقدام کنند تا اشکالی از جهت عملیات اجرایی پیش نیاید. به هر حال، مسأله دقیق است و باید در هر مورد قائل به تفکیک شد. ماده 42 قانون مجازات اسلامی با اعلام اینکه جرم مستند به عمل همه شرکاء باشد یا یکی از آنها و خواه اثر کار آنها مساوی باشد یا متفاوت، در جرم ارتکابی ندانسته و ظاهرا خواسته است قلمرو شرکت را وسعت بخشد، هر چند گاه ممکن است در برخی از موارد معاونت در جرم نیز متبادر به ذهن شود که ذکر جمله «خواه اثر کار آنها مساوی باشد خواه متفاوت» این قضیه را کمرنگ می‌کند. بند سوم. شرکت در جرم، در جرایم غیرعمدی و شبه عمدی ماده 42 همان رویه ماده 27 قانون مجازات عمومی اصلاحی 1352 و ماده 29 قانون سابق راجع به مجازات اسلامی را در مورد شرکت در جرایم غیرعمدی پذیرفته و به همین دلیل اعلام داشته است: «در مورد جرایم غیرعمدی (خطئی) که ناشی از خطای دو نفر یا بیشتر باشد، مجازات هر یک از آنان نیز مجازات فاعل مستقل خواهد بود». قبل از قانون 1352 شرکت در جرایم غیرعمدی پذیرفته نمی شود. علت نیز روشن بود، زیرا تصور «علم و اطلاع» و وحدت قصد که یکی از ارکان مهم شرکت در جرم است در جرایم غیرعمدی یا متصور نیست و یا بسیار کمرنگ است، اما مسائل حاد جرایم غیرعمدی، به ویژه در مورد تخلفات از قوانین راهنمایی و رانندگی که منجر به تصادفات شدید و ایراد صدمه و جراحت و مرگهای ناگهانی بود، مقنن را وادار به آن ساخت که در جرایم غیرعمدی نیز شرکت را ملحوظ نظر قرار دهد. این رویه گر چه از نظر استنباط حقوقی ضعیف است اما از نظر عملی و صیانت جامعه (به فرض آنکه شدت مجازات را با شرایطی مؤثر بدانیم) قابل تأمل می کند. به هر حال، قانون در این زمینه صراحت دارد و شریک در جرم غیرعمدی نیز مجازات مباشر را خواهد داشت. در مورد جرایم شبه عمدی نیز می‌توان حکم کلی شرکت را جاری کرد و هر یک از مرتکبان را مستقلا با توجه به اوضاع و احوال هر یک مورد مجازات قرار داد مشروط بر آنکه شرایط شرکت را دارا باشد. الف. مجازات شرکت در جرم با توجه به ماده 42 و با عنایت به اینکه شرکت در جرم در جرایم قابل تعزیر و جرایم دارای مجازاتهای بازدارنده شناخته شده است، بنابراین برای اعمال مجازات باید به قانون تعزیرات مراجعه و مورد یا مورد اتهام را با این قانون تطبیق کرد و کیفر بزهکار را بر اساس مجازات فاعل مشخص ساخت. اما همان طور که خود قانون اجازه داده است، دادگاه با توجه به تأثیر مداخله و مباشرت در حصول جرم، مجازات را تعیین می‌کند، بدین شکل که هر شریک تا چه میزان در عملیات مجرمانه نقش داشته و سهم او در این اقدامات تا چه حد است. در مورد مجازاتهای بازدارنده نیز، با توجه به جرایمی که مستوجب این مجازاتها هستند، باید کیفر شریک را مشخص کرد. ب. مجازات سردستگی گروه طبق ماده 45 قانون مجازات اسلامی که هم در مورد شرکت و هم در مورد معاونت قابل اعمال است: «سردستگی دو یا چند نفر در ارتکاب جرم، اعم از اینکه عمل آنان شرکت در جرم یا معاونت در جرم باشد، از علل مشدده مجازات است». طبق ماده 30 قانون مجازات عمومی اصلاحی 1352: «مجازات شخص یا اشخاصی که اداره یا سردستگی دو یا چند نفر را در ارتکاب جرم به عهده داشته باشند، اعم از اینکه عمل آنان شرکت در جرم یا معاونت باشد، حداکثر مجازات آن جرم خواهد بود. مگر اینکه در قانون مجازات خاصی تعیین شده باشد». ملاحظه می‌شود که تشدید مجازات اداره کننده یا سردسته جرم که حداقل باید دو نفر باشند در قانون اصلاحی 1352 اجباری بود و دادگاه حق نداشت از اعمال کیفر مشدد در این موارد خودداری کند، مگر وقتی که قانون خاصی تشدید مجازات اداره کننده و یا سردسته را مستقلا پیش‌بینی می‌کرد. ماده 45 نیز بر خلاف قانون سابق راجع به مجازات اسلامی که تشدید را اختیاری کرده بود مجددا آن را اجباری کرده است. اختیاری بودن تشدید برای دادگاه گر چه از جهاتی قابل دفاع بود اما با توجه به اینکه اصولا اداره کننده و سردسته نقشی فعال در ارتکاب جرم دارد و در حقیقت موتور دستگاه مجرمانه است، لذا طبیعی به نظر می‌رسد که اجرای عدالت در چنین شرایطی مجازات شدیدتری را طلب کند و چون سنگینی مجازات در برخی موارد می‌تواند خود دلیلی برای جلوگیری از ارتکاب جرم و جلوگیری از کششهای مجرمانه باشد، باید قبلا قانون این گرانی کیفر را به اطلاع افراد برساند. هر چند ماده 45 اخیر به این مسأله توجه کرده است اما اصل قانونی بودن مجازاتها ایجاب می‌کند که حدود تشدید نیز قبلا اعلام گردد. بند چهارم. شرکت در جرایم غیرمستوجب مجازات تعزیری قانونگذار جز در جرایم قابل تعزیر یا مجازاتهای بازدارنده تکلیف شرکت را در موارد دیگر روشن نکرده است. تنها در مورد قتل در مواد 204 و بعد قانون مجازات اسلامی 1370 به این مسأله اشاره کرده و بخصوص در ماده 215 این قانون تعریفی از شرکت در قتل به دست داده است که تقریبا با تعریف ماده 42 قانون مجازات اسلامی در مورد تعزیرات تطبیق می‌کند. با توجه به تعریف مواد 215 و 42 می‌توان در مواردی غیر از تعزیرات یا مجازاتهای بازدارنده هر چند قانون در زمینه شرکت اشاره‌ای به آنها ندارد، عنوان کرد که هر یک از کسانی که در ارتکاب جرم به نحوی شرکت داشته باشند، به عنوان مباشر جرم می‌توانند تحت تعقیب و مجازات قرار گیرند، به عبارت دیگر، هر شریک مستقل از شرکای دیگر قابلیت کیفر پیدا می‌کند، مگر در مواردی که هر شریک به دلیل شرایط خاص خود از مجازات معاف گردد. این تحلیل که منطبق با مواد قانونی است در عمل ما را دچار اشکال می‌کند، زیرا اجرای برابر مجازاتها ممکن است به دلیل عدم تساوی افعال یا ترک آنها نتایج اصلاحی را که در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:29:00 ب.ظ ]





گفتار پنجم: عنصر روانی معاونت در جرم مقصود ازعنصر روانی معاونت در جرم ،علم و آگاهی معاون نسبت به ماهیت و نتایج مترتب بر عمل ارتکابی وتعلق اراده یا قصد مجرمانه وی برارتکاب آن است.مقصود از علم و آگاهی آن است که معاون با اطلاع از قصد مباشر و آگاهی ازماهیت اعمال خود مبنی بر اینکه آگاه باشد مباشر از مساعدت وی در راستای ارتکاب جرم بهره برداری خواهد کرد، وی را در رسیدن به هدفش یاری نماید. ومقصود از قصد یا اراده مجرمانه آن است که معاون علیرغم علم و آگاهی به مجرمانه بودن عمل اصلی با اراده آزاد خواستار همکاری با فاعل بوده و خواهان تحقق جرم باشد. از این رو هرگاه همکاری و مساعدت معاون جرم با مباشر جرم بواسطه اجبار یا اکراه صورت گیرد، دیگر نمی توان عمل وی را معاونت در جرم دانست.( حجتی،1389،،151) معاون جرم باید بداند که برای ارتکاب جرمی مساعدت می کند که الزاماً بایستی با مباشر جرم اصلی همفکری داشته باشد معاون باید همان چیزی را بخواهد و اراده کند که مباشر جرم اراده انجام آن را می کند و به ارتکاب آن مبادرت می ورزد. لذا اگر شخصی به دیگری چاقویی بدهد،بدون آنکه از نیت شوم وی اطلاعی داشته باشدوشخص اخیر با استفاده ازآن چاقو مرتکب قتل گردد، شخص اول رانمی توان به اتهام معاونت در جرم  تعقیب و مجازات کرد.فلذا معاون باید دقیقاً اراده مساعدت درارتکاب عمل مجرمانه ای راکند که مباشر اصلی قصد ارتکاب آن را دارد و به آن اقدام میکند یعنی قصد و سوءنیت مباشر ومعاون باید واحد باشد.(سلیمی،1392،131) موضوع قصد مجرمانه در معاون جرم کاملاً ازقصد مجرمانه یا خطای جزایی مباشر اصلی متمایز است.قصد مجرمانه معاون مبتنی بر تقصیر عمدی و مساعدت عمدی در اعمال مباشر اصلی جرم است. در بیشتر موارد قصد مجرمانه معاون، نتیجه تفاهم و تبانی قبلی با مباشر جرم است و گاهی نیز تفاهم وتبانی منحصراً در لحظه ارتکاب جرم تحقق پیدا می کند. به هر حال رفتار معاون جرم و مباشر اصلی جرم باید هماهنگ وبه منظور نیل به نتایج مجرمانه باشد که این قصد لازمه جرایم عمدی است.حال این سوال مطرح است که در مواردی که مرتکب جرم اصلی به ارتکاب جرم غیرعمدی متهم است،بی احتیاطی فرد دیگری در این واقعه او را در معرض اتهام معاونت در جرایم غیر عمدی ممکن است؟در پاسخ به این سوال عنصر روانی معاونت در جرایم عمدی وغیر عمدی را بررسی می کنیم. 1-عنصر روانی معاونت در جرایم عمدی سوءنیت معاون جرم ،یعنی علم و آگاهی وی به کمک ومساعدت به مباشر در لحظه ارتکاب جرم زمینه ارتکاب جرم را فراهم ساخته و جرم مورد نظر معاون و مباشر واقع می شود .اگر معاون جرم نداند که دیگری درصدد ارتکاب جرم است و یا نداند وسیله ای که می سازد و یا تهیه می کند،برای ارتکاب جرم به کار خواهد رفت یا نه افعال او معاونت قلمداد نمی شود.همچنین لازمه معاونت در جرم،علاوه برعلم و آگاهی به شرطی است که معاون همکاری با مرتکب اصلی جرم رابخواهد.بنابراین اگر معاون را به همکاری یا دستیاری با مرتکب جرم اصلی اکراه کرده باشند،بدون آنکه قصدی داشته باشد، معاون جرم به شمار نمی رود.لزوم همکاری عالمانه در جرم اقتضا می کند که بین قصد معاون و افعالی که  فاعل  اصلی جرم مرتکب می شود وحدت کامل وجود داشته باشد. این شرط در تبصره ماده127 قانون مجازات مصوب1392با این عبارت که:« برای تحقق معاونت در جرم،وحدت قصد…….شرط است»منعکس می باشد.البته مقصود از«وحدت قصد» این نیست که بین معاون و مباشر جرم اصلی لزوماً توافق قبلی ویا مواضعه بر ارتکاب جرم پدید آمده باشد بلکه همین اندازه که معاون،مباشر جرم اصلی را قاصد بداند یا او را قاصد بسازد و در جهت تحقق این قصد به او یاری کند وحدت قصد میان این دو بوجود آمده است.با این همه گاهی ممکن است که مرتکب جرم اصلی از حدود توافق ضمنی با معاون به دلیل اوضاع و احوال جرم ویا تغییر عقیده مرتکب جرم اصلی ویا به دلایل دیگر ،خارج شود وبطور مثال فاعل اصلی جرم ،جرمی کاملاً متفاوت از آنچه مقصود معاون بوده مرتکب شود ویا اینکه در مواردی جرمی خفیف تر ازمقصود معاون مرتکب شود که در حالت اخیر معاون جرم باید مسئولیت فعل ارتکابی را بپذیرد. (اردبیلی،1392،115) همچنین گاهی ممکن است ارتکاب جرمی که در اصل منظور معاون بوده با کیفیات مشددی در عمل توام گردد که قانونگذار در تبصره ماده127 قانون مجازات در این خصوص اظهار نظر کرده و بیان داشته است«چنانچه فاعل اصلی جرم، جرمی شدید تر از آنچه مقصود معاون بوده است مرتکب شود ،معاون  به مجازات معاونت در جرم خفیف تر محکوم می شود.» بدیهی است با توجه به مفاهیم و عبارات بیان شده درماده126 قانون مجازات اسلامی از جمله بندالف«هر کس دیگری را ترغیب،تهدید،تطمیع و تحریک به ارتکاب جرم کند……….» همچنین بند ب قانون مذکور«هر کس وسائل ارتکاب جرم را بسازد………..»وبند پ «هر کس وقوع جرم را تسهیل کند» و با عنایت به اینکه مفهوم این جملات و عبارات عموماً ناظر به اعمال عمدی و آگاهانه ای است که معاون جرم آنها را انجام می دهد.(اردبیلی،1388،53) بدین ترتیب بدون تردید می توان گفت که معاونت در جرم اصولاً ناظر به جرایم عمدی است و تنها در این جرایم قابل تحقق است. 2-عنصر روانی معاونت در جرایم غیر عمدی مقصود ازجرایم غیر عمدی جرایمی است که عنصر روانی آنها تقصیر یا خطای کیفری ناشی از بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم مهارت و یا عدم رعایت نظامات دولتی است. معاونت در جرایم غیر عمدی قابل تحقق نیست . با توجه به اینکه عنصر روانی جرایم غیر عمد تقصیر جزایی  ناشی از بی احتیاطی و بی مبالاتی است و با توجه به اینکه در معاونت در جرم وحدت قصد شرط است، لذا معاونت در جرایم غیرعمد ی قابل تصور نیست زیرادر جرایم غیر عمدی،مباشر قصد ارتکاب جرم را ندارد و اصلاً فعل انجام یافته برای او نامعلوم بوده است،در نتیجه قصد معاونت در فعلی که حتی برای مباشر مجهول باشد غیر ممکن است. علاوه برآن «وحدت قصد» در تبصره ماده126 قانون مجازات«برای تحقق معاونت در جرم وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی بین رفتار معاون و مرتکب جرم شرط است………..» تعبیری جز این ندارد که باید بین قصد مباشر ومعاون همانندی و مطابقت وجود داشته باشد و چون در جرایم غیر عمدی این همانندی وجود ندارد تا با عمد در معاونت مطابقت کند، بنابراین وحدت قصد بین معاون و مباشر منتفی است.(حجتی،1389 ،180؛اردبیلی،1392 ،115) هر چند در خصوص تحقق معاونت در جرایم غیر عمدی تا کنون در برخی از آراء دیوان عالی کشور و همچنین آثار برخی از حقوقدانان مواردی از معاونت در جرایم غیر عمد مشاهده گردیده وهمین امر موجب اختلاف نظر در مساله تشخیص معاونت در ارتکاب جرایم غیر عمدی شده است،لذا نظر به اهمیت موضوع نیازمند بررسی د قیق تری است. در گذشته دیوان عالی کشور در آراء متعدد خود قائل به معاونت در جرایم غیر عمدی بود به موجب یکی از آراء دیوان(حکم شماره2764-29/12/1316 ) «در جرایم غیر عمدی معاونت به همین قدر صدق می کند که با علم واطلاع به اینکه شخصی در کاری مهارت دارد یا آن کار بر خلاف نظامات یا بی احتیاطی است و ممکن است منجر به حادثه خطر ناکی شود با آن شخص معاونت کند. بنابر این اگر راننده ای فرمان ماشین را به شاگرد خود که می دانسته پروانه ندارد واز رانندگی بی اطلاع است بدهد و در نتیجه منجر به قتل غیر عمدی کسی شود  عمل وی معاونت در جرم است.» یا در رأی دیگر (حکم شماره2495-3/4/1319)چنین آمده است:«اگر مکانیسین به شاگرد خود که گواهینامه رانندگی ندارد،دستور بدهد که اتومبیل را به خارج از شهر ببرد و مورد معاینه قرار دهد و اتومبیل در همان موقع با کسی تصادف کند و موجب فوت وی گردد مکانیسین معاون در قتل غیر عمدی است»      ولی پس از چندی دیوان عالی کشور از نظرات قبلی خود عدول کرد و در آراء خود و در مورد معاونت در جرایم غیر عمدی  فعل کسی را که وسیله نقلیه را در اختیار شخصی که فاقد پروانه رانندگی است قرار می دهد، فقط  معاونت دررانندگی بدون پروانه تشخیص داد.علاوه برآن« وحدت قصد»در تبصره ماده126 قانون مجازات کنونی تعبیری جز این ندارد که بین قصد معاون وقصد فاعل جرم باید همانندی و مطابقت وجود داشته باشد.و چون در جرایم غیر عمدی،عمدی وجود ندارد تا با عمد در معاونت مطابقت کند،بنابراین وحدت قصد بین معاون و فاعل جرم منتفی است. در این باره اداره حقوقی قوه قضائیه چنین اظهار نظر کرده است:(حکم شماره7/3265-27/7/1365) «معاونت در قتل غیر عمدی به جهت فقد وحدت قصد در آن مصداق نخواهد داشت.» بنا به مراتب مذکور، رفتار تمام کسانی که راننده وسیله نقلیه را تشویق به راندن بیش از سرعت مجاز و یا در جهت ممنوع می نمایند ویا وسیله نقلیه را با علم به اینکه راننده فاقد گواهینامه لازم است در اختیار او می گذارند،صرف نظر از اینکه فعل راننده منشأ جرم دیگری مانند جرح یا قتل غیر عمدی دیگری باشد یا نباشد این رفتار فقط معاونت در رانندگی بیش از سرعت مجاز و یا رانندگی بدون گواهینامه خواهد بود.(اردبیلی،1392،116-119) بدین ترتیب از مجموع آنچه که بیان شد، چنین منتج می شود که معاونت در جرم زمانی قابل تصور است که برای معاون،جرمی که ارتکاب آن را تحریک یا ترغیب یا تهدید کرده و یا وسایل ارتکاب آن را فراهم کرده ویا طریق ارتکاب آن را ارائه داده ویا آن را تسهیل کرده است شناخته شده باشد. واما در جرایم غیر عمد، چون مباشر قصد ارتکاب جرم را ندارد و اصلاً فعل انجام یافته برای او نا معلوم بوده است،در نتیجه قصد معاونت در فعلی که حتی برای مباشر مجهول است ناممکن خواهد بود. بخش چهارم: ویژگی های کلی صورت های مختلف معاونت در جرایم افعال معاونت به هر شکل ارتکاب یابد زمانی جرم محسوب می شود که شرایط و ویژگی های خاصی را داشته باشد و اگر واجد این شرایط و ویژگیها نباشد یا فاقد برخی از آنها باشد،ممکن است مصداق معاونت در جرم نباشد.مانند آنکه در خصوص شرایط کلی عنصر مادی، معاونت باید به انجام رسیده باشد و شروع به معاونت جرم نیست.همچنین معاونت در شروع به جرم، جرم است ولی شروع به معاونت در جرم ،جرم نیست.معاونت به هر شکلی باید انجام شود و اگر کسی شروع به معاونت کند جرم نیست .مثلاً اگر کسی عده ای را برای آموزش نحوه ارتکاب سرقت جمع کرده ،اما هنوزآموزش را شروع نکرده چنانچه دستگیر شود این مقدار عملیات او معاونت در جرم نیست و شروع به معاونت است و چون جرمی صورت نگرفته است،معاونت در جرم محسوب نمی گردد.(ساکی،1388،205 )همچنین فعل معاون باید ایجابی باشد وسکوت در برابر جرم معاونت در جرم تلقی نمی گردد،حتی اگر توسط پلیس و مقاماتی صورت بگیرد که وظیفه برخورد با جرایم را دارند.همچنین باید بین فعل معاون و مباشر تقدم یا اقتران زمانی وجود داشته باشد.معاونت در جرم یا باید قبل از ارتکاب جرم یا همزمان با آن صورت بگیرد و اگر کسی بعد ازارتکاب جرم رفتاری از خود نشان دهد  و به نوعی با مجرم همکاری کند ،معاونت در جرم تلقی نمی گردد.بنابر این افعال معاونت، زمانی جرم است که جامع خصوصیات سه گانه ای باشد که به آن خواهیم پرداخت. گفتار اول: به انجام رسیدن فعل معاونت بدیهی است که اعمال معاون باید به طور کامل صورت گرفته باشد تا بتواند به ارتکاب جرم منجر شود. به عبارت دیگر اقدامات معاون هر گاه در مرحله اجرا بنا به دلایلی متوقف مانده باشد مجازات ندارد. همکاری و دستیاری فاعل چه در مرحله عملیات مقدماتی و چه در مرحله اجرای جرم اصلی هنگامی معاونت به شمار می رود که مباشر، جرم را شروع کرده باشد.لذا شروع به معاونت که طبعاً نمی تواند منجر به ارتکاب جرم شود قابل تعقیب و مجازات نیست؛هر چند معاونت در شروع به جرم،امری بدیهی وقابل تعقیب کیفری است.(اردبیلی،1392،109؛سلیمی،1392،128) به عبارت دیگر اگر کسی در صدد تأثیر گذاری و تسهیل وقوع جرمی باشد،ولی در این زمینه ناکام بماند منطقاً جرمی واقع نمی شود ولذا معاونتی قابل تحقق نیست؛لیکن اگر کسی در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:28:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم